علی شکوهی در سومین جلسه از سلسله نشستهای جریانشناسی سیاسی ایران معاصر:
شورای نگهبان با برخی بدیهیات مخالفت میکند/ روحانیت شیعه تاخر نظری دارد
سومین جلسه از سلسله نشستهای جریانشناسی سیاسی ایران معاصر ازسوی دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی برگزار شد.
اعتمادآنلاین| علی شکوهی، روزنامهنگار و نویسنده، در این نشست به جریان نهضت تنباکو و مقایسه اندیشه و عملکرد میرزای شیرازی و سید جمالالدین اسدآبادی پرداخت و گفت: برخی معتقدند مشروطه در واقع فرع بر نهضت تنباکو است که مرحلهای از قدرتنمایی علما بود و حس مطالبهگری در روحانیت را بسط داد. در واقع معتقدند نهضت مشروطه که با عدالتخواهی علما شروع میشود، متاثر از نهضت تنباکو است.
او با اشاره به اینکه از نظر تاریخی، قاجاریه بدترین دوره در دادن امتیاز به کشورهای بیگانه بود، افزود: یکی از این امتیازها انحصار تجارت تنباکو به تالبوت بود که قرار میشود تا 50 سال کل تجارت تنباکو به این شرکت واگذار شود.
شکوهی ادامه داد: در ایران استعمار سه مرحله را طی کرد. مرحله اول دوره صفویه بود که کشورهای خارجی سعی میکنند وارد ایران شوند و بر مسائل داخلی ایران اشراف پیدا کنند و بفهمند کی به کی است و با وضعیت افراد و قومیتها و بزرگان و خانها و دربار و … آشنا شوند. این دوره تا آغاز دوره قاجاریه، «دوره جایپا» بود یعنی دورهای که استعمار جای پایش را پیدا و سفت میکند.
به گفته شکوهی، دوره دوم کل دوره قاجاریه است که دوره نفوذ بود. در این دوره بیگانگان با مسائل ایران آشنا شده و با کسانی همکاری و در داخل دربار آدمهایی را برای همکاری با خودشان پیدا کردهاند. در این دوره با استقاده از نفوذشان میتوانند آدمهایی را عزل کنند و افرادی را سر کار بیاورند. این دوره، «دوره نفوذ» است.
این تحلیل¬گر سیاسی افزود: مرحله سوم از کودتای 1299 و به قدرت رساندن رضاشاه شروع میشود و در سال 1320 با بردن رضاشاه و جانشینی محمدرضاشاه و سپس در کودتای 1332 هم ادامه پیدا میکند که این، دوره سلطه است. در این دوره، دیگر از نفوذ استفاده نمیکنند بلکه دستور میدهند و امر و نهی میکنند و پادشاه تعیین میکنند.
به گفته شکوهی، پادشاهان دوره قاجار از سیاست موازنه مثبت تبعیت میکردند و به روسیه و انگلستان هر دو امتیاز میدادند تا رضایت هر دو قدرت را داشته باشند و موقعیتشان را تثبیت کنند.
او با اشاره به اینکه تالبوت در ایران در ماجرای تنباکو اقداماتی میکند که شبیه به اقداماتی بوده که انگلیس در سلطه بر هند به بهانه دفاع از کمپانی هند شرقی انجام داده است، گفت: در هند گفتند برای حفظ منافع و امنیت کارکنان شرکت، نیاز به نیروی نظامی داریم و از این طریق به کل هند سیطره پیدا کردند. این روش را در ایران در جریان قرارداد تنباکو تکرار کردند و برای مثال 200 هزار نیروی انگلیسی یا هندی و اتباع دیگر مستعمرات را با عناوین مختلف وارد ایران کردند. حدود صد هزار نفر برای تبلیغ مسیحیت و ساخت کلیسا وارد ایران شدند. مثل هند در ایران ارتش مستقل راه انداختند و شبههپادگانهایی ساختند.
شکوهی توضیح داد: اینجا مردم و بازاریان و تجار و بازرگانان مخالفت میکنند. در واقع بازاریان و تجار داخلی اولین معترضان به قرارداد انحصار تجارت تنباکو بودند. کشاورزانی که کشت تنباکو میکردند و مشتریهای متعددی داشتند، معترضان بعدی بودند؛ چرا که با انحصار تنباکو، مجبور بودند تحت هر شرایطی فقط به یک خریدار تنباکو را بفروشند. دولت روسیه هم معترض بعدی بود که میگفت امتیاز تنباکو خلاف قرارداد ترکمنچای است و بنابراین یا امتیاز را لغو کنید یا امتیاز جدید دیگری هم به ما بدهید. علما و روحانیون هم به دلیل مخالفت با سلطه بیگانه و حمایت از کشاورزان وارد عرصه مخالفت شدند. روشنفکران و مصلحان اجتماعی مثل سیدجمالالدین اسدآبادی و گردانندگان نشریه اختر در ترکیه هم معترضان دیگر این امتیاز بودند که ماهیت این امتیاز را با اقدامات کمپانی هند شرقی مقایسه میکردند و اینکه میزان خسارتی که این امتیاز به ما میزند، بسیار بیشتر است.
این نویسنده و روزنامهنگار ادامه داد: مجموع این اعتراضات یک جریان قدرتمند میسازد. در این مقطع روحانیت و تجار که مردم را هم دارند رو در روی حاکمیت قرار میگیرند. سید جمالالدین اسدآبادی یکی از محرکان اصلی علیه این قرارداد و قراردادهای دیگر بود. سید جمالالدین در ایران نامههایی علیه ناصرالدین شاه خطاب به میرزای شیرازی مینویسد که یکی از نامهها قبل از حکم حرام شدن تنباکو و دو نامه مربوط به بعدش است. برخی معتقدند نامههای سید جمال بر میرزا شیرازی و صدور حکم تحریم اثر نداشته و برخی معتقدند قطعا اثر داشته است. البته بخشی از روحانیت هم تن به این حکم میرزا نمیدهند، در حالی که وقتی یکی از مراجع راجع به موضوعی حکم شرعی میدهد، سایر علما نباید مخالف کنند اما میبینیم برخی علما مخالفت کردند و حتی آیتالله سیدعبدالله بهبهانی که بعدها از سران مشروطه شد، بالای منبر قلیان میکشد. اما به هر حال دامنه مخالفتها با این حکم چندان گسترده نبود و حامیان حکم اکثریت جامعه را تشکیل میدادند. حتی داخل کاخ هم، زنان شاه قلیانها را شکستند و در نهایت شاه ناچار به عقبنشینی از دادن این امتیاز شد.
شکوهی اظهار کرد: اما در جریان این مبارزه و لغو قرارداد، چند اتفاق میافتد که سرمنشاء اتفاقات بعدی میشود. اول این که ابهت شاه قاجار از همین مقطع شکسته شد و دیگر به جایگاه قبلی برنگشت. نکته دیگر اینکه روحانیت به قدرت مردمی خودش پی برد و اتفاقا سید جمال که با میرزای شیرازی اختلافات مشی هم دارد، به همین مسئله اشاره میکند و میگوید الآن بهترین فرصت برای خلع ناصرالدین شاه است. اما روحانیت سنتی ما راضی نمیشود که شاه نباشد و شیعه تضعیف شود. در این دوره روحانیت نه تنها به تشکیل حکومت فکر نمیکند، بلکه میگفتند شاه باید باشد.
او با اشاره به ایده جمهوریت رضاخان، گفت: اکثریت علما با جمهوریت هم مخالفت میکنند و معتقدند شاه ضعیف که با علما هم همراهی کند، بهتر از رئیسجمهوری است که نمیدانیم چیست و اصلا از نوع حکومت آن چیزی نمیدانیم. بنابراین تا این مقطع، روحانیون میخواهند شاه را کنترل کنند اما سیدجمال میخواهد تغییر سلطنت اتفاق بیفتد. یک دلیل این نظر سید جمال هم حضور او در اروپا است و افسوس میخورد که چرا میرزای شیرازی اروپا را ندیده و اگر میدید و آشنا میشد، مرجع موفقتر میشد. یک بار هم وقتی سید جمال نزد میرزای شیرازی میرود، میرزا او را نمیپذیرد و میگوید سیدجمال توقعات و انتظاراتی از من دارد که من نمیتوانم بپذیرم.
شکوهی توضیح داد: سید جمال به دنبال احیای عزت مسلمانان و اتحاد اسلامی و بازگشت به حکومت سلف است و این امر را از طریق ایجاد وحدت میان دولتهای مسلمان پیگیری میکند ولی به هدفش نمیرسد و به ضدیت با برخی از آنها مانند ناصرالدین شاه کشیده میشود و خواستار سرنگونی شاه ایران است اما علما بیشتر به فکر وضعیت حوزههای علمیه و تشیع و شیعیان بودند و شاه ضعیف را ترجیح میدهند زیرا بهتر حرف گوش میکند.
به گفته شکوهی برخی میگویند نهضت تنباکو مقدمه مشروطه است و من این سخن را بیربط نمیدانم. مرحله اول مشروطه تشکیل عدالتخانه برای کنترل ظلم حکام محلی بوده است اما همزمان، اتفاقات دیگری هم رخ می¬دهد و مردم با مفاهیمی تازه رو به رو میشوند.
شکوهی با بیان اینکه ما اول، رویه استعماری غرب را دیدیم، تاکید کرد: به تدریج معلوم میشود در غرب اتفاقات دیگری هم میافتد که آن اتفاقات، منشاء این قدرت است. شاید اگر اول علم غرب میآمد، علما با مظاهر نوگرایی و علم غرب مخالفت نمیکردند. اما اول استعمار غرب آمد. ما ابتدا با عقلانیت و نظامهای جدید کشورداری غرب مواجه نشدیم بلکه اول با رویه استعماری غرب رو به رو شدیم و وقتی بعدا خواستیم علم و عقل غرب را هم انتخاب کنیم، دچار انسداد شدیم.
او در پاسخ به این سئوال که چرا برخی علما نگاهشان بیشتر به شاه بوده تا مردم، با اشاره به اینکه سیدجمال در اواخر عمر از اصلاح پادشاهان ناامید شده بود، گفت: او خودش را نقد میکند که در این زمینه خطا کرده است و اگر به جای حکام به سراغ مردم میرفت، دستاورد بیشتری نصیب میشد. البته باید دانست در آن شرایط ارتباط با توده مردم هم به راحتی میسر نبود و روحانیون نمیتوانستند به راحتی با مردمی که بیش از 80درصدشان در روستاها زندگی میکردند، ارتباط برقرار کنند و پیامشان را به راحتی به مردم برسانند. به این دلیل روحانیون با همان میزان نفوذی که داشتند، تلاش کردند روی شاه تاثیر بگذارند. بعدها رضا شاه تلاش میکند سیطره روحانیت را به حداقل برساند اما روحانیون در همین دوره بزرگترین حوزه علمیه شیعیان را در قم شکل میدهند.
این نویسنده تشریح کرد: البته با شکلگیری نهادهای حاکمیتی، دامنه نفوذ روحانیت کاهش پیدا میکند ولی در دوره رضاخان، روحانیون هم غیرسیاسی میشوند. بیشتر علمای مشروطه وقتی مشروطه به نتیجه مطلوب نرسید و بهویژه بعد از اعدام شیخ فضلالله، دیگر تا حد زیادی از سیاست فاصله گرفتند بهطوری که وقتی مدرس سعی کرد مقابل رضاخان بایستد، بسیاری از علما با او همراهی نکردند. مدرس تمام تلاشش را میکند که در مجلس موسسان، رضاخان شاه نشود اما آیتالله کاشانی در همان مجلس به پادشاهی رضاخان رای میدهد.
شکوهی در پاسخ به این سئوال که جریان نوگرایی دینی چه جایگاه اجتماعی در آن دوره داشته است، گفت: در آن مقطع، سید جمال آنچنان جا نیفتاده بود و حرکاتش به صورت موج اجتماعی درنیامد. سیدجمال بعدها شناخته شد و شاگردانش راه او را ادامه دادند و به صورت یک جریان فکری در آمد. شان عملی سیدجمال را باید در ترور ناصرالدین شاه دید. او در این زمان یکی از علما در بین سایر علما بود و بعدها بخصوص وقتی به مصر رفت، به یک جریان فکری و سیاسی تبدیل و مشخص شد که چه پیامهای اختصاصیای دارد.
او در رابطه با روشنفکری دینی در آن مقطع گفت: روشنفکری دینی فرع بر بقیه روشنفکریها هستند و پیش از ظهور دیگر جریانهای روشنفکری وجود خارجی نداشتند. تا روشنفکری لائیک و ملیگرا و مارکسیستی شکل نگرفته، روشنفکری دینی معنا پیدا نمیکند. روشنفکری دینی پاسخی است به شبهاتی که این دست از روشنفکران ایجاد کردند و مذهبیون سنتی نتوانستهاند پاسخش را بدهند. روشنفکری دینی به این شبهات پاسخ میدهد.
این پژوهشگر تاریخی در رابطه با نوع حکومتی که سید جمال به دنبال تشکیل آن بود، اظهار کرد: سیدجمال پیشفرضهای ذهنیای دارد که بر آن اساس میشود گفت او چگونه حکومتی را میپسندید. قانون برایش اعتبار و قدرت مشروطه و کنترل شده و علم جدید و نهادهای جدید و مدنی برایش موضوعیت دارد. اگر به قدرت میرسید شاید میتوانست حکومت عقلانیتری از تجربه ما شکل دهد.
او افزود: در آن دوره هنوز مشروطه تجربه نشده بود. در انقلاب اسلامی روحانیت تجربه مشروطه را پیش رویش گذاشت و به حاشیه نرفت و به قدرت رسید. یعنی گفت نکند این بار هم فردی مانند شیخ فضلالله اعدام شود. اگر مشروطه نبود شاید ما به نظارت فقیه میرسیدیم. به هر روی سیدجمال میخواست بهعنوان یک مصلح اجتماعی اتحاد جماهیر اسلامی ایجاد کند تا با استعمار مقابله شود.
شکوهی در ادامه اظهار کرد: برخورد روحانیت همواره سلبی و انتقادی بوده و نظام ساز نبوده است. فقه حکومت در شیعه بسیار ضعیف است. حتی با این تجربیات بعد از انقلاب هم نمیتوانیم بگوییم فقه حکومت غنی داریم. شورای نگهبان با لوایحی مخالفت میکند که جزو بدیهیات است و در کشورهای دیگر تعجب میکنند که چنین لوایحی رد شود. چرا؟ چون برنامهای برای حکومتداری نداشتیم. اوایل انقلاب برای مالیات گرفتن باید چانه میزدیم. برخی علما میگویند ما در اسلام مالیات نداریم. یا شیخ فضلالله در دوره مشروطه میگوید قانون، دین خداست و قانون نیاز نیست. بعد از انقلاب بانکداری اسلامی مطرح شد، اما بانکداری کفار یا ادیان دیگر را ببینید که قطعا اسلامیتر و دینیتر است.
این نویسنده با بیان اینکه از نظر تئوریک روحانیت شیعه تاخر نظری دارد، گفت: ما یک اجمالی از حکومتداری در ذهنمان بوده و با آن انقلاب کردیم و حکومت را در دست گرفتیم. شورای نگهبان در سالهای متعدد قوانینی را رد میکرد و میگفت این قوانین از دل فقه و از دل دین بیرون نمیآید در حالی که این شورا باید تنها به متعارض نبودن قانون با شرع اکتفا میکرد نه تطابق آنها. این وضعیت تاخر نظری هنوز هم موضوعیت دارد.
منبع: حزب اعتمادملی
دیدگاه تان را بنویسید