حسین نورانینژاد در یادداشتی مطرح کرد:
در فضیلت احساس
حسین نورانینژاد در یادداشتی نوشت: امروز که آیت الله صانعی درگذشت، یک واکنش منتقدان اصولگرای ایشان در بازخوانی انتقادی گذشتهاش- که اصل این انتقادها به خودی خود امر عجیبی نیست و برای هر کسی که فعال عرصه عمومی و سیاست باشد حتی در روز درگذشتش رخ میدهد- «احساساتی» خواندن اوست.
اعتمادآنلاین| حسین نورانینژاد در یادداشتی نوشت: امروز که آیت الله صانعی درگذشت، یک واکنش منتقدان اصولگرای ایشان در بازخوانی انتقادی گذشتهاش- که اصل این انتقادها به خودی خود امر عجیبی نیست و برای هر کسی که فعال عرصه عمومی و سیاست باشد حتا در روز درگذشتش رخ میدهد- «احساساتی» خواندن اوست.
شبیه به این نقد را درباره مرحوم آیتالله منتظری و دیگرانی که به مرور زمان به صف منتقدان پیوستند مانند آقای کروبی- که عمر باعزتشان دراز باد- گفته میشود.
مشهور آن است که احساساتی بودن صفت مثبتی برای اهل سیاست نباشد. سیاست امر عقلانی است و باید با محاسبه عقلایی به پیش راند.
اما اگر بین بی احساس بودن و احساساتی بودن مخیر شویم، شخصا از آدم بی احساس، حتا بی احساسِ عاقل ترس بیشتری دارم. احساساتی مانند رحم، شفقت، رنج از ظلم و تبعیض در حق دیگران، و خلاصه نوعدوستی، در جایی که اختلاط بین منافع و تمایلات و محاسبهگری، صورتی از عقلانیت بر تصمیمات آدمی میکشد، میتوانند بر تصمیمات غلط به ظاهر عقلانی ولی خلاف فطرت و احساس صیقل خورده آدمی مهار بزنند.
شاید از دلایل اصیل و اصلی عاقبت بخیری و خوشنامی چنین کسانی که ساده و احساساتی خوانده میشوند، همین باشد.
صاحب این نوشتار، توفیق دیدار مرحوم آقای صانعی را در دفعاتی چند داشت و واقعیت را همینی یافت که درباره احساسات قوی او میگویند. عالمی بیتکلف، بیتظاهر، صمیمی و راحت که وقتی صحبت به مصادیقی از حقکشی و تبعیض میرسید، احساساتش برانگیخته میشد و بروز میداد.
در عین حال به گواه علمای برجسته دینی همچون مرحوم امام خمینی، آقای صانعی از علمای شاخصی بود که از روی دانش عمیق فقهی نظر میداد. کما این که مرحوم آیت الله منتظری هم فقیهی بی بدیل در زمانه خود بود.
اما آنچه در منظر آنها مغفول نمیماند و خودبخود در زاویه ورودشان به فقاهت و نیز سیاست اثر میگذاشت، همین احساسات انسانی است که از هر بشری انتظار میرود و اگر نباشد توی ذوق میزند و ترسناکش میکند.
بدیهی است که در هر امری افراط و تفریط ممکن است و در این جا منظور شور شدن تبعیت از احساسات و بروز آن نیست و در زندگی این بزرگواران هم نشانهای از بی تعادلی در این امر دیده نشده است. شاید آنها از نظر کسانی احساساتی محض باشند که هیچ چیزی احساسات آنها را برنمیانگیزد و یا باوری دارند که احساساتشان را کشته است.
اتفاقا بسیاری از تلخیها و رنجهای زندگی عادی ما از همان محاسبات و حکمها و تحلیلهای خالی از احساس این گونه افراد نشات می گیرد که یکسویه و ناقصند و در نهایت هم خودشان را تبدیل به سنگ و آهن کرده و هم جامعه را سنگ و آهن میبینند.
تصویر مربوط به مراسم تشییع همسر مرحوم آیت الله صانعی است که سوگواری کمتر دیده شدهای از یک عالم دینی در حد مقام مرجعیت در فراق همسرش است و تا حدی مکمل کلمات ناقص و کوتاه این یادداشت.
منبع: امتداد
دیدگاه تان را بنویسید