کد خبر: 429634
|
۱۳۹۹/۰۶/۱۰ ۱۳:۳۷:۴۹
| |

علی مطهری، نماینده تهران در مجلس دهم:

واقعه عاشورا نه یک تراژدی، که حماسه‌ای طراحی‌شده بود

نماینده سابق مجلس بیان کرد: در بحث حماسه حسینی اولین سرفصل، اثبات حماسه بودن حادثه کربلاست، در برابر این نگاه که عاشورا را نه یک حماسه، بلکه یک تراژدی می‌داند. حماسه یک حادثه محاسبه شده و از پیش طراحی شده است، اما تراژدی صرفا یک حادثه غمبار و گریزناپذیر و اجباری است.

واقعه عاشورا نه یک تراژدی، که حماسه‌ای طراحی‌شده بود
کد خبر: 429634
|
۱۳۹۹/۰۶/۱۰ ۱۳:۳۷:۴۹

اعتمادآنلاین| علی مطهری، نماینده تهران در مجلس دهم با بیان این که در واقعه عاشورا عده کمی منافق زیرک، اکثریت مومنان ساده لوح را فریب دادند تا قربت الی الله امام بر حق را به قتل برسانند، گفت: همه اقدامات امام حسین(ع) از همراه بردن اهل بیت و یاری طلبیدن تا بالابردن طفل شش ماهه‌اش، در جهت رساندن پیام حماسه حسینی بود.


استاد دانشکده الهیات و معارف دانشگاه تهران در هفتمین شب از مجموعه برنامه‌های عاشورا و امروز ما، شامگاه یکشنبه مصادف با شام غریبان سالار شهیدان در سخنانی با موضوع «حماسه حسینی و اصلاح امت» گفت: در بحث حماسه حسینی اولین سرفصل، اثبات حماسه بودن حادثه کربلاست، در برابر این نگاه که عاشورا را نه یک حماسه، بلکه یک تراژدی می‌داند. حماسه یک حادثه محاسبه شده و از پیش طراحی شده است، اما تراژدی صرفا یک حادثه غمبار و گریزناپذیر و اجباری است.


وی با طرح این سوال که آیا عاشورا یک واقعه اجتناب ناپذیر بود یا امکان داشت اتفاق نیفتد و می‌شد جلوی آن را گرفت؟ گفت: برای ریشه‌یابی واقعه عاشورا باید به سال هشتم هجری و فتح مکه برگردیم که ابوسفیان و اموی‌ها به تعبیر عمار یاسر، به ظاهر مسلمان شدند اما اسلام نیاوردند. برخی محققان اهل سنت، امویان را از همان ابتدا یک حزب می‌دانستند که از اسلام آوردن برای رسیدن به قدرت استفاده کردند.


به گفته مطهری، در زمان شیخین، تا حدودی سیره پیامبر رعایت می‌شد، اما انحراف بزرگ از زمانی آغاز شد که یزید برادر معاویه، استاندار شام شد و سپس معاویه جای او را گرفت. انحراف دوم در شورای انتخاب خلیفه سوم صورت گرفت که از امیرمومنان عبور کردند و این که در وصیت نامه حضرت اباعبدالله هنگام خروج از مدینه، بر بازگشت به سیره پیامبر و امیرمومنان تاکید شده، به تعبیر شهید مطهری، اشاره به سخن حضرت علی(ع) در شورای انتخاب خلیفه سوم است.


نایب رییس پیشین مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت: در دوره عثمان، عملا امویان محور حکومت شدند و از طریق مروان، توانستند مهره چینی های گسترده در حکومت کنند، بعد از قتل عثمان، معاویه علاوه بر نیروی سیاسی و حکومت و نیروی اقتصادی یعنی ثروت، از عنصر دینی برای خونخواهی عثمان استفاده کرد و از برخی صحابه و تابعین نیز برای جعل حدیث و ایجاد مشروعیت برای خود و تخریب امیرمومنان بهره برد.


استاد دانشگاه تهران افزود: امیرمومنان در تشریح برخورد با فتنه خوارج، اشاره می‌کند که چشم فتنه خوارج را درآورده و آنها را حق جویانی که بسوی باطل رفتند، معرفی می‌کند. اما بنی امیه را فتنه بزرگتر و ترسناک معرفی می‌کند که از جایگاه خدا و صاحب با مردم برخورد می‌کنند و بخصوص خواص و نخبگان و روشنفکران جامعه را دچار بلای شدید کرده و فهمیدگان جامعه را از بین می‌برند. همه حرام‌های الهی را مرتکب می‌شوند و اسلام را وارونه جلوه می‌دهند.


وی با اشاره به این که «پس از امیرمومنان، اهل بیت بعنوان یک نیروی اجتماعی فعالیت می‌کردند» گفت: در مقابل، معاویه که چهل سال حکومت شام و خلافت را برعهده داشت، در این دوران بسیاری از رسوم جاهلی مانند تعصب و برتری اعراب بر غیرعرب‌ و بر نیزه کردن سر مخالفان را دوباره رواج داد و به طور کلی تعصب جاهلی را که اسلام میرانده بود، زنده کرد. او امام جماعتی و حضور در صف اول را برای عجمان در حضور اعراب، ممنوع کرد و مخالفان را ترور و منتقدان را سرکوب کرد و سرانجام خلافت را تبدیل به سلطنت و موروثی کرد.


به گفته مطهری، امام حسین(ع) در چنین شرایطی قیام کرد و خروج ایشان اجتناب ناپذیر بود، امام ده سال در زمان معاویه سکوت کرد چون معاویه برخلاف یزید حفظ ظاهر می‌کرد و البته اگر تقاضای بیعت یزید هم نبود، امام قیام می‌کرد. چون احساس کرد اگر قیام نکند اثری از اسلام نمی‌ماند.


