عماد افروغ، جامعهشناس و استاد دانشگاه:
چه زمانی وارد عدالتخواهی شدیم که حالا از آن عبور کرده باشیم؟
استاد دانشگاه و جامعهشناس گفت: اصلا ما چه زمانی وارد عدالتخواهی شدیم که حالا از آن عبور کرده باشیم؟ بله صحبتها و بحثهایی در این خصوص شده و از روز اول هم عدالتخواهی یکی از اهداف اصلی این انقلاب بوده اما ما کارنامه درخشانی در عدالت مخصوصاً در عدالت اجتماعی و قضایی نداریم.
اعتمادآنلاین| عماد افروغ، جامعهشناس و استاد دانشگاه گفت: ما نگاه ساختاری به عدالت نداشتیم و در بهترین حالت نگاه ما فردی بوده. عدالت به صورت یک نسیم آمده و رفته و هیچگاه طوفان عدالتخواهی نداشتیم.
هفته گذشته حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در سخنرانی خود بمناسبت ایام محرم، مباحثی درباره عدالتخواهی و مسئله "مواسات" مطرح کرد که حاشیهساز شد و بحث و گفتوگوهای متعددی پیرامون آن شکل گرفت. در فضای مجازی نیز بسیاری با اظهارات او به نحو انتقادی مواجه شده و آن را تقلیل و تخفیف عدالتخواهی توصیف کردند.
اگرچه جناب پناهیان در منبرهای بعدی خود تلاش کرد تا برخی برداشتها از اظهارات خود را تصحیح کند، اما با توجه به اثری که سخنان وی در جامعه داشت و همچنین اهمیت موضوع عدالت که تسنیم پیشتر نیز در گفتوگوهای مفصلی به بررسی عدالت و نظریات آن پرداخته بود، مسئله عدالت و مواسات را با برخی کارشناسان حوزه علوم انسانی به بحث گذاشتهایم.
عماد افروغ، استاد دانشگاه و جامعهشناس در پاسخ به این پرسش که آیا دوران عدالتخواهی پایان یافته و ما باید به مواسات فکر کنیم، گفت: اصلا ما چه زمانی وارد عدالت خواهی شدیم که حالا از آن عبور کرده باشیم؟ بله صحبتها و بحثهایی در این خصوص شده و از روز اول هم عدالت خواهی یکی از اهداف اصلی این انقلاب بوده اما ما کارنامه درخشانی در عدالت مخصوصاً در عدالت اجتماعی و قضایی نداریم یعنی عدالت قضایی که به شرایط اجتماعی وقوع جرم توجه داشته باشد. درواقع ما در خصوص عدالت خواهی فراز و فرود داشتهایم؛ اما در کل با توجه به گفتمان انقلاب اسلامی و اینکه عمدهترین هدف آن استقرار عدالت اجتماعی است کارنامه موفقی نداریم.
بخشش یک امر شخصی و عدالت یک امر ساختاری است
وی ادامه داد: عدالت اجتماعی یک امر ساختاری است نه فردی. از حضرت علی (ع) در خصوص فرق جود(بخشش) و عدالت سوال کردند ایشان گفتند: جود یک امر شخصی و عدالت یک امر ساختاری است؛ یعنی یک امر عام محسوب میشود. من در یکی از مسافرتهای علمی خود به ایتالیا در جلسهای که موضوع آن عدالت بود گفتوگویی با رئیس دانشگاه گرگوریا داشتم دانشگاهی که وابسته به کلیسای واتیکان است. او از من پرسید نظرت در مورد عدالت چیست؟ من گفتم عدالت یک امر ساختاری و اجتماعی است. او گفت: نه ما میگوییم عدالت همان بخشش است. گفتم: از شما یک سوال دارم، شما چطور میتوانید حقوق دیگران را که بر دوش شماست بدون رضایت آنها ببخشید؟ شما در مورد حقوق خود اختیار دارید نه حقوق دیگران. شما چرا همیشه به فرد مظلوم میگویید ببخش، چرا به فرد ظالم نمیگویید ظلم نکن.
افروغ یادآور شد: باید این را تذکر داد که ما متولی دیگران نیستیم. به طور مثال شما حق دارید طلب خود را ببخشید، نه اینکه حق دیگران را بدون اجازه آنها ببخشید. کسی مخالف جود نیست، حتی اسلام توصیه به جود کرده است اما کجا؟ اسلام میگوید میتوانی قصاص کنی، اما اگر ببخشی بهتر است؛ این یک امر فردی است و ما نمیتوانیم حقوق مردم را به یک بخشش وصل کنیم.
عدالت بصورت یک نسیم آمده و رفته و هیچگاه طوفان عدالتخواهی نداشتیم
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ما نگاه ساختاری به عدالت نداشتیم و در بهترین حالت نگاه ما فردی بوده. عدالت به صورت یک نسیم آمده و رفته و هیچگاه طوفان عدالتخواهی نداشتیم. اگر در عمل کارنامه موفقی داشتیم این وضع شکاف طبقاتی و درآمدی نبود.
این جامعهشناس درخصوص اینکه آیا مساوات و عدالت یک دو قطبی در جامعه شکل دادهاند یا در طول یکدیگر هستند؟ گفت: کسی مخالف جود نیست اما در خصوص مساوات، ما یک تئوری مارکسیستی مساوات داریم که میگوید همه به یک اندازه بهرهمند شوند و کاری به قابلیتها و شایستگیها ندارد. در تئوری مساوات گرایی نوعی نگاه برابری در بهره مندی مردم وجود دارد. ما این را به عنوان بخشی از عدالت می پذیریم؛ اما کسی هست که بیشتر تلاش کرده و زحمت کشیده پس باید بیشتر به او توجه شود. در عدالت ما با دو بحث مساواتگرایی و شایسته گرایی مواجه هستیم. در مساوات گرایی میگوییم همه باید از یک استاندارد لازم برخوردار باشند، همانطور که در حکومت حضرت علی نیز بیتالمال به تساوی تقسیم میشد؛ اما امام در جایی از نامه خود به مالک اشتر میگوید زحمات و تلاش بیشتر یک فرد را به پای کس دیگری ننویس. ما باید جمع این دو تئوری را در نظر بگیریم و هیچ گاه مساوات را با جود یکی ندانیم چرا که هر کدام چیز متفاوتی هستند.
وی همچنین با تاکید بر این مساله که وضعیت عدالت در کشور خوب نیست و ما در این زمینه دچار عقب ماندگیهایی هستیم گفت: ما تعارف و مصلحت اندیشی کردیم؛ وقتی جای هدف و وسیله عوض میشود عهد و پیمانی که با انقلاب بستیم تا در راستای آن عمل کنیم را فراموش میکنیم. ما اجازه دادیم به خاطر مصلحت اندیشی تئوریهایی بعد از جنگ در کشور به کار گرفته شود که رنگ و بویی از عدالت نداشتهاند. مثل تئوری نوسازی که بعد جنگ شروع شد و کماکان در آن هستیم و هرزگاهی شعاری علیه این تئوری میدهیم؛ اما سیاستهای موسوم به نوسازی ادامه پیدا میکند.
افروغ در ادامه اظهار داشت: مسلم است آنهایی که با عدالت بیگانهاند، ابتدا نمیآیند به اسم منافع خود و جریاناتشان حرف بزنند، بلکه به اسم مصالح مسلمین سخن میگویند، اما در دراز مدت این اسلام و مسلمین به اشخاص و گروههای سیاسی و غیره و ذالک تقلیل پیدا میکند و چیزی که ذبح میشود اهداف اصلی است و به عقیده من عمدهترین هدفی که ذبح شد عدالت اجتماعی است.
در نقد بیعدالتیها خودسانسوری، مصلحتاندیشی و تعارف کردیم
افروغ بیان داشت: امام در وصیتنامه خود در پاسخ به کسانی که میگویند اسلام سیاست و حکومت ندارد میگوید امام علی و پیامبر برای بسط عدالت اجتماعی حکومت تشکیل دادند اما ما در نقد بیعدالتیها خود سانسوری، مصلحت اندیشی و تعارف کردیم. مدام گفتهایم در شرایط حساس کنونی؛ در حالی که اگر درست عمل کرده بودیم هیچگاه در شرایط حساس قرار نمیگرفتیم. همچنین بحث عدالت شوخی نیست و کسی که نسبت به خودش با عدالت برخورد نکند و نداند آن چه فضیلت بزرگی دارد و بحث عدالت لقلقه زبانش باشد نمیتواند مدافع جدی برای بحث عدالت باشد. کسی که عدالتخواه است باید در وهله اول زندگیش هم بویی از عدالت برده باشد. اما بعضاً میبینیم شعار عدالت میدهند و عدهای هم جذب خود میکنند اما به هیچ وجه زندگیشان عادلانه نیست.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه کسانی به اسم عدالت پست و مقام گرفتند و حالا زندگیشان را باید دید که کجا سکونت دارند تاکید کرد: چندین حوزه در کشور نیاز فوری به بحث عدالت دارند که اولین آن که هسته مرکزی نیز هست، اقتصاد است. متاسفانه هیچ تئوری و فلسفه اقتصادی روشنی نداشتهایم؛ حتی خیلی از دانشکدههایی که شایستگی این را داشتند که فلسفه اقتصاد نظام جمهوری اسلامی ایران را مشخص کنند زیر بار نرفتند و این یک درد است. عدالت اقتصادی دو وجه تولید و توزیع دارد و ما میتوانستیم با ظرفیت دادن به مراکز جغرافیایی و استانی مختلف آن را محقق کنیم. تعدیل شکاف درآمدی و ایجاد نظام شفاف مالیاتی نیز میتواند در حوزه عدالت اقتصادی گامهای موثری را ایجاد کند.
یکی از فوریتهای بحث عدالت، عدالتِ آموزشی است
وی ادامه داد: مبحث بعدی در این خصوص، عدالت آموزشی است. چرا نمیتوانند نظام فاسد کنکور را حذف کنند؟ میدانید چرا؟ چون منافع دارد و بخش خصوصی بدون وجود عناصری در داخل و بدنه قدرت دولت نمیتواند کارش را پیش ببرد. شما تبلیغ کلاسهای کنکور را در تلویزیون ببینید، بعدش همه میگویند کنکور را حذف کنید اما کسی جرات این کار را ندارد.
افروغ با بیان اینکه ما در حوزه عدالت قضایی نیز دچار ضعفهایی هستیم گفت: ما باید بفهمیم جرم یک امر واقع اجتماعی است یعنی در محیط جرمخیز احتمال وقوع جرم بیشتر است. شما هم میگویید همه در برابر قانون یکسان هستند و نگاه فردگرا به قانون دارید این در حالی است که همه باید به لحاظ حقوقی در برابر قانون یکسان باشند. اما تاثیر محیط باید روی جرم اثر کند. مثلا حادثهای که چند وقت پیش برای یک دختر نوجوان پیش آمد که به دست پدرش به قتل رسید. کسی نبود از آن قاضی یا دادگستری سوال کند چرا این دختر را به پدرش تحویل دادی؟ شما نباید از خرده فرهنگها و حساسیتهای آن محل خبر میداشتی؟ همه اینها بحثهایی است که ثابت میکند عدالت بحثی است که خیلی جدی تر از این حرفهاست و بعدهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قضایی و اقتصادی دارد.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید