استاد دانشگاه تهران، فعال سیاسی در حوزه تمدن ایرانشهری:
ارجگزاری استاد نجیب مایل هروی
این روزها به دلیل داستان تلخِ خودسوزی پسر استاد، یکبار دیگر نام ایشان در صدر اخبار قرار گرفتهاست. جناب آقای دکتر صالحی وزیر محترم ارشاد نیز اشاره به پیشنهاد و مصوبهای از سوی هیات وزیران در جهت ارجگذاری زحمات و تلاشهای استاد در جهت بازخوانی عرفان و ادب فارسی اشاره کردهاند. دریغم آمد گزارشی در این باره به دو ملّت عزیز ایران و افغانستان ندهم تا معلوم گردد که چگونه نارساییهای اداری و برخی رفتارهای ناپسند فرزند ایشان تمام کوششهای خیرخواهانه را ناتمام و دوستی بین ملتها را باژگونه میگرداند.
اعتمادآنلاین| عباس آخوندی، استاد دانشگاه: خاطرم هست روز جمعهای بود و من درفضای مجازی پرسه میزدم که با خبر بستری شدن استاد نجیب مایل هروی به دلیل بیماری سخت عصبی و تالمات روحی در مشهد مواجه شدم. به دلیل آنکه یک دوره از کتاب شرح مثنوی مولانا که ایشان به رشته تحریر درآوردهاند در کتابخانهی شخصیام بود تا حدی از ارجمندی مقام و موقعیّت ایشان در عرفان و ادب فارسی آگاهی داشتم. بلا فاصله با مدیر کل راهوشهرسازی استان خراسان تماس گرفتم و گفتم همین حالا دست بهکار شو، استاد را بیاب و ببین چه ناراحتیای دارند و ما چه کمکی میتوانیم به ایشان بکنیم. ایشان که برای اولین بار بود نام استاد را میشنید گفت من چگونه ایشان را بیابم. گفتم با استادان ادبیات دانشگاه فردوسی تماس بگیر، حتما سراغی از ایشان دارند. پس از چند ساعت تماس گرفت و گفت موقعیّت ایشان را یافتم، فردا به دیدار ایشان میروم.
روز بعد مدیر کلمان تماس گرفت و گفت ایشان به دلیل تالمات روحی دچار یک افسردگی بسیار شدید هستند. ایشان اضافه کرد که در حال حاضر شهرداری مشهد یک واحد مسکونی اجاره کرده و در اختیار ایشان قرار دادهاست. ولی به هر روی ایشان نیازمند یک واحد مسکونی ملکی است. لیکن از آنجا که کتابخانه نسبتا بزرگی دارند، این واحد باید نسبتا وسیع باشد. گفتم ببین وزارتخانه در مشهد چه واحد درخوری دارد. پس از یکی دو روز گفت یک واحد آپارتمان نسبتا مناسب بهعنوان خانه سازمانی در یک محله بسیار خوب داریم. اگر نظرتان هست آن را برای ایشان در نظر بگیریم.
مشخصات آن واحد را از ایشان خواستم و در حاشیه دولت با جناب صالحی در میان گذاشتم. ایشان گفتند که ما مدتهاست به فکر هستیم که با توجه به خدماتی که ایشان به فرهنگ و زبان فارسی کردهاند از ایشان به نحوی تقدیر کنیم. گفتم ما می توانیم که مشترکا درخواست یک مصوبه از هیات وزیران مبنی بر واگذاری این واحد مسکونی به عنوان پیشکش به ایشان داشته باشیم. ایشان که شگفتزده شدهبود استقبال کردند. بلا فاصله برای جلسه بعدی دولت، متن نامهی دو امضا تهیه کردم و متفقا و درخواست کردیم که موضوع واگذاری این ملک در دستور کار هیات وزیران قرار گیرد. با توجه به اینکه چنین پیشنهادهایی در دولت کمسابقه بود، بحث کمی بهسختی به پیشرفت. برخی دوستان میگفتند ایشان همانند زیاد دارند و ممکن است موجب کمتوقعی دیگران شود. توضیح دادهشد که چندان هم همانند ندارند. افزون براین، این نشان ارجگذاری از کسی است که هماکنون تابعیّت ایران ندارد ولی، به فرهنگ و تمدن ایران و زبان فارسی که البته مشترک با ملّت افغانستان است، خدمت شایانی نمودهاست. به هر روی، پیشنهاد ما در پایان گفتوگوها به تصویب رسید. در همان جلسه موضوع تابعیت ایشان نیز طرح شد و بر تسریع آن نیز تاکید شد. البته لازم به تذکر است که ایشان پیش از این نیز به گونههای دیگری از سوی مقامات فرهنگی و علمی مورد سپاس و احترام قرار گرفته بودند.
مصوبه ابلاغ شد و من بلافاصله دستور دادم که واحد به ایشان منتقل گردد. در همین روزها من از وزارتخانه جدا شدم و بعد مطلع شدم که هر چند با تاخیر چند ماهه لیکن، وزارتخانهصورتجلسهی تحویل و تحول ملک به همراه جدول تقویم ریالی آن و سایر مقدمات حقوقی را فراهم آوردهاست. ولی، انتقال رسمی ملک با توجه به تابعیت استاد منوط به اعطای رسمی تابعیّت ایرانی به ایشان گشته بود. در این خلال، دو ایراد حقوقی از سوی کمیته تطبیق مصوبات دولت با قانون به این مصوبه وارد شدهبود، یکی بحث واگذاری رایگان و دیگری تملیک ملک به یک تبعهی خارجی که مغایر قانونهای ایران است. در مورد اول با راهنمایی سرکار خانم دکتر جنیدی معاون حقوقی رییس جمهور راهکار پیشبینی منبعی برای پرداخت وجه ارائه شد و در مورد دوم نیز دستور تسریع و اقدام صادر گشت. با این وجود، مانعی برای تحویل و تحول ملک نبود که گویا با ممانعت فرزند ایشان مواجه شدهبود.
این بود تا آبانماه سال گذشته که به مشهد سفر داشتم. به یکی از دوستان که با ایشان رفتوآمد داشت گفتم قراری را تنظیم کن تا به دیدار استاد برویم. همان روز، این ملاقات تنظیم شد و به دیدار ایشان رفتم. حالشان خوب بود. از هر دری با ایشان سخن گفتیم و از مصاحبت با ایشان بهره بردم. از جمله پرسیدم که مشغول چه کاری هستید و ایشان گفتند که سماعنامههای فارسی را در دست تحقیق و بررسی دارم. همانجا متوجه شدم که هنوز نقلوانتقال رسمی این واگذاری پس از گذشت بیش از یکسال انجام نشدهاست و فرزند ایشان از این بابت اظهار نگرانی میکرد. در بازگشت، موضوع را بهطور غیررسمی از دبیرخانه دولت مجددا پیگرفتم و به وزارتخانه نیز پیغامی فرستادم که چرا سستی شدهاست. معلوم شد که واحد مسکونی تحویلشان بوده، لیکن، نقل و انتقال رسمی منوط به انجام مساله تابعیت بوده که خارج از حیطه اختیار وزارتخانه است. البته به قراری که شنیدم مراحل اداری آن نیز طی شدهاست و برگههای اداری باید به امضای استاد برسد.
پس از آنکه این خبر تلخ را در رسانهها خواندم تاسف خوردم از اینکه چگونه کندی دیوانسالاری و رفتار خارج از عرف فرزند ایشان این نیّت و کوشش شایسته را به ضدِّ خود تبدیل کردهاست. و ارجگزاری استادی که مایه افتخار دو ملّت است و پاسداشت او نه تنها سپاس از یک شخص که ارج نهادن نمادین به روابط دوستی دو ملتاست مایهی گِلِه و سوء تفاهم گشتهاست.
دیدگاه تان را بنویسید