این استاد دانشگاه دلیل امام حسین(ع) برای انتخاب روز ترویه، قبل از روز عرفه برای خروج از مکه را اطلاع‌رسانی بیشتر به مسلمانان دانست و گفت: در این روز، زوار زیادی برای ادای فریضه حج وارد مکه می‌شوند. این اسلوب و روش امام حسین بود و بردن اهل بیت با خود به سمت کوفه، خارج شدن در روز ترویه و حتی ندای یاری خواستن در روز عاشورا با گفتن جمله مشهور «هل من ناصر ینصرنی» از دیگر مولفه‌های این روش به شمار می‌آیند و امام با همه این روش‌ها می‌خواست پیام قیام به شکل بهتری به افراد بیشتری برسد.


وی ادامه داد: بنابراین همه حرکتهای امام از ابتدا حساب شده بود و همه پیش بینی شهادت را می‌کردند و امام هم قبول داشت و در پاسخ به اینکه چرا زن و بچه را با خود می‌بری، فرمود خداوند می‌خواهد مرا شهید و اهل بیتم را اسیر ببیند که البته این خواستن خدا، خواستن تشریعی خداست، نه اراده تکوینی و اجباری، بلکه اختیاری است و امام با بردن اهل بیتش، عملا روشنگری را تا قلب حکومت اموی و کاخ یزید برد.


نماینده پیشین مردم تهران عوامل بیعت خواستن یزید و دعوت مردم کوفه را عوامل درجه دوم دانست که قیام امام حسین(ع) در نبود این عوامل نیز انجام می‌شد‌ و توضیح داد: استنصار و طلب کمک امام برای جذب چند نفر یار بیشتر در جنگ نبود، چون کمکی به پیروزی نمی‌کرد، بلکه برای رساندن پیام خود به جهان اسلام بود و اینها همه تلاشهایی برای ایجاد یک حماسه است که بزرگتر و رساتر شود. در واقع همه اقدامات امام حسین در عاشورا از پذیرفتن حر تا بالابردن طفل شش ماهه‌اش، در جهت رساندن پیام حماسه حسینی بود و پیام رسان اصلی این حادثه حضرت زینب سلام الله علیها بود.

به گفته او، کسانی که می‌گویند عامل اصلی، دعوت مردم کوفه بود، عاشورا را یک حادثه اجباری و امام را در یک بن بست معرفی می‌کنند و این از ارزش کار امام حسین کم می‌کند.


مطهری در ادامه گفت: عصر روز یازدهم محرم، یک روز پس از عاشورا، می‌خواستند اسرا را به سوی کوفه حرکت دهند که اولین عزاداری هنگام عبور اسرا از مقتل و کنار پیکرهای شهدا رخ می‌دهد و پس از طلوع افتاب روز دوازدهم وارد کوفه می‌شوند که جمعیت زیادی برای تماشا می‌آیند و در دروازه، حضرت زینب اولین روشنگری خود را با خطبه‌ای تاریخی و بی نظیر می‌کند که بسیاری از اهالی کوفه همان جا پشیمان می‌شوند و به گریه می‌افتند.


وی سه جایگاه زن در تاریخ به تعبیر شهید مطهری را این گونه برشمرد: یک شیء گرانبها و مخفی که نقشش در تاریخ غیرمستقیم است، یک نوع شخص به عنوان فردی در دسترس که ارزشش کمتر شده، اما نقشش مستقیم است و نوع سوم شخص گرانبها که هم شخص است و شیء نیست و هم گرانبهاست و در عفاف و حجاب است و نمونه اش حضرت زینب است. زینب(س) در کاخ کوفه و شام، با تمام وجود در برابر یک حکومت با همه قوایش می‌ایستد و در برابر ایده جبرگرایی و منتسب کردن حادثه عاشورا به اراده خدا، مظلومیت و حقانیت اهل بیت و ظلم و فساد امویان را تشریح کرد.


علی مطهری در نشست «عاشورا و امروز ما» به پرسشهای حاضران در سالن و بینندگان اینستاگرامی این برنامه پاسخ داد.


وی در پاسخ به این سوال که «آیا حرکت حسینی ترکیبی از نفی حکومت اموی و اثبات حکومت علوی نبود؟» گفت: حماسه بودن عاشورا منافاتی با این ندارد که اگر امام حسین پیروز می‌شد، در کوفه که مرکز دوستان اهل بیت و امیرمومنان بود، حکومت تشکیل می‌داد. برخی ادعا کرده‌اند امام حسین به دست شیعیانش شهید شد که البته اینها شیعه نبودند، اما تحت تاثیر اغفال منافقین اموی، سی هزار نفر قربت الی الله برای قتل امام آمده بودند، عمر سعد می‌گوید لشکر خدا سوار شوید و شما را به بهشت بشارت می‌دهم. در واقع عده کمی منافق زیرک، اکثریت مومنان ساده لوح را فریب دادند.

وی در پاسخ به این که «دلیل غالب بودن رویکرد تراژیک به حماسی چیست؟» پاسخ داد: بخشی مربوط به ذائقه مردم و شیوه فعالیت مداحان و سخنرانان است که جنبه سوگ را بر حماسه غلبه می‌دهند و البته نسبت به گذشته یعنی دوره قاجار و قبل انقلاب بسیار بهتر شده و با آگاهی مردم، تحریفات کمتر اثرگذار است. به تعبیر شهید مطهری نباید با قصابی کردن و دروغ بستن به امام اشک مردم را درآورد. بلکه قطره اشکی با معرفت برای امام حسین می‌تواند باعث نجات انسان شود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها