سردار سلیمانی فراجناحی بود، اما هیچ‌گاه فرارهبری را برنمی‌تافت

اعتمادآنلاین| ‌ سعدالله زارعی‌، کارشناس مسائل منطقه در سخنرانی پیش از خطبه‌های امروز نماز عبادی - سیاسی جمعه با عرض تسلیت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) با اشاره به مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در مواجهه با مساله‌ شهادت این سردار بزرگ اسلام عبارت بلند و حکیمانه‌ای را بیان فرمودند و مساله شهید سلیمانی را با «مکتب سلیمانی» بیان کردند.

وی ادامه داد: یعنی آنچه از این شهید بزرگ و با عظمت بر جا مانده است یک مکتب کامل و تمام عیار است که پیروی از این مکتب و به کاربستن اجزای این مکتب برای یک ملت و امت راهگشاست و می‌تواند جامعه طیبه الهی را فراهم و مدینه فاضله را محقق کند.

زارعی با بیان این‌که نقطه محوری مکتب قاسم سلیمانی مجاهدت در راه خداست و ما برای این‌که بتوانیم مکتب سردار سلیمانی و خصوصیت آن را درک کنیم باید نگاهی به توطئه‌های دشمن داشته باشیم، اظهار کرد: آمریکایی‌ها در مواجهه با انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت در سال‌های 1994 به بعد به این جمع‌بندی رسیدند که برای نجات از مشکلات بزرگ در منطقه بایستی مقاومت ملت‌ها و به طور خاص مقاومت جمهوری اسلامی ایران را از سر راه خود بردارند و به همین جهت طراحی پیچیده‌ای را دنبال کردند و یک گروه 400 نفره مشغول طراحی یک استراتژی کامل برای غلبه آمریکا در منطقه شد.

این کارشناس مسائل منطقه با بیان این‌که نتیجه این برنامه این بود که دولت نئوکان‌ها با محوریت جورج بوش در سال 2000 سرکار آمد و این برنامه‌ آمریکایی را در دستور کار خود قرار داد، خاطر نشان کرد: ادبیات این برنامه خاورمیانه بزرگ بود و آشکارا اعلام می‌کردند ما آنچه در جنگ جهانی اول توسط انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها در منطقه پیاده شد و البته توانست در یک دوره‌ای سیطره غرب را بر این منطقه مستحکم کند را با توجه به جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت منسوخ می‌دانیم و باید یک طرح جدیدی در منطقه به وجود بیاید تا بتوانیم برای سال‌های طولانی بار دیگر بر منطقه مسلط شویم.

زارعی ادامه داد: لذا ماجرای 11 سپتامبر پیش آمد و آمریکایی‌ها تلاش کردند از این مساله به مثابه یک ذخیره و توان استراتژیک استفاده کنند و طرح‌های خشن و تند نظامی خود را برای رسیدن به خاورمیانه جدید به اجرا در بیاورند و لذا شروع به حملات گسترده علیه منطقه کردند و ابتدا افغانستان را اشغال کردند و سپس عراق را به تسخیر در آوردند و در همان زمان تسخیر عراق رسما اسم کشورهای دیگر را به میان کشیدند که ایران و سوریه از جمله کشورهایی بود که بایستی در آنها تغییرات عمده‌ای انجام می‌شد.

وی با بیان این‌که این یک توطئه خطرناک بود و جورج بوش این مساله را با جنگ‌های صلیبی پیوند زد تا احساسات مسیحیان را به نفع خود تحریک کند و به صحنه آورد، اظهار کرد: این مساله یک توطئه بسیار بزرگ بود و 300 هزار نیروی نظامی و اطلاعاتی - امنیتی در آمریکا و 30 - 40 هزار نیروی نظامی از سوی انگلیس و مقادیر زیادی نیرو از سوی کشورهای اروپایی و غیراروپایی پای کار آمدند تا این توطئه بزرگ را در منطقه با انهدام دولت و ملت‌ها ایجاد کنند و به خواسته خود برسند.

این کارشناس مسائل منطقه با بیان این‌که در اینجا درک دقیقی از این خطر بزرگ وجود داشت، گفت: رهبر معظم انقلاب با درک دقیق این خطر و تهدید و این که اگر با این تهدید مقابله نشود تمام هستی کشورهای منطقه دچار چالش می‌شود تعدادی از فرماندهان سرشناس کشور را فراخواندند و مساله را با آنها در میان گذاشتند عمق خطر را توضیح دادند.

زارعی افزود: ایشان فرمودند که باید برنامه منسجم و کارآمدی برای خنثی‌کردن این توطئه آمریکایی فراهم شود و ما می‌توانیم با یک برنامه دقیق در عراق، برنامه آمریکا را به شکست بکشانیم و با شکست آمریکا در عراق کل طرح خطرناک و خائنانه آمریکا در دنیای اسلام را خنثی کنیم.

این کارشناس مسائل منطقه با بیان این‌که محوریت خنثی کردن این طرح بزرگ آمریکایی بر دوش سردار حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس قرار گرفت، اظهار کرد: سردار حاج قاسم سلیمانی با اعتقاد بسیار عمیق به جهان اسلام و رهبری و توانایی نیروهای مجاهد منطقه به صحنه آمد و برنامه خنثی‌سازی توطئه آمریکا را در دست گرفت و در این راه ظرفیت‌های مختلف در حوزه بین‌الملل هم در کشور تمرکز پیدا کرد و جمهوری اسلامی ایران با هدایت رهبری برنامه شکست توطئه آمریکا را در دستور کار قرار داد و دنبال کرد.

وی با بیان این‌که دشمن برای پیاده کردن طرح خود امکانات و بودجه زیادی را به میدان آورده بود، اضافه کرد: فقط آمریکایی‌ها 300 نیروی نظامی و اطلاعاتی در عراق داشتند و علاوه بر آنها براساس اعتراف ترامپ بیش از هفت تریلیون دلار بودجه گذاشته بودند تا طرح خاورمیانه جدید آمریکا به اجرا در بیاید و تجهیزات بسیار گسترده‌ای به میدان آمده بود.

زارعی افزود: ‌آمریکایی‌ها به شکل ظاهری هیچ امکاناتی کم نداشتند در حالی که حاج قاسم سلیمانی با امکانات و بودجه کم باید به مقابله با این تهدید بزرگ بر می‌خواست و حاج قاسم سلیمانی با نبوغ فکری نیروی بسیار کوچکی را طراحی، آموزش و سازمان‌دهی کرد و با اتکاء به نیروهای مردمی وارد میدان شدند.

این کارشناس مسائل منطقه با بیان این‌که برنامه سردار حاج قاسم سلیمانی برنامه‌ای هوشمند بود، گفت: هدف‌گذاری حاج قاسم سلیمانی دو مساله‌ی اخراج اشغالگران غربی از عراق و سیادت سیاسی ملت عراق بود و کلید واژه این دو هدف شکست برنامه آمریکا در عراق بود.

زارعی با بیان این‌که برنامه سردار حاج قاسم سلیمانی برای نجات منطقه و سیادت ملت‌های منطقه با همه چابکی و به‌کارگیری نیروهای محدود هزاران جزییات داشت که هر جزیی از آن نیاز به راهبرد خاص خود داشت، گفت: سردار سلیمانی توانست در همه این موارد سربلند بیرون بیاید و جمع جزییات برنامه او شکست اشغالگران متجاوز در همه 9 جنگی که از سال 1380 تا 1396 بر منطقه تحمیل شده بود و به قدرت رسیدن ملت‌ها در همه این موارد بود و همه این موارد در یک دوره کوتاه 16 ساله به نتیجه رسید و از نبوغ برجسته حاج قاسم سلیمانی در صحنه عملیات‌ها حکایت می‌کرد.

این کارشناس مسائل منطقه به پنج خصوصیت ویژه حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد و گفت: خصوصیت اول سردار قاسم سلیمانی ولایت‌محوری و اعتقاد راسخ به حکمت رهبری بود و کلید واژه سردار قاسم سلیمانی در مواجهه با تدابیر، آراء و نظرات رهبر معظم انقلاب اسلامی، حکیم بودن رهبری بود.

وی ادامه داد: او بارها می‌گفت من نه فقط از روی ایمان و علاقه و مسائل اعتقادی بلکه از روی تجربه می‌گویم و قسم می‌خورم که همه تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی حکیمانه است و پیروزی‌های ما همیشه به خاطر به کار بستن نظرات ایشان بوده است.

زارعی ادامه داد: سردار قاسم سلیمانی امام و رهبری را با هیچ اصل دیگری مقایسه نمی‌کرد و در مورد آن بسیار تعصب داشت. مرز دوستی او با افراد و جریانات رهبری بود و او در عین حال شبانه‌روز در تلاش بود تا طیف‌های مختلف مردم و نخبگان را به رهبر معظم انقلاب نزدیک‌تر کند و از این‌رو فراجناحی بود، اما هیچ‌گاه فرارهبری را برنمی‌تافت.

این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به خصوصیت دوم سردار قاسم سلیمانی اظهار کرد: خصوصیت دوم او عزم و اراده فولادین بود آنجا که پای تکلیف الهی در میان بود واژه نمی‌توان و نمی‌شود در قاموس سردار قاسم سلیمانی جایی داشته باشد. سردار سلیمانی وقتی وارد میدان می‌شد با هدف تحقق فتح‌الفتوح برای اسلام وارد می‌شد و لذا در طول حیات سیاسی - معنوی خود همواره با پرچم فتح از میدان باز می‌گشت.

این کارشناس مسائل منطقه خصوصیت دیگر سردار قاسم سلیمانی را مشورت و درایت خواند و افزود: سردار قاسم سلیمانی مشورت و استفاده از نظرات دیگران را یک رکن مهم در زندگی و مسئولیت به حساب می‌آورد. او با توجه به این‌که در فهم مسائل سیاسی نبوغ بسیار زیادی داشت، اما برای هر اقدام خود جلسات کارشناسی برگزار می‌کرد و نظرات کارشناسان را می‌گرفت.

زارعی افزود: سردار قاسم سلیمانی وقتی با موضوعی مواجه می‌شد که از منظر دیگران حل آن محال بود به جای این‌که با طرح هزاران مساله‌ی جزیی انرژی خود و دیگران را پراکنده کند در هر مساله نکته اصلی را پیدا می‌کرد و توان خود را برای غلبه در آن کانون متمرکز می‌کرد و برای تحقق آن وارد میدان می‌شد و در نهایت با تسخیر قلب مساله خود به خود بسیاری از مسائل حل می‌شد بدون آنکه او برای آنها انرژی بسیار زیادی بگذارد و این راز اصلی موفقیت او در میدان بود.

وی با بیان این‌که خصوصیت دیگر سردار قاسم سلیمانی دشمن‌شناسی و عمق دشمن‌شناسی او بود، ادامه داد: دشمن‌شناسی فقط شناخت عنوانی دشمن نیست بلکه شناخت اهداف، خصوصیات، تاکتیک‌ها، روش‌های دشمن و مهم‌تر از همه شناخت راه خنثی کردن تاکتیک‌های دشمن است.

این کارشناس مسائل منطقه افزود: از نظر او کسانی که دشمن را نمی‌بینند و ‌آنها را کمرنگ می‌کنند و ابهام می‌آفرینند خائن هستند. او عادی سازی موضوع و قابل مذاکره دیدن دشمن را خیانت می‌دانست و از نظر روش مواجهه با دشمن سعی می‌کرد تاکتیک‌های دشمن را در میدان بشناسد و با تاکتیک بدل آن را خنثی کند و بر برنامه دشمن مسلط شود.

زارعی در پایان خصوصیت آخر سردار قاسم سلیمانی را معنویت، مجاهدت و شهادت‌طلبی او دانست و افزود: معنویت مهم‌ترین رکن و سلوک سردار قاسم سلیمانی بود و توصیه او به یک جوان فامیل این بود که نماز شب و احترام به پدر و مادر را فراموش نکند و به نماز و به خصوص نماز شب توجه خاصی داشت و نمازش نوعا با اشک همراه بود و غیر از نماز هم بسیار اهل بکاء بود و با شنیدن خبر هر شهیدی منقلب می‌شد و در خود می‌شکست و آرزوی شهادت می‌کرد. شهید سلیمانی بسیار اهل مطالعه بود و این عادت را در سفر برای خود حفظ می‌کرد.

منبع: ایسنا