کد خبر: 435080
|
۱۳۹۹/۰۷/۰۵ ۰۷:۵۸:۳۴
| |

علی ربیعی، سخنگوی دولت در یادداشتی نوشت:

ترامپ شکست روح و هویت ملی جامعه ایران را هدف قرار داده است

سخنگوی دولت نوشت: اگر صدام می‌خواست خوزستان و خرمشهر و حتی به تعبیر خودش حداقل اروند را از ما بگیرد، امروز ترامپ قطعه قطعه و کوچک کردن ایران، شکست روح و هویت ملی جامعه ایران را هدف قرار داده است. آن روزها، رژیم صدام، قرارداد الجزایر را جلوی دوربین‌ها پاره کرد و امروز با همان تفکر، رژیم ترامپ این کار را با برجام انجام داد.

ترامپ شکست روح و هویت ملی جامعه ایران را هدف قرار داده است
کد خبر: 435080
|
۱۳۹۹/۰۷/۰۵ ۰۷:۵۸:۳۴

اعتمادآنلاین| علی ربیعی، دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری و سخنگوی دولت در یادداشتی با اشاره به هفته دفاع مقدس و تشبیه عملکرد صدام با ترامپ در قبال ایران و تمامیت ارضی آن نوشت: در هفته دفاع مقدس به‌سر می‌بریم. این روزها یاد رشادت‌های قــــهرمـــانان دفـــــاع مقدس هر روز تکرار می‌شود و بیشتر به دل می‌نشیند. حتی کرونا با همه نامهربانی‌ها و فشار انزواگرایانه خود نتوانست یاد هفته دفـــاع مقــدس را از دل و جان ایرانیان کمرنگ کند و هر‌کس به ترتیبی از این هفته خاطره‌ای داشته و یاد آن را پاس می‌دارد. هفته دفاع مقدس و سخنان مدبرانه رهبری بهانه‌ای شد تا به مسأله دفاع جامعه امروز در مقابل یکی از خشن‌ترین جنگ‌های تاریخ معاصر بپردازم. مشکل اصلی ما این است که هیچ‌یک از نخبگان سیاسی در سطوح مختلف بر این باور نیستند که در شرایط دفاعی به سر می‌بریم، به مراتب پیچیده‌تر، سخت‌تر، تلخ‌تر و سهمگین‌تر از دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه ایران. آنها باور ندارند امروز ترامپ خشن‌تر و وحشیانه‌تر از صدام، جان و سلامت و معیشت و زندگی ایرانیان را در معرض خطر قرار داده است. اگر صدام می‌خواست خوزستان و خرمشهر و حتی به تعبیر خودش حداقل اروند را از ما بگیرد، امروز ترامپ قطعه قطعه و کوچک کردن ایران، شکست روح و هویت ملی جامعه ایران را هدف قرار داده است. آن روزها، رژیم صدام، قرارداد الجزایر را جلوی دوربین‌ها پاره کرد و امروز با همان تفکر، رژیم ترامپ این کار را با برجام انجام داد.


آن روزها رژیم صدام، شهرها و روستاهای ما را به ویرانی تهدید می‌کرد و امروز رژیم ترامپ، مراکز فرهنگی و تمدنی ما را به نابودی تهدید می‌کند. آن روزها رژیم صدام، مردم ما را به زیر بمباران موشک و بمب گرفته بود و امروز رژیم ترامپ با بمباران تحریم و ترور اقتصادی، سلامت، زندگی، معیشت و جان مردم را هدف گرفته و هر روزه با افزودن بر رنج مردم، امنیت جانی و روانی آنها را مورد حمله قرار می‌دهد، آن روزها بعد از شکست رژیم صدام، نایبان آنها انتقام این شکست را با ترور شهید صیاد شیرازی گرفتند و امروز رژیم ترامپ عقده شکست خود در حمایت از داعش را با ترور شهید سلیمانی، این سرباز وطن گشود. تاریخ خود را تکرار کرده و پایان و سرانجام این شرارت هم محکوم به تکرار همان تاریخ است. آن روزها جبهه؛ خرمشهر، هویزه، قصرشیرین، بانه و مریوان بود و امروز جبهه؛ مقابله با تروریسم اقتصادی و جنگ اقتصادی است. هر جا تحریم است مقاومت در مقابل تحریم هم باید باشد. مقاومت یعنی جهش تولید؛ مقاومت همان چیزی بود که در شورای امنیت اتفاق افتاد یعنی تنهایی امریکا. اما متأسفانه امروز در داخل برخی به دلایل سیاسی و منافع کوتاه‌مدت حتی بسیاری از به کار بردن کلمه تحریم نیز گریزانند. گویی تحریم قرار است اسم رمز یک جناح یا علیه جناحی دیگر باشد. این موضوع مایه نگرانی بسیاری از دلسوزان انقلاب و ایران امروز است. من می‌بینم چگونه برخی به خاطر تحلیل‌های غلط فکر می‌کنند سخن گفتن از جنگ اقتصادی ترامپ به معنای تأیید دولت است. اینان غافلند که غفلت از همین بیان دوره جنگی بودن و ضرورت‌های دفاع در دوره فعلی، ما را به سمتی خواهد برد که توجیه دفاع برای مردم را مشکل‌تر می‌کند و این چیزی است که بدخواهان ما و ترامپ (اگر در مسند قدرت باقی بماند) می‌خواهند. هرچند فکر می‌کنم هر کسی در امریکا روی کار بیاید به راحتی سیاست‌های ترامپ را کنار نخواهد گذاشت.


در این کارزار بی‌امان، به نظرم می‌رسد باید ابتدا درکی واحد در میان نخبگان سیاسی از الزامات دفاع این روزها شکل بگیرد و در پس این درک، باید جامعه را همراه خود کنیم تا این باور همگانی ایجاد شود که ما در دفاعی از نوع دیگر دفاع مقدس به سر می‌بریم و در این صورت، هر یک از اعضای جامعه خود را در یک شبکه دفاع در مقابل جنگ اقتصادی تعریف خواهند کرد. جامعه آن روزها، بمب‌ها را می‌دید ولی به هیچ‌وجه نظام و دولت را مقصر آن نمی‌دانست امروز هم باید با درکی واحد، همه نخبگان سیاسی طوری عمل کنند - به جای آنکه با نشستن روی درد و رنج‌های ناشی از تحریم، برای مقاصد سیاسی، این و آن را مقصر جلوه دهند - که همین احساس در جامعه، پشتوانه مقابله با جنگ اقتصادی و عقب راندن متجاوزان تحریم‌گر شود.


دشمنان ما امروز همین ماهیت دفاعی انقلاب اسلامی و حاکمیت برخاسته از صندوق آرای ملت را در معرض تهدید خود قرار داده‌اند. همان دشمنانی که دیروز در ایام جنگ تحمیلی واقعیت جنگ‌افروزی صدام را نمی‌خواستند به رسمیت بشناسند امروز نیز به گونه‌ای اتهامات نخ‌نما و ابطال شده در فرآیند برجام را تکرار می‌کنند تا به این وسیله ماهیت جنگ‌طلبانه و جنگ واقعاً موجود و هر روزه خود علیه زندگی، سلامت و کرامت ایرانیان را لاپوشانی کنند. امروز بزرگترین تحریفی که امریکا همپای تحریم‌های ظالمانه خود به پیش می‌برد آن است که ماهیت و تصویر دفاعی کشورمان را در معرض تحریف قرار داده و آن را به شکل یک نظام مهاجم برضد امنیت منطقه‌ای و جهانی جلوه می‌دهد. سخنان رهبر معظم انقلاب در بیان سرشت عقلانی مدیریت دفاع مقدس در همه مراحل خود، فراتر از یک یادمان تاریخی سرشار از ملاحظات غنی راهبردی بود. رهبری در تحلیل نحوه فرماندهی عالی جنگ توسط امام خمینی(ره) فرمودند: «امام از همان ابتدا هم ابعاد و حجم واقعی جنگ را شناخت و هم اینکه «یک تشخیص اساسی و حیاتی امام داد و آن این بود که این مسأله مهم را فقط ملت ایران می‌تواند حل کند. این مسأله، صرفاً مسأله نیروهای مسلّح نیست.»


به تحلیل دقیق مقام معظم رهبری، آنچه که در فرآیند دفاع مقدس منجر به ناامیدی دشمن و بازپس‌گیری مناطق اشغالی شد در واقع همان ساختار شبکه‌ای- مردمی مقاومت و رزم جهادی ملت ایران بود که نیروهای مسلح نیز در دل آن ساختار توانستند به وظایف ذاتی خود عمل کرده و بسی فراتر از آنچه که انتظار می‌رفت پیروزی را ارمغان ملت کنند. آیا می‌توان با الهام از همان تجربه موفق، در یک جنگ تحمیلی دیگر که امریکا در قالب تحریم‌ها به ملت ما تحمیل کرده، مدل‌سازی شبکه‌ای را به شکلی دیگر و منطبق با شرایط روز دنیای معاصر به پیش برد و امریکا را به همان میزی که به قهر و خشونت و قلدری آن را به هم زده بازگرداند؟ مسأله دفاع در مقابل جنگ اقتصادی- تروریستی- معیشتی امریکا این است.


به عبارت روشن‌تر باید در فراسوی مرزبندی‌های جداگر خودی و غیرخودی یا مخالف و غیرمخالف عمل کرد و در فراسوی ساختار مقابله تمرکزگرا و تک عنصری فضایی شبکه‌ای-اجتماعی فراهم آورد که همه اقشار اجتماعی قطع نظر از تعلق‌های هویتی یا سبک‌های زیستی و سیاسی خود بتوانند جای خود را در دل این شبکه بیابند. عقلانیت در شیوه مدیریت و رهبری دوران دفاع مقدس کلام کلیدی مقام رهبری معظم در سخنرانی مذکور بود. وقتی فضا برای نقش‌آفرینی همه اقشار ملت و همه نخبگان و نمایندگان گرایش‌ها و سبک‌های زیستی گوناگون جامعه فراهم گردد آنگاه چنانکه در فرآیند دفاع مقدس دیدیم و رهبری هم به خوبی ابعادی از آن را در سخنرانی مذکور تشریح کردند، ابتکارها از در و دیوار و از کف جامعه خواهد جوشید و بالا خواهد آمد.


اگر تحریم‌های ظالمانه امریکا نفس زندگی و سلامت و کرامت شهروندان کشورمان را به آماج اصلی خود بدل کرده و اگر تحریم‌ها بر مبنای یک هوشمندی عمیقاً شیطانی اعمال می‌شوند، هوش و عقلانیت معطوف به مقاومت نیز باید متناسب با جنس و ماهیت تهاجم دشمن تکامل یابد و در یک طراز عالی‌تر، عقلانیت‌ها و تکنیک‌های نوین حکمرانی را به کار بگیرد. با وام گرفتن از تعبیر تحلیلی مقام معظم رهبری می‌توانم بگویم که همچون دوران دفاع مقدس، در مبارزه توأمان با تحریم‌ها و با کرونا باید «حجم واقعی این کارزار را شناخت» {تعبیر رهبری معظم درباره شناخت امام از ماهیت جنگ}. نمی‌توان بدون شناخت نحوه اعمال تحریم‌ها و بدون شناخت تحریف‌هایی که همپای آن تحریم‌ها به پیش می‌روند مقابله کارآمدی با آن جنگ شوم به عمل آورد. باید پذیرفت که نخبگان ما، جامعه‌شناسان، اقتصاددان‌ها و به‌طور کلی علوم انسانی ما در تولید شناخت پیرامون تحریم‌ها کوتاهی کرده است. این علوم می‌توانند تصویر درستی از کیفیت تهاجم معیشتی و تروریستی علیه سلامت و کرامت ایرانیان به دست دهند. گاهی ما دچار عجز از تحلیل می‌شویم و نمی‌توانیم تصور دقیقی از حجم واقعی هجوم اهریمن تحریم به عرصه‌های زندگی شهروندان داشته باشیم و با شناخت سازوکارهای آن تهاجم شوم، راهبردهای مقابله‌ای خودمان را تنظیم کنیم. پیشروی خزنده تحریم‌ها به شکل یک نوع براندازی خاموش برضد سطح سلامت جمعیت ایرانی به نوبه خود زمینه مساعدی برای ندیدن حجم تهاجم دشمن فراهم می‌سازد.


اگر ارتش متجاوز بعثی برخی نقاط پالایشگاه‌ها، کارخانه‌ها، بیمارستان‌ها و مناطق را بمباران می‌کرد ماشین جنگی امریکا در قالب تحریم‌ها به شکلی دیگر و در ابعادی به مراتب وسیع‌تر تلاش می‌کند همان تهاجم را برضد کل پالایشگاه‌ها و کل صنعت نفت، نظام تجاری مالی، نظام بهداشتی و پزشکی اقتصادی کشورمان وارد کند. ما نمی‌توانیم بدون ارائه یک شناخت دقیق و علمی درباره شیوه عملکرد تحریمگران در مقابل آن اقدام شوم مقاومت کارآمدی و کوبنده‌ای به عمل آوریم. خوشبختانه حقوقدان‌ها و وکلای پیروز این ملت در دادگاه لاهه و همچنین دستگاه دیپلماسی کشور در مجامع بین‌المللی دو الگوی درخشان از نحوه شناخت از تحریم‌ها و نحوه مقابله با آن به نمایش گذاشتند. در هر دو مورد، صورت‌بندی موضع نزاع به نحو خیلی روشن به دنیا نشان داد که جنگ معیشتی امریکا علیه ایران یک جنگ ضدحقوق بشری و جنگ یک ابرهویت مرگبار و استکباری علیه زندگی، معیشت، اقتصاد و کرامت ملتی است که می‌خواهد در این دنیا مثل همه کشورهای دیگر به حقوق مسلم معیشتی خود نائل گردد و همچون یک عضو، برابر حقوق جامعه جهانی از حق دسترسی به نظام مالی- تجارتی جهانی بهره‌مند باشد.


امروز دولت در کانون مبارزه با جنگ اقتصادی قرار گرفته است و در جبهه‌ای به گستره «دفاع از زندگی و معیشت مردم، افزایش توان تولید برای بقای اقتصادی، ایجاد همبستگی و مقاومت جامعه و مبارزه سیاسی و عرصه بین‌الملل» است. در این مرحله ما نیازمند درک مشترک از ماهیت این جنگ تحمیلی، الزامات دفاع در میان نخبگان سیاسی در همه ارکان نظام و سپس نخبگان فرهنگی و اجتماعی هستیم تا در یک برنامه منسجم شبکه‌ای، ضمن توجیه مردم از شرایط دفاع، زمینه مشارکت همگان در این شبکه فراهم گردد. - متأسفانه آنچه که امروز از نزاع‌های سیاسی شاهد هستیم جملات دلسرد کننده و اقدامات چالش‌ساز برای اجماع و همدلی عمومی صرفاً به‌خاطر رقابت‌های سیاسی است - مسیر درست برگشت به شرایط جامعه در دفاع مقدس است.

منبع: روزنامه ایران

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها