کد خبر: 470158
|
۱۳۹۹/۱۲/۱۸ ۰۸:۲۸:۰۰
| |

روند بررسی اعتبارنامه تاجگردون غیرقانونی از آب درآمد؟ / تاجگردون: این داستان‌ها را آقای توکلی و دوستانش خلق کرده‌اند / اتفاقات آن زمان را کتاب کرده‌ام، امیدوارم به آن اجازه انتشار بدهند

غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس دهم گفت: معقتدم که همه این داستان‌ها را آقای توکلی و دوستانش خلق کرده‌اند. اما من حاضرم همین حالا هم که 7 الی 8 ماه از ماجرا گذشته، آقای توکلی بیاید و نصف اموالش را به من بدهد و من هم کل اموالم را به ایشان خواهم داد، دیگر صریح‌تر از این می‌توانم حرف بزنم؟

روند بررسی اعتبارنامه تاجگردون غیرقانونی از آب درآمد؟ / تاجگردون: این داستان‌ها را آقای توکلی و دوستانش خلق کرده‌اند / اتفاقات آن زمان را کتاب کرده‌ام، امیدوارم به آن اجازه انتشار بدهند
کد خبر: 470158
|
۱۳۹۹/۱۲/۱۸ ۰۸:۲۸:۰۰

اعتمادآنلاین| «تمام آنچه که حجت بود، ادا شد. مردم خونسردی خودشان را حفظ کنند»، این اولین پست اینستاگرامی چهره‌ای است که هجدهم تیر ماه نه به اختیار بلکه بالاجبار ردای نمایندگی را آویخت و حداقل برای 4 سال با ساختمان هرمی‌شکل میدان بهارستان خداحافظی کرد. غلامرضا تاجگردون یکی از چهره‌های شناخته شده ادوار پارلمان ایران است.

به گزارش روزنامه اعتماد، او در مجلسی با دوز اصولگرایی از نوع دوره نهم، ریاست کمیسیون تلفیق و برنامه و بودجه را از چنگ چهره‌هایی سرشناس و البته باتجربه ربود و در مجلس معتدل دهم نیز بی‌رقیب بر این کرسی تکیه کرد تا نفر اول پارلمان در بررسی معادلات نه چندان شفاف بودجه‌ای باشد اما در مجلس یازدهم همه‌ چیز برایش تغییر کرد. او می‌دانست که میان اصولگرایان و آتش تندشان کار سختی در پیش دارد ولی همزمان مدعی ریاست بر کمیسیون تلفیق همان مجلس بود اما به ‌واسطه فضاسازی اصولگرایان، اعتبارنامه‌اش رد شد تا رنگ کمیسیون بودجه و تلفیق را دیگر نبیند.

تاجگردون حالا در موسسه‌ای اقتصادی مشغول فعالیت است. جایی به دور از هیاهوهای همیشگی بهارستان و لابی‌های پیدا و پنهانش. تاجگردون از پارلمان رفت ولی هنوز روند طی شده درباره اعتبارنامه‌اش و زد و خوردهای پشت پرده بهارستان برای افکار عمومی شفاف نیست. آنچه می‌خوانید بخشی از گفت‌وگوی حدود دوساعته روزنامه اعتماد با تاجگردون است. نشستی که این نماینده سابق مجلس در جریان آن از قول رییس مجلس و البته معاونت قوانین پارلمان رای‌گیری درباره اعتبارنامه‌اش را غیرقانونی خوانده و از «حسادت»ها و حب و بغض‌های شخصی که سرنوشتش در مجلس یازدهم را تغییر داد، سخن گفته است.


رد اعتبارنامه شما در مجلس آن هم پس از اتهامات قابل توجهی که نمایندگان به شما وارد کرده‌اند از جمله اتفاقات مهم تاریخ مجلس یازدهم خواهد بود به ویژه اینکه اتهامات بسیار جدی به شما وارد شد. امروز اگر قرار بر قضاوت اتفاقات رخ داده در مجلس باشد، رد اعتبارنامه خود را چطور تفسیر می‌کنید؟

در مرحله اول بگویم که همه اتفاقات رخ داده در آن زمان را کتاب کاملی کرده‌ام و به همه سوالات نیز پاسخ داده‌ام که امیدوارم به آن اجازه انتشار بدهند. قاعدتا چیزی که می‌توانم در مورد آن بگویم این است که همه حقوقدانان به ویژه معاونت حقوقی مجلس هم اذعان کردند که فرآیند طی شده غیرقانونی بود. معاونت حقوقی مجلس حتی این مساله را کتبا به اطلاع رییس مجلس رساند. آقای قالیباف هم شفاها به من گفت که می‌پذیرد فرآیند طی شده غیرقانونی است و تاکید کرد که اجازه نمی‌دهد رای‌گیری صورت بگیرد اما چون فشار رویش وجود دارد، فرآیندی را طی می‌کند تا مدت بررسی طولانی‌تر شود. اینها به جای خود البته این نقل قول قابلیت اثبات ندارد ولی من بیانش کردم و آقای قالیباف هم رد نخواهد کرد چراکه مستندتر از این نقل قول، همان نامه‌ای است که معاونت قوانین مجلس به آقای قالیباف نوشت.

به عقیده من مراجع بررسی باید این ادعاها را بررسی کنند. این مراجع هم برای نمایندگان مجلس چند نهاد بیشتر نیست که مهم‌ترین آنها شورای نگهبان است. برای شورای نگهبان هم یکسری نهادهای امنیتی و تحقیقاتی گزارش تهیه می‌کنند و این نهاد براساس این گزارش‌ها صلاحیت افراد را رد یا تایید می‌کنند. معتقدم یکی از پر سر و صداترین افرادی که صلاحیت‌شان مورد بحث جدی قرار گرفت، من بودم. شورای نگهبان هم هیچ بده و بستانی با من ندارد و دلیلی هم ندارد که نسبت به من تعصب خاصی داشته باشد. شورای نگهبان با همه این فرآیندها و پیچیدگی‌ها من را تایید صلاحیت کرد ولی همان‌ها که تلاش کردند صلاحیت من رد شود، در مجلس به اعتبارنامه‌ام اعتراض کردند.

یعنی کسانی که در مجلس اعتراض زدند از قبل هم داشتند تلاش می‌کردند؟


بله. ولی هر جا می‌رفتند به آنها گفته می‌شد که ما هیچ مستندی نداریم و همه این گزارش‌ها ناصحیح است. شورای نگهبان مباحث سیاسی‌ای که در مورد من می‌شد را قبول داشت ولی آنها را ملاک رد صلاحیت نمی‌دانست. مثلا به فلان اظهارنظر درباره شورای نگهبان یا بهمان تذکر به رییس‌جمهوری واکنش نشان می‌داد ولی آنها را در راستای ایفای وظیفه نمایندگی می‌دانست اما بازهم من را تایید صلاحیت کردند. شورای نگهبان به مسائل اقتصادی و مالی و اخلاقی در این دوره بسیار حساس بود اما من را رد صلاحیت نکرد. وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه هم چندین جلسه با من گذاشتند و با ذره‌بین پرونده‌ام را بررسی کردند. هر جلسه حدود 5 یا 6 ساعت طول می‌کشید و یکی‌یکی از من سوال می‌کردند اما بازهم چیزی پیدا نکردند.

همان زمانی که در مجلس رییس کمیسیون بودید، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پرونده شما را بررسی می‌کردند یا پس از پایان مجلس دهم؟


همان زمان ریاستم برکمیسیون بودجه یک به یک من را صدا می‌زدند و سوال می‌کردند و پرونده را بررسی می‌کردند. تعارف هم نداشتند. درنهایت و پس از تمام این بررسی‌ها شورای نگهبان من را تایید کرد ولی آنها به اعتبارنامه‌ام اعتراض کردند. پرونده در شعبه بررسی شد و شعبه به شورای نگهبان نامه‌ای فرستاد و این نهاد هم پاسخ داد پس قاعدتا دیگر نباید اعتراض آنها بررسی می‌شد اما باز هم در صحن مجلس آقای قالیباف با یک روش کاملا من‌درآوردی، مثل همه ‌چیزهای دیگری که به شکل من درآوردی برای آنها تصمیم می‌گیرد و اصلا معلوم نیست از کجای قانون این اقدامات را برداشت می‌کند، پرونده را به کمیسیون تحقیق فرستاد.

واقعیت این است که آقای قالیباف یقین داشت که من در کمیسیون تحقیق می‌افتم و کار تمام است. به همین جهت فشارها آن‌قدر به کمیسیون تحقیق زیاد شد که تقریبا همه اعضای این کمیسیون قول داده بودند من را می‌اندازند ولی موقع رای‌گیری وجدان‌شان حاکم بود و رای مثبت دادند و اعتبارنامه را تایید کردند. اقدامات صورت گرفته از سوی معترضان چند بُعد داشت، یک بُعد آن این بود که مردم را تحریک کرده و اقدامات خود را مبارزه با فساد معرفی کنند، پس من باید اول تلاش می‌کردم که ذهن مردم و کسانی که من را می‌شناسند را با واقعیت روبه‌رو کنم و بگویم که در این میان فسادی در کار نیست. برای اینکار باید خودم را در محکمه تبرئه می‌کردم و محکمه من هم یا شعبه یا کمیسیون تحقیق بود که فرصت ارایه مستندات و بحث و مجادلات در آنها وجود داشت. پس از رای مثبت آنها به نظرم فضای عمومی جامعه متوجه شد که من فساد ندارم، ضمن اینکه همچنان تاکید می‌کنم که از امروز تا روز قیامت اگر کوچک‌ترین فسادی را شما توانستید، ثابت کنید و مدرکی ارایه دادید، می‌توانید من را اعدام کنید.

من 30 سال است که مشغول خدمتم! نه پرونده‌ای و نه احضاریه‌ای و نه مدرکی علیه من وجود ندارد. یک خبرنگاری می‌آید و 4 مساله‌ای که شنیده را کنار هم می‌گذارد و می‌گوید این‌ها سند است! اگر این را بپذیریم باید بپذیریم که بسیاری از مطالبی که در جامعه علیه افراد مختلف گفته می‌شود هم صحیح است. جالب آنکه نمایندگان مجلس انتظار نداشتند که من در صحن علنی این تعداد رای بیاورم و فکر می‌کردند با این فضای مثلا انقلابی که ایجاد کرده‌اند نهایتا 40 رای خواهم آورد ولی به هر حال نماینده‌ها به من رای دادند و بعد از آن هم خیلی از آنهایی که به من رای منفی دادند که اگر یک روزی لازم شد اسامی آنها را می‌گویم، به من زنگ زدند و پیام دادند که ما را حلال کن. در واقع تلاش می‌کنند دلجویی کنند.

در مقابل اقدامات این افراد من 2 راه داشتم. یا باید مثل آنها رفتار کرده و می‌گفتم تویی که به من می‌گویی فلان شرکت را داری، من که ندارم ولی تو این و آن شرکت را داری. این رفتار، رفتار تهاجمی بود و فرصتی هم برای آن وجود نداشت چراکه کل ماجرای من حدود 40 روز طول کشید. من باید در این 40 روز فضایی که در داخل و خارج از کشور علیه من شکل گرفته بود را تغییر می‌دادم. می‌گفتند تاجگردون، طبری قوه مقننه است. این را باید اصلاح می‌کردم.

این فضا علیه شما در 40 روز شکل نگرفت. سال‌ها قبل می‌گفتند تاجگردون، فساد دارد و اصطلاحا طبری قوه مقننه است. چرا همان زمان به این صحبت‌ها پاسخ ندادید؟

به چه کسی باید جواب می‌دادم؟


به رسانه‌ها! به مردم!


رسانه‌ها از من درباره اموالم سوال کردند، من هم گفتم اموالم همین است. همان روزها هم آقای توکلی بیشترین حرف‌ها را علیه من می‌زد. یک‌بار به ایشان در صحن علنی گفتم تو این حرف‌ها را می‌زنی؟ اموال من که همین است، می‌گویید پدرم خان و کدخدا است و خودم هم 30 سال است که رانت‌خواری می‌کنم! گفتم آقای توکلی عزیز من دانش‌آموز بودم که تو وزیر شدی، شما کسی بودید که گفتید افتخار من این است که با موتور گازی به وزارتخانه می‌روم، گفتم من بچه حزب‌اللهی و بسیجی بودم خوشحال از اینکه می‌دیدم وزیرم یک آدم خاکی است. گفتم پدر من ظالم و خودم هم 30 سال است که دارم رانت‌خواری می‌کنم پس کل اموال من برای شما، شما هم نصف اموال‌تان را به من بدهید. دیگر بیشتر از این من چه جوابی به طرف مقابلم بدهم؟

معقتدم که همه این داستان‌ها را آقای توکلی و دوستانش خلق کرده‌اند. اما من حاضرم همین حالا هم که 7 الی 8 ماه از ماجرا گذشته، آقای توکلی بیاید و نصف اموالش را به من بدهد و من هم کل اموالم را به ایشان خواهم داد، دیگر صریح‌تر از این می‌توانم حرف بزنم؟ زندگی من در حد خودم متوسط است اما بگویید چطور می‌شود فلان فردی که 5 سال است وارد سیستم شده فلان خانه و بهمان ماشین را می‌خرد؟ من خانه‌ام اجاره‌ای است و در حد خودم زندگی می‌کنم. یک جایی گفتم کسی که لکسوس سوار می‌شود و با پراید می‌آید، دزد است ولی از من ناراحت شدند. اما هنوز هم همین را می‌گویم. در همین مجلس نماینده‌ای داریم که عضو هیات رییسه است و چهره انقلابی دارد و روزهای اول قبل از تشکیل مجلس با بهترین ماشین می‌آمد ولی یک روز دیدم با تیبا آمد! از او پرسیدم پس ماشینت کو؟ گفت:«اصلا نمی‌شود با آن ماشین به مجلس بیایی!» این آدم دزد است! کسی که از زندگی خودش دزدی می‌کند حتما از جامعه‌اش هم دزدی می‌کند!

به نظر شما اگر کسی از خیابان رد شود و از او بپرسید غلامرضا تاجگردون، رییس 8 ساله کمیسیون برنامه و بودجه مجلس خانه‌اش اجاره‌ای است، قبول می‌کند؟


من خانه کوچک‌تری دارم که متعلق به خودم است اما این خانه را که بزرگ‌تر است را اجاره کرده‌ام. ولی اینکه فکر کنند تاجگردون خیلی مال و اموال دارد، خیر این‌طور نیست! من در حد خودم دارم. اگر بپرسید بچه‌های تاجگردون کجا هستند؟ بپرسید آیا از اعضای خانواده‌ام کسی در خارج از کشور است؟ یا بچه‌ای دارم که رانت‌خواری کرده باشد؟ خیر این‌طور نیست. من 3 بچه دارم که هر 3 آنها در کنکور شرکت کرده‌اند و بدون رانت در بهترین دانشگاه قبول شده‌اند. رانت‌خواری افراد را بالاخره باید یک جایی دید. از مال اندوزی و ثروتش، یا از خوردنش و... می‌توان به فسادش پی برد، اگر چیزی هست خوب بیان کنند. حرف من این است که مصداق مقابله با من در این کشور آقای توکلی است، وضعیت زندگی ایشان را ببینید، وضعیت زندگی من را هم ببینید!

چرا آقای توکلی به نماد مقابله با شما تبدیل شد؟


از حسادت‌های مجلس دوره نهم شروع شد. اصلا شرطش برای آوردن یک عزیزی در لیست این بود که تاجگردون نباشد. در مجلس نهم آقای توکلی 2 الی 3 ساعت با من جلسه گذاشت. خودش، نادران، مصباحی‌مقدم و یک فرد دیگری نشستند و گفتند: «برای ما زشت است که در یک مجلس اصولگرا تو رییس کمیسیون بودجه‌اش باشی.» این عین جمله‌ای است که توکلی به من گفت. معلوم است چنین آدمی آن شکست را تلافی می‌کند. به جرات می‌گویم که آقای توکلی نه در این دنیا و نه در آن دنیا خیر نخواهد دید.کسی که این‌گونه به رای مردم ظلم کند، خیر دنیا و آخرت را نمی‌بیند.

من در دانشگاه شهید بهشتی درس خوانده‌ام و بدون سهمیه وارد دانشگاه شده‌ام. آقای توکلی از وزارت کنار رفت و با رانت به دانشگاه ما آمد و نشست و لیسانسش را گرفت اما همین آدم مدارکی علیه من آورد و مدعی شد که تاجگردون با رانت مدرک گرفته است! آقای توکلی با رانت آمد و میز بغل دستی من در دانشگاه شهید بهشتی نشست و از اینجا با بچه‌هایش به لندن رفت. من از اینجا به یاسوج رفتم اما من می‌شوم رانت‌خوار و آقای توکلی مصداق مقابله با آن؟! او که از اینجا با 7 بچه‌اش به لندن می‌رود، پاک و منزه می‌شود؟!

یک‌ جا گفتید:«شاید من شیشه کثیف باشم اما شما دستمال تمیز نیسیتد.» این جمله بازخوردهای بسیاری داشت. اینکه خودتان می‌گویید من «شیشه کثیف» هستم، چه معنایی دارد؟ نوعی اعتراف نیست؟

من گفتم شاید من شیشه کثیف باشم درحالی که می‌توانستم بگویم من شیشه کثیف نیستم! این یک جمله استعاری است که ما خودمان به کار می‌بریم تا حرف‌مان را به طرف مقابل بفهمانیم. من خیلی قاطع در صحن علنی مجلس هم گفتم کسی که در راس مجلس نشسته است، شیشه‌اش کثیف است و نمی‌تواند به من بگوید که چرا تو فلان هستی! بگویند من بیشتر مساله دارم یا آنکه در مجلس مسوولیت دارد؟! پس چرا به او نمی‌پردازند؟!

چرا نمی‌پردازند؟ چرا نوع مواجه مثلا آقای توکلی با پرونده شما و آقای قالیباف متفاوت است؟


آقای توکلی اصلا اعتقادی به رفتارهای اخلاقی و دینی ندارد و در صحن علنی و کمیسیون تحقیق دور نهم تمام تلاشش را کرد تا خودش رییس کمیسیون را تعیین کند. آقای تابش درکمیسیون بود و از آقای توکلی سوال کرد که:«آقای توکلی در این کمیسیون چه کسی صاحب صلاحیت است؟ آیا آقای تاجگردون مشکلی دارد؟» گفت:«خیر ایشان تخصص و تعهدش را دارد!» آقای تابش از او پرسید: پس چرا به ایشان رای نمی‌دهید؟» گفت:«چون باید از نظر سیاسی به آقای مصباحی مقدم رای بدهیم.» آدمی که این‌گونه است و می‌گوید تخصص و تعهدش خوب است ولی سیاست چیز دیگری می‌گوید را شما چطور قضاوت می‌کنید؟

اگرآرا در مجلس شفاف بود، وضع شما بهتر می‌شد یا بدتر؟ اعتبارنامه‌تان با شفافیت آرا رد می‌شد یا خیر؟


مخالفان من صبح رای‌گیری تصمیم گرفتند کارت رای نمایندگان را بگیرند یا حداقل عکسش را داشته باشند تا خیال‌شان راحت باشد. چندین مورد وجود داشت که طرف اول با مداد نوشته منفی و عکس گرفته و به آنها نشان داده بعد پاک کرده و نوشته مثبت و عکس گرفته و برای من فرستاده است. من به آقای قالیباف گفتم رای‌گیری با ورقه را کنار بگذارید، رای‌گیری را الکترونیکی برگزار کنید،گفت چرا؟ گفتم اینها قرار است کارت بقیه را بگیرند،گفت نمی‌گذاریم. گفتم دست شما نیست،کارت‌ها را می‌گیرند چون ما خودمان هم این کار را می‌کردیم. اگر شفافیت آرا بود من اصلا 102 رای را نمی‌آوردم و شاید به 40 تا هم نمی‌رسید اما اگر رای‌گیری به صورت الکترونیکی برگزار می‌شد من حتما رای می‌آوردم ولی چون کارت دادند و 4 الی 5 نفر مامور جمع‌آوری برگه‌ها شدند، رای نیاوردم.

احساس خودتان به این اتفاقات چه بود؟


فکر می‌کنم خودم هم دیگر نمی‌توانستم بمانم. یک آقایی که جامعه خیلی نسبت به او حساس است و اختلاف‌نظرهای جدی هم با من دارد، در همان ایام من را دید و گفت:«من خیلی این مدت موضوع شما را رصد کردم، شما حمایت شورای نگهبان و کمیسیون را دارید. همین فرمان را جلو برو که خیلی خوب است چون توانسته‌ای ذهن همه را نسبت به خودت عوض کنی فقط تلاش نکن که رای بیاوری چون زمانی برنده‌ای که اعتبارنامه‌‌‌ات را رد کنند، اگر بمانی این رفیق‌های من، تو را در مجلس ذلیل می‌کنند ولی اگر بیفتی، برده‌ای. او به من گفت تلاش نکن تا حتما بمانی بلکه تلاش کن تا خودت را ثابت کنی چون تو طبری نیستی!» در مجلس سازمانی برای انداختن من تلاش کردند ولی من گفتم که دیگر خودم هم نمی‌خواهم بمانم.

اتفاقا همان لحظه وقتی صحبت من تمام شد، آقای میرتاج‌الدینی که من تا روز قبل در شعبه رقیبش بودم، آمد و گفت:«آقای تاجگردون جوری حرف زدی که من روز قیامت را جلوی چشمم دیدم.» گفت:«من در کمیسیون تحقیق هستم و حتما تحقیق درستی می‌کنیم و نمی‌گذاریم حقی از شما ضایع شود.» من حرف‌هایم را زدم تا وجدان آنها را نسبت به روز آخرت آگاه کنم. من یک جمله به آقای قالیباف گفتم که شاید شما دوی 100 متر را از من ببرید اما من دوی استقامت را از شما می‌برم و واقعا هم همین است.

یک انتقادی که به شما وارد بودید، اصرارتان بر تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان بود درحالی که اگر قرار بر پذیرش تمام و کمال نظر شورای نگهبان باشد باید رد‌صلاحیت‌ها را نیز بپذیریم.

شاید بتوانیم در رد صلاحیت‌های شورای نگهبان ایراداتی بگیریم اما در تایید کردن نمی‌توانیم از آنها ایراد بگیریم.

سینا کمال‌خانی هم که مدرک تحصیلی‌اش ایراد داشت، تایید شده همین شورا بود.

بله اما شورا مجددا خودش ورود کرد و صلاحیتش را رد کرد. شورای نگهبان برای من وقت گذاشت. آقایان معترضین پیش آقای جنتی، آقای کدخدایی و... رفتند و گفتند آقای تاجگردون حکم قضایی دارد، شورای نگهبان هم گفت اگر حکم قضایی دارید، ردش کنید چرا سراغ ما آمده‌اید؟ آن صحبت آقای جنتی است در مورد این موضوع مصداق دارد که گفتند:«کسی که تا به حال احضار نشده است، چگونه حکم قضایی دارد؟»

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها