کد خبر: 422154
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۵ ۲۰:۴۶:۰۰
| |

وقتی مجاهدان عراقی به کمک ایرانی‌ها برای حمله به منافقین آمدند / نقش سپاه بدر در عملیات مرصاد

نقش ویژه رزمندگان سپاه بدر در عملیات مرصاد چه بود؟

وقتی مجاهدان عراقی به کمک ایرانی‌ها برای حمله به منافقین آمدند / نقش سپاه بدر در عملیات مرصاد
کد خبر: 422154
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۵ ۲۰:۴۶:۰۰

اعتمادآنلاین| جمال الخفاجی معروف به حاج ابوذر در سال 1341 در بغداد متولد شد و در دی1361 از دانشکده علوم نظامی بغداد فارغ التحصیل شد. او در مرداد سال 1362 و در بحبوحه جنگ به ایران پناهنده شد. در شهریور1366 به عنوان یک بسیجی در چهارچوب تشکیلات سپاه بدر قرار گرفت و در عملیات حاج عمران و شاخ شمیران مشارکت کرد و در 6مرداد67 در عملیات مرصاد بر اثر پرتاب یک نارنجک توسط عناصر گروهک تروریستی منافقین، از ناحیه دست چپ مجروح شد. الخفاجی با ده ماه سابقه حضور در جبهه، از جانبازان جنگ تحمیلی به شمار می‌رود.

الخفاجی در عملیات مرصاد، فرمانده گروهان شهداء وابسته به گردان شهید صدر از گردآن‌های سپاه بدر بوده است که جانانه در مقابل پیشروی گروهک تروریستی منافقین به خاک کشورمان ایستاد. یادداشت اختصاصی ایشان درباره مرصاد را در ادامه می‌خوانید:

ظهر روز دوشنبه 27تیر1367 هنگامی که برای مرخصی در مشهد مقدس بودم از رادیو عربی تهران خبر موافقت جمهوری اسلامی ایران با قطعنامه 598 شورای امنیت برای آتش‌بس جنگ تحمیلی میان عراق و ایران، که 26تیر1366 صادر شده بود را شنیدم. آشکار بود که قبول قطعنامه برای بسیاری، از جمله رزمندگان عراقی تیپ بدر سپاه پاسداران غافلگیرکننده بود. عصر جمعه 31تیر دستور رسید که باید به واحدهای خود ملحق شویم. به همین منظور هم اتوبوس‌هایی تهیه شد تا کار انتقال را انجام دهند.

صبحگاه روز شنبه 1مرداد در سفری که 26 ساعت به طول انجامید از مشهد مقدس به سمت مقرهایمان در منطقه تنگه کنشت در اطراف کرمانشاه عزیز رسیدیم. عبدالامیر سالمی فرمانده هنگ شهید صدر خیلی سریع به ما اطلاع داد که منافقین از مقرهای خود در عراق برای حمله به خاک جمهوری اسلامی حرکت کرده‌اند. اطلاعاتی نیز در دست بود که نشان می‌داد ارتش صدام در مناطق جنوبی تحرکاتی را انجام داده است. بنابراین برای جلوگیری از هرگونه هجومی باید آماده باشیم.

مهمات لازم برای عملیات را تحویل گرفتیم. خیلی توجه داشتیم که بیشترین مقدار ممکن از موشک‌های آرپی‌جی را با خود ببریم. روز یکشنبه را در حالتی از انتظار گذراندیم. روز بعد یعنی دوشنبه 3مرداد مصادف با 10ذی‌الحجه1408 (عید قربان) اطلاعاتی درباره عبور منافقین از مرز و از منطقه پیروز خان در جنوب قصرشیرین با پشتیبانی نیروهای صدام و تصرف شهرهای سرپل ذهاب و کرند غرب به ما رسید. به این ترتیب آن‌ها تنها 3 کیلومتر با اسلام‌آباد فاصله داشتند. منافقین برنامه داشتند تا از آنجا به کرمانشاه که 65 کیلومتر فاصله داشت برسند تا به این ترتیب استقرار و ثبات نظام جمهوری اسلامی را مورد خدشه و ضربه قرار دهند.

دوشنبه شب 3 مرداد دستور حرکت به هنگ شهید صدر داده شد. ما در گروهان تکاوران شهادت که یکی از گرو‌هآن‌های هنگ شهید صدر بود با روحیه‌ای وصف‌ناشدنی و با سردادن سرودهای حماسی حرکت کردیم. در مسیر اسلام‌آباد، حجم عظیمی از مردم را در حال فرار از مناطق غربی به سمت کرمانشاه مشاهده کردیم. همان جا تابلویی بود که نشان می‌داد تا اسلام‌آباد 35 کیلومتر فاصله است. بعد از طی چند کیلومتر و شنیدن صدای تیراندازی و انفجار، پیاده شدیم. پیاده به حرکت‌مان ادامه دادیم. در مسیر مشخص شد که اطلاعات در خصوص مکان حضور منافقین درست نبوده است. آن‌ها حدود 15 کیلومتر از اسلام آباد عبور کرده بودند. پس از مدتی حرکت، تنگه چارزبر (که بعد از عملیات، مرصاد نامیده شد) پشت سرمان قرار گرفت. یک کارخانه تولید قیر و آسفالت را دیدیم که سمت چپ جاده آتش گرفته بود. برای اینکه جاده به سمت اسلام آباد را قطع کنیم در جاده منتشر شدیم. با اینکه هیچ دستور جدیدی به ما نرسیده بود زیرا مقرهای هنگ‌ها هنوز از نیمه شب باز نشده بود و تا ابتدای صبح ما در گروهان شهادت در تنگه مرصاد تنها بودیم. دشت حسن‌آباد هم روبروی ما قرار داشت.

صبحگاه سه‌شنبه 4مرداد، به ما دستور عقب‌نشینی و تجمع در سمت چپ جاده، جایی که پر از درخت بود داده شد. (بعد از توسعه جاده این درختان از میان برداشته شدند). پیش از ظهر سه‌شنبه به ما اطلاع داده شد که هنگ شهید صدر، امشب با بالگردهای شینوک، پشت سر منافقین در تپه‌های حسن‌آباد هلی‌برن خواهد شد تا مسیر امداد و عقب‌نشینی منافقین را ببندد. باقی هنگ‌های تیپ امام علی بدر، در تنگه مرصاد موضع دفاعی محکمی به همراه هنگ‌های تیپ حمزه سید الشهداء و نیروهای امام خمینی لشکر بدر اتخاذ کردند تا حملات پی‌درپی منافقین از صبح را سد کنند و مانع از پیشروی آن‌ها سمت کرمانشاه شوند.

اواخر عصر سه‌شنبه صیاد شیرازی به همراه یک ستوان یکم با یک بالگرد کبرا وارد منطقه شد تا شرایط و مکان نیروهای هلی‌برن‌شده را بررسی کند. به دلیل غافلگیری‌های منافقین، ساعت‌های سختی را می‌گذراندیم. نقش نیروی هوایی و توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران بارز بود. این نکته را باید بگویم که تا این لحظه بزرگ‌ترین نیروی حاضر در میدان، مجاهدین عراقی لشکر بدر بودند.

بعد از رفتن صیاد شیرازی رضوان الله علیه، به سرعت دو بالگرد شینوک فرود آمدند و هنگ شهید صدر را به سمت محل هلی‌برن در تپه‌های حسن‌آباد که 16 کیلومتر از اسلام آباد و 7 کیلومتر از تنگه چارزبر فاصله داشت منتقل کردند. این جابجایی در چهار مرحله انجام شد و هر باز 50 تا 60 نیرو پیاده شدند. با آخرین روشنایی، مراحل هلی‌برن به پایان رسید و نیروها به سرعت در تپه‌های مشرف در جاده کرمانشاه اسلام آباد موضع گرفتند.

روز بعد یعنی چهارشنبه 5 مرداد همچنان در انتظار صدور دستورات نهایی برای حمله بودیم. این حمله باید به خاطر وجود سایر نیروها و قوا هماهنگ می‌شد. تا آن لحظه، هنگ شهید صدر دو شهید و 5 مجروح را تقدیم کرد. شهید رعد البهاش تعداد 120 خودرو زرهی و نفربر منافقین را که از اسلام آباد در حال وارد شدن به میدان داغ نبرد را شمارش کرده بود.

شب پنجشنبه 6 مرداد، وارد موضع هجومی شدیم و صبحگاه حمله آغاز شد. نبرد شدیدی با منافقین شروع شد. به رغم شدت بالای آن، در برخی مراحل تنها نارنجک‌های دستی از سوی دو طرف مورد استفاده قرار گرفت که بر اثر برخورد یکی از آن‌ها جراحت‌هایی برداشتم.

در پایان نبرد، هنگ شهید صدر 29 شهید و تعداد بسیار بیشتری مجروح تقدیم کرد آن هم در شرایط نبردی بسیار سخت و نبود آب آشامیدنی. تنها آب آشامیدنی ما همانی بود که از بعد از ظهر روز سه شنبه در تنها قمقمه شخصی هر یک از ما بود. وضعیت مهمات ما نیز همین بود. خون ریزی برخی از مجروحین و نبود امکان انتقال و مداوای آن‌ها نیز باعث شهادت آن‌ها شده بود.

عملیات هلی‌برن نیروها در مرصاد که ایده و درایت نظامی شهید صیاد شیرازی بود و توسط هنگ شهید صدر اجرا شد، اثر منفی بر روحیه منافقین داشت. زیرا به هلی‌برن این نیروها پشت سر منافقین، مسیر امداد و عقب نشینی آن‌ها را بست و نقش اساسی در شکست آن‌ها ایفا کرد.

مرحوم هاشمی رفسنجانی همان هفته در خطبه های نماز جمعه 7 مرداد همان سال اعلام کرد که از میان نیروهای ما در جبهه جنگ، تیپی متشکل از مجاهدین عراقی وجود دارد که از بهترین تیپ های رزمی ما به شمار می‌رود و به دلیل اهمیت شان، در عملیات هلی‌برن مورد استفاده قرار گرفتند. به جز این اشاره به نقش رزمندگان عراقی، دیگر هیچ اشاره‌ای به نقش مجاهدین عراقی بدر در آثار و ادبیات متعلق به جنگ تحمیلی نشد. این رزمندگان افرادی بودند که نقش فعالی در نصرت ایران اسلامی و تحقیر طاغوت زمان، صدام داشتند. رزمندگان بدر گمنامان روی زمین اند. وقت آن رسیده است که ملت مسلمان ایران با نقش عراقی‌ها در جبهه های حق علیه باطل آشنا شوند تا حق معنوی آنان ادا شود.

منبع:‌هابیلیان

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها