نوروزی، حقوقدان:
محدودسازی فضای مجازی، هیچگاه در ایران جواب نداده است
طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیام رسانههای اجتماعی در حالی با امضای تعدادی از نمایندگان تقدیم هیاترئیسه مجلس یازدهم شده که این مسئله، واکنشهای زیادی را از سوی افکار عمومی و فعالان رسانهای و سیاسی به دنبال داشته است.
اعتمادآنلاین| طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیام رسانههای اجتماعی در حالی با امضای تعدادی از نمایندگان تقدیم هیاترئیسه مجلس یازدهم شده که این مسئله، واکنشهای زیادی را از سوی افکار عمومی و فعالین رسانهای و سیاسی به دنبال داشته است.
در همین باره کامبیزنوروزی، حقوقدان و کارشناس رسانه با اشاره به پیامدهای این طرح عنوان داشت: این طرح، بیش از آنکه در راستای صیانت از حقوق کاربران باشد، به نظر میرسد که در جهت محدودسازی کاربران ایرانی در دسترسی به پیامرسانها است.
ما اگر از حقوق کاربران صحبت میکنیم، اولین، مهمترین و بنیادیترین حق، حق دسترسی به منابع اطلاعات است. پیامرسانها، یکی از مهمترین منابع اطلاعات هستند که با بیش از 40 میلیون کاربر مورد استفاده قرار میگیرند.
این طرح در راستای محدودسازی مهمترین و بنیادیترین حق کاربران تنظیم شده
این طرح به اشکال مختلف، بیشتر در جهت محدودسازی مهمترین و بنیادیترین حق کاربران تنظیم شده که آن هم انواع محدودسازیها در دسترسی به این پیامرسانها است.
در این طرح، هیئتنظارتی برای اعمال حاکمیت تعریف شده که از همان ابزارهای تحدید آزادیها است. خود همین ترکیب با عضویت نمایندگان تامالاختیار وزارت ارشاد، ارتباطات، اطلاعات، دادستانی و مثلا حتی، سازمان اطلاعات سپاه، نشانگر نوع دغدغه نویسندگان این طرح، تحت عنوان کلی و بسیار مبهم ساماندهی است. نویسندگان این طرح، نهادی ساختهاند که از طریق آن با آزادی عمل بیشتری بتوانند برای محدودسازی دسترسی به منابع اطلاعات استفاده کنند.
اینگونه طرحها، بیش از هرچیز نشانگر این است که نویسندگان آن که به این شکل به فضای مجازی نگاه میکنند، تقریبا هیچ آگاهی از فضای مجازی، تکنولوژی و وضعیت جامعه ایران نداشته و بنا ندارند از تجربه تقریبا 20 ساله در این زمینه درس بگیرند.
محدودسازی فضای مجازی، هیچگاه در ایران جواب نداده است
این محدودسازیها در خصوص فضای مجازی، هیچگاه در ایران جواب نداده است. از پیش از فیس بوک که فیلترینگ شروع شد، تاثیرگذار نبود و تاثیری از فیلترینگ فیس بوک و گوگلریدر و بسیاری از شبکههای اجتماعی ندیدیم. توئیتر و تلگرام نیز فیلتر شدند و اثر گذار نبوده است.
در واقع، این شیوه محدودسازی فضای مجازی و محیط وب، یک شیوه کاملا شکست خورده است. نکته دیگر اینکه، این پرسش جدی وجود دارد که چرا مردم ایران به حد گسترده از این پیامرسانها استفاده کرده و بسیاری از موضوعات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی در این فضا گردش میکند؟
مشکل اصلی که این آقایان نسبت به آن بیتوجه هستند، این است که این سیستم کنترل محدود کننده، موجب شده که رسانههای حرفهای و رسمی مثل مطبوعات و خبرگزاریها در ایران به شدت ضعیف شوند.
صداوسیما هم که اصولا، تمایلی ندارد تا از اصول حرفهای کار تلویزیون بهرهبرداری کند و بر همین اساس، مخاطبین آن به شدت سقوط کرده است. زمانی که این رسانههای حرفهای و رسمی از کارکرد اصلی خود ساقط شدند، مردم نسبت به این پیامرسانها اقبال نشان میدهند.
نویسندگان این طرح هیچ درسی از تجربههای شکستخورده مسدودسازی نگرفتهاند
تنها راه کاهش میزان اقبال مردم به این رسانهها، این است که رسانههای حرفهای در کشور رونق پیدا کنند. کسانی که این نوع طرحها را با این دیدگاهها مینویسند در واقع، نه رسانه را میشناسند و تجربه رسانهرا در ذهن دارند. نه پیامرسانها و محیط وب را شناخته و نه درسی از تجربههای شکستخورده مسدودسازی میگیرند.
آقایان این طرحها را مینویسند و این طرح نیز به احتمال قریب به یقین خیلی سریع در صورت تصویب، شکست خواهد خورد. همانگونه که سیاستهایی مثل شورای فضای مجازی، شورای تعیین مصادیق مجرمانه یا سیاستهای مسدودسازی دیگر شکست خورده است.
منبع: امتداد
دیدگاه تان را بنویسید