محمود صادقی، دبیر کل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها:
روحانی بیشترین انتظار و کمترین تعامل را با اصلاحطلبان و فراکسیون امید داشت
به سوی افول از اواخر دولت یازدهم آغاز شد و شاید بتوان گفت از سال چهارم دولت یازدهم رفتهرفته شاهد تنزل و افول دولت در حوزه آزادیهای سیاسی و بحث سیاست داخلی بودیم. با تشکیل حزب اعتدال و توسعه بیشتر سیاستها و رویکردهای این حزب پیشران سیاسی دولت بود. چنانکه در انتخابات مجلس دهم و انتخابات بعد هم این گرایش را شاهد بودیم بنابراین فکر میکنم در افق پیش رو نیز نباید شاهد تحولی اساسی باشیم.
اعتمادآنلاین| محمود صادقی، نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم که پس از ردصلاحیت و البته پیگیری ماجرای شکایت دستگاه قضایی حالا به عنوان دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در عرصه سیاست ایران فعال است، گفته که روحانی به اصلاحطلبان بهچشم حامی همیشگی نگاه میکند و درحالی کمترین تعامل را با فراکسیون امید مجلس دهم داشته که بیشترین انتظار را هم از اصلاحطلبان مجلس قبل طلب میکرده است. این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
اصلاحطلبان به عنوان جریان حامی دولت همواره در دفاع از عملکرد دولت به حوزه سیاست خارجی و بحث برجام اشاره میکنند اما وعدههای رییسجمهوری در مسائل مختلف سیاست داخلی و موضوعات فرهنگی و مدنی از بحث دانشگاهها گرفته تا حوزه زنان و فعالیت احزاب و سمنها و مواردی از این دست نیز از اهمیتی ویژه برخوردار است و به باور بسیاری از ناظران دولت عملکرد مثبتی در این حوزهها نداشته است. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
نکته اول اینکه طبیعتا برای ارزیابی عملکرد دولت در بخشهای مختلف به هر حال نیاز به فرصتی مناسب است تا مستند با ارایه آمار و ارقام به ارزیابی عملکرد بپردازیم اما در بحث از دریافت کلی به نظرم باید از این حیث میان عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم تفکیک قائل شویم. واقعیت این است که دولت یازدهم به مراتب در این حوزهها فعالتر بود و پس از سال 92 شاهد گشایشهایی در حوزههای سیاست داخلی بودیم. مثلا در بحث احزاب به ویژه از سال 95 به این سو و با توجه به عضویت دو عضو فراکسیون امید درکمیسیون ماده 10 احزاب شاهد صدور مجوز برای احزاب مختلف بودیم و در حوزه مطبوعات و صدور مجوز نشریات و همینطور بحث زنان نیز گشایشهای نسبی صورت گرفت و زیرساختهایی که فراهم شد، حضور زنان را در عرصه مدیریتی تا حدودی بهبود بخشید. همینطور باید در بحث از عملکرد وزارت اطلاعات به نوعی به تغییر رویکرد توجه داشته باشیم و معتقدم وزارت اطلاعات در این دولت بهطور کلی نگاهی اجتماعیتر به مسائل داشت و ازجمله در بحث پرونده ترور دانشمندان هستهای نیز شاهد نوعی تغییر رویکرد بودیم. علاوه بر این در این مدت شاهد آن بودیم که پس از اصلاح قانون احزاب، تعداد بسیاری از تشکلهای سیاسی کنگرههای سالانه خود را برگزار کردند و برگزاری انتخابات شوراهای شهر و روستا و البته انتخابات ریاستجمهوری نیز به نحوی قابلقبول انجام شد. همینطور بحث تدوین منشور حقوق شهروندی و انتشار آن اتفاق مهمی بود یا در حوزه دانشگاهها شاهد بودیم که آن فضای امنیتی و بسته دولت نهم و دهم تغییر کرد و فضای نسبتا باز بهخصوص در 4 سال اول و البته بهطور خاص دوران کوتاه وزارت آقایان فرجیدانا و توفیقی ایجاد شد. همینطور فضای فرهنگی و هنری یا بحث نشر و کتاب به لحاظ آماری رشد قابلقبولی را تجربه کرد. بنابراین نمیتوان سفید و سیاه به این مقوله نگریست و واقعیت این است که اتفاقهای مثبتی هم رقم خورد اما متاسفانه در ادامه مسیر بهویژه پس از آغاز به کار دولت دوازدهم برخلاف وعدههای آقای روحانی که حتی در انتخابات 96 هم تکرار شد، بحث گشایش و توسعه سیاسی به حاشیه رفت.
