غلامعلی رجایی، کنشگر سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی مطرح کرد:
امام (ره) «مردم» را «سالار» میدانست
یک کنشگر سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی مطرح کرد: بیشترین کلمه در جملههای امام (ره)، پس از اسلام، مردم است؛ آن هم عامه مردم. امام خمینی (ره) به مردم نگاه طبقاتی نداشتند. وقتی ایشان میگفتند، مردم شریف ایران، منظورشان عامه مردم بود با هر نگرشی که داشتند و در این چارچوب مرزی زندگی میکردند.
اعتمادآنلاین| غلامعلی رجایی، کنشگر سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی نوشت: «با نگاهی به قانون اساسی درمییابیم یکی از اصول مهم قانون اساسی، اصل «جمهوریت» است، چنانکه در اصل 177 قانون اساسی، اسلامیت و جمهوریت را ابدی و غیرقابل تغییر میداند.
چنین است که به این پرسش اساسی که آیا تمامی اصول قانون اساسی، از ارزش واحد و یکسانی برخوردار هستند، پاسخ داده میشود. باتوجه به اصل 177 بعضی از اصول قانون اساسی ابدی و غیرقابل تغییر هستند و هیچ اصلی نمیتواند نافی این اصول باشد. اگرچه ممکن است که بعضی از اصول را در تجدیدنظر و بازنگری قانون اساسی تغییر دهند، همانطور که در سال 68 بعضی از اصول ازجمله اینکه شورای رهبری برچیده شود و با تفویض اختیاراتی به ولیفقیه، کنترل نیروهای نظامی و انتظامی دراختیار رهبری قرار گیرد، مورد بازنگری قرار گرفت و اصلاح شد.
این تغییرات نشان از پایگاه و جایگاه ویژه اصل جمهوریت در قانون اساسی دارد که میثاق عمومی مردم است و ملت به آن اطمینان و باور دارند. در این میان اما یکی از تفاوتهای آشکار و اساسی حکومت ما با نظام پیشین و همچنین نظامهای سیاسی دیگر کشورها، بهویژه در منطقه، بحث ارزش و اعتبار «جمهوریت» است و میتوان گفت انتخاب تمام ارکان حکومتی و مناصب، با رای مردم انجام میشود.
چنانکه اعضای مجلس خبرگان که با رای مردم انتخاب میشوند، به نیابت از ملت، رهبر را تعیین میکنند؛ نمایندگان مجلس قانون را وضع میکنند و براساس آن دولتی که ریاستش با رای مردم انتخاب میشود، موظف است به قانون عمل کند. همچنین دولت اقدامات مربوط به سیاستهای داخلی تا روابط بینالمللی را به نیابت از مردم مدیریت میکند، چراکه بنابر قانون اساسی، مردم به نمایندگانشان وکالت میدهند تا این نمایندگان به نمایندگی از ملت طبقه حاکمیت را تشکیل دهند.
در حقیقت اصل جمهوریت، قالب حکومت را شکل میدهد، اما پرسشی که پیش میآید این است که جمهوریت و اسلامیت که در نظام ما کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، چگونه قابل جمع هستند! شخصا معتقدم که این دو قابلجمع هستند؛ به این دلیل که اسلامیت، ماهیت و محتوای نظام را تشکیل میدهد و شکل حاکمیت که جمهوریت باشد، با رای مردم تعیین میشود. به بیان دیگر، اینکه نظام به شکل ریاستی باشد یا به پارلمانی تبدیل شود را مردم تعیین میکنند.
مردم محتوای حکومت و اسلام را میپذیرند ولی قالب را خودشان تعیین میکنند. بحث جمهوریت را امام خمینی (ره) در سخنرانی خود در بهشتزهرا عنوان کردند. ایشان در آن سخنرانی گفتند که «من دولت تعیین میکنم» و بعد با این جمله که «من با پشتوانه اینکه ملت من را قبول دارد، دولت تعیین میکنم»، بر اهمیت جمهوریت تاکید کردند.
باید توجه کنیم که امام خمینی (ره) برای تعیین دولت، به فقیه و مجتهد بودن خود اتکا نداشتند، بلکه با این پشتوانه که ملت ایشان را قبول داشتند، میخواستند که دولت تعیین کنند. در واقع اینجا بحث اعتبار اجتماعی مطرح میشود که یکی از بحثهای مهم در بررسی میزان کارایی نظام سیاسی است. ما در این چهار دهه به رخ دنیا کشیدهایم که مردم بیواسطه یا با واسطه در انتصابات کشور حق انتخاب دارند. مسالهای که مصداق بارز تفاوت حکومتها با یکدیگر است؛ چنانکه زمانی که بختیار به امام (ره) گفت نمیتوان با دو دولت کشور را اداره کرد، امام تایید کرد اما دولت بختیار را غیرقانونی دانست؛ چون شعارهای مردم نشانه عدم رضایتشان از آن دولت بود. نکته دیگری که نشان از باور و عمل امام (ره) به جمهوریت دارد، آن است که عدهای از نخبگان و اطرافیان امام (ره) این عقیده را داشتند که مردم ایران مسلمان هستند و بنابراین نیازی به برگزاری رفراندوم نیست، اما امام (ره) اسلامیت و جمهوریت نظام را به آرای عمومی واگذار کردند که 98درصد از مردمی که در رفراندوم شرکت کردند، به جمهوری اسلامی آری گفتند.
حتی همین که گزینه نه به معنای نفی جمهوریت هم در این رفراندوم وجود داشت، نشان از باور امامخمینی (ره) بود. مفهوم جمهوریت والا و با ارزش است به این دلیل که، نقطه اتصال قدرت و اعتبار اجتماعی با حاکمیت است. حکومتها بهوسیله قدرت و اعتبار اجتماعیشان است که کارشان را پیش میبرند و به همین پشتوانه مردمی است که سخن میرانند. برخلاف کشور ما، در کشورهایی که نقش احزاب پررنگتر است، تمام تلاش احزاب این است که با جذب آرای عمومی، قدرت سیاسی را برای رسیدن به آرمانهایشان از آن خود کنند.
به باور من جمهوریت یک امر فرانسلی است، یعنی بعضی از اصول قانون اساسی را مردم میتوانند نپذیرند، مثل اینکه سیستم حکومت پارلمانی باشد یا ریاستی، ولی اصل جمهوریت که به مردم مرتبط است، همین اصل غیرقابل تغییر است. از ویژگیهای نهضت امام (ره) همین تکیه بر مردم است، عدهای به امام ایراد میگرفتند که چرا اینقدر بیانیه میدادند و دیدار میکردند.
به این دلیل که معمولا در مشی مراجع، آنقدر حرف زدن و بیانیه دادن نیست. اما امام (ره) در هر موضوعی با مردم صحبت میکردند. اگر قدس به آتش کشیده میشد یا در کشور معاملهای با اسراییل بسته میشد، امام (ره) آنها را افشا میکردند و به مردم اطلاع میدادند. اساسا امام(ره) مردم را سالار میدانست.
برخلاف تصوری که در بعضی افراد رایج است که مردم فقط باید عدهای را بر سرکار بیاورند و از این طریق کار خود را انجام دادهاند، اما امام (ره) معتقد بودند که شأن ملت، نظارت است. بر همین اساس نمایندگان در مجلس، قانون وضع کرده و براساس اختیاری که دارند مسیر هیات حاکمه و وزیران را تعیین میکنند؛ بنابراین رویه جمهوری اسلامی براساس جمهوریت، این است که تعبیر مردمسالاری دینی که از دل حکومت بیرون میآید، با رفراندوم نهایی شد، چنانکه میبینیم بیشترین کلمه در جملههای امام (ره)، پس از اسلام، مردم است؛ آن هم عامه مردم. امام خمینی (ره) به مردم نگاه طبقاتی نداشتند. وقتی ایشان میگفتند، مردم شریف ایران، منظورشان عامه مردم بود با هر نگرشی که داشتند و در این چارچوب مرزی زندگی میکردند.»
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید