کد خبر: 438824
|
۱۳۹۹/۰۷/۲۳ ۰۸:۳۳:۰۰
| |

دلایل ناکامی دولت در تحقق وعده‌های فرهنگی-اجتماعی چیست؟ / ربیعی: اجرای بعضی تصمیمات نیازمند اجماع در نظام است

دولت مستقر بنا به دلایلی که تنها یکی از آنان شرایط بغرنج اقتصادی و سلامتی است با مطالبات حداقلی همچون مطالبات لوکسی برخورد می‌کند که زمان و فرصت رسیدگی به آنها اکنون نیست. بی‌خبر از آنکه در بحبوحه همین جنگ اقتصادی و روانی که راهکارهای بلندمدت دارد، پاسخ دادن به همین مطالبات حداقلی است که می‌تواند مفری برای حکومت‌ها تا سر و سامان دادن به اوضاع باشد.

دلایل ناکامی دولت در تحقق وعده‌های فرهنگی-اجتماعی چیست؟ / ربیعی: اجرای بعضی تصمیمات نیازمند اجماع در نظام است
کد خبر: 438824
|
۱۳۹۹/۰۷/۲۳ ۰۸:۳۳:۰۰

اعتمادآنلاین| شاید هوشنگ گلشیری زمانی که در دهه 70 و در مراسم درگذشت محمد مختاری از کشته‌شدگان قتل‌های زنجیره‌ای گفت «آنقدر عزا بر سرمان ریخته‌اند که فرصت زاری نداریم...» تصور نمی‌کرد که این اوضاع و احوال هر سال در قبا و عبایی جدید آنقدر ادامه داشته ‌باشد که همین جمله کوتاه چون ذکر روز و شب نسل‌های بعد از او هم باشد. از عزای تحریم و اقتصاد و فقر و تورم تا عزای محدودیت و معذوریت و محکومیت و... جملگی باعث شده این «شرایط حساس کنونی» هنوز هم به شرایط ثبات و امنیت تبدیل نشود و تنها هربار با یک حادثه، یک اتفاق یا یک تصمیم تازه عرصه بیش از پیش بر شهروندان تنگ آید. در این آشفته‌ بازار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، بحران سلامت که حاصل میزبانی ایران از کووید 19 بود هم اوضاع و احوال را سخت‌تر کرده است. این شرایط باعث شده که مطالبات حداقلی حتی در حوزه‌هایی که اساسا به معنا و مفهوم عام سیاسی نیستند، اما طی فرآیندی به سیاست‌زدگی دچار شده‌اند هم محلی از اعراب نداشته‌ باشد. در واقع دولت مستقر بنا به دلایلی که تنها یکی از آنان شرایط بغرنج اقتصادی و سلامتی است با این مطالبات حداقلی همچون مطالبات لوکسی برخورد می‌کند که زمان و فرصت رسیدگی به آنها اکنون نیست. بی‌خبر از آنکه در بحبوحه همین جنگ اقتصادی و روانی که راهکارهای بلندمدت دارد، پاسخ دادن به همین مطالبات حداقلی است که می‌تواند مفری برای حکومت‌ها تا سر و سامان دادن به اوضاع باشد. تنها در یک هفته اخیر شاهد دو مصداق برای این گزاره بودیم.

پرده اول؛ عزای عمومی ملی و امتناع دولتی


اوضاع جسمی محمدرضا شجریان مدت‌ها مساعد نبود. در همین یک ماهه اخیر دو بار خبر بستری شدن او آمد و در این میان خبرهای تایید و تکذیب در گذشت استاد آواز نیز کم نبود. با اینکه محمدرضا شجریان در بستر بیماری بود و بسیاری آمادگی شنیدن خبرهای بدی در این رابطه را داشتند اما باز هم تایید خبر درگذشت محمدرضا شجریان شوک یک هفته اخیر جامعه هنری و عموم مردمی بود که این هنرمند ملی را دوست داشتند. از همین‌رو پس از اعلام رسمی خبر و حتی ساعاتی پیش از آن جلوی بیمارستان جم-بیمارستانی که شجریان در آن بستری بود- تجمعی صورت گرفت. این تجمع البته بعضا با برخوردهای خشونت‌آمیزی نیز همراه بود. در فرآیند تشییع و نماز میت و دفن این چهره برجسته ملی حرف و حدیث‌های بسیاری پیش آمد که نشان می‌داد برخورد با درگذشت یک شخصیت ملی-هنری هم می‌تواند سیاسی و امنیتی شود. همچنین در حالی که انتظار و مطالبه عمومی اعلام دست‌کم یک روز عزای عمومی بود، دولت و دولتی‌ها به انتشار پیام‌های تسلیت اکتفا کردند. این برخورد برای مردم یادآور سال‌های محرومیت شجریان از اجرای عمومی و حتی ممنوعیت پخش صدای او از تلویزیون و صوت ربنا در ماه‌های رمضان بود. مطالبه‌ای حداقلی که بدنه اجتماعی که به حسن روحانی رای دادند، تصور نمی‌کردند تا پیش از درگذشت شجریان محقق نخواهد شد. به این ترتیب اتفاق ملی و هنری با سیاست‌زدگی توامان شده و همان چیزی شد که مردم نمی‌خواستند.


پرده دوم؛ برنامه‌ای با مخاطب میلیونی


چند روز پیش عادل فردوسی‌پور در مراسم آنلاین انجمن فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف (سوتا) سخنرانی کرد که بار دیگر حذف ناگهانی او از صداوسیما، آن هم درست زمانی که برنامه‌اش پرمخاطب‌ترین برنامه تلویزیونی بود را یادآوری کرد. او گفت که همیشه به شاگردانش توصیه می‌کرده که بعد از فارغ‌التحصیلی در ایران بمانند و ایران را با هم بسازند اما پس از حذف برنامه‌اش آن هم پس از سال‌ها خدمت در رسانه ملی با این پرسش دانشجویانش مواجه شد که آیا هنوز هم معتقد است باید در ایران ماند و با هر شرایطی کشور را ساخت؟ پرسشی که جفای متحمل شده از سوی این شخصیت محبوب رسانه‌ای و سکوت و بی‌عملی دولت در قبال او را یادآوری کرد. چند روز بعد هم خبر رسید که برنامه «99» به تهیه‌کنندگی و اجرای عادل فردوسی‌پور نتوانست از ساترا مجوز دریافت کند؛ خبری که شاید پاسخ به پرسش دانشجویان فردوسی‌پور از او را هم مشخص می‌کرد.


کنار این دو مصداق که اخیرا رخ داده، مسائلی چون حضور زنان در ورزشگاه‌ها یا دوچرخه‌سواری یا بسیاری دیگر از مسائل مربوط به حوزه زنان یا حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی دیگر در تمام این سال‌ها باعث شده که دولت در چشم شهروندان بی‌تفاوت به این حوزه‌ها و مطالبات کوچک به نظر بیاید. دولتی که اتفاقا در دو سال اخیر همه انتقادات اقتصادی و سیاسی را با «تحریم»، «فشار کشورهای خارجی»، «گروه‌های فشار داخلی» و... توجیه کرده است. «اعتماد» به بهانه این دو اتفاق که ماهیتا سیاسی نبوده و مطالبه‌ای حداقلی به حساب می‌آید اما با برخورد سیاسی مواجه شده است، پرونده‌ای مختصر تهیه کرده و در مصاحبه با غلامعلی رجایی، مشاور فرهنگی آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و احمد مازنی، نماینده پیشین مجلس و رییس کمیسیون فرهنگی در یکی از چهار اجلاسیه دوره دهم مجلس به این موضوع پرداخته است. همچنین علی ربیعی، ‌سخنگوی دولت به این پرسش «اعتماد» پاسخ داده که چرا دولت به مطالباتی چون اعلام عزای عمومی برای درگذشت محمدرضا شجریان هم پاسخ نداده است.


اجرای بعضی تصمیمات نیازمند اجماع در نظام است

پرسش «اعتماد»: علت عقب‌نشینی دولت در واکنش به خواست عمومی در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی چیست؟


پاسخ «سخنگوی دولت»: اتخاذ و اجرای بعضی تصمیمات در کشور به اجماع درون نظام نیاز دارد و تنها نظر دولت کافی نیست اما در سال‌های اخیر متاسفانه به‌دلیل تشدید قطب‌بندی‌های سیاسی، رسیدن به اجماع بسیار دشوارتر شده است. البته به این معنا نیست که دولت به مطالبات اجتماعی و فرهنگی مردم بی‌توجه است و به این معنا هم نیست که با وجود مشکلات فراوانی که وجود دارد، دولت از تلاش خود برای رسیدن به اجماع دست خواهد کشید. ما مایل نیستیم تلاش‌ها و رایزنی‌های دولت را در این موارد رسانه‌ای کنیم؛ چون گاهی خبری شدن این موضوعات، تاثیرات منفی بیشتری به همراه می‌آورد اما اطمینان می‌دهیم که در هیچ‌یک از مواردی که مطالبه افکار عمومی بوده، دولت هرگز عقب‌نشینی نکرده و به تلاش خود ادامه داده، ولو در پایان به نتیجه مطلوب خود نرسیده باشد. در مورد زنده‌یاد استاد شجریان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیِ ما از ابتدای بیماری و روند درمان تا خاکسپاری کنار ایشان بوده است. یاد و خاطره ایشان گرامی باد!

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها