کد خبر: 472024
|
۱۳۹۹/۱۲/۲۶ ۰۸:۲۳:۵۹
| |

محمد غرضی: مشارکت حداکثری یعنی حذف رانت‌خواران

یک فعال سیاسی گفت: هنگامی که حداکثر مردم مشارکت کنند هزینه کشور پایین می‌آید، لشکرکشی متوقف می‌شود و گروه‌های رانت‌خوار حذف می‌شوند اما اگر مشارکت حداقلی باشد، برعکس است.

محمد غرضی: مشارکت حداکثری یعنی حذف رانت‌خواران
کد خبر: 472024
|
۱۳۹۹/۱۲/۲۶ ۰۸:۲۳:۵۹

اعتمادآنلاین| مدتی است زمزمه حضور برخی چهره‌های سیاسی برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 به گوش می‌‌رسد. یکی از این چهره‌ها سیدمحمد غرضی است که علاوه بر سابقه وزارت نفت و پست و تلگراف در یکی، دو دهه نخست انقلاب، تجربه عبور از نظارت استصوابی شورای نگهبان را در انتخابات ریاست‌جمهوری 92 و البته تجربه ناکامی در همین مسیر را در انتخابات ریاست‌جمهوری 96 در کارنامه سیاسی خود دارد و حالا در آستانه هشتمین دهه زندگی‌اش، گفته می‌خواهد رییس‌جمهوری مملکت شود.

به گزارش روزنامه اعتماد، فارغ از اینکه او کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 هست یا نه، سراغ او رفته‌ایم تا از او در قامت یک کنشگر سیاسی بخواهیم که به پرسش بنیادی این و هر انتخاباتی پاسخ دهد؛ نقش مردم؟! میزان مشارکت شهروندان؟! و اینکه آیا مردم در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی، سالارند و سالاری می‌کنند؟

آقای غرضی! باتوجه به ثبت کمترین میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم که اسفند ماه 98 برگزار شد، به نظر شما علل و عوامل عمده اساسی این میزان مشارکت کدامند؟

ببینید بنده بین انقلاب و دولت رسمی تفاوت‌هایی قائل هستم که توضیح خواهم داد. انقلاب زمانی شروع شد که جمعیت کشور 36 میلیون بود و 6 میلیون از امام استقبال کرده و برایش دولت تشکیل دادند و جنگیدند. 10 سال بعد که حضرت امام درگذشتند، جمعیت کشور 45 میلیون بود و 9 میلیون نفر ایشان را مشایعت کردند. 40 سال بعد از آن مرحوم شهید قاسم سلیمانی توسط ترامپ و دستگاه‌های جاسوسی شهید شد که جمعیت کشور به 80 میلیون رسیده و 25 میلیون نفر پیکر او را مشایعت کردند؛ این وضعیت انقلاب است. در سال 57، به میزان 98درصد از مردم، سلطنت مشروطه را رد کرده و گفتند که جمهوری اسلامی می‌خواهیم. در این 40 سال اما هر سال مشارکت شهروندان کمتر و کمتر شد و در بهترین حالت چیزی در حدود 60درصد مشارکت داشتیم اما در بقیه موارد از این کمتر شد تا سال 98 که می‌گویند چیزی در حدود 20درصد در پایتخت و حدود 40درصد در مجموع پای صندوق رفتند و به هر حال مجلسی تشکیل شد که این درصد اندک از آرای مردم را دارد. رضایت مردم از دستگاه‌های اجرایی اعم از دولت، مجلس و قوه قضاییه بسیار ضعیف شده و قدرت سیاسی برای اجرای مقررات قانونی و غیره روندی کاهش داشته و درنتیجه مردم به انتخابات پشت کرده‌اند. هنگامی که مردم به انتخابات پشت می‌کنند، هزینه‌های دولت بسیار بالا می‌رود، هم هزینه سیاسی هم اجتماعی و هم هزینه اقتصادی و قدرت سیاسی. اکنون دولت و مجلس و قوه قضاییه به قدری ضعیف شده‌اند که باید با دستگاه‌های نظامی، اطلاعاتی و غیره رضایت مردم را جلب کرد. حرف اصلی انقلاب این است که قاعده جامعه و حقوق عامه جامعه باید بر حقوق خاصه ترجیح داده شود و دولت و مجلس و قوه قضاییه باید رعایت مردم و قاعده جامعه را بکنند؛ اینکه مردم به انتخابات پشت کردند، نشان‌دهنده این است که احزاب و گروه‌های مختلف هر کدام که آمدند و مصدر کار قرار گرفتند، بخشی از حقوق عامه مردم را به نفع خود مصادره کردند. این جمعیت امروز دیگر حاضر نیست به حرف اشخاص، گروه‌ها و احزاب اطمینان کنند و رضایت بدهند.

باتوجه به آنچه درباره میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم گفتید، پیش‌بینی‌تان از وضعیت کلی میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها در خرداد 1400 چیست و اینکه آیا عواملی که به ثبت مشارکت حداقلی در انتخابات مجلس یازدهم منجر شد، در حال حاضر مرتفع شده و نباید نگران آن تجربه ناخودشایند بود؟


همان‌طور که توضیح داده شد پس از انقلاب کشور برقرار و تبدیل به یک قدرت سیاسی بسیار قوی شده و دشمنان خارجی همه از اینکه بتوانند نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند، مأیوس شدند؛ مخصوصا نظامیان تمام دنیا مثل امریکا و... حالا می‌ماند دشمنان داخلی که رانت‌خواران و فاسدان و امتیازطلبان که مردم در حال دست و پنجه نرم کردن با آنها هستند. در 20 سال آینده، کسانی که ظرف 40 سال گذشته حقوق عامه را ضایع کردند، ازجمله این 5 هزار نفری که فرزندان مدیران گذشته و از چپ و راست هستند، با مشکل مواجه شده و اگر وارد صحنه شوند، مردم به چشم رانت‌خوار سیاسی به آنها نگاه می‌کنند. برای اداره کشور ظرف 20 سال آینده، باید چهره‌هایی سر کار بیایند که خودشان عقبه اجتماعی داشته باشند، نه اینکه اشخاص و گروه‌ها عقبه اجتماعی شوند و بعد که دولت‌ها تشکیل شد، از نظر مردم پنهان شوند و بگویند که او اصلاح‌طلب بود، اصولگرا بود، مستقل بود و ما کاره‌ای نبودیم. با این مقدمه می‌خواهم بگویم که در خرداد ماه 1400 انتخابات برگزار می‌شود، اگر شخصیت‌ها و احزاب و گروه‌های قبلی بیایند و حکومت را به دست بگیرند، هزینه دولت و مجلس و... بسیار بالا می‌رود. اگر دولتی مثل همین دولت‌ها تشکیل شود، وای بر احوال قاعده و فقرای کشور.

به بحث مشارکت که نپرداختید؛ بگذارید مساله را طور دیگری مطرح کنم. رهبری اوایل اسفند ماه در سخنرانی که داشتند، انتخابات پرشور را بر انتخاب اصلح اولویت داده و نکته‌ای که از سمت صاحب‌نظران تحلیل شد، این بود که نگاه مجموعه حاکمیت به انتخابات 1400 مبتنی بر مشارکت حداکثری است؛ آیا شما هم با این تحلیل موافقید؟

قطعا انقلاب، رهبری و ستاد برگزاری انتخابات می‌خواهند مشارکت 80، 90 و حتی صددرصدی ایجاد شود، اینجا دیگر اراده این بزرگان و عزیزان احراز شده، اینکه کسانی بتوانند جامعه را با خودشان همراه کنند و رضایت عامه را طوری به دست بگیرند که پرشور، پرتوان و چشم دشمن کورکن باشد، به استعداد سیاسی، عقبه اجتماعی مربوط است و اینکه آیا مردم این اشخاص را قبول دارند یا خیر.

به نظر شما وظایفه هر کدام از دستگاه‌هایی که دخیل در برگزاری انتخابات هستند، برای تحقق مشارکت حداکثری چیست؛ یعنی به نظرتان چه کاری از دست‌شان برمی‌آید؟


دستگاه‌های اجرایی انقلاب و انتخابات باید روش‌های گذشته را کنار گذاشته و روش‌شان را عوض کنند. درواقع به جای اینکه احزاب و گروه‌ها از یک شخص پشتیبانی کنند، باید ببینند که آیا این افراد خود عقبه اجتماعی دارند یا اینکه نه یک گروه دیگر عقبه اجتماعی دارد. در این سه انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر، آقایان ناطق و خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی قبل اینکه وارد انتخابات شوند، کمتر کسی آنها را می‌شناخت. در رقابت میان ناطق و خاتمی، این هاشمی بود که آمد و از خاتمی حمایت کرد و خاتمی بر ناطق پیروز شد. سال 84 نیز گروه اصولگرا پشت احمدی‌نژاد ایستاد، وگرنه کسی او را نمی‌شناخت. هم در شهردار شدنش، هم ریاست‌جمهوری، مردم او را نمی‌شناختند اما احزاب برای او رای آوردند و در انتخابات اخیر هم دوباره هاشمی و خاتمی و اصلاح‌طلب‌ها بودند که از روحانی پشتیبانی کردند و درنتیجه او رای اورد. پس از اینکه این سه دولت گرفتاری‌های اجتماعی بسیار زیادی پیدا کردند، سال 77، 88 و 98 همه کسانی که حمایت کردند، پنهان شدند و خودشان را از دسترس رای‌دهندگان دور کردند. دستگاه‌های اجرایی انتخابات باید از این گذشته درس بگیرند و اینجا مساله این است که بتوانند از اهداف انقلاب را که عبارت است از حقوق عامه، حمایت کنند، نه از اقدامات خاصه و به‌ خصوص رانت‌خواران و سوءاستفاده‌طلبان و کسانی که امتیازات را به نفع خود و خانواده و گروه خودشان و مدعیان چپ و راست که این امتیازات را به نفع آنان مصادره می‌کنند.

اما ابتدا فرمودید همه نهادها باید رویکرد خود را تغییر دهند، به‌ نظرتان نقش شورای نگهبان چگونه است و آیا این نهاد نیز نیازمند تغییر رویکرد است؟


از مجلس قانونی به شورای نگهبان رفته که البته هنوز سرنوشتش معلوم نیست و به قول آقای مهاجرانی، طوری قانون را نوشتند که انحصار انتخابات شود آقای قاف؛ درنتیجه فقط شورای نگهبان که نیست، مجلس و قوه قضاییه و دستگاه اجرایی انتخابات هم مطرح هستند. اینها باید دل در گرو مردم داشته باشد، نه محافل پنهان.

به عنوان سوال پایانی، به نظرتان دستاوردها و نتایج مثبت مشارکت حداکثری و آثار و عواقب منفی مشارکت حداقلی چیست؟


اثبات ملت. اثبات کشور و باعث می‌شود همه دشمنان مأیوس شوند. هنگامی که حداکثر مردم مشارکت کنند هزینه کشور پایین می‌آید، لشکرکشی متوقف می‌شود و گروه‌های رانت‌خوار حذف می‌شوند اما اگر مشارکت حداقلی باشد، برعکس است؛ بنابراین برای‌تان نقشه می‌کشند و توطئه می‌کنند. هر روز در سراسر کشور بازی در می‌آورند، یک نوبت، مسائل 77 پیش می‌آید، یک نوبت مسائل 67. یک روز حوادث 88، روز دیگر حوادث 98 که همگی برای کشور مضر است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها