حجتالاسلام ساجدی:
پایبندی به اخلاق در گرو تربیت ایمانی صحیح است/ پایبندی مسئولان به اجرای درست و دقیق قوانین در سلامت فضای عمومی جامعه نقش مؤثری دارد
حجتالاسلام والمسلمین محمد ساجدی در رابطه با نظم اجتماعی و تربیت اخلاقی در جامعه، گفت: در تجربه اجتماعی خویش، از این که در سطح جامعه با مشکالت و ناهنجاریهای گوناگون و فراوانی روبه رو هستیم، معلوم می شود که توصیه اخلاقی رسول اکرم (ص)چندان مورد توجه و اهتمام قرار نگرفته است. علت این امر آن است که در بسیاری از موارد، افراد، عمل به اصول و ارزشهای اخلاقی را با منافع زودگذر و ناپایدار خویش ناسازگار میبینند.
اعتمادآنلاین| حجتالاسلام والمسلمین محمد ساجدی اظهار کرد: اصول و ارزشهای اخلاقی در روابط انسانی و نظام اجتماعی، به منزله ملاط نرمی است که اعضا و اجزای آنرا به هم پیوند میدهد؛ در غیر این صورت، به اصطلاح، «سنگ روی سنگ بند نمیشود»! انسان موجودی اجتماعی است و به طور طبیعی، در صحنه جامعه، منافع آحاد جامعه در تعارض با یک دیگر قرار میگیرد. از اینرو، برای ایجاد تعادل در منافع انسانها، نظام اجتماعی، به نظم حقوقی نیاز اساسی پیدا میکند تا از طریق سازوکارهای قانونی از تعرض به حقوق اشخاص جلوگیری به عمل آید.
او با بیان اینکه حقوق قانونی انسانها به طور کامل رعایت نمیشود، گفت: گاهی ممکن است، به علت عدم اجرای درست و دقیق قانون و یا اعمال نفوذ افراد قدرتمند و به اصطلاح «دور زدن قانون» توسط آنان، حقوق قانونی انسانها آنگونه که شایسته و بایسته است، رعایت نگردد. بنابراین، علی رغم تنظیمات حقوقی و تدابیر قانونی، به علل گوناگون از جمله نکات یادشده، حقوق آحاد جامعه به طور کامل، محترم شمرده نمیشود و از آن صیانت نمیگردد. در چنین شرایطی، نظام تربیتی و ارزشهای اخلاقی میتواند به کمک نظام اجتماعی بشتابد و خلاء ناشی از ضعف و ناکارآمدی سیستم قضایی و دادگستری را جبران کند. هرچند، اصل در تنظیم روابط انسانی و مدیریت اجتماعی باید بر استقرار عدالت باشد؛ هم چنانکه قرآن کریم (در سوره مبارکه حدید، آیه 25)در ترسیم اهداف رسالت انبیاء بر آن تأکید کرده است.
این استاد حوزه ادامه داد: اما، توجه به دو نکته مهم و محوری در تبیین دقیق این موضوع الزام مینماید؛ نخست اینکه، همچنانکه در تعبیر لطیف کلام الهی در کریمه یادشده آمده است، پیامبران الهی در انجام رسالت خویش مأموریت دارند، در پرتو وحی الهی به گونهای به تربیت انسانها و پرداخت نظام اجتماعی اهتمام ورزند که خود مردم به اقامه عدل و قسط مبادرت ورزند (لیقوم الناس بالقسط) و این امر تنها در صورتی محقق خواهد شد که خواهانی عدالت و رعایت آن، به مطالبه عمومی مردم و مشارکت مؤثر آنها تبدیل شود. نکته دیگر آنکه، مهمتر از تنظیمها و تضمینهای حقوقی و عدالت گرایانه، تربیت اخلاقی و تعهد قاطبه افراد جامعه در محترم شمردن حقوق دیگران است که از درون افراد و انگیزههای معنوی و اخلاقی آنان ریشه می گیرد.
ساجدی ادامه داد: از اینرو، پیامبر عظیم الشأن اسلام به عنوان خاتم انبیا و سرآمد سلسله فرستادگان الهی فرموده است: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»؛ من برای تکمیل کرامتهای اخلاقی مبعوث به رسالت شدهام. این سخن نورانی در کنار سایر آموزههای دینی و اسلامی از جمله کریمه سوره حدید، گویای آن است که مناسبات حقوقی و قانونی ـ حتی بر مبنای وحی الهی ـ برای ایجاد تعادل اطمینان بخش جامعه بشری کافی نیست و در کنار آن و بلکه مقدم بر آن باید به تقویت بنیانهای اخلاقی و تربیتی اهتمام ورزید و از این طریق، بنیان روابط اجتماعی و انسانی را تحکیم بخشید. در تجربه اجتماعی خویش، از این که در سطح جامعه با مشکالت و ناهنجاریهای گوناگون و فراوانی روبه رو هستیم، معلوم می شود که توصیه اخلاقی رسول اکرم (ص)چندان مورد توجه و اهتمام قرار نگرفته است. علت این امر آن است که در بسیاری از موارد، افراد، عمل به اصول و ارزشهای اخلاقی را با منافع زودگذر و ناپایدار خویش ناسازگار میبینند؛ در حالیکه با نگاه منطقی و دوراندیشانه، در درازمدت مراعات موازین اخلاقی، منافع همه افراد و مصالح عمومی را دربرمی گیرد و تأمین میکند.
او پایبندی به اخلاق را در گرو تربیت ایمانی صحیح دانست و گفت: اگر این قاعده طلایی اخلاقی منقول از پیشوایان دینی که «هر چه برای خود نمیپسندی، برای دیگران نیز مپسند؛ هر چه که برای خود میپسندی، برای دیگران هم بپسند»، از سوی همه افراد و آحاد جامعه رعایت شود، ضریب بالایی از اطمینان در جامعه به وجود میآید؛ زیرا، در اینصورت، افراد تنها به فکر منافع خویش نخواهند بود؛ بلکه، هم چنانکه منافع خویش را در نظر دارند، در صدد رعایت و تأمین منافع دیگران نیز خواهند بود. بر مبنای آموزههای اسلامی، در صورتی بنیانهای اخلاقی در میان جامعه، مستحکم و برقرار خواهد بود، که ایمان راسخ به خدا و باور قلبی عمیق به معاد در میان مردم رواج یابد.
ساجدی در ادامه افزود: در این صورت، خداترسی و معادباوری عامل مهمی در تضمین رفتارهای اخلاقی و محترم شمردن حریم و حقوق دیگران بوده و همه افراد از آرامش و اطمینان برخوردار خواهند بود. چنین، باورهایی در درجه نخست به محیط تربیتی خانوادگی مربوط است؛ زیرا، گذشته از زمینههای وراثتی، خانواده نخستین کانونی است که فرد، افکار و عقاید خویش را از آن می آموزد و به طور معمول، همانند سازی با اعضای خانواده به ویژه پدر و مادر از عوامل تأثیرگذار در محیط و روابط خانوادگی است. اما پس از خانواده، در مناسبات اجتماعی جاری، سایر نهادهای اجتماعی مانند آموزش وپرورش، نظام آموزش عالی، رسانههای گروهی از جمله عواملی است که میتواند در تربیت و جهتگیری اخلاقی افراد مؤثر باشد. علاوه بر این، در سطح عمومی، تنظیم درست مناسبات اجتماعی و مهم تر از آن پایبندی مسئولان به اجرای درست و دقیق قوانین، می تواند در سلامت فضای عمومی جامعه نقش مؤثری داشته باشد.
ساجدی تصریح کرد: تأثیر نظامات عمومی و شیوه عمل قوای حاکم در فرهنگ عمومی و رفتار عامه تا جایی است که به تعبیر امیرالمؤمنین علی (ع) مردم به امرای (حاکمان) شان شبیه تر از آباء و اجداد خویش هستند. مولای متقیان در اهمیت این موضوع و ضرورت اهتمام رهبران و مسئولان جامعه و نظام اسلامی در پایبندی به قوانین و شئون اخلاقی میفرمود« من هیچ گاه دیگران را به انجام کاری امر نکردم، مگر این که خود قبلا مبادرت ورزیدم و یا آنان را از انجام چیزی بازنداشتم، مگر اینکه خود پیش از آن، از ارتکاب آن کار خودداری کردم». بدیهی است که آلودگی و شیوع فساد در کارگزاران و عوامل حاکم به طور طبیعی موجب سرایت آن به میان مردم خواهد شد. بنابراین، از جمله اموری که تأثیر آن در ارتقاء اخلاق عمومی باید مورد تأکید قرار گیرد، پاک دستی، امانت داری و سلامت مسئولان است. ایجاد تنش و استرس در افراد ، معلول اختلال در وضعیت انسان در زمینههای گوناگون از جمله مسایل بیولوژیک، عوامل روانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
او بیان کرد: وقتی انسان به هر علت از حالت طبیعی و عادی خارج میشود، تعادل جسمی و روحی او دستخوش تغییر میشود و همین امر کافی است که از حالت تعادل خارج گردد؛ مثلا اگر تغذیه انسان، ناکافی و نامناسب باشد و به لحاظ جسمی ضعیف شود و یا این که بر اثر بیماری، تعادل طبیعی و نرمال بدنی خود را از دست بدهد، روح و روان او در معرض ناآرامی قرار میگیرد و در نتیجه، آستانه تحمل او کاهش می یابد و در مواجهه با عوامل گوناگون، دچار اختلال میگردد؛ رابطه او با دیگران از حالت تعادل خارج شده و با تنش و درگیری همراه میگردد.
ساجدی ادامه داد: بنابراین، تنها راه تعادل در رفتار، اهتمام به حفظ سلامت جسمی و روحی است و اگر انسان بتواند از طریق تغذیه خوب و مراقبت از خود در پیشگیری از ابتلا به انواع بیماری و ایجاد اعتدال در انتظارات و خواستههایش از دیگران، حالت طبیعی خویش را حفظ و کنترل کند، از عدم تعادل در رفتار و تعارض و تنش در برخورد با دیگران مصونیت خواهد یافت. بسیاری از درگیریها و در نتیجه، وقوع حوادث ناگوار در جامعه، معلول فشارهای روانی و عصبانیت است؛ بررسی علل و ریشه مشاجرهها، زدوخوردها، ضرب و جرحها، ایراد خسارتهای مادی به دیگران و حتی ارتکاب جنایتهای مهم که موجب ایراد صدمات بدنی و جانی شدید ـ حتی مرگ ـ افراد میشود، ناشی از آن است که افراد نتوانسته اند هنگام برخورد و بروز درگیری، بر خشم خود غلبه کنند و رفتار غیرطبیعی خویش در آن شرایط مدیریت کنند و از بروز درگیری و برخورد غیرمنطقی جلوگیری نمایند.
او بیان کرد: براساس اصول اخلاق سنتی و کلاسیک، هرگاه قوای گوناگون انسان از جمله قوه غصبیه تحت کنترل و اداره عقل درآید، رفتار انسان از افراط و تفریط دور شده و به تعادل و اعتدال میرسد و در نتیجه، تحت مدیریت او قرار گرفته و در راستای منافع و خواست فردی، حقوق دیگران را مورد تعرض قرار نمیدهد. آنچه در رفتار عامه در عرصه جامعه ظهور و بروز مییابد، گویای عمق و چگونگی وضعیت و تربیت اخلاقی موجود در آن است. این مسأله در شرایط خاص و حاد بیشتر خودش را نشان میدهد. وقتی که جامعه بر اثر وقوع حوادث گوناگون، از جمله حوادث طبیعی مانند زلزله و سیل و یا بروز ناآرامی و یا ایجاد بحرانهای اجتماعی ناشی از حوادث سیاسی و یا شیوع بیماریهای گسترده و یا بروز جنگ و درگیری مسلحانه، روند عادی اداره جامعه با اختلال مواجه می شود و مردم با کمبود ها و مشکلاتی روبهرو میشوند و نیازهایی در جامعه رخ مینماید که نحوه مواجهه افراد با چنین شرایطی درون مایه اخلاقی جامعه و وزن واقعی اخلاق عمومی نمایان می شود.
ساجدی با انتقاد از احتکار توسط برخی از افراد جامعه، اظهار کرد: آنچه که این روزها در قالب احتکار و گرانفروشی برخی از مواد بهداشتی مانند ماسک و محلول ضدعفونی که در شرایط اضطراب عمومی، به شدت مورد نیاز بود، سوءاستفاده بعضی از افراد که ناشی از طمع ورزی و سوءتربیت اخلاقی آنان بود، رخ نمود. البته در همین شرایط، شاهد توزیع رایگان اقلام یادشده از سوی برخی از کسبه بودیم که با چشم پوشی از جلب منفعت و سود مادی خود، برای رفع نیاز ضروری مردم و کاهش آلام آنها به میدان آمدند؛ هم چنین، افراد دیگری که سعی کردند به طرق گوناگون روحیه تعاون و کمک به دیگر هموطنان را در شرایط خاص موجود، فداکارانه به نمایش گذارند.
او در پایان خاطرنشان کرد: با استفاده از مثال فوق، میتوان نشانههایی از وجود زمینههای مثبت و منفی در فرهنگ عمومی و رفتار عامه و حتی نقاط ضعف و قوت بخش عمومی و مسئولان اداره کشور را نشان داد. اما به لحاظ تربیت اخلاقی، عمده آن است که باید فضایل اخلاقی به صورت ملکه درآید تا در رفتار شهروندان و مسوولین به صورت پایدار ـ و نه احساسی و ناپایدار ـ انجام شود. نمونههای برجسته اخلاقی را باید به جامعه معرفی کرد تا هم از آن اشخاص شایسته تقدیر به عمل آید و هم بهطور غیرمستقیم الگوهای رفتاری اخلاق پسندیده برای جامعه شناخته شوند و به ویژه برای نسل کودک و نوجوان آموزههای اخلاقی و تربیتی را به همراه داشته باشد.
منبع: شفقنا
دیدگاه تان را بنویسید