کد خبر: 451111
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۰ ۰۹:۰۱:۲۸
| |

یک فعال سیاسی اصلاح طلب:

انتخابات ما هیچ نسبتی با احزاب ندارد / دستکاری اختیارات، مجلس را به نهادی منفعل و فشل تبدیل کرده است

کاهش سرمایه اجتماعی و سطح مشروعیت جریان ها میان جامعه نیز بحث مهم دیگری است که منجر به دلزدگی از سیاست ورزی شده است. برای پاسخ به این مسائل با فیض الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح طلب، گفتگو کردیم.

انتخابات ما هیچ نسبتی با احزاب ندارد / دستکاری اختیارات، مجلس را به نهادی منفعل و فشل تبدیل کرده است
کد خبر: 451111
|
۱۳۹۹/۰۹/۲۰ ۰۹:۰۱:۲۸

اعتمادآنلاین| با وجود شرایط فعلی و کاهش میزان مشارکت در انتخابات، سوالاتی جدی روبه روی جریانات سیاسی داخل کشور وجود دارد که در موقعیت کنونی که طبقه متوسط جامعه از نظر اقتصادی به سمت طبقه فرودست سقوط کرده است و دغدغه معیشت نقطه اوج مطالبات مردم قرار گرفته، چه برنامه مشخص و قابل اجرائی در انتخابات ریاست جمهوری از سوی جریان ها مطرح است.

کاهش سرمایه اجتماعی و سطح مشروعیت جریان ها میان جامعه نیز بحث مهم دیگری است که منجر به دلزدگی از سیاست ورزی شده است. برای پاسخ به این مسائل با فیض الله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح طلب، عضو سابق سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، عضو سابق سپاه و معاون اسبق وزارت بازرگانی گفت وگویی کردیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.

اهمیت صندوق انتخابات در میان مردم با توجه به تجربه انتخابات اسفند 98 به شدت کاهش یافته و این شائبه در میان مردم ایجاد شده است. به نظر شما با این کاهش سرمایه اجتماعی چه باید کرد؟


صندوق رای به عنوان آخرین روش و تجربه بشر برای به کارگرفتن رای و نظر مردم در اداره کشور است. این اولین نکته در باب اهمیت صندوق رای و انتخابات است. دومین نکته اینکه در کشور ما جریاناتی موانعی در راه کارکرد صحیح صندوق رای ایجاد کرده اند و از جمله آن نهادهایی به موازات نهادهای قانونی شکل گرفته یا اختیارات به گونه ای دستکاری شده که نهادی مثل مجلس فشل، منفعل و ناکارآمد شده و نظارتی بر انتخابات و مجلس اعمال می شود که اثر رای زائل شده است، اما در مقام عمل باید دید کدام روش می تواند جایگزین شود و وقتی صندوق رای را کنار می گذاریم تکیه خودمان را بر کدام شیوه ها و روش ها مستقر خواهیم کرد. ضمن اینکه در هر صورت محور و مدار انتخابات و صندوق های رای مردم هستند و حق دارند که اگر انتظاراتشان برآورده نشد، موضع انتقادی نسبت به صندوق رای داشته باشند اما به نظر من راهکار رفع موانع و تاثیرگذارترکردن صندوق رای و نه کنارگذاشتن آن را باید پیدا کنیم؛ بنابراین آنچه امروز من فکر می کنم، این است که تلاش کنیم تا از یک سو صندوق رای را کارآمد کنیم و از سوی دیگر مردم را نسبت به آن کارآمدی قانع کنیم.

اصلاح طلبان در انتخابات 1400 با چه رویکرد و برنامه ای حضور پیدا می کنند؟ گفتمان مطرح در این دوره چیست؟


به نظر من در شرایطی که مشکل اصلی جامعه به دلیل تحریم های خارجی و وضعیت خاص کشور و کرونا مشکل اقتصادی است، تمرکز ما هم باید بر راهکارهای اقتصادی باشد که بتواند وضعیت معیشت مردم را بهبود بخشد، اما عنایت به این نکته ضروری است که با توجه به اینکه بخش مهمی از مشکلات اقتصادی ما برآمده از رویکرد ما در سیاست خارجی است، بنابراین برای حل معیشت مردم تاکید و تکیه بر اصلاح سیاست خارجی و تعاملی کردن آن با جهان باید جزء الزامات برنامه ای باشد که هر نیروی سیاسی در انتخابات پیش روی مردم قرار می دهد. درون زابودن و استقلال در اقتصاد یک موضوع است و نادیده گرفتن همکارهای بین المللی که امروزه منشا رشد و توسعه همه اقتصادهای دنیاست، امری دیگر؛ اولی مفید و دومی نه مفید است نه ممکن.

کارکرد آقای خاتمی در انتخابات چیست؟ آیا باز هم شاهد نقش موثر ایشان در انتخابات هستیم یا جامعه دیگر روی خوشی به ایشان نشان نخواهد داد؟


آقای خاتمی به عنوان یک شهروند مسئول، به عنوان کسی که سال ها تجربه کار مدیریت در سطوح مختلف از نمایندگی مجلس و وزارت گرفته تا ریاست جمهوری را دارد، تجربیات خودش را در قالب آرا و نظراتش در اختیار مردم قرار می دهد و نسبت به انجام این کار همواره خودش را مسئول می داند؛ اما اینکه مجموعه شرایط کشور به این گونه باشد که در دوره ای حرف ایشان کمتر یا بیشتر شنیده شود، حق جامعه است که آرا و نظرات خیرخواهان و پیش کسوتان را مدنظر قرار دهد و به نحوی که صلاح می داند به آن توجه کند؛ بنابراین آقای خاتمی به نظر من باز هم در دوره پیش رو با توجه به درس ها و تجربیاتی که از انتخابات دارد، جامعه را از صلاح اندیشی و خیرخواهی های خودش محروم نخواهد کرد. البته این به آن معنا نیست که ایشان حتما از نامزد معین یا لیست خاصی حمایت خواهد کرد ولی حتما بر اساس شرایط تصمیمی را که به صلاح مردم و کشور بداند، اتخاذ خواهد کرد.

اصلاح طلبان خاستگاه طبقاتی خود را طبقه متوسط شهری می دانند؛ با وجود چالش اقتصادی و وسعت گرفتن طبقه فرودست و حاشیه نشینی، اصلاح طلبان چه گفتمان و ادبیاتی برای ارتباط با این قشر خواهند داشت؟


طبعا در چنین وضعیتی که جامعه از نظر اقتصادی به سمت دوقطبی شدن پیش رفته، آمارها و گزارش ها حکایت از رشد اقلیت پرقدرت و ثروت در بالا و یک اکثریت فرودست در پایین دارد، طبیعتا باید تکیه بر روش هایی که می تواند این شکاف را کاهش دهد و شرایط را در اقتصاد بهبود بخشد، افزایش یافته و تمرکز و تکیه بر عدالت نیز افزایش پیدا کند و به موضوع بازتوزیع ثروت نگاه دقیق تری شود و از تجربه ای که دنیا و سایر کشور ها در این زمینه دارند، بهره گرفته شود تا این شکاف کاهش پیدا کند؛ چون وجود این شکاف طبقاتی و تشدید آن می تواند منشا ناآرامی و خطرآفرینی برای کشور و مردم باشد.

آیا مردم را می توان دوباره قانع به جریان های سیاسی کرد؟


اینکه آیا می توانیم مردم را به حضور دوباره پای صندوق رای امیدوار کنیم و اعتمادشان را به دست بیاوریم، به برنامه ها و مجریانی که ما معرفی می کنیم مربوط است. باید برنامه ای ارائه کنیم که پاسخ گوی مطالبات جامعه و مردم باشد و مدیرانی که چه به عنوان رئیس جمهور و چه به عنوان نماینده مجلس معرفی می کنیم، باید ظرفیت و قابلیت اجرای آن برنامه ها را داشته باشند. اگر اجرای برنامه ها با موانعی روبه رو می شود، باید آن موانع با جامعه در میان گذاشته شود و اگر نامزدهایی که معرفی می شوند مورد تایید قرار نمی گیرند و از صحنه انتخابات کنار گذاشته می شوند باید با روشنی و شفافیت با مردم در میان گذاشت، اما از خواست و مطالبه واقعی مردم فروگذار نبود. وقتی با اجرای برنامه ای به مردم تعهد می دهیم یا باید آن را اجرا کنیم یا عوامل و دلایلی را که مانع اجرا هستند، به روشنی با مردم در میان بگذاریم و اگر مفید یا لازم است با استعفا از صحنه کنار برویم.

این طور به نظر می رسد که اصلاح طلبان موفق به کادرسازی نیرو در سال های اخیر نشده اند. کارکرد احزاب اصلاح طلب چیست؟ چرا عمده احزاب این طیف در شب های انتخابات بروز می کنند؟


کارآمدشدن احزاب و حضور موثر آنها و در حقیقت حضور حداکثری آنها در عرصه سیاست و انتخابات نیازمند جدی گرفته شدن احزاب در عرصه سیاسی از سوی حاکمیت و در قوانین است؛ در حالی که اساسا انتخابات ما هیچ نسبتی با احزاب ندارد. توجه داشته باشید که در بسیاری از کشور ها و به خصوص کشورهایی که نظام انتخاباتی توانمندی دارند احزاب محور انتخابات هستند، اما شما می بینید در کشور ما اساسا هیچ حقی برای احزاب در انتخابات بیش از حقی که یک فرد در انتخابات دارد، وجود ندارد. همان طور که یک فرد می تواند نامزد و برنامه داشته باشد یا نسبت به برگزاری انتخابات انتقاد داشته باشد، حزب هم همین قدر حق دارد. اینکه دامنه انتظارات از احزابی را که عملا از منابع شخصی خودشان تغذیه می کنند و در قوانین هم جایگاهی ندارند، بیش از حد نباید بالا برد.در عین حال به طور عمومی آنچه به عنوان نقد در سوال شما درباره کارکرد احزاب مطرح شده، دور از واقعیت نیست.

یکی از مسائل مبهم درباره اصلاح طلبان، دیدگاه های طبقاتی و ایدئولوژیک آنهاست که دقیقا اصلاح طلبان چه تعریف می شوند و برنامه آنها برای بهبود وضعیت جامعه چیست؟ کدام طبقه را رهبری می کنند؟


اصلاح طلبان یک طبقه خاص اجتماعی- اقتصادی نیستند؛ اصلاح طلبان و اصلاح طلبی یک جریان گسترده اجتماعی و یک روش سیاست ورزی است که در بین آنها از همه طبقات جامعه حضور دارند. احزاب متمایل به همه طبقات اجتماعی ممکن است در میان اصلاح طلبان یافت شوند؛ بنابراین اینکه ما بگوییم اصلاح طلبان به یک قشر و طبقه اجتماعی تعلق دارند، واقعی نیست. شما خود شاهدید که بخش مهمی از طبقات فرودست جامعه در مواجهه با حکومت به روش های اصلاح طلبانه اعتقاد دارند، حتی در میان صاحبان سرمایه هم کسانی یافت می شوند که در این مواجهه به روش اصلاح طلبی توجه ویژه دارند.

شما این نکات را به این حساب بگذارید که اصلاح طلبی یک حزب نیست، بلکه یک جریان و جنبش اجتماعی است که از تمام طبقات جامعه در آن حضور دارند؛ هرچند در گذشته نه چندان دور بخش مهمی از این جریان را طبقه متوسط تشکیل می دادند، ولی امروزه شرایط اقتصادی جامعه به نحوی تغییر کرده که عملا بخش مهمی از این طبقه اجتماعی به گروه فرودست سقوط کرده است.

منبع: شرق

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها