آیتالله دستغیب: مقلدین آیتالله صانعی میتوانند بر تقلید باقی بمانند / ایشان هم از جهت فقهی و هم از جهت آداب اخلاقی اسلامی سعی میکردند سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) را بروند
یک مرجع تقلید درباره شخصیت فقهی و علمی مرحوم آیتالله یوسف صانعی گفت: ایشان فقیهی بوده که از درس و بحث خسته نمیشد و هم اینکه کسانی که محرومیتهایی پیدا کرده بودند ولی در جامعه موقر بودند و زحماتی کشیده بودند را از نظر نینداخته و مورد عنایت خودشان قرار میدادند. یعنی هم از جهت فقهی و هم از جهت آداب اخلاقی اسلامی سعی میکردند سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) را بروند.
اعتمادآنلاین| آیتالله سیدعلی محمد دستغیب حسینی شیرازی در روز بیست و سوّم اسفندماه 1313 ه.ش در شهر شیراز به دنیا آمد. والد ایشان مرحوم سیدعلی اکبر از اخیار و متدیّنین شهر شیراز بود که در سال 1343 ه.ش در سن 70 سالگی به رحمت ایزدی پیوست و در بقعه مبارکه حضرت سیدمیر محمد بن موسی الکاظم به خاک سپرده شد. مادرِ ایشان خواهر شهید راه محراب آیت الله سید عبدالحسین دستغیب و فرزند مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی دستغیب فرزند آیت الله سید میرهدایت الله دستغیب بود.
آیت الله سیدعلی محمد دستغیب در سال 1337 به دستور استادشان آیتالله العظمی نجابت(ره)، عازم قم شده و به سفارش ایشان درس کفایه الاصول را در محضر مرحوم آیتالله سلطانی و بعضی دیگر از اساتید فراگرفته و پس از آن به درس حضرت امام خمینی(س) و حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی(ره) حضور یافت. وی در مورد آشنایی با امام خمینی می گوید: «آشنائی حقیر با امام خمینی(ره) از ناحیه استادم حضرت آیتالله العظمی نجابت(ره) بود که از امام بسیار تعریف و تمجید میکردند. امام در آن وقت در فقه مبحث مکاسب و در اصول مبحث اوامر را می فرمودند و مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی بحث خارج طهارت را، که بنا به فرمایش مرحوم استاد در این دروس حاضر شدم و از برکات انفاس قدسیه ی ایشان اوقاتم به هیچ وجه به بطالت نمی گذشت و درس ها را مطالعه ی قبل و بعد می کردم و همه را می نوشتم که بحمد الله آن تقریرات هنوز موجود است».
آیت الله سیدعلی محمد دستغیب در مورد سالهای مبارزه با رژیم سابق نیز می گوید: «اینجانب موفّقیتهای خود در حمایت از نهضت امام خمینی(ره) را از برکات شاگردی مرحوم استاد آیتالله العظمی نجابت(ره) میدانم. آن عالم ربّانی و عارف صمدانی طالبین معرفت را چنان پرورش میداد که حبّ فیالله و بغض فی الله در وجودشان رسوخ کرده و مستحکم میشد و چون امام خمینی(ره) را از اولیاء خدا می دانستند، لذا خودِ ایشان مشتاقانه به استقبال قیام امام خمینی(ره) رفته و از هر جهت از نهضت امام حمایت می کردند. در سال 1341 ه.ش خود و رفقای ایشان جزء مشوّقان و حامیان آیتالله شهید دستغیب(ره) در قیام شیراز بودند و هر کس از دوستانشان در شیراز، قم و یا مشهد با امام بود، به انحاء مختلف تشویق میکردند، و هر کس مسامحه میکرد و یا مانع بود با تذکّر و یا تهدید رفع مانع مینمودند. و چون دید خدایی داشتند و باطن افراد را میشناختند، ساواکِ شاه نتوانست در مجالس ایشان راه پیدا کند، البته در نهایت مامورین ساواک با قرائن نقش ایشان را دریافتند و بعضی از دوستانشان را در پانزده خرداد دستگیر و
مرحوم استاد را تحت تعقیب قرار دادند که خداوند ایشان را حفظ کرد».
اعلام مرجعیت امام خمینی(س)
پس از آنکه حضرت آیت الله حکیم در سال 1349 به رحمت ایزدی پیوستند، در مراسم هفتمین روز رحلت ایشان مجلس با شکوهی با حضور علمای برجسته شهر و قریب ده هزار نفر از مردم در مسجد شهدا(نو) برگزار گردید. در حین برگزاری مراسم اعلامیه ای از جانب جامعه روحانیت شیراز مبنی بر اعلام مرجعیّت حضرت آیت الله العظمی امام خمینی به دست سخنران مجلس داده شد که ایشان از خواندن آن خودداری کرد. لذا سیدعلی محمد دستغیب با کسب اجازه از محضر آیتالله شهید دستغیب(ره)، به منبر رفته و با شجاعت تمام مرجعیت امام خمینی(ره) پس از آیتالله حکیم(ره) را اعلام می کند.
این حرکت انقلابی ضربه شدیدی به حکومت شاه بود و موجب ترس و نگرانی آنان و شادی بیاندازه مردم بخصوص جوانان متدیّن گردید. مأموران رژیم بلافاصله درصدد جستجو و دستگیری سخنران برآمدند که وی با کمک دوستان از مجلس خارج شده و عوامل ساواک موفّق به دستگیری ایشان نشدند. از آن به بعد مأمورین شاه وی را تحت نظر شدید قرار دادند و چندین دفعه از منبر ممنوع شدند، امّا ایشان دست از هدایت نوجوانان و جوانان و افشاگری علیه رژیم برنداشته و برای این که بهانه به دست عوامل رژیم ندهند از منبر استفاده نکرده و روی زمین سخنرانی مینمودند. لیکن دستگاه ساواک دائماً او را تحت نظر داشت و چندین دفعه بازداشت و روانه زندان و در نهایت در سال 1356 به شهر «اهر» واقع در استان آذربایجان شرقی تبعید کرد. وی در تبعید نیز دست از مبارزه و دعوت جوانان به دینداری و مبارزه برنداشت؛ لذا رژیم شاه پس از چند ماه مجبور شد ایشان را به شهرستان سقّز واقع در استان کردستان تبعید نماید که این تبعید مدّت 9 ماه به طول انجامید.
در سال 1360 کاندیدای مجلس خبرگان رهبری شده و با رأی بالایی به عنوان نماینده مردم فارس انتخاب گردید. هنگام رحلت امام، بحث جانشینی بعد از ایشان مطرح شد، و پس از گفت و گو اکثریت اعضاء مجلس خبرگان و از جمله حضرت آیت الله دستغیب، به حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی رأی دادند و تا کنون دو مرحله دیگر به عنوان نماینده مردم استان فارس در مجلس خبرگان رهبری حضور داشته و با موضع گیری های روشنگرانه خود به وظیفه ای که در قبال مردم شریف و متدیّن دارند عمل نموده اند.
در آستانه چهلمین روز ارتحال آیت الله العظمی یوسف صانعی، با یکی دیگر از مراجع معزز تقلید و شاگرد امام خمینی در این باره گفت و گو کردهایم.
آیت الله العظمی سیدعلی محمد دستغیب پیش از این و در پی ارتحال حضرت آیت الله یوسف صانعی پیام تسلیتی به این شرح صادر کرده بودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خبر ارتحال حضرت آیتالله العظمی آقای شیخ یوسف صانعی واصل و مایه تاثر گردید.
این عالم وارسته، عمر شریف خود را صرف اعتلاء کلمه الله و نشر معارف اهل بیت عصمت و طهارت نمود و دفاع از آرمانهای استادش امام خمینی ره و انقلاب اسلامی ایران را سر لوحه امور خود داشت.
اینجانب رحلت این فقیه مجاهد را به اخوی مکرم آیتالله شیخ حسن صانعی و فرزندان محترم و مومنین، خصوصا مقلدین ایشان، تسلیت عرض کرده و رحمت و مغفرت و حشر با اولیاء را برای آن مرحوم از باری تعالی خواستارم.
سیدعلی محمد دستغیب
بیست و دوم شهریور نود و نه
این استاد حوزه علمیه با تأکید بر اینکه آیت الله العظمی صانعی اهل اجتهاد و انسان مؤمنی بوده است، به جماران گفت: ایشان هم از جهت فقهی و هم از جهت آداب اخلاقی اسلامی سعی می کردند سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) را بروند.
آیت الله سید علی محمد دستغیب در خصوص ویژگی های شخصیتی و علمی مرحوم آیت الله العظمی یوسف صانعی گفت: مرحوم آیت الله صانعی که از شاگردان حضرت امام خمینی(س) بودند. البته وقتی بنده در قم بودم و درس امام خمینی(س) می رفتم، سر خودم را پایین می انداختم و به کسی نگاه نمی کردم؛ فقط درس را می نوشتم و بعد تصحیح می کردم. لذا کمتر کسی را آنجا متوجه بودم. با ایشان هم آشنایی نداشتیم. در مجلس خبرگان هم ایشان از بزرگان بودند.
این شاگرد امام خمینی افزود: آشنایی ما با آیت الله صانعی تقریبا از همان وقتی بود که ایشان سعی کردند کسانی که مقداری مورد بی مهری قرار گرفته اند را نوازش بدهند و به خانواده آنها کمک کنند. بالأخره جزو کسانی هستند که وابسته به هیچ جایی نبودند. بین خودشان و خدا سعی می کردند چیزی که به نظرشان می رسد حق است را دفاع کنند؛ بدون اینکه طرف مقابل را هم اذیت و یا خدای ناکرده توهین کنند. توهین از زبان ایشان شنیده نشد و فقط با احترام حرف می زدند.
این استاد حوزه علمیه در توصیف شخصیت علمی مرحوم آیت الله العظمی صانعی اظهار داشت: از جهت علمی هم مطالب فتاوای ایشان را مطالعه کرده ام و همان طوری که گفتم ایشان واقعا اهل اجتهاد و انسان مؤمنی بوده است. یعنی صفاتی که برای یک مرجع و فقیه هست را خدای متعال به ایشان عنایت کرده و لذا بر حسب علمشان و چیزهایی که به نظر شریفشان می رسید استنباط کردند و در مسائل آوردند.
این مرجع معزز تقلید در خصوص باقی ماندن مقلدین آیت الله العظمی صانعی بر تقلید از ایشان نیز گفت: اگر کسی از بنده بپرسد که مقلدین ایشان باقی باشند، بنده عرض می کنم که هیچ اشکالی ندارد بر تقلید از ایشان باقی باشند.
آیت الله دستغیب تأکید کرد: ایشان فقیهی بوده که از مسائل اجتهادی و درس و بحث خسته نمی شد و هم اینکه کسانی که محرومیت هایی پیدا کرده بودند ولی در جامعه موقر بودند و زحماتی کشیده بودند را از نظر نینداختند و مورد عنایت خودشان قرار می دادند. یعنی هم از جهت فقهی و هم از جهت آداب اخلاقی اسلامی سعی می کردند سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) را بروند.
این مرجع تقلید شیعیان در پایان گفت: شنیده ام که فرزند ایشان به گفتن دنباله درس خارج مشغول شده اند؛ ان شاء الله که موفق باشند و خداوند به خانواده ایشان در مصیبتی که بر آنها وارد شده صبر و تحمل بدهد و درجات او را متعالی کند. امیدواریم که شاگردانشان هم روز به روز بهتر به درس های خودشان برسند و به مراتب اجتهاد نائل شوند.
منبع: جماران
دیدگاه تان را بنویسید