کد خبر: 363040
|
۱۳۹۸/۰۹/۰۶ ۰۸:۳۰:۰۰
| |

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین» با اشاره به اعتراضات اخیر مطرح کرد:

بنزین هزار تومانی به ضرر منافع و مصالح ملی است/ بنزین هزار تومانی کمترین سود را برای اقشار کم‌درآمد داشته است/ یارانه‌ها فله‌ای پرداخت می‌شود/ گران شدن بنزین به ضرر اصلاح‌طلبان، دولت و میانه‌روهاست/ دهه هشتادی‌ها رفتارشان خشن‌تر است

صادق زیباکلام گفت: هر چقدر به جلو می‌رویم، دهه هشتادی‌ها رفتارشان خشن‌تر خواهد بود. همه اینها به واسطه این است که نظام نمی‌خواهد قبول کند خیلی از سیاست‌هایش نادرست بوده و باعث پدید آمدن مخالفت‌ها و نارضایتی‌های بسیار عمیقی در میان دهه شصتی‌ها و دهه هفتادی‌ها شده است.

بنزین هزار تومانی به ضرر منافع و مصالح ملی است/ بنزین هزار تومانی کمترین سود را برای اقشار کم‌درآمد داشته است/ یارانه‌ها فله‌ای پرداخت می‌شود/ گران شدن بنزین به ضرر اصلاح‌طلبان، دولت و میانه‌روهاست/ دهه هشتادی‌ها رفتارشان خشن‌تر است
کد خبر: 363040
|
۱۳۹۸/۰۹/۰۶ ۰۸:۳۰:۰۰

اعتمادآنلاین| در روزهای پایانی آبان‌ماه و پس از تصمیم سران قوا برای اصلاح قیمت بنزین، اعتراضاتی در شهرهای مختلف کشور رخ داد. اعترضاتی که پس از حوادث دی‌ماه 96، دومین اعتراض جدی است. اما نوع و بافت این اعترضات موجب شده تحلیلگران تلاش‌هایی در راستای آسیب‌شناسی این موضوع صورت دهند.

به گفته کنشگران، اعتراضات آبان‌ماه خشن‌ترین نوع اعتراضات در نوع خود از ابتدای انقلاب بوده‌ است. نقش جوانان دهه‌های 70 و 80 در آن چشمگیرتر و جمعیت آن را بیشتر افراد کم‌درآمد جامعه تشکیل می‌داد که تحت فشار بیشتری به واسطه تحریم‌ها قرار دارند.

صادق زیباکلام، تحلیلگر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین با تاکید بر مشارکت بیشتر قشر کم‌درآمد در این اعترضات، درباره استفاده بیشتر از خشونت می‌گوید: این سوال برای معترضان و منتقدان پیش می‌آید که تظاهرات قبلی که خشونت‌آمیز نبود چه نتایجی به بار آورد؟ تنها نتیجه‌ای که به بار آورد این بود که تعدادی بازداشت شدند، تعدادی به حبس در زندان محکوم شدند و هیچ چیزی تغییر نکرد.

گفت‌وگوی اعتمادآنلاین با صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، را در ادامه می‌خوانید.

***

*ارزیابی شما در مورد اعتراضات و مختصات اتفاقاتی که طی این چند روز در کشور رخ داده است چیست؟

اگر بخواهم به صورت خلاصه بگویم، فکر می‌کنم این اعتراضات که با اعلام نرخ جدید بنزین اتفاق افتاده است، در حقیقت به بهانه بنزین است و این بغض، سرخوردگی و ناامیدی‌ای که در جامعه وجود دارد به این شکل به بهانه بنزین بیرون می‌ریزد و در بین اقشار و لایه‌های کم‌درآمدتر جامعه هم نمود بیشتری دارد. جاهایی که بیشتر در معرض اعتراضات بوده، مناطق جنوب تهران و دیگر شهرهاست. از جاهای دیگر اطلاع دقیقی ندارم، اما در مناطق شمال و مرفه‌تر‌ تهران اتفاق چندانی رخ نداد و بیشتر در مناطق جنوبی‌تر و مناطقی مانند اندیشه، اسلامشهر و... یا خود کرج اتفاقات متعددی به وقوع پیوست.

بنابراین من فکر می‌کنم می‌شود این را بهانه دانست. به‌ علاوه عقب‌نشینی‌هایی هم که دولت به صورت پرداخت یارانه‌ها انجام داده‌اند، به نظر نمی‌رسد خیلی نقش و تاثیری در فروکش‌ کردن این بحران‌ها و اعتراضات داشته باشد. این دلیل دیگری است که نشان می‌دهد اگر واقعاً مسائل و مشکلات به‌ خاطر افزایش قیمت بنزین بوده، بعد از پرداخت این یارانه‌ها به قریب به 20 میلیون نفر (اکثراً فرض بر این است که یارانه‌ها به اقشار و لایه‌های بسیار کم‌درآمد جامعه پرداخت شده) باید کمی شرایط بهبود می‌یافت. پس این نشانه‌ها حکایت از آن دارد که وقایع اخیر بیشتر سرخوردگی‌های سیاسی و اجتماعی است که به این شکل بیرون می‌ریزد.

*به نظر شما چگونه از این بحران عبور خواهیم کرد؟

من فکر می‌کنم به‌ هر حال از این بحران عبور خواهد شد. معتقدم همانند سایر بحران‌ها- از جمله دی‌ماه 96، سال 88 در خصوص انتخابات و...- همان‌طور که در 2 بحران قبلی هیچ تجربه و درسی گرفته نشد و همان سیاست‌ها را همچنان ادامه دادیم، این‌ بار هم با یکسری تحلیل‌ها مانند اینکه اعتراضات از خارج سازماندهی شده بود، این اتفاق بازخوانی خواهد شد. نکته مهم این است که از این اعتراضات و اتفاقات باید درس گرفت.

*فکر می‌کنید اثرات و تبعات اتفاقاتی که در فضای عمومی سیاسی کشور رخ داد چیست؟

اگر بخواهیم درباره اثرات این موضوع صحبت‌ کنیم، در ابتدا که مساله بنزین و افزایش قیمت آن از طرف دولت مطرح شد، پنجشنبه، جمعه و شنبه همه شروع به مخالفت با دولت کردند؛ لایحه دوفوریتی توسط فراکسیون امید مطرح شد، لایحه سه‌فوریتی از سوی اصولگرایان و تندروها مطرح شد که همه کاسه‌کوزه‌ها را بر سر دولت شکاندند. اما بعد از این اتفاق، روز ‌شنبه، که مقام معظم رهبری گفتند در جریان بوده‌اند و از این سیاست حمایت کردند، ما دیدیم که به سرعت لایحه دوفوریتی اصلاح‌طلبان و سه‌فوریتی تندروها منتفی شد.

البته تعداد زیادی بودند که می‌خواستند از طریق مساله بنزین بهره‌‌برداری خود را برای تخریب دولت انجام دهند، ولی زمانی که مقام معظم رهبری گفتند با تایید ایشان بوده، عملاً نتوانستند خیلی از موضوع افزایش قیمت بنزین علیه دولت بهره‌برداری کنند. البته من خودم به‌شخصه یکی 2 سال می‌شود که این مساله را عنوان کرده‌ام که واقعاً فروش بنزین لیتری هزار تومان به زیان مصالح و منافع ملی کشور است و بالاترین دلیل هم این بود که فروش بنزین هزار تومان، بیشترین نفع را برای اقشار و لایه‌های مرفه جامعه داشته و بالعکس کمترین سود را برای قشر کم‌درآمد جامعه در پی داشته است. در خصوص فروش بنزین هزار تومانی، مسائلی از قبیل حفظ و آلودگی‌های محیط زیست، قاچاق بنزین و... به کنار، از بعد عدالت اجتماعی هم این قیمت برای بنزین واقعاً فاجعه بود.

اما نکته‌ سوال‌برانگیز این است که چرا دولت، مجلس، مسئولان و نهادهای مسئول این کار را به صورت پلکانی انجام ندادند؟ ظرف یک مدت کوتاه 20 درصد، 30 درصد به قیمت حامل‌های انرژی افزوده شود و فقط هم بنزین نیست که عرضه می‌شود؛ نفت، گاز، برق، آب و... همه به این شکل است؛ یعنی سیاست عرضه یا فروش اینها به زیان اقشار و لایه‌های کم‌درآمد و به‌ نفع اقشار مرفه جامعه است و باید بهای آنها واقعی باشد. اصلاً اسم خود طرح هدفمندسازی یارانه‌هاست؛ یعنی یارانه‌ها به صورت فله‌ای پرداخت نشود، اما متاسفانه شاهد بودیم که یارانه‌ها همچنان به صورت فله‌ای پرداخت می‌شود و به‌ هیچ‌ وجه هدفمند نیست که به‌ نفع اقشار و لایه‌های کم‌درآمد جامعه باشد.

*به نظر شما گران‌ شدن بنزین چه تاثیری می‌تواند بر انتخابات مجلس بگذارد؟

به نظر من حجم میزان مشارکت را به‌ طور کلی کمتر کرد و بیشتر به زیان اصلاح‌طلبان، دولت و حتی اعتدال و میانه‌روی و این بخش‌های سیاسی بود تا به زیان اصولگرایان و جریان تندرو.

*راه‌حل پیشنهادی‌تان برای ترمیم فضای موجود بین مردم و دولت چیست؟

به نظر من تا وقتی قبول نداشته باشیم که مخالفان و معترضانی وجود دارد هیچ راه‌حلی قابل اجرا نیست. اولین شرط رفتن به‌ دنبال راه‌حل این است که شما بپذیرید مشکل دارید، در حالی‌ که این بینش وجود ندارد.

*با توجه به افزایش فشارهایی که آمریکا و تحریم‌ها به جمهوری اسلامی وارد می‌کند، به نظر شما ایران در خصوص تاب‌آوری و مقاومت حداکثری چه اقداماتی می‌تواند صورت دهد؟

اولین کاری که باید صورت بگیرد این است که تلاش شود کمی مردم را ‌حامی این سیاست آمریکاستیزی کنند. مشکل از اینجا شروع می‌شود که بسیاری از مردم با این تهدیدها و فشارهای اقتصادی همراهی نمی‌‌کنند. مقصودم این است که در زمان جنگ با وجود کمبودها و مشکلاتی که وجود داشت، مردم همراهی می‌کردند، اما الان مردم با سیاست‌هایی که وجود دارد زیاد همراهی نمی‌کنند.

*با توجه به اینکه گفتید بیشتر اقشار جنوب شهر و کم‌درآمدها در حوادث اخیر دخیل بودند، تفاوت رفتار طبقات پایین با طبقات متوسط و فرادست جامعه در مورد این اتفاقات را چطور ارزیابی می‌کنید؟ موضوع دیگری که وجود داشت مشارکت پررنگ دهه‌های هفتادی و هشتادی در این اعتراضات بود. نظرتان درباره این موضوع چیست؟

این 2 موضوع را جمع می‌کنم و یک پاسخ می‌دهم و آن پاسخ این است که اگر شما منحنی به‌کارگیری خشونت در این سه اعتراض- یعنی اعتراضات سال 88، سال 96 و اعتراضات اخیر آبان 98- را از نظر جامعه‌شناسی نگاه کنید، در اعتراضات 88، با اینکه میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها آمده بودند، ولی فقط صدای پایشان را می‌شنیدید! یعنی یک شیشه نشکست یا یک کاغذ به زمین نیفتاد، هیچ بازتابی از خشونت در رفتار معترضان نبود. سال 96 یعنی حدود هشت سال بعد گرایش‌شان به خشونت بیشتر شده بود. در همان یکی دو سه روزی که وجود داشت.

دو سال بعد، در آبان 98 و همین روزهای اخیر شاهد بودید که اعتراضات به شدت به خشونت تمایل پیدا کرده‌ است. فقط کافی است آمار خسارت به بانک‌ها را در شهرهای مختلف، در کرج، اسلام‌شهر، قلعه‌حسن‌خان و... ببینید. اصلاً آدم باور نمی‌کند ظرف چند روز این‌قدر خسارت، فقط به بانک‌ها، وارد شده باشد. این نشان‌ می‌دهد این اعتراضات از طبقه متوسط و تحصیل‌کرده به سمت اقشار و لایه‌های کم‌درآمدتر و کمتر ‌تحصیل‌کرده‌ می‌رود و همزمان بروز و گرایش به رفتارهای خشونت‌آمیز بیشتر و بیشتر می‌شود؛ یعنی طبقه متوسط، دهه 50 و 40 و اقشار و طبقاتی که قبل از انقلاب بودند، رفتارشان بسیار کمتر خشونت‌آمیز است، اما هر قدر به سمت دهه هفتادی‌ها و دهه هشتادی‌ها می‌رویم، اعتراضات خشونت‌آمیزتری دارند. هر چقدر به جلو می‌رویم، دهه هشتادی‌ها رفتارشان خشن‌تر خواهد بود. همه اینها به واسطه این است که کسی نمی‌خواهد قبول کند خیلی از سیاست‌ها نادرست بوده و باعث پدید آمدن مخالفت‌ها و نارضایتی‌های بسیار عمیقی در میان دهه شصتی‌ها و دهه هفتادی‌ها شده است.

*به نظر شما دلیل اینکه مردم از انجام اعترضات آرام بدون خشونت به سمت و سوی دیگری از اعترضات کشیده می‌شوند چیست؟

مردم می‌گویند اعتراضات آرام هیچ چیزی به بار نیاورد. همان نتیجه‌ای که از شرکت در انتخابات 29 اردیبهشت‌ماه 96 گرفتند؛ اینکه با خود می‌گویند ما رفتیم به آقای روحانی رأی دادیم، چه نتیجه‌ای به بار آمد؟ کدام سیاست کلی و جزئی‌ای تغییر پیدا کرد که دومرتبه برویم رأی بدهیم؟

بنابراین شاید بشود گفت یکی از دلایلی که «چرا به سمت خشونت می‌روند» این باشد که این سوال برای معترضان و منتقدان پیش می‌آید که تظاهرات قبلی که خشونت‌آمیز نبود چه نتایجی به بار آورد؟ تنها نتیجه‌ای که به بار آورد این بود که تعدادی بازداشت شدند، تعدادی به حبس در زندان محکوم شدند و هیچ چیزی تغییر نکرد.

این احساس سرخوردگی از آنجا نشأت می‌گیرد که کسی حاضر نیست اعتراضات مدنی و اعتراضاتی را که در چارچوب قانون اتفاق می‌افتد بپذیرد و به آنها تن دهد. بر همین اساس هر اقدامی که انجام می‌دهد باعث می‌شود معترضان بیشتر و بیشتر به خشونت تمایل پیدا کنند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها