کد خبر: 444760
|
۱۳۹۹/۰۸/۲۲ ۱۳:۵۱:۵۸
| |

در ستایش اخلاق سیاسی

جریان اصلی فکری استاد داوود فیرحی، بیشتر مبتنی بر این رویکرد شکل گرفته بود که یک جغرافیایی مشترک بین دین و سیاست برقرار کند.

در ستایش اخلاق سیاسی
کد خبر: 444760
|
۱۳۹۹/۰۸/۲۲ ۱۳:۵۱:۵۸

اعتمادآنلاین| محمدرضا تاجیک، در یادداشتی در روزنامه تعادل، نوشت: جریان اصلی فکری استاد داوود فیرحی، بیشتر مبتنی بر این رویکرد شکل گرفته بود که یک جغرافیایی مشترک بین دین و سیاست برقرار کند. در واقع تلاش سارنده‌ای برای گره زدن اندیشه سیاسی به امر دینی در دستور کار جریان فکری استاد قرار داشت.هم یک خوانش جدید از آموزه‌های دینی و اندیشه فلاسفه اسلامی و... داشت، هم یک قرائت جدید از اندیشه‌های سیاسی با رجوع انتقادی به متفکران جدید مثل فوکو و سایر متفکران مدرن داشت و هم از اندیشمندان سنتی تا از گذشته تا دوران معاصر شناخت مناسبی داشت.

بنابراین دلمشغولی‌ها، علائق، آثار و دیدگاه‌هایی که ارایه می‌کردند، کمتر مرتبط با حوزه‌هایی بود که شاید ارتباطی با فضای ذهنی شان نداشت.بر این اساس از پراکنده گویی و پراکنده کاری پرهیز داشت و تلاش می‌کرد تا پروژه دهنی تخصصی خودش را دنبال کند. از این منظر نمونه‌ای از اندیشمندان سیاسی بود که هرگز در جایگاه یک دانای کل جلوس نکرد و تصویر یک دانای کل را از خود ارایه نکرد. تلاش داشت تا در یک حوزه خاص تعمق و تامل داشته باشد و موضوع مورد نظر را از منظر تحلیلی به صورت عمیق پرورش دهد.

راجع به هرچیز و همه‌چیز صحبت نمی‌کرد و شأن خودش را به عنوان اندیشه ورزی که از یک طرف، شمایل دینی دارد و از سوی دیگر اندیشمند سیاسی است، حفظ می‌کرد. مضافا بر اینکه تفاوت بارز امثال استاد فیرحی با بسیاری از افراد دیگر، منش، خصلت و خوی اخلاقی و انسانی او است. این نگاه اخلاقی کمک زیادی کرده بود تا در زمره سیاست ورزانی مامور و معصومی که اخلاق را سیاسی می‌کنند، قرار نگیرد و اخلاق را به مثابه یک آپاراتوس یا دیسپوزیتیف آن‌گونه که چهره‌هایی چون فوکو و امثالهم مطرح می‌کنند در نظر نگیرد. در واقع تلاش داشت تا نوعی سیاست اخلاقی را تئوریزه بکند. نوعی نظریه‌ای در جغرافیای مشترک در آموزه‌های دینی و اندیشه‌های سیاسی ایجاد کند، اما با زبان و بیان و ادبیات، زمان، عصر و نسل خودش.

این به نظرم از توانایی، خلاقیت، استعداد و آفرینندگی او نشات می‌گرفت تا آنچه می‌گوید، آنچه می‌نویسد، آنچه اندیشه می‌کند و آنچه زیست می‌کند، قسمتی از راه‌حل مشکلات تاریخ خودش باشد. بنابراین با وجود کوله بار اندیشگی که از تاریخ و گذشته با خودش داشت در تاریخ اکنون خودش می‌زیست و تلاش داشت، تاریخِ اکنونِ خودش را تقریر و تقدیر کند. این ویژگی بسیار در ایشان بارز بود که هر آنچه می‌نوشت و هر آنچه فکر می‌کرد با زمانه خودش رابطه‌ای دیالوگی و دیالکتیکی داشت و حالت انتزاعی نداشت.

بر خلاف بسیاری از اندیشه ورزان سیاسی که در این جامعه زیست می‌کنند، اما تلاش دارند تا از ورای کتاب‌ها و آثار دیگران سعی دارند مشکلات جامعه را تحلیل و تفسیر کنند و برای آن راه‌حل ارایه دهند، او با همه اشرافی که به متون جدید و قدیم داشت، تلاش می‌کرد تا یک رابطه مبتنی بر تاثیر‌پذیری و تاثیر‌گذاری با جامعه ایجاد کند تا در زمان ارایه اندیشه‌های سیاسی نوین ارتباط متقابل آنها در جامعه ایرانی بررسی کند. انصافا انصافا و انصافا آثار بسیار گرانقدری را از خود به جای گذاردند.

اما اگر قرار باشد مهم‌ترین میراث استاد فیرحی برای نسل‌های آینده کشور را در یک جمله و عبارت تحلیل و تفسیر کنم، ترجیح می‌دهم به جای اینکه این عبارت را در خصوص فرآورده‌های اندیشه‌ای و فکری و آثار ایشان به کار ببرم (که این فرآورده‌ها واجد ارزش‌های فراوانی است) بر فرآورده‌های اسنانی و شخصیتی ایشان متمرکز کنم. ایشان با همه حالاتشان سخن می‌گفتند. هر کنش و رفتار ایشان دفتری بود از چگونه ریستن، چگونه کنشگری کردن، چگونه اندیشه‌ورزی کردن، چگونه سیاست ورزی کردن، چگونه معلمی کردن و سایر ویژگی‌های شخصیتی که داشتند. پیش از اینکه با زبان معمولش سخن بگوید با زبان حالات و شخصیتشان سخن می‌گفتند که در نوع بی‌نظیر بودند.

منبع: روزنامه تعادل

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت اعتمادآنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    خواندنی ها