به نظر شما علت این تغییر رویکرد بهخصوص در دولت دوازدهم چه بود؟
البته فکر میکنم این حرکت به سوی افول از اواخر دولت یازدهم آغاز شد و شاید بتوان گفت از سال چهارم دولت یازدهم رفتهرفته شاهد تنزل و افول دولت در حوزه آزادیهای سیاسی و بحث سیاست داخلی بودیم و این وضعیت را هم در وزارت کشور و هم در وزارت علوم میتوان دید. پس از تحول نسبی سال 92 که منجر به عقبنشینی مخالفان شد، آنها دوباره از همان سال پایانی دولت یازدهم پیشروی کرده و دولت هم متاسفانه عقب نشست. اتفاقا آقای روحانی در جریان انتخابات 96 بار دیگر به طرح مطالبات پرداخت اما بهطور کلی پس از تحلیف و معرفی وزرا تا به امروز که حدود 3 سال از آن میگذرد شاهد افول هستیم.
بحث رفعحصر هم یکی از آن شعارهای کلیدی روحانی و به باور بسیاری ناظران از علل مهم پیروزی انتخاباتی او بود اما دولت عملکرد خاصی در این حوزه نداشت. شما عملکرد دولت را چطور میبینید؟
در مورد حصر هم متاسفانه شاهد هیچ ابتکار عمل تاثیرگذاری از سوی دولت نبودیم و حتی درباره مرجع تصمیمگیری این مساله، اقدامی نشد. به هر حال یکی از مسائلی که در بحث حصر داریم، این است که معلوم نیست کدام شخص یا اشخاص حقیقی و حقوقی در این راستا تصمیمگیرند. درواقع جدا از نفس بحث رفعحصر، دولت در حوزه شفافسازی در این رابطه هم عملکرد ضعیفی داشت. اتفاقا آقای روحانی درحالی که ظاهرا جایی گفته هرگز چنین وعدهای را مطرح نکرده اما همه میدانیم که ایشان وعده رفعحصر را مطرح کرد اما در ادامه مرتکب نقض عهد شد.
مشخصا در حوزه فعالیتهای دانشجویی و بحث دانشگاهها شاهدیم که بهخصوص در دولت دوازدهم، همزمان با رخوت نسبی در فضای سیاسی دانشگاه شاهد افزایش فشارها هستیم. پیگیریهای ما از وضعیت دانشگاهها در همین دوران اخیر کرونایی هم از این حکایت دارد که ظاهرا برخی نهادهای امنیتی با همکاری مدیران دانشگاه از این فرصت برای جلوگیری از فعالیتهای سیاسی دانشجویان استفاده میکنند.
در بحث از وزارت علوم هم لازم است میان حوزههای مختلف فعالیت این وزارتخانه تفکیک قائل شویم. به نظرم بخشهای آموزش و پژوهشی وزارت علوم عملکرد خوبی داشته و بنابر آمار و ارقام هم در این حوزهها شاهد رشد نسبی بودیم. اما در بحثهای سیاسی و مدنی مربوط به حوزه و دانشگاه شاهد افول بودیم. مثلا در حوزه جذب اعضای هیات علمی شاهد این بودیم که وزارت علوم برابر فشارهای بیرونی رفتهرفته دچار عقبگرد شد و کوتاه آمد. همینطور در بحث تشکلهای دانشجویی به نظر میرسد رویکرد و عملکرد وزارت علوم بیشتر به این شکل بوده که فضا را به نحوی مدیریت کند که مانع فشارها بر بدنه دانشجویی شوند تا اینکه بخواهند برای فعالیت دانشجویان زمینهسازی کنند. البته این تعامل وزارت علوم با دستگاههای امنیتی و قضایی طبیعتا باعث شده که دانشجویان و دانشگاه کمتر آسیب ببینند اما در اینکه خود وزارت علوم مشوق فعالیتهای سیاسی باشد، ضعیف بود. ضمن آنکه وزارت علوم در گرفتن مجوز اتحادیههای دانشجویی همچون تادا ضعیف عمل کرد و درنهایت نتوانست مجوز بگیرد. نه اینکه نخواست بلکه نتوانست یا حداقل عزم جدی از خود نشان نداد تا به نهادهای بیرونی غلبه کند. البته رکورد فعالیتهای سیاسی در دانشگاه، عوامل مختلفی داشته و بخشی از آن به وزارت علوم بازمیگردد. اما یکی از عوامل غیرسیاسی شدن فضای دانشگاهها همین کمکاری دولت مقابل فشارهاست. به جز این اما تغییر اولویت دانشجویان به دلایل مختلف هم حائز اهمیت است. چنانکه گزارشی که معاونت فرهنگی وزارت علوم در یکی از جلساتی که اخیرا با عزیزان داشتیم، نشان از این داشت که گرایش به فعالیت سیاسی در دانشجویان بهشدت افت کرده است.
منظور فعالیت رسمی دانشجویان است؟
بررسی انجام شده به این شکل بوده که از دانشجویان سوال شده به چه فعالیتهایی علاقه دارید و دانشجویان کمترین علاقه را به فعالیتهای سیاسی اعلام کردهاند. بنابر این گزارش تنها 5 درصد چنین گرایشی داشتهاند. البته نسبت به فعالیتهای اجتماعی تاحدودی ابراز تمایل داشتهاند و نسبت به فعالیتهای هنری هم بیش از فعالیتهای سیاسی و مدنی. این وضعیت بخشی ناشی از هزینهفعالیتهای سیاسی دانشجویی است که روز به روز افزایش پیدا کرده اما بخشی هم به وضعیت عمومی جامعه مربوط است. ضمن آنکه ما از دی ماه 96 به این سو در جریان حوادث آبان ماه 98 یا ماجرای هواپیمای اوکراینی نیز شاهد تحرکات دانشجویی بودیم و وزارت علوم تاکید دارد که تلاش کرده با مدیریت فضا، مانع از آسیب دیدن بیشتر دانشجویان شود. همزمان بحث کرونا هم فضای دانشگاهها را دچار مشکل کرده و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را به رکود کشانده اما مدیریت این فضا هم مشکل داشته و در این شرایط نهادهای امنیتی، این فرصت را مغتنم شمرده و از این رکود برای کنترل تحرکات دانشجویی بهره بردهاند.
اما شاید مهمترین پرسش در این بحث این باشد که آیا انتخاب روحانی از جانب اصلاحطلبان مشکل داشته و این اصطلاحطلبان بودهاند که انتظار نابجایی از روحانی داشتند یا روحانی برخلاف آنچه قرار بوده، عمل کرده است؟
ما در مجلس در وضعیتی درگیر بودیم که توضیحدهنده این مساله است. در مجلس به جز فراکسیون امید و دو فراکسیون دیگر هم فعالیت میکرد اما تلقی ما این بود که دولت در تعامل با این 3 فراکسیون، کمترین تعامل را با فراکسیون امید دارد. انگار خیالش از این حمایت راحت بود و نیازی به تعامل و همکاری با نمایندگان عضو فراکسیون امید نمیدیدند و همزمان با این تعامل حداقلی، بیشترین انتظار را هم از امیدیها داشتند. اما از آنسو بیشترین تعامل را با فراکسیون مستقلین داشتند و کاملا با آنها هماهنگ بودند. در عین حال بعضا برای کاهش تنش و فشارهای اصولگرایان با فراکسیون ولایی هم همکاری میکردند که این مساله چه در سطح وزرا و چه شخص رییسجمهوری اتفاق میافتاد.
حالا اینکه اصلاحطلبان سند و وثیقه از روحانی نگرفتند، چک و سفته نگرفتند شاید به این دلیل باشد که ذات اصلاحطلبی، ماهیت فرصتطلبانهای ندارد و البته در عین حال تشکیلات منظمی هم در کار نبود اما در مجموع به نظر میرسد، تعامل دولت با اصلاحطلبان رفتهرفته کمتر شد که بخشی ناشی از فشارهای بیرونی به دولت بود اما بخشی هم بهخاطر مشی محافظهکار خود دولت اینطور شد.
و اما پرسش پایانی. مدیرمسوول«اعتماد» در نشست چندی پیش رییسجمهوری و مدیران رسانه به بحث ناکامی دولت در تشکیل دولت «مصالحه ملی» اشاره و تاکید کرد که این مهمترین ماموریت روحانی بوده اما در همین نشست هم آقای روحانی در پاسخ از برداشتن دیوارهای جناحی گفت و حتی در کلام هم همراهی خاصی نشان نداد. با این اوصاف آیا در یک سال پایانی میتوان نسبت به تغییر اوضاع امیدوار بود یا در همچنان بر همین پاشنه خواهد چرخید؟
ما شاهد بودیم که بحث سیاست خارجی و برجام در این دولت بر دیگر حوزهها سایه انداخت. بنابراین به نظر میرسد در این یک سال پایانی هم همچنان چالشهای ناشی از تحریمها بر دیگر حوزهها غلبه داشته باشد و بعید میدانم، تغییری کند. نکته مهم این است که با تشکیل حزب اعتدال و توسعه بیشتر سیاستها و رویکردهای این حزب پیشران سیاسی دولت بود. چنانکه در انتخابات مجلس دهم و انتخابات بعد هم این گرایش را شاهد بودیم بنابراین فکر میکنم در افق پیش رو نیز نباید شاهد تحولی اساسی باشیم.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید