کد خبر: 475032
|
۱۴۰۰/۰۱/۱۷ ۱۲:۵۹:۰۰
| |

مسئولان از حال مردم با خبرند؟ مثل این که یک روسی از احوال نیجریه باخبر باشد!

مسئولان کشور قسم جلاله می‌خورند که از وضعیت معیشتی مردم با خبرند. شاید هم با خبر باشند، اما با خبر بودنشان مثل خبردار بودن مثلاً یک روس از اسارت دختران نیجریه‌ای توسط اعضای بوکوحرام است! یعنی فقط چیزی را شنیده‌اند اما درد و رنج ناشی از آن را مطلقاً حس نمی‌کنند!

مسئولان از حال مردم با خبرند؟ مثل این که یک روسی از احوال نیجریه باخبر باشد!
کد خبر: 475032
|
۱۴۰۰/۰۱/۱۷ ۱۲:۵۹:۰۰

اعتمادآنلاین| احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت:

در سال‌هایی که نان قوت لایموت‌مان بود، همین که خُم گندم از حد معمول خود پایین‌تر می‌رفت، مادرم به وحشت می‌افتاد و بر روی‌مان تشر می‌زد که کمتر بخوریم! بعد با چهره‌ای اندوهناک می‌گفت؛ امسال از سال در نمی‌شیم! منظورش این بود که سال را به پایان نمی‌رسانیم و از گرسنگی هلاک می‌شویم. سال هم البته با گندم درو یعنی اول تابستان آغاز می‌شد و در اواخر بهار به پایان می‌رسید!


در این دوران شاید کسی به فرزندان خود نگوید از سال در نمی‌شیم، اما نگرانی از رشد هولناک قیمت‌ها در کنار درآمدهای ناچیز، بسیاری از خانواده‌ها را به هول و ولا انداخته است.


مردی در صنف نانوایی می‌گفت: "این پول لامصب برکتش را کاملاً از دست داده، اما به دست آوردنش هم خیلی سخت شده است! با یک میلیون تومن چند قلم جنس بیشتر نمی‌شود خرید اما پیدا کردن همین یک میلیون تومن هم طاقت فرساست!


مسئولان کشور قسم جلاله می‌خورند که از وضعیت معیشتی مردم با خبرند. شاید هم با خبر باشند، اما با خبر بودنشان مثل خبردار بودن مثلاً یک روس از اسارت دختران نیجریه‌ای توسط اعضای بوکوحرام است! یعنی فقط چیزی را شنیده‌اند اما درد و رنج ناشی از آن را مطلقاً حس نمی‌کنند!


درماندگی در اداره روزمره زندگی و ترس از آینده بسیاری از ایرانیان را سرشار از خشم و غضب کرده است. حوصله شنیدن هیچ حرفی را ندارند و به هیچ حرفی هم اعتماد نمی‌کنند. فقط دشنام می‌گویند و نفرین می‌کنند. برخی صریحاً مرگ را به این زندگی ترجیح می‌دهند و تهدیدهای خشونت‌بار می‌کنند. عواقب این شرایط کاملاً هویداست. هویداتر از شتر بر نردبان! بحث در باره آنها هم بر هیچ مسئولی تلنگری وارد نمی‌کند. آنها در فضای ذهنی و دنیای مخصوص به خود سیر می‌کنند و به جای ریشه‌یابی و تعلیل منطقی اوضاع خود را درگیر پاره‌ای معلول‌ها و مسائل حاشیه‌ای و جنگ قدرت کرده‌اند!


بعد از تعطیلات نوروز، قصابی‌ها و میوه فروشی‌های اطراف محله ما بسته شده‌اند. علت دقیقش را نمی‌دانم اما کمیاب شدن مرغ و گران شدن گوشت و کم مشتری شدن میوه و نوع دخالت تعزیراتی‌ها نباید در این ماجرا بی‌اثر باشد.


با تعطیلی هر کسب و کارِ خُردی، طبعاً عده‌ای بیکار و زندگی برایشان بیش از پیش دشوار می‌شود.


دیروز در فروشگاه افق کورشِ محله، حتی بال مرغ هم پیدا نمی‌شد. یک کیلو گوشتِ سر دست با استخوان بیش از 205 هزارتومان فروحته می‌شد و میوه‌ها هم عمدتاً پژمرده و پلاسیده بودند....


با این اوضاع بعید می‌دانم از سال در بشیم!

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها