بهارستان سیمایی جدید به خودش گرفت
فراکسیونهای سیاسی مجلس همواره پرکار و نقشآفرین بودند، سالهاست که در مجلس شورای اسلامی دو فراکسیون برخاسته از دو جریان سیاسی چپ و راست یا اصلاحطلب و اصولگرا در مجلس فعال بودهاند.
اعتمادآنلاین| مجلس یازدهم یکی از اصولگراترین مجالس تاریخ جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود و این جریان سیاسی اکثریت قاطع کرسیها را در این مجلس در اختیار دارد. با این حال این به معنای تک فراکسیون بودن این مجلس نیست. در مجلس ششم هم که اصلاحطلبان اکثریت قاطع را در اختیار داشتند، اگرچه فراکسیون دوم خرداد با بیش از 200 عضو فراکسیون اکثریت بود، اما فراکسیونهای دیگری هم شکل گرفت و در برخی موارد نظر این فراکسیونها تعیین کننده بود. به خصوص آن که سیاست با اکثریتهای قاطع چندان مهربان نیست و در غیاب رقیب معمولا شکافهای درونی جریانهای سیاسی فعال میشود. احتمالا مجلس یازدهم هم از این قاعده مستثنی نیست و از هم اکنون میتوان طلیعه تشکیل چند فراکسیون را در مجلس جدید مشاهده کرد که در این گزارش به آنها پرداخته شده است.
فراکسیونهای سیاسی مجلس همواره پرکار و نقشآفرین بودند، سالهاست که در مجلس شورای اسلامی دو فراکسیون برخاسته از دو جریان سیاسی چپ و راست یا اصلاحطلب و اصولگرا در مجلس فعال بودهاند. این دو فراکسیون در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی کفه ترازو را به سوی خود کشیدهاند. چپها در سه مجلس اول اکثریت داشتند و راستها در مجالس چهارم و پنجم. در مجلس ششم اصلاحطلبان اکثریت بزرگی را در اختیار گرفتند و بعد از جدی شدن مقوله نظارت استصوابی مجالس هفتم و هشتم و نهم با اکثریت اصولگرایی تشکیل شد. مجلس نهم چنان در اختیار اصولگرایان بود که دو فراکسیون اصولگرایان و جبهه پایداری ستون فقرات مجلس را تشکیل میدادند. مجلس دهم با رویه متفاوتی شکل گرفت و در آن سه فراکسیون اصلاحطلب، اصولگرا و اصولگرای میانهرو (راست میانه) شکل گرفتند. مجلس یازدهم هم احتمالا از رویه کلی شکلگیری فراکسیونهای مختلف برکنار نیست. گزارش حاضر به سیما و ترکیب سیاسی این مجلس پرداخته است، هر چند برای روشن شدن کامل ترکیب سیاسی مجلس باید چند ماهی منتظر ماند.
در مجلس دهم حضور فهرست امید در انتخابات و کسب موفقیت توسط اعضا داخل این لیست اصلاحطلبان را امیدوار کرد که ترازوی تصمیمهای صحن را به نفع خود سنگینتر سازد، اما این اتفاق نیفتاد، زیرا پس از برگزاری انتخابات زمانی که رایزنیها آغاز شد، برخی از نمایندگانی که با نام لیست امید وارد خانه ملت شده بودند، خود را مستقل نامیدند و در قالب فراکسیون مستقلان ولایی (راست میانه) مجلس شورای اسلامی اعلام موجودیت کردند. به این ترتیب لیست امید هیچ گاه تام و تمام به فراکسیون امید مبدل نشد و ائتلاف اصلاحطلبان با راست میانه به زمان انتخابات محدود ماند.
مجلس یازدهم یکی از اصولگراترین مجالس تاریخ جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود و این جریان سیاسی اکثریت قاطع کرسیها را در این مجلس در اختیار دارد. با این حال این به معنای تک فراکسیون بودن این مجلس نیست. در مجلس ششم هم که اصلاحطلبان اکثریت قاطع را در اختیار داشتند، اگرچه فراکسیون دوم خرداد با بیش از 200 عضو فراکسیون اکثریت بود، اما فراکسیونهای دیگری هم شکل گرفت و در برخی موارد نظر این فراکسیونها تعیین کننده بود. به خصوص آن که سیاست با اکثریتهای قاطع چندان مهربان نیست و در غیاب رقیب معمولا شکافهای درونی جریانهای سیاسی فعال میشود. احتمالا مجلس یازدهم هم از این قاعده مستثنی نیست و از هم اکنون میتوان طلیعه تشکیل چند فراکسیون را در مجلس جدید مشاهده کرد که در ادامه به آنها پرداخته شده است.
انقلاب اسلامی
فراکسیون اصولگرایان که تا پیش از مجلس ششم تحت عنوان حزبالله شناخته میشد ازقدیمیترین و مهمترین فراکسیونهای پارلمان به حساب میآید که برای نخستین بار در مجلس ششم از موقعیت اکثریت تبدیل به اقلیت شد و به نظر میرسد برای این دوره از مجلس نیز جای خود را به فراکسیون مردمی انقلاب اسلامی دهد، زیرا احتمالا این فراکسیون 220 عضو را در خود جای خواهد داد، اما قدر مسلم اعضای این فراکسیون کار سختی برای ایجاد وحدت در پیشرو خواهند داشت. احتمالا این فراکسیونی است که تمام اصولگرایان مجلس در آن جمع خواهند شد و طبعا حفظ انسجام آن در شرایط سیال سیاسی ایران بسیار دشوار است. ذیل این فراکسیون مادر، فراکسیونهای دیگری هم تشکیل میشود که انسجام آن از این فراکسیون بیشتر است.
نواصولگرایی
محمد باقرقالیباف که محتملترین گزینه برای ریاست مجلس به حساب میآید، پیش از ورود به پارلمان از نواصولگرایی سخن به میان آورد، مفهومی که در نقد دوستان خود به دلیل عدم حمایت او درانتخابات ریاستجمهوری سال 96 مطرح ساخت، اما با وجود آنکه هم با عدم استقبال آنان از این پیشنهاد و هم نقدهای فراوان و تند و تیز روبرو شد، این گمانه مطرح است که چه او به مقام ریاست خانه ملت دست یابد و چه غیر از این روی دهد، فراکسیونی تحت عنوان نواصولگرایی اعلام موجودیت خواهد کرد. این که اعضای این فراکسیون چه کسانی هستند و بافت سیاسی آن چه خواهد بود امری است که باید برای روشن شدن آن به انتظار نشست. شاید این بار قالیباف رهبری بدنه اصلی اصولگرایان را به دست گیرد و با تکیه بر نمایندگان کمتر سیاسی حوزههای انتخابیه تک نماینده هژمونی را در پارلمان به دست گیرد. کاری که در مجالس نهم و حتی دهم علی لاریجانی تا حدودی انجام داد. با این تفاوت که در مجلس نهم فراکسیون تحت حمایت او اکثریت را در اختیار داشت و در مجلس دهم اقلیتی موثر بود که با چرخش به سمت اصلاحطلبان یا اصولگرایان میتوانست برنده را تعیین کند.
جبهه پایداری
فراکسیون جبهه پایداری را نباید دور از انتظار دانست. اعضا این فراکسیون که از مجلس نهم تشکیل شده است، حتی دربدترین شرایط به دلیل تعداد محدود و کم درباره حضور در هیئت رئیسه و تاثیرگذاری بر مصوبات مجلس کوتاه نیامدند. پیوستگان به این فراکسیون تا به امروز به مواضع تندشان نسبت به سایر فراکسیونهای اصولگرا شهرت داشتهاند و در یازدهمین دور از خانه ملت که وضعیتشان نسبت به گذشته بهتر شده تا جایی پیش رفتند که برای کاندیدهای ریاست شروطی را تعیین کردند و جالب آن است که مخالفتی هم با این شروط صورت نگرفت، بنابراین بدون شک فراکسیونی با تاثیرگذاری بیشترنسبت به گذشته تشکیل خواهند داد. جبهه پایداری تشکیلاتی منسجم و نمایندگانی سازماندهنده و کاربلد دارد. این جبهه در بدنه سیاسی و حتی اجتماعی اصولگرایان صاحب نفوذ بسیار است و از این جهت احتمالا فراکسیونی بسیار موثر را تشکیل خواهد داد. پایداریها نشان دادهاند که در بهرهگیری از ابزاهای سیاستورزی پارلمانی خبرهاند.
احمدینژادیها
علاوه برپایداریها، یاران احمدینژاد هم احتمالا به عنوان یک فراکسیون مطرح هستند. اوایل اردیبهشت ماه شمسالدین حسینی، نماینده تنکابن در مجلس یازدهم و وزیر اقتصاد دولت دهم در این رابطه گفته بود که «جمع ما احمدینژادیها در مجلس جمع است؛ 50 نفریم و فراکسیون تشکیل میدهیم». این ادعا چندان هم بیراه نیست، زیرا در میان نمایندگان مجلس یازدهم، وزرا و استانداران احمدینژادی زیاد هستند؛ از وزرای دولت نهم و دهم گرفته تا کارگزاران و استانداران تعداد قابل توجهی در میان آنها به چشم میخورد، آنها به طور حتم با نواصولگرایان فاصله زیادی دارند، عمدتا عملگراتر از نمایندگان جبهه پایداری هستند و البته به خوبی با روش سیاست ورزی رئیس سابق خود آشنا و در به کار بردن آن زبده هستند.
اصولگرایان سنتی
اصولگرایان سنتی که چهره شاخص آنها مصطفی میرسلیم محسوب میشود از اکنون با محمد باقر قالیباف دچار اختلاف شدهاند. آخرین نوشته او در توئیتر که مطرح کرده است «شفافیت قضایی با سرپوش گذاردن بر تخلفات پنهان و آشکارافرادی که مماشات با آنها موجب گمراهی منتخبان مردم و ضایع شدن حقوق عمومی و حتی حق انقلاب اسلامی میشود، سازگار نیست.» نشان از این دارد که این گروه که به دلیل سابقه طولانی در فعالیت حزبی داعیه رهبری جریان اصولگرایی را در سر دارد، قطعا با نواصولگرایان به ائتلاف نخواهد رسید و دست به تاسیس فراکسیونی هرچند با تعداد محدود خواهد زد. در سالهای اخیر وزن جریان راست سنتی به صورت مداوم رو به کاهش بوده است و این گروه در میان اصولگرایان هم دیگر صاحب هژمونی نیست. از این جهت بعید است که فراکسیون راست سنتی عِده و عُده فراوانی در بهارستان داشته باشد.
اصلاحطلبان
اصلاحطلبان گروهی در خانه ملت به حساب میآیند که حضور کمرنگی نسبت به سایرین خواهند داشت و در صورتی که مستقلین هم به جمع آنان بپیوندند شاید به زحمت 60 نفر شوند. اصلاحطلبان به دلیل ردصلاحیتهای گسترده کاندیداها و عملکرد ضعیفشان در مجلس دهم به تعداد بسیار کم در مجلس حاضرند و حتی به نظرنمیرسد که بتوانند یک اقلیت قوی را تشکیل دهند، گرچه آنان اعتقاد دیگری دارند و بارها براین نکته تاکید داشتند که در مجلس یازدهم قوی ظاهر میشوند.
منبع: دیدارنیوز
دیدگاه تان را بنویسید