محمدجواد باقری، امام جمعه اسالمِ تالش در یادداشتی نوشت:
قتل رومینا| عزم جدی برای اصلاح علل قتل رومینا وجود ندارد
امام جمعه اسالمِ تالش با اشاره به قتل رومینا بیان کرد: این روزها هر کس انگشت اتهام را به سوی شخصی، یا گروهی، یا نهادی نشانه میرود. ولی بیشتر افراد یکطرفه به قاضی میروند و فقط براساس میل و دیدگاه خود قضاوت میکنند. به طور حتم وقوع چنین حادثه و جنایتی معلول علتها و عوامل متعدد است که در طول زمان در جامعه ما شکل گرفته و مادامی که ما عزم جدی برای اصلاح این علتها نداشته باشیم، یقینا بعد از این هم رومیناهای بسیاری قربانی جنایتهای مشابه خواهند شد.
اعتمادآنلاین| محمدجواد باقری، امام جمعه اسالمِ تالش در یادداشتی که در اختیار اعتمادآنلاین قرار گرفت نسبت به کشته شدن رومینا واکنش نشان داد. متن این یادداشت به شرح زیر است: این روزها پس از آرامش نسبی هیاهوی کرونا در داخل کشور و کاهش آلام هموطنان عزیز به خاطر از دست دادن عزیزانشان در اثر ویروس کرونا، یکبار دیگر یک حادثه یا بهتر بگویم یک فاجعه تراژدیک احساسات و عواطف جامعه را جریحهدار کرد. خبر بسیار سنگین و ناراحت کننده بود. قتل دختر سیزده ساله تالشی به دست پدر. نوع قتل هم عمق این فاجعه و جنایت را بیشتر و دردناکتر می کرد؛ بریده شدن سر با داس. در نگاه اول چهره یک پدر سنگدل و بیرحم و جنایتکار که از چشمان و دندانهایش خون میچکد در ذهن انسان تداعی میشود. چیزی که بیشتر در فیلمهای ژانر وحشت مثل دراکولا (خون آشام) دیده بودیم.
اما این فقط ظاهر قضیه و شنیدههای اولیه ما از این حادثه است. وقتی کمی به عقبتر برمیگیردیم متوجه عقبه و پشت پردههای دیگر این ماجرا میشویم و پی میبریم که یک پدر که هیچ مشکل و سابقه اعتیاد یا سوءمصرف مواد مخدر یا حتی بیماری اعصاب و روان نداشته و یقینا مهر پدری در سینه دارد و خیر و صلاح خانواده و فرزندانش را میخواهد به چه نقطهای از فشار روحی رسیده است که دست به چنین جنایتی میزند.
چگونه رومینای سیزده ساله در دام پسر بیست و نه سالهای میافتد که هم سن عموی او و جای برادر کوچکتر پدر اوست؟ چگونه بهمن خاوری به خود اجازه داده رومینای سیزده ساله را که جای خواهر کوچکتر و حتی شاید گزافه نباشد بگوییم که جای دختر خود اوست را به فرار از منزل ترغیب و تشویق کند؟ اصلا چگونه این دو شخص که هیچ تناسب و سنخیتی از لحاظ سنی با همدیگر ندارند به این حد از رابطه و وابستگی رسیدهاند که رومینا حاضر میشود برای رسیدن به بهمن به خانواده خود پشت کند و از منزل فرار کند؟
این روزها همه به دنبال جواب این سوالها میگردند و هر کس انگشت اتهام را به سوی شخصی، یا گروهی، یا نهادی نشانه میرود. ولی بیشتر افراد یکطرفه به قاضی میروند و فقط براساس میل و دیدگاه خود قضاوت میکنند. به طور حتم وقوع چنین حادثه و جنایتی معلول علتها و عوامل متعدد است که در طول زمان در جامعه ما شکل گرفته و مادامی که ما عزم جدی برای اصلاح این علتها نداشته باشیم، یقینا بعد از این هم رومیناهای بسیاری قربانی جنایتهای مشابه خواهند شد.
اصل ماجرا از آشنایی این دو نفر و تداوم ارتباط آنها در فضای مجازی شکل گرفته است. سالهاست کارشناسان جامعه شناسی و امور اجتماعی سعی در آموزش روابط دختر و پسر در جامعه و شکلدهی صحیح به آن به خصوص قبل از ازداواج دارند ولی چون نمیتوانند الگوهای درستی با استفاده از منابع دینی و فرهنگ ایرانی خودمان ارائه دهند که جذابیت مدلهای غربی را هم داشته باشد، چشم و گوش بسته به سراغ مدلهای غربی مثل سند 2030 میروند و بدون بومیسازی همان را برای آموزش تجویز میکنند. فضای مجازی هم که در چند سال اخیر رشد چشمگیری داشته است ولی متاسفانه افراد جامعه حتی برخی از بزرگسالان و تحصیلکرده ها در موارد بسیاری دچار نبود یا کمبود سواد رسانه ای هستند چه برسد به یک نوجوان سیزده ساله مثل رومینا که در این سن جز احساس و هیجان چیز دیگری نمیشناسد. لشگر سایبری و فضای مجازی دشمن با ترویج اباحهگری در برداشتن فاصلهها و رعایت نکردن حدود شرعی محرم و نامحرم سعی در عادی جلوه دادن روابط دختر و پسر در جامعه میکند و عشقهای آزاد و ازدواجهای نامتعارف براساس مدلهای زندگی غربی بدون اذن و اجازه والدین را ترویج میکند ولی ما هنوز نتوانستهایم الگوهای
بینقص سبگ زندگی اسلامی ایرانی را نهادینه کنیم. واقعا چند رومینای دیگر باید قربانی شوند تا مسئولان فرهنگی و آموزشی ما به فکر نهادینه کردن فرهنگ صحیح ارتباطات و استفاده از فضای مجازی بیفتند؟
چند وقت پیش ویدیویی از مراسم عقد یک دختر دوازده - سیزده ساله در یکی از استانهای جنوب غربی کشورمان منتشر شد که صدای خیلی از فعالان اجتماعی را در آورد و همه به دفاع از آن دختر برخاستند که چرا به این کودک اجازه کودکی کردن و بازی و شادی نمیدهید تا در زمان مناسب خودش با انتخاب و اراده خودش همسر متناسب و همسال آیندهاش را انتخاب کند؟ البته ازدواج در سنین پایین همانطور که در قانون ازدواج کشورمان هم آمده است تبعات بسیاری دارد و از منظر شرع مقدس اسلام نیز جاری شدن بسیاری از قوانین و احکام تابع شرایط عرفی جامعه است و هیچ عقل سلیمی امروزه ازدواج دختر یا پسری را که در سن کودکی است نمیپذیرد. اما سوال این است؛ آن مدعیان کجایند که از حق کودکی کردن و بازی کردن رومینا دفاع کنند و ازدواج رومینا را به زمان مناسب براساس انتخاب و اراده خودش با فرد همسال و متناسبش بسپارند؟ این همه تناقض را چگونه میخواهند پاسخ بدهند؟
قتل و کشتن یک انسان بیگناه خطای نابخشودنی و از گناهان کبیره است که خداوند به مرتکب آن وعده عذاب داده است. « وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤمِنَاً مُتَعَمِّدَاً فَجَزآؤُهُ جَهَنَّمُ خَلِدَاً فِیهَا وَ غَضِببَ اللهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ اَعَدَّ لَهُ عَذَابَاً عَظِیمَاً - و هر کس مومنی را از روی عمد بکشد، کیفرش دوزخ است که در آن جاودانه خواهد بود و خدا بر او خشم گیرد و وی را لعنت کند و عذابی بزرگ برایش آماده سازد. نساء/93 » و بر اساس اصل کرامت انسانی خداوند از هر گونه قتلی به طور مطلق نهی کرده است. « وَ لَا تَقْتُلُوا النَّفسَ الَّتِی حَرَّمَ اللهُ اِلَّا بِالْحَقِّ - و انسان را که خدا محترم شمرده جز به حق نکشید. انعام / 151 » یعنی فرقی ندارد قتل دیگری باشد یا خودکشی باشد، مقتول مرد باشد یا زن باشد، جوان باشد یا پیر باشد. قتل در نزد خدا ناپسند و خداوند انسان را از آن بر حذر داشته است. اما برخورد ما انسانها با قتلها متفاوت است. یعنی برخی قتل ها را جرم و جنایت میدانیم و برخی قتلها را باعث فخر و شرف و به اصطلاح کلاس میدانیم. سقط جنین یکی از همان قتلهای شیک و با کلاس است که به یک امر عادی تبدیل شده و قبح آن از بین
رفته است. بعضی از والدین و حتی مادر به تنهایی به بهانههای مختلف مثل مشکلات مالی اقدام به سقط جنین میکنند. در حالی که خداوند در قرآن کریم میفرماید: « وَ لَا تَقْتُلُوا اَوْلَادَکُمْ خَشْیَهَ اِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ اِیَّاکُمْ اِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئاً کَبِیراً - فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید ما به آنها و شما روزی میدهیم یقینا کشتن آنها خطای بزرگی است. إسراء /31» امروزه خیلی از والدین علاقهای به فرزندآوری ندارند و هیچ توجهی به پیر شدن جمعیت و افسردگی جامعه ندارند. و حتی نگران کمبود نیروی انسانی که یکی از پایههای اقتصاد هر جامعه است نیز نیستند. فقط خودشان و لذت و خوشی کوتاه مدت خودشان را در نظر میگیرند. به هم خورد توازن جمعیت فرهنگی یک جامعه نیز یکی دیگر از خطرات کاهش جمعیت است که در سایه سقط جنین به آن دچار شدهایم. تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر ظرفیت بالای کشور حتی تا جمعیت دویست میلیون نفری و مقایسه با بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا که علیرغم وسعت جغرافیایی کم، جمعیتی بیشتر یا برابر با ما دارند این واقعیت را به خوبی آشکار میکند که داشتن یک جامعه قوی و با نشاط و سرزنده در
پرتو داشتن نیروی انسانی قوی و با نشاط است که ما خود را از آن محروم میکنیم. حالا این روزها خیلی ها در برابر این قتل سکوت کردهاند و داعیهدار خون البته به ناحق ریخته شده رومینا شدهاند. حالا بماند که چقدر کودک و زن بیگناه در منطقه و کشورهای اطراف ما با فجیعترین جنایتها کشته میشوند ولی همین جماعت همیشه مدعی چشمهایشان را به روی آنها نیز بستهاند.
چقدر خوب است که در برخورد و مواجهه با همه مسائل و قضایای جامعه جانب حق و عدالت را در نظر بگیریم و اسیر موج سواری برخی افراد به ظاهر دلسوز نشویم و به جای وا اسفاه و وامصیبتاه گفتن کاری بکنیم.
ای که دستت می رسد کاری بکن پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار
دیدگاه تان را بنویسید