کد خبر: 427043
|
۱۳۹۹/۰۵/۲۸ ۱۰:۳۶:۰۰
| |

علی صارمیان در یادداشتی نوشت:

کودتا، رفراندوم اقلیت است

اصلاحات و پافشاری‌های مصدق‌گونه از آنجا ارزشمند است که می‌خواهد آرزوها و ترس‌های تاریخی ملت را برایشان تشریح کند که دیگر از آنها نترسند. سایه روان‌شناسی جمعی درگیر کودتاست. پای قلدری به نام امریکا در میان است که هیمنه‌اش از انگلیس زمان مصدق بسیار بیشتر است.

کودتا، رفراندوم اقلیت است
کد خبر: 427043
|
۱۳۹۹/۰۵/۲۸ ۱۰:۳۶:۰۰

اعتمادآنلاین| علی صارمیان در یادداشتی نوشت: 28 مرداد امسال مصادف شده است با ترفند‌های امریکا در مساله مکانیسم ماشه. هفته پیش دستگاه سیاست خارجی امریکا در اقلیت محض بازی قطعنامه‌ها را به حریف ایرانی باخت. حالا در اقلیت، در کارزاری تندتر ترامپ سرسخت، اسب می‌دواند. نوعی کودتا و البته کودتا رفراندوم اقلیت است. در هیچ زمانی امریکا این‌چنین در اقلیت نبوده است و لذا خطر کودتا علیه شورای امنیت یا هر اقدام تند دیگری دور از ذهن نیست.


دو، سه هفته آینده ظریف و ترامپ مصافی دیدنی در برابر دیدگان جهان دارند. شاید از نظر حقوقی بسیار شبیه آنچه مصدق با انگلیسی‌ها داشت.


برای تاریخ حقوق بین‌الملل و برای آیندگان این مصاف بسیار مهم است؛ ولو فعلا تیتر فرعی یک سایت خبری هم نباشد. امریکایی که دیگر در برجام نیست، می‌خواهد به طریقی تحریم‌های فصل هفتم منشور را برگرداند. هر چند حتی جان بولتون - مغضوب فعلی - اذعان به عدم صلاحیت امریکا برای استفاده از مکانیسم ماشه دارد. ملتی که خاطره کودتای امریکایی علیه نخست‌وزیر مصدق را هنوز ورق می‌زند، این صدا را خوب می‌شناسد. حالا دقیقا نیمه شب است. این صدای هیولایی بود که به کودتاگران اطمینان داد که من به عنوان هیولا، در کنارتان هستم. پیچ رادیو بسته شد و مصدق فردایش دیگر نخست‌وزیر نبود. به نظرم مدتی بعد ما در کنار نام بزرگراه کاشانی، بزرگراهی به نام مصدق خواهیم داشت. اگر از پس این چند هفته، کودتای امریکا علیه شورای امنیت و ملل متحد و روح برجام، نافرجام شود باید آیندگان برای نام ظریف هم بزرگراهی بسازند.


در واقع جهش هر ملت به پیروزی‌هایی برای گذشتن از گردنه‌های سخت است.

در ایران عکس‌العمل به تاریخ پاسداشت کسی است که روزی او را حصر و تبعید کرده‌اند؛ اینک خوشنام است ولی مزارش در احمدآباد مستوفی هنوز ویران است. ظریف و دیگران نیز شاید در وسط مذاکرات برجام و و قیاس‌شان با مصدق، شاید به نوعی آن سوز سرمای تنهایی را در پاداش ملی کردن نفت ایران در خاطر آورده‌اند. نوعی التیام برای عذاب وجدان جمعی. این حس آنچنان قوی است که گاهی مصداق اشتباهی هم می‌گیرد و البته گاهی این حس چنان گیج است که عده‌ای دلخور، محمدرضاشاه و مصدق را با هم دوست دارند. اما احمدآباد مستوفی سند برتری مظلومانه مصدق بر عقاید شاهنشاهی است.
این گیجی به واسطه عدم آشنایی از میراث‌داران بعد از آنهاست. تم این ماجرا همان زبانزد معروف است که «هرسال می‌گوییم دریغ از پارسال». این یک کهن‌الگوست.


اصلاحات و پافشاری‌های مصدق‌گونه از آنجا ارزشمند است که می‌خواهد آرزوها و ترس‌های تاریخی ملت را برایشان تشریح کند که دیگر از آنها نترسند. سایه روان‌شناسی جمعی درگیر کودتاست. پای قلدری به نام امریکا در میان است که هیمنه‌اش از انگلیس زمان مصدق بسیار بیشتر است. هم به واسطه زور و دلارش طرفدارانی حتی در دایره اطراف ما دارد و هم از آن می‌ترسند. کهن‌الگوها خیلی زود به واقعیت می‌پیوندند. با اضمحلال گفتمان و نفرات ملی و عدم زایش و توقف که شاید از ترس سربالایی لذت سراشیبی را هرگز نچشند و دست روی دست می‌گذارند. ترس‌شان موجب تثبیت وضع موجود و موجب می‌شود که اقدامی نکنند. اقلیت‌های پرزور چه در سطح بین‌الملل و چه در داخل کشور‌ها برخلاف گروه بزرگ مردم که ارزش‌های ملی را در خفا دوست دارند، عملگرا هستند.


ما باید وطن‌دوستی را تبیین کنیم. گروه بزرگی هستیم که در مصافیم. بهبود حکمرانی داخلی و پیوندهای عاطفی و کاهش تنش‌ها، راه پیروزی مردان سیاست ما در بین‌الملل است وگرنه وقتی وضع نارضایتی به حد غیرقابل تحمل برسد اقلیت یا در عرصه بین‌الملل یا در جنگ نیابتی یا همدستی با بیگانه یا در اشتباه تحلیل، کودتا می‌کند؛ در 28 مرداد کردند و حالا نیز شمیم نفس‌شان در اقدام ماشه امریکا برخاسته است. آنها خیلی راحت می‌توانند بر موج نارصایتی عملی غیرقانونی و ارتجاعی را به انجام برسانند. در واقع فرق اپوزیسیون خارج‌نشین همدست ترامپ و گروه‌های منتقد داخلی که مردان ملی و اقدامات‌شان را یاری می‌کنند در یک چیز بیشتر نیست. آنها به وطن به عنوان سرزمینی معمولی نگاه می‌کنند و اینان وطن برای‌شان مادری است که خاک و خون مردمش تقدیس می‌شود و به منافع اکثریت و استقلال و وطن‌پرستی وفادارند. رفراندوم اکثریت حفظ این مادر در بدترین شرایط زندگی، از گزند هیولاست. رفراندوم اقلیت‌های بی‌علاقه به وطن ما کودتاهایی چون مکانیزم ماشه و برانداختن مصدق‌ها و گاهی ظریف‌هاست. حساس باشیم به پیچ رادیویی که با صدای هیولا می‌گوید دقیقا نیمه شب است.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها