احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب:
افراد چاپلوس و فرصتطلب باید ریشه کن شوند
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: افراد چاپلوس و بادمجان دور قاب چین و فرصتطلبی که دور افراد دیگر جمع میشوند، باید ریشه کن شوند.
اعتمادآنلاین| احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاح طلب، در پاسخ به این سوال که چه عواملی موجب شده برخی به این سمت بروند که از پُست و مقام و به عنوان مثال از لباس روحانیت به سمت نفوذ و جاسوسی بروند، گفت: این بحث، بحث بسیار خوبی است و از نظر بنده نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود. در واقع یک بخشی از این مسئله به اقدامات اطلاعاتی که در تخصص ما نیست، بازمیگردد. طبیعتا در هر جامعهای ممکن است کسانی باشند که از سوی دشمنان آن جامعه و یا کشورهای رقیب درصدد نفوذ باشند.
او افزود: حتی گاهی کشورهایی که با هم متحد هستند در سیستمهای یکدیگر، جاسوس میفرستند. حال ما در اینجا با این بخش کاری نداریم اما به هر حال یک بحث حاشیهای در اینجا وجود دارد آن هم مسئله اخلاقی است چراکه فکر میکنم بسیار اهمیت دارد و میتوان روی آن تأکید کرد. به لحاظ اخلاقی، برخی افراد تربیت نشده و یا رشد نکردهاند.
شیرزاد ادامه داد: به عنوان مثال اگر به طور طبیعی بنده در یک دانشکده، رئیس دانشکده شوم یا معاون، یا پُستی معمولی در اختیار بگیرم، بسیار طبیعی است که در بین همکارانم از احترامی برخوردار خواهم بود آن احترامِ سمت است. حال اگر فردی پیدا شود که بیش از آن چیزی که سِمَت ایجاب میکند به من احترام بگذارد بنده اگر یک آدم طبیعی باشم شک میکنم و میگویم چه خبر است؟ مگر من چه چیزی دارم که این فرد تا این حد از من حمایت میکند. از این رو معمولا نفوذ از همین جا آغاز میشود.
این نماینده اصلاح طلب مجلس ششم تاکید کرد: متأسفانه در مجموعه سیستم مدیریتی ما، افراد بر روی کسانی که در کسوت هواداری آنها ظاهر میشوند حساسیت ندارند. بسیاری افراد از هواداری کردن خوششان میآید. به بیانی دیگر برخی افراد از اینکه کسی به طور منظم در کنارشان حرکت کند و یا گرد لباس آنها را تکان دهد و یا از بیانات شیوای آنها تمجید کند و یا از تصمیمات به اصطلاح حکیمانه آنها حمایت کند و یا هر روز در مدح و ستایش آن شخص سخن بگوید، استقبال میکنند. البته این موارد واقعا جای شک دارد و معمولا این افراد فرصت طلب هستند.
شیرزاد به دوران نمایندگی خود در مجلس ششم اشاره کرد و گفت: بنده در دوره نمایندگی مجلس، این تجربه را داشتم و به عینه شاهد بودم که در بین دوستان، آشنایان و حتی فامیل کسانی تا قبل از آن هیچ توجهی نداشتند و یا سالی یک بار تماسی میگرفتند اما در آن مدت نمایندگی، به طور پی در پی تماس میگرفتند و احوال پرسی میکردند. از این رو به طور طبیعی فرد با خود میگوید و شک میکند که حتما منافعی در کار است و اغلب نیز همین اتفاق رخ میدهد و بلافاصله درخواستها آغاز میشود.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: این مسئله به نظر بنده بسیار قابل توجه است و باید کسانی که دستشان به جایی میرسد یا امضا و موقعیتی پیدا میکنند یا تریبونی در اختیارشان قرار داده میشود و افرادی در جلسات آنها مینشینند و به حرفهای آنها گوش میدهند، اینها باید واقعا حساس باشند روی افرادی که میآیند و از آنها حمایت، طرفداری و هواداری میکنند. در واقع نمیخواهم بگویم هر فردی آمد و نکته مثبتی مطرح کرد باید به آن هم شک کرد این هم نوعی افراط است؛ اما واقعیت این است که وقتی عدهای صرفا در زمان دارا بودن یک فرد از موقعیت و جایگاه، در اطرافش هستند در حالی که قبلا با آن فرد کاری نداشتند، تجربه شخصی بنده نشان میدهد که بعد از آن پست و جایگاه هم کاری با آن فرد نخواهند داشت. یعنی بعد از آن که شخص از اسب قدرت پیاده شد دیگر کاری به کارش ندارند و گویا آن فرد هرگز وجود نداشته است، این آدمها معمولا فرصت طلب هستند.
این نماینده پیشین مجلس عنوان کرد: فرصتطلبی برخی در این حد است که یک نامهای مینویسند، درخواست وام میکنند. فرض کنید خیلی رایج بود که افراد درخواست داشتند جایشان عوض شود، شغلی که دارند از شهرستان به مرکز استان بیایند. گاهی اوقات هم خیلی بیشتر از اینها میشود. در مجموع اگر بخواهیم در یک جمله خلاصه کنیم میل به حامیپروری ریشه اصلی نفوذ است. در واقع شخصیتها، مقامات و کسانی که دستی بر قدرت دارند باید بتوانند بر این میلشان غلبه پیدا کنند و بدانند این سِمَت در حال حاضر در اختیار من است اما فردا در اختیار دیگری است و باید بر اساس ضابطه، عمل کنند.
او اضافه کرد: از این رو اگر فردی تعریف و تمجید از یک فرد دارای مقام کرد دلیل بر این که از امتیازی برخوردار شود، نیست. اگر همین نکته ساده رعایت شود، اصولا راهها بسته میشود. اما اینکه چرا این راهها بسته نشده به دلیل اینکه هنوز وجود دارند. در حال حاضر از نمایندگانی که تازه نماینده شدند سوال کنید که آیا بعد از نمایندگی شما، بعد از این چند ماه که نتایج اعلام شده ارتباط افرادی دور و اطرافتان با شما تغییر نکرده است؟ در واقع فکر میکنم که از اغلبشان خواهید شنید که بسیاری در حال حاضر پیدایشان شده که قبلا نبودند. اینها به نظر من زنگ خطر و ریشه اصلی است.
این چهره سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که برخورد قضایی با افراد نفودی را تاکنون چگونه دیدهاید؟ گفت: کسانی که تخلفشان در حد تخلف حقوقی است یا سوء استفاده مالی که طبیعتا، باید قوه قضاییه رسیدگی کند و مجازات قانونی در حقشان اعمال شود اما آن چیزی که بنده روی آن حساس هستم این است که این فرهنگ به اصطلاح دور قاب چینی را بتوان ریشهکن کرد. به عنوان مثال بنده در موقعیتی معلم دانشگاه بودم و بعدها به محض اینکه گفته شد این آقا نماینده است مشاهده میکردم که به بنده در جلسه میگفتند که رهنمودتان درباره فلان مسئله چیست؟! بنده هم به شوخی پاسخ میدادم که در این چند وقت اخیر، چیزی به معلوماتم اضافه نشده است و باید مطالعه کنم و چه چیز را باید رهنمود بدهم؟!
او افزود: در حالی که واقعا بعد از مدتی، بسیاری از افراد این گونه هستند که وقتی چند نفر به او میگویند رهنمود بفرمایید دچار اشتباه میشوند. به نظر من راه مقابله با فرصت طلبان این است که آن مسئولین امر و صاحبان سمت که از رفتارهای دیگران دچار اشتباه شدهاند، خودشان را اصلاح کنند. فرض کنید هر جرم شدیدی را که شما در جامعه میبینید به شکل نوک یک هرم است. مثلا اگر افرادی سرقت مسلحانه انجام میدهند معمولا نتیجه پیشرفت در یک هرمی از مجرمین است که دزدیهای کوچکتر انجام میدهند. بنابراین اگر واقعا کسانی میآیند و سواستفادههای بسیار کلانی از سمتشان میکنند به گونهای که گفته میشود به عنوان رشوه، چندین ویلا دریافت کرده، این بر بستری از یک هرم استوار است که در قاعده آن هرم، تعداد قابل توجهی تخلفات جزیی میکنند و تعدادی از آنها نیز به قوه قضاییه هم نمیرسد.
احمد شیرزاد با بیان اینکه واقعا بستر را باید قطع کرد و قاعده هرم را باید بتوان کوچک کرد تا بر بسترش این قلهها هم رشد نکند، توضیح داد: حال در قاعده هرم دو ضلع وجود دارد یک ضلعش، حامی پروری است و ضلع دیگر آن، فرصتطلبی است یعنی افراد چاپلوس و بادمجان دور قاب چین و فرصت طلبی که دور افراد دیگر جمع میشوند. برای مثال وقتی میگوییم مدیران، همه فکر میکنند صرفا مدیر قوه اجراییه مدنظر ما است در حالی که یک قاضی دادگستری، یک معاون قاضی یا دادستان، یک پلیس و غیره از شغلهایی هستند که در عین اینکه قادر به خدمت هستند اما در معرض سوءاستفاده هم قرار میگیرند.
او در پایان گفت: به عنوان مثال حکم ساده دادستان میتواند زندگیهایی را جابجا کند یا میتواند از تخلفات جلوگیری کند یا بر تخلفات، چشم اغماض بپوشد. بنابراین این مسائل بسیار مهم هستند. افراد باید به این دو ضلع توجه داشته باشند. آن چیزی که بستر و زمینه فرصت طلب پروری است میل به حامی پروری است یعنی فرصتطلبان در بستری از میل به حامی پروری، رشد میکنند.
منبع: برنا
دیدگاه تان را بنویسید