کد خبر: 435075
|
۱۳۹۹/۰۷/۰۵ ۰۷:۰۱:۰۰
| |

زهرا ویس‌کرمی، دبیر تشکل فرهنگ و سیاست دانشگاه بوعلی همدان:

15 دانشجوی دانشگاه بوعلی از طرف حراست و کمیته انضباطی احضار شدند / حامیان همه ‌جانبه وزیر علوم، امروز پاسخگوی فشار به تشکل‌های دانشجویی باشند

دبیر تشکل فرهنگ و سیاست دانشگاه بوعلی همدان می‌گوید: در روزهای اخیر به ‌دلیل تجمعات سال گذشته، دانشجویان زیادی را احضار کرده‌اند. آنچه من خبر دارم تقریبا برای 15 دانشجو هم از سوی کمیته انضباطی و هم از سوی حراست احضاریه فرستاده شده است. از هر کدام هم می‌پرسیم، می‌گویند روند کاری ما فرق می‌کند.

15 دانشجوی دانشگاه بوعلی از طرف حراست و کمیته انضباطی احضار شدند / حامیان همه ‌جانبه وزیر علوم، امروز پاسخگوی فشار به تشکل‌های دانشجویی باشند
کد خبر: 435075
|
۱۳۹۹/۰۷/۰۵ ۰۷:۰۱:۰۰

اعتمادآنلاین| زهرا ویس‌کرمی، دانشجوی زیست‌شناسی و ورودی 95 است که هم‌اکنون در سمت دبیری انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه بوعلی همدان فعالیت دانشجویی دارد. او ضمن تشریح فرآیند افزایش فشارها بر دانشجویان این دانشگاه، ماجرای احضاریه‌هایی که برای تعدادی از آنها ارسال شده را شرح داده است. او معتقد است، حامیان وزیر علوم باید امروز پاسخگوی فشارها و احضارها باشند.

اخیرا خبری در مورد احضار تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها منتشر شد که در متن این احضاریه حتی برخی کنش‌های دانشجویی به عنوان توهین علیه وزیر علوم تلقی شده ‌بود؛ بفرمایید که این احضاریه‌ها در پی چه حوادث و اتفاقاتی برای برخی دانشجویان ارسال شده است؟

پس از حوادث آبان ‌ماه 98 دانشجویان در حالت بهت و نگرانی بودند. مردم به وضعیت اقتصادی و معیشتی اعتراض کرده و با برخورد خشونت‌باری مواجه شده ‌بودند. پس از اینکه سپاه پاسداران هواپیمای اوکراینی را به اشتباه منهدم کرد، طبیعی بود که دانشجویان به‌ دلیل پشت سر گذاشتن این اتفاقات جمع شوند، اعتراض کنند، آن‌ هم وقتی نهاد مقصر خود به اشتباهش معترف است. پس از تجمع‌های دانشجویی که ما در دانشگاه به‌ دلیل برخورد با معترضان آبان 98 و انهدام هواپیمای اوکراینی داشتیم همچنین تجمعی که در اعتراض به بازداشت بهاره هدایت برگزار شد، فشارها بر دانشجویان به ‌شدت افزایش یافت. از خارج دانشگاه مرتب با دانشجویان و خانواده‌های‌شان تماس گرفته می‌شد، فشار می‌آوردند، تهدید می‌کردند. بسیاری از خانواده‌ها و دانشجویان وحشت‌زده شده ‌بودند که مگر چه اتفاقی افتاده است. این ماجرا گذشت اما از اردیبهشت امسال فشارها بر دانشجویان به ‌شدت افزایش یافت. در کانال تلگرامی نشریه دانشجویی که داریم، یادداشتی منتشر کرده ‌بودیم که به‌ خاطر آن، ما را احضار و بازخواست کردند. این یادداشت در مورد میرحسین موسوی بود اما دانشگاه معتقد بود که ما از محکومان قوه قضاییه حمایت کرده‌ایم! در این مدت هم دانشگاه تعطیل بود اما در روزهای اخیر به ‌دلیل تجمعات سال گذشته، دانشجویان زیادی را احضار کرده‌اند. آنچه من خبر دارم تقریبا برای 15 دانشجو هم از سوی کمیته انضباطی و هم از سوی حراست احضاریه فرستاده شده است. از هر کدام هم می‌پرسیم، می‌گویند روند کاری ما فرق می‌کند.

همه این 15 نفری که شما از احضارشان مطلعید از اعضای انجمن فرهنگ و سیاست هستند؟

این 15 نفر فقط از انجمن فرهنگ و سیاست نیستند. دانشگاه ما چند گروه و تشکل تحول‌خواه دارد که از همه این گروه‌ها تعدادی دانشجو را احضار کرده‌اند.

کمیته انضباطی، شما را احضار کرده؟ نقش حراست یا سایر نهادها در این احضارها چیست و چه موارد اتهامی متوجه دانشجویان است؟

کمیته انضباطی موارد اتهامی را مطرح کرده و وقتی به برخی از این اتهامات پاسخ داده می‌شود به ما می‌گویند که این موارد را باید حراست بررسی کند. هر کدام می‌خواهند جداگانه برخورد کنند. دایما هم به ما تاکید می‌کنند که این شروع ماجراست و قطعا تعداد احضاریه‌ها بیشتر می‌شود. روند کاری‌شان اما از ابتدا غیرقانونی بود. هیچ مستندانی به هیچ‌ کدام از دانشجویان احضار شده، نشان ندادند. همچنین این نهادها تجمعاتی را که برگزار شده، ذیل برخی مفاد شیوه‌نامه انضباطی قرار داده‌اند. برای نمونه برای تجمعی که ما در اعتراض به انهدام هواپیما داشته‌ایم، مدعی شدند شعارهای ساختارشکنانه علیه برخی ارکان نظام مطرح شده است. این موضوع را ذیل ماده 41 شیوه‌نامه انضباطی قرار داده‌اند که براساس این ماده، شعارهای ما را توهین به شعائر ملی و مقدسات تلقی کرده‌اند در صورتی که هیچ‌کدام از شعارهای ما توهین به شعائر و مقدسات نبوده؛ چراکه اساسا این نهادها ذیل تعریف شعائر ملی و مقدسات قرار نمی‌گیرند. مقدسات آن چیزی است که توسط اجماع مسلمانان مقدس شمرده‌ شود، مثل کعبه، قرآن، خدا، پیامبر، ائمه. شعائر ملی نیز هر چیزی است که در ارتباط با ملیت و تمامیت ارضی و میهن باشد. مثلا اگر ما پرچم کشورمان را آتش بزنیم جزو مصادیق توهین به شعائر به حساب می‌آید که چنین اتفاقاتی در تجمع‌های اعتراضی دانشجویان رخ نداده است. به همین دلیل است که می‌گوییم نه وزیر علوم و نه سپاه پاسداران جزو شعائر ملی و مقدسات اسلام به حساب نمی‌آیند و معتقدیم اتهامات وارد شده به دانشجویان موضوعیت ندارد.تجمع‌هایی هم که در دانشگاه برگزار شده، مسالمت‌آمیز بوده و هیچ درگیری یا آسیب به اموال دانشگاه وجود نداشته است اما متاسفانه این نهادها در روندی غیرقانونی این تجمع‌ها را ذیل ماده 42 شیوه‌نامه انضباطی مطرح کرده‌اند که در مورد بلوا و آشوب در دانشگاه صحبت کرده است. باید توجه داشته‌ باشید که ریشه طرح ماده 42 در شیوه‌نامه‌ انضباطی برخی با گروهک‌هایی چون مجاهدین خلق در ارتباط بودند، با اسلحه وارد دانشگاه می‌شدند، سنگر درست می‌کردند، آتش‌سوزی به راه می‌انداختند. شأن نزول این ماده برای جلوگیری از تکرار اینگونه اتفاقات بوده است. با طرح این ماده برای تجمعات دانشجویان دانشگاه بوعلی که تربیت شده پس از انقلاب هم هستند تلویحا اذعان دارند که دانشجویان از کمترین حد توسعه‌یافتگی نیز بهره‌مند نیستند یا یک دانشگاه آنقدر بی‌ در و پیکر است که با یک تجمع در آن «آشوب و بلوا» ایجاد شود. به همین دلیل است که ما معتقدیم، قرار دادن دو تجمع دانشجویی ذیل این دو ماده شیوه‌نامه انضباطی اشتباه است. اگر توهینی هم صورت گرفته باید شاکی خصوصی وجود داشته ‌باشد مثلا وزیر علوم یا سپاه پاسداران از ما شکایت کنند بعد مسوولان دانشگاه وکیل مدافع این نهادها شوند و این روند را پیگیری کنند. فرمانده هوافضای سپاه پاسداران از مردم بابت اتفاقی که برای هواپیمای اوکراینی رخ داد، عذرخواهی کرد. ما به اشتباه این نهاد اعتراض می‌کنیم و حالا محاکمه می‌شویم. وقتی رییس حراست دانشگاه تهران بعد از بازداشت عجیب بهاره هدایت برکنار می‌شود و ما به این برخوردها اعتراض می‌کنیم اما رییس حراست ما وکیل مدافع رییس حراست معزول دانشگاه تهران می‌شود. اینها همگی اتفاقاتی است که در شهرستان‌ها اتفاق می‌افتد اما منعکس نمی‌شود و کسی هم نمی‌داند که در شهرستان چقدر به دانشجویان سخت می‌گیرند.اساسا تعریف‌شان از مصالح ملی خیلی متغیر و متفاوت است. در یکی از تجمع‌ها دانشجویان شعار «استقلال، آزادی، دانشگاه ایرانی» سر دادند که اساسا این شعار یا هیچ‌کدام از کلمات آن اقدام علیه نظام یا مصالح ملی نیست. چطور ما در مورد استقلال و آزادی شعار می‌دهیم اما اقدام علیه مصالح ملی تلقی می‌شود.

آیا برای حل این مشکلات با وزارت علوم یا نماینده‌ای از آن ارتباط گرفته‌اید؟

ما انتظار نداریم که کسی به ما لطف کند و مشکلات ما با خواهش و تمنا حل شود، این روند از ابتدا غیرقانونی بوده و وزارت علوم و مسوولان دانشگاه باید آن را متوقف کنند. دلباختگی مسوولان دانشگاه ما به دکتر غلامی و کینه شخص وزیر از ما بی‌تاثیر نیست و به نظر می‌رسد، دکتر غلامی هم مخالف این روندها نیست و بارها این را ثابت کرده است. البته این اتفاقات فقط برای دانشگاه بوعلی همدان نیست. در شهرستان‌های دیگر هم اتفاق می‌افتد اما چون از مرکز دور هستند، رسانه‌ای نمی‌شود یا اساسا می‌ترسند با رسانه‌ای کردن هزینه بیشتری متحمل شوند اما ما در دانشگاه بوعلی این اقدامات را رسانه‌ای‌ می‌کنیم و تا آخر هر اتفاقی بیفتد، رسانه‌ای می‌کنیم. ما نه با وزارت علوم و نه با نماینده‌ای از آنها در مورد این اتفاقات ارتباطی نگرفته‌ایم. قطعا وزیر علوم و وزارتخانه از روندهایی که در دانشگاه‌ها در حال رخ دادن است با خبر است.

برخورد رییس دانشگاه یا معاونت فرهنگی با اتفاقاتی که برای دانشجویان رخ داده، چیست؟

معاونت فرهنگی یا ریاست‌ دانشگاه فقط نسبت به فشارهایی که حراست به دانشجویان وارد آورده فقط سکوت کرده‌اند و گویا موافق هم هستند. به نظر می‌رسد که از تعطیلی دانشگاه سوءاستفاده می‌شود. گویا برخی می‌خواهند با بازگشایی دانشگاه‌ها هیچ فعالیت و کنشگری دانشجویی اتفاق نیفتد. دلیل اصلی آن هم مشخص است و نمی‌خواهند که دانشگاه هم با مردم هم‌صدا و همراه باشد. برخی نهادها به ‌جای اینکه به مشکلات اصلی که باعث اعتراضات مردم و دانشجویان می‌شود، بپردازند و آنها را حل و فصل کنند به اعتراض دانشجویان معترض می‌شوند.

آیا از دانشگاه‌های دیگر استان خبر دارید؟

فکر نمی‌کنم در دانشگاه‌های دیگر استان وضعیت مشابه باشد؛ چراکه این تجمع‌ها در دانشگاه بوعلی بوده‌ و فشارها هم روی دانشجویان بوعلی و دانشجویان عضو تشکل دانشجویی فرهنگ و سیاست است. این‌ طور که از رفتارحراست برمی‌آید، برنامه‌ای برای تعطیلی هر فعالیت دانشجویی منتقدی در آینده دارد و پروژه‌ای برنامه‌ریزی شده را دنبال می‌کنند. ما سکوت نمی‌کنیم و از رسانه‌ها می‌خواهیم که صدای ما باشند تا این پروژه شکست بخورد.

شیوع کرونا و خالی شدن دانشگاه از دانشجویان در افزایش فشارها تاثیر داشته؟ شما به عنوان دبیر تشکلی در شهرستان تصور می‌کنید این فشارها در مرکز کمتر از شهرهای دیگر است؟

متاسفانه نه ‌تنها تشکل ما بلکه اغلب تشکل‌های دانشجویی در شهرستان‌ها فعالیت می‌کنند و به‌ دلیل دوری از مرکز- تهران- و نبود ارتباطات رسانه‌ای و خبرنگاران و فعالان فضای مجازی و... نمی‌توانیم اخبار اتفاقاتی را که برای دانشجویان و تشکل‌ها رخ می‌دهد، منعکس کنیم. صدای ما به گوش کسی نمی‌رسد. مثلا همین قضیه احضاریه گسترده‌ای که برای دانشجویان بوعلی اتفاق افتاداگر برای یک دانشگاه در تهران اتفاق می‌افتاد، سر و صدای آن کل رسانه‌ها را پر می‌کرد.حال آن‌که اگر برای دانشجویان ما اتفاق بدی بیفتد، همه می‌خواهند پیگیری کنند. این گلایه نه ‌تنها گلایه ما در دانشگاه بوعلی بلکه بسیاری از دانشجویان و تشکل‌های دیگر در شهرستان‌هاهمین گلایه را دارند. حتی اگر خودمان هم بخواهیم ماجرایی را رسانه‌ای کنیم، رسانه‌ها بی‌اعتنایی می‌کنند. ما انتظار داریم چه کسانی که حامی وزیر علوم هستند و چه کسانی که قبلا حامی وزیر علوم بوده یا در وزارتخانه سمتی داشته‌اند، اصلاح‌طلب و از نمایندگان مجلس بوده‌اند، پاسخگوی این حمایت‌شان باشند. هر کس در سیاست هر کنشی که دارد باید مسوولیت آن را قبول کند. نمی‌شود ما به عنوان منتقد وضع موجود بگوییم، حاکمیت باید مسوولیت وضع موجود را قبول کند اما در رفتار خودمان مسوولیت هیچ کاری را قبول نکنیم. این بلایی که در چند سال اخیر سر دانشجویان به‌ خصوص دانشجویان شهرستان‌ها آمده، تقصیر همین افراد است. آنها یا باید دفاع کنند و بگویند که این دست از اقدامات درست است یا نقد کنند. این افراد کسانی هستند که وقتی غلامی می‌خواست وزیر شود، صف اول رسانه‌ها بودند تا در حمایت از او مصاحبه کنند یا در مجلس هر کاری کردند که او وزیر شود اما الان در مورد این رفتارهای وزارت علوم هیچ اظهارنظری نمی‌کنند.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها