اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی:
یک لیبرال نمی تواند مملکت انقلابی را اداره کند / اگر قاسم سلیمانی بود همه به او رای می دادیم / یکی از ویژگیهای نامزد موتلفه این است که به پشتوانه حزبی شصت ساله کار میکند / نمیشود بهجای آیتالله جنتی فرد 20 سالهای گذاشت
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گفت: تفکر لیبرالیستی و نگاه به غرب و نوعی غربگرایی و همچنین عدم نظر موافق با نظرات امام و به دلیل ناهماهنگی بین رهبری او، نتوانست موفقیت حاصل کند.
اعتمادآنلاین| اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفهاسلامی در گفتوگویی مفصل پیرامون انتخابات 1400 به بیان نکات تازهای پرداخته است.
به گزارش برنا، مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
***
*با ورود به فروردین ماه مباحث مربوط به انتخابات اهمیت ویژه ای پیدا می کند. اعضای حزب موتلفه چند ماه پیش اعلام کردند که می خواهند کاندیدا معرفی کنند آیا در این خصوص رایزنی داشتید؟ آخرین نتایج از معرفی کاندیداها در حزب به چه شکلی است؟
در رابطه با نامزدهای موتلفه بر اساس مشورت ها و بررسیهایی که با اعضا داشتیم چهرهها و شخصیتهای تراز ریاستجمهوری را به طور مکتوب از شورای مرکزی نظرخواهی کردیم و پنج نفر در این سطح مطرح شدند که بنده و دکتر حسین نیکنام و جناب آقای مهندس میرسلیم و آقای انواری و آقای ترقی معرفی شدند تا در جامعه و در بین مردم به عنوان کاندیدای موتلفه، حضور پیدا کنیم.
البته موتلفه بیش از این ها دارای شخصیتهای تراز ریاست جمهوری است ولی شورای مرکزی این افراد را معرفی کرد و باید دید اقبال عمومی و توجه مردم به کدامیک از این افراد بیشتر است. ما در شورای وحدت و ائتلاف عضو هستیم و چون سیاست کلان شورای وحدت این است که نامزد های ریاست جمهوری همگی مورد احترام باشند وارد بحث کنار زدن این و آن نمی شویم تا شورای نگهبان از بین نامزدها، شایسته ترین افرادی را که احراز صلاحیت می شوند را معرفی کند.
این ها سیاست های موتلفه و سیاست شورای وحدت است لذا معرفی نامزدهای ما در راستای همین سیاست است. نتیجه معرفی این است که در صحنه کشور، حزب موتلفه اسلامی به عنوان یک حزب با شصت سال سابقه کار صادقانه و سلامت مطرح است و معرفی چهره هایی که رجل سیاسی و مذهبی هستند و به احتمال قوی شورای نگهبان آنها را تایید صلاحیت می کند چون سوابق و ساده زیستی و سلامتی آنها کاملا مشخص است از این رو نتایج معرفی نیز افزایش توجه مردم به انتخابات و حضور بیشتر موتلفه اسلامی و هم معرفی چهره های گوناگون برای انتخاب بهتر مردم، خواهد بود.
*اخیرا یکی از اصولگرایان برای بار چندم اشاره کرده است که کاندیداهای موتلفه با بیانات رهبری مبنی بر جوانگرایی همخوانی ندارند و کاندیداهای آنها از سن استاندارد گذشتهاند؟
در زمان ثبات نظام بحث های اصولگرا و اصلاح طلب مطرح نیست. انتظار جامعه این است که در گام دوم انقلاب مجموعه ای مسئولیت مملکت را بر عهده بگیرد که بتوان به آنها اعتماد کرد و اطمینان داشت که با بر سر کار آمدن آنها، می توان مشکلات موجود را حل کرد و تیمی هماهنگ و تعامل با همه وجود خواهد داشت و این ویژگی ها در حزب موتلفه هست. موتلفه در طول این سالها حتی یک چهره مقابل دولت هایی که از نظر کل سیاسی با آنها اختلاف داشت مثل اصلاحات نشان نداد و با هیچکدام برخوردی نداشت، مرحوم عسگر اولادی جلسات متعددی با رییس دولت اصلاحات داشت و نظر می داد، با روسای دولت های بعدی نیز به همین صورت بود. روح تعامل در موتلفه وجود دارد ما در روز خبرنگار همه را دعوت میکنیم. اگر مجموعه ای می خواهد مشکلات کشور را حل کند و می تواند با همه در تعامل باشد به طور طبیعی این تعامل ویژگی برتر مجموعه خواهد بود.
*با این حساب معتقدید موتلفه بیشترین همخوانی را با آرمانهای امام دارد؟
آیا موتلفه اسلامی با نظر رهبری مطابقت دارد؟ بله دارد. آقا میفرمایند مومن، با انگیزه و کارآمد باشد پرکار باشد و سوابق خوبی داشته باشد و سابقه جهادی و انقلابی داشتهباشد. شما در این موارد به موتلفه نگاه کنید و ببینید که آیا دارای این سوابق هستند یا نه؟! من فکر نمی کنم در بین همه دوستان کسی بتواند بگوید که بادامچیان این سوابق را ندارد. از سال 41 که در خدمت امام بودیم تا حالا خط سیاسی ما انحرافی نبوده و یک مشکل مالی هم وجود نداشت و خانواده در سلامت بودند و سابقه کار جهادی بوده و در هر کجا بودیم در حد خودمان خوب عمل کرده ایم. ساده زیستی من مشخص است رانت نبرده ام خانه ام آپارتمانی در طبقه پنجم در جنوب تهران است. ما هم رجل سیاسی و هم رجل مذهبی هستیم، صاحب کتابیم و مدرک حوزوی داریم. یار امام و رهبری بودن مساله ای مشخص است چه کسی این سوابق را دارد؟! مساله سن مطرح نیست مگر شناسنامه مبنا و معیار است؟ اگر مقام معظم رهبری که 82 ساله هستند امروز رهبر نبودند آیا شایسته ترین فرد برای ریاست جمهوری نبودند؟! در این نوع مسائل همانطور که در خبرگان نیز مطرح شد شخصیتی که می خواهد فرد دوم کشور باشد و همه او را باور داشته باشند باید فردی فرهنگی و قوی باشد تا صاحبنظران فرهنگی از او تمکین کنند. رییس جمهور رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی است باید چهره ای سیاسی باشد و بر مسائل سیاسی، بین المللی و داخلی مسلط باشد و انقلاب را از بن بشناسد. اگر قرار است گام دوم انقلاب انجام شود بر مبنای منشور باید کسی باشد که توانمندی های خود را نشان بدهد. نباید از حرف آقا سو استفاده شود آقا نفرموده اند رییس جمهور باید جوان باشد فرمودند، دولت جوان حزب الهی دولت باید جوان باشد کسی باید باشد که این وزرا او را قبول داشته باشند یا نه؟
یکی از ویژگیهای نامزد موتلفه این است که به پشتوانه حزبی شصت ساله کار می کند، حزبی تجربه آموخته و دانشمند با انواع و اقسام تجارب در شورای مرکزی چهل نفره چهار نسل را داریم. این مساله روشن است. چه کسی این ویژگی را دارد و می تواند بگوید تشکیلاتی دارم که تاسیس گر آن امام بود. تاسیس این حزب در سال 42 با نظر امام و در خانه امام بود و تا پایان هم مورد تایید امام بود. مورد تایید روحانیت و مراجع و مورد اعتماد است و کسی نمی تواند بگوید عسگر اولادی اولین دبیرکل بعد از انقلاب ما یک ریال خلاف داشته و یا مرحوم حبیبی یا دبیرکل فعلی ما دچار مشکل است بنابراین همه ویژگی ها در موتلفه جمع است.
*به موضوع انتخابات اشاره کردید آیا قانون تصویبشده در مجلس و محدوده سنی تعیین شده غیر منطقی نیست؟
اینکه مجلس نظری داده این نظر جمعی است و مخالفتی با آن نیست البته این طرح به شورای نگهبان رفته است و به این دوره انتخابات نمی رسد؛ این قضیه روشن است. البته محدوده سنی جوان را چهل سال تعیین کرده اند، چهل سالگی که میان سالی است و نمی شود که رئیسجمهور یک کشور بیست ساله باشد. البته نه اینکه نمی شود به آن معنا بلکه باید کسی را که قوی است و همه کشور او را قبول دارند، پیدا کرد که از نظر علمی و رجل سیاسی و مذهبی و از نظر مدیریت و تدبیر و امتحان پس دادن و آشنایی و... توانمند باشد. کسی که می خواهد رییس جمهور باشد باید به مسائل حقوقی و مسائل بین الملل آشنا باشد. با این اوصاف آیا می توان یک جوان 25 ساله را برای این شغل گذاشت؟ آقا فرمودند اگر شهید سلیمانی بود من ایشان را می گذاشتم. مگر آیت الله جنتی را رهبری در شورای نگهبان نگذاشتهاند؛ آقا باید به جای آیتالله جنتی یک جوان 20 ساله را تعیین میکردند اینکه نمیشود.
*در حال حاضر ما دچار چند دستگی هستیم. بخشی از جریان اصولگرا درباره کاندیدا نظامی حرف میزنند و می گویند صلاح بر این است که یک نظامی بیاید تا وضعیت فعلی را به خوبی مدیریت کند و عده ای موافق نیستند دیدگاه شما چیست؟
این چند دستگی نیست اظهارنظر متفاوت است. اگر قرار است آزادی بیان و آزادی اظهار عقیده وجود داشته باشد این بهترین نمونه آن است. کسی به کاندیدا نظامی عقیده دارد اتفاقا در حزب موتلفه هم نمونه آن هست «آقای رفیقدوست» که خیلی هم خوب است. از نظر من برای ریاست جمهوری نظامی و غیر نظامی مطرح نیست شخصیت و موقعیت آن فرد مطرح است. اگر حاج قاسم سلیمانی بود همه به او رای می دادیم مگر او نظامی نبود؟ اما باید به چند مورد دقت داشت. کسی که نظامی است چه ارتشی و چه سپاهی و چه بسیجی و چه فردی که در نیروی انتظامی تحت فرماندهی کل قوا قرار دارد اینها نمی توانند وارد سیاست شوند و کار احزاب سیاسی را انجام بدهند لذا اگر نظامی، می خواهد وارد این عرصه شود باید استعفا بدهد و استعفا او مورد پذیرش باشد. این رویه و قانونی در همه دنیا است. مرحله دوم تایید شورای نگهبان است. اما سوابق نشان داده است که در این چند دوره مردم به دو بخش از نامزدها رای ندادند؛ یک کسانی که سوابق امنیتی دارند و دوم هم نظامیان. ملت ما به این افراد احترام زیادی دارند اما میخواهند این افراد در حوزه کاری خود باشند و وارد رای قوهمجریه نشوند.
*کاندیدا شدن لاریجانی، قالیباف و رئیسی مطرح است و گفته می شود با آمدن آقای رئیسی، اجماع صورت میگیرد نظر شما در این باره چیست؟
طبعا غیر از این سه بزرگوار نیز نزدیک به 50 نفر کاندیدا وجود دارد. این مساله خوبی است که در نظام جمهوری اسلامی ایران نزدیک به 50 نفر به این مرحله رسیده اند که میتوانند، مسئولیت عظیم ریاست جمهوری را بر عهده بگیرند، بله توجه به آیت الله رییسی بیشتر است اما مشخص نیست ایشان تشریف می آورند یا نه! ولی هیچ کسی نمی گوید در صورت عدم حضور ایشان وحدت کمتر خواهد بود. اگر ایشان نیامدند روی نفر بعدی وحدت ایجاد میشود.
* اما گفتهمیشود سفرهای آقای رئیسی شائبه انتخاباتی دارد و از این رو قصد ورود به انتخابات 1400 را دارد؟
سفر رؤسای قوا دلیل بر کار انتخاباتی نیست. روسایجمهور هم تا زمانی که در مسئولیت باشند به سفر میروند. من تاکنون نشنیده ام سفرهای پر ثمر او شائبه تبلیغاتی داشتهباشد.
*برای مثال گفته می شد سفرهای او به مناطق زلزلهزده ارتباطی با دستگاه قضا ندارد؟
مگر همه کسانی که وارد این مناطق میشوند و کمک می کنند در ارتباط با کار و پیشه خود فعالیت میکنند؟ همه باید به دستورات دینی عمل کنیم. رفتن روسای قوا و معاونین و مسئولین بین مردم آثار مثبتی دارد همدردی میکنند و کار خوبی است. چرا برخی کارهای خوب را با شائبه آلوده میکنند؟!
*با این حال تا به امروز تکلیف برخی از کاندیداها با جریانات سیاسی مشخص نیست یکی از کسانی که اخیرا حواشی زیادی ایجاد کرده آقای احمدی نژاد است. برخی از نزدیکان او قصد ورود به عرصه انتخابات را دارند. باتوجه به پیشینه 8 ساله دولت او ارزیابی شما از این تلاش برای حضور مجدد در قوهمجریه چیست؟
انتخاب در دست مردم است و مردم باید این مسائل را بررسی کنند و در رای خود لحاظ کنند اما اینکه او می خواهد به صحنه بیاید حق همه ملت است و او هم یکی از همین ملت است. شورای نگهبان هم بررسی صلاحیت می کند و مثل دیگران اگر تایید شد به صحنه می آید و اگر تایید نشد، نمی تواند بیاید. بنابراین چرا ما باید برخورد کنیم؟ اینکه او فعالیت و کار می کند این کار هر فرد سیاسی است.
*اما رهبری قبلا اعلام کردند که مخالف حضور او در انتخابات هستند؟
رهبری در این موارد دخالتی نمی کنند. قانون این امر را مربوط به شورای نگهبان میداند. سیاست ما در موتلفه این است که هر کسی در صحنه ریاست جمهوری مطرح شود ما با او موضع گیری نداریم؛ ما احترام همه را داریم. از لحاظ قانونی ما شورای نگهبان نیستیم که صلاحیت افراد را احراز کنیم می توانیم تحلیل سیاسی داشته باشیم و بگوییم این فرد در این شرایط به درد مملکت می خورد یا نه؟! اظهارنظر ها در این خصوص متفاوت است ولی بسیاری عقیده دارند شرایط به نحوی نیست که او بتواند در این موقعیت کشور را جمع و اداره کند و جمعنگری داشتهباشد.
*سال 1400 سال متفاوتی است و شرایط کشور خاص است ویژگی های فردی که در این شرایط به درد کشور بخورد چیست؟ رییس جمهور 1400 باید چه تفاوتی با دیگر روسایجمهور داشتهباشد؟
باید به گذشته خود نگاه کنیم. در ابتدای انقلاب امام به رییسجمهور لیبرال اختیارات داد و مردم از او حمایت کردند چرا نتوانست موفق شود؟! تفکر لیبرالیستی و نگاه به غرب و نوعی غرب گرایی و همچنین عدم نظر موافق با نظرات امام و به دلیل ناهماهنگی بین رهبری او، نتوانست موفقیت حاصل کند. شخص بازرگان نمی خواست ناموفق شود. کسی مثل بنی صدر مهره بیگانه بود و ملت ابتدا نشناخت و بعد شناخته شد و فرار کرد. دولت جنگ به اقتصاد نگاهی چپ گرا داشت. در جواب نامه امام که پرسیده بود حال که میجنگیم اقتصاد چطور است؟ نوشته بود زیر صفر است. دولت چپگرا و چپ زده هم نمیتوانند دولت را به آن شکل که باید اداره کنند. دولت بعدی دولت سازندگی بود مرحوم هاشمی در بازسازی بعد از جنگ کار و خدمت زیادی داشت ولی نگاه غربگرا موجب گرانیهایی شد. بعد دولت اصلاحات آمد آنها هم نمی خواهند ناموفق باشند ولی تفکر اصلاح طلبی نمی تواند در کشور پیش برود. از این رو هر وقت اصلاحطلبان وارد مجلس یا دولت شدند مشکل ایجاد شدهاست. همین روند غلط اصلاح طلبان که چند صد مدیر را به جرم نفهمیدن پیام دوم خرداد کنار گذاشتند و حرکتی باندی داشتند ناموفقیتی آنها را رقم زد و بازتاب آن دولت 8 ساله دولت داغ احمدینژاد بود که با شعار رای آورد.
*اما اصولگرایان زیادی از همین دولت داغ حمایت کردند که پس از پایان دولت هم از او اعلام برائت کردند؟
بحث اصلاحطلب و اصولگرا بحث دو طیف گسترده است و نمی توان هر کسی را اصولگرا نامید. البته در آن دورانی که او به صحنه آمد مورد حمایت اصولگرایی واقع شد؛ دو نفر بودند آقای هاشمی و آقای احمدی نژاد و ملت وقتی شعارهای انقلابی و ارزشی او را دیدند به او رای دادند. اینکه چرا او بعد از آن شعارها نتوانست و اینکه چرا امروز اینهمه بحث و گفتگو روی او وجود دارد مربوط به همان ذهنیت چپ زده و چپ گرا است. بعد دولت اصلاحطلب و اعتدالی آمد بعد گفتند آنها اعتدالی ندارند و معتدل هستند. اگر شعار غلط است ربطی به من ندارد و به خودشان مربوط است که انتخاب کرده اند. من از ابتدا گفته ام که تحریم در ایران 20 درصد مزاحمت ایجاد می کند، نه اینکه موثر است. بالاترین تحریم نسبت به سپاه و ارتش بود غیر از این نیست پس چرا این ها اینهمه موفق عمل می کنند؟! چون فرماندهی کل قوا بر عهده ولی امر است و بهجای دعوا و تقصیر این و آن کردن مشغول شده اند و کار کردند و امروز اقتداری دارند و قدرت دفاعی ما تا حدی بالا رفته که آمریکا نمی تواند، جلوی آنها قد علم کند. مگر ما چهل و خوردهای سال تحریم نبودیم و کشور را اداره نکردهایم؟!
مملکت ما مملکت آزادی است و همه اظهارنظر می کنند ولی ملت باید انتخاب کنند. مردم باید ببینند سوابق کسی که کاندیدا شده چگونه است؟ آیا موفق بوده یا نبودهاست؟ باید دید رجل سیاسی است یا نه؟ رجل سیاسی غیر از سیاست مدار است و غیر از آدم سیاسی و اندیشه ورز سیاسی است. رجل سیاسی یعنی شخصیتی برجسته مثل آیت الله مدرس و آیت الله کاشانی و ایت الله بهشتی و دکتر مصدق.
*بین زنان چه کسی را رجل سیاسی میدانید؟
مرحوم خانم بهروزی، خانم دباغ، مرحوم خانم رهبر این ها شخصیت سیاسی هستند رجل اینجا به معنی مرد یا زن بودن نیست شخصیت مذهبی هم همینطور است. هر کسی که فقیه و آیت الله است که رجل مذهبی نیست. فردی که در گذشته با قاطعیت و سلامت و ساده زیستی زندگی کرده است مورد اعتماد ملت خواهد بود. ملت رجایی را انتخاب کرد در این صورت رانتی پیدا نمی شود. اگر لاجوردی را انتخاب کنند کسی نمی تواند در زیر مجموعه او دزدی و خلاف کند و از زندانی ها رشوه بگیرد. آقای رفیق دوست را وزیر سپاه گذاشتند و جنگ را پیش برد فرد لایق و کارآمدی بود. در مجلس دوم یک نفر شروع به سرو صدا کرد که رفیق دوست خلاف ردیف های بودجه کار کرده است، نگفت دزدی کرده چون می دانستند اهل این کارها نیست. آقای رفیق دوست رفت بالای تریبون و گفت قد من را ببین بالاتر از این قدم برخلاف ردیفهای بودجه کار کردهام. برادر من دوران جنگ است، تانک است و انگلستان به من چیزی نمی فروشد من باید یدکی بخرم و به این بچسبانم.؟ امکان آن نیست که من طبق قانون مزایده بگذارم. من باید جان چند بچه را حفظ کنم یا نه؟! اگر این آدم را بگذاریم خیالمان راحت است سابقه این فرد مشخص است و رجل سیاسی است. همچنین رجل مذهبی است و شخصیت دارد و همه او را قبول دارند و پشتوانه دینی، مردمی و حزبی دارد.
*بنابراین به عقیده شما در انتخابات 1400 باید فردی هم مانند رفیق دوست انتخاب شود؟
من نمی گویم هم تیپ بلکه می گویم فردی با این ویژگیها باشد. مقتدر باشد چون سابقه او نشان داده در هر جا که هست توانسته با لیاقت کار کند. باید به مسائل انقلاب آشنا باشد. گام دوم انقلاب است یک لیبرال نمی تواند مملکت انقلابی را اداره کند. در این سالها دیدهایم که برخی افراد خوب بودند ولی تند و افراطی یا فردی وازده و منفعل که روشن است چنین فردی نباید باشد. اینکه فرد تیم هماهنگی داشته باشد و بتواند کار کند موضوع مهمی است.
*تا به امروز حزب مؤتلفه کاندیدا خانمی معرفی نکردهاست آیا زنی در شاخصهای حزب میشناسید که در 1400 کاندیدا شود؟
دو مساله وجود دارد اول اینکه آیا زنان ما کارآمد هستند؟ بله فراوان هستند و مدیریت میکنند. قبل از پیروزی انقلاب مردها هم کاره ای نبودند چه برسد به زن ها. بعد از پیروزی انقلاب خانمها آمدند و همه جا را گرفتند. با حجاب، عفاف و سلامت خود پیش رفت کردند. آیا افتضاحی که امروز در انگلستان وجود دارد در دستگاه های دولتی ما دیده می شود؟ کسی جرات نمی کند و خانمها در همه جا حضور دارند. در بحث رجل مذهبی اختلافی بین فقها وجود دارد که آیا رجل شامل خانمها میشود یا نه؟ اینکه فکر کنیم چنین فقیهی متحجر است غلط است او می خواهد از احکام فقهی استنباط کند و استنباط او این است. فقیهی هم معتقد است زنان به شرط داشتن سایر شرایط، میتوانند رئیسجمهور شوند و او هم خارج از مبانی فقهی نیست و این هم استنباط فقهی او است اگر قرار باشد هر کسی باب میل ما حرف نزد قبولش نکنیم غلط است. چون تکلیف این موضوع روشن نیست ما هم نباید در موتلفه چنین چیزی را مطرح کنیم.
ما بانوان شایسته فراوانی داریم ولی آیا هر زن شایستهای می تواند کاندیدا ریاستجمهوری شود؟ ما قانونی اساسی داریم و باید طبق آن عمل کنیم در قانون اساسی نوشته نشده هر شخص، بلکه نوشتهشده رجل.
در مبانی فقهی ما زن نمی تواند قاضی محاکمهکننده باشد چون شاکله وجود زن و عاطفه ای که خدا در وجود زن قرار دادهاست. مقام زنان را سه برابر مقام پدر قرار داده و نباید این عاطفه را با احکام قضایی خدشهدار کرد. روح انسانی و عاطفی بزرگ زن در این موقعیت میشکند و وجود او زیر فشار قرار می گیرد و ممکن است حکم الهی قصاص را اجرا نکند. در این خصوص کارشناس باید نظر بدهد. نظر منطقی و فقهی من این است که کسانی می توانند این بحث را بکنند که حقوق فقهی اسلام را به خوبی بشناسند و فقیه و صاحبنظر باشند.
*آیا بعد از چهل سال نباید تکلیف این قضیه مشخص شده باشد!
این باید را چه کسی باید انجام بدهد؟ من و شما؟! نه شما می توانید و نه من، باید حقوقدانان، فقها و شورای نگهبان باید انجام بدهند و هنوز به این قضیه نرسیده اند ما می توانیم برای آنها توصیه به خیر داشته باشیم و بگوییم تکلیف این کار را روشن کنید. من نمی توانم به جای شورای نگهبان حکم بدهم تا زمانی که شورای نگهبان نظر قطعی خود را ندادهاست نباید این قضایا را در دعواهای سیاسی بیندازیم این بیشتر به ضرر خانمها است. اگر می خواهیم بحث کنیم بحث حقوقی و فقهی آزاد کنیم.
*در میان کاندیداهای موتلفه در انتخابات 1400 چه کسی را بیشتر مورد اقبال و اجماع می بینید؟
این مرحله در دست شورای نگهبان است ولی ما یارانی را انتخاب کردهایم که حس نمیکنیم موردی برای ردشدن داشتهباشند. آقای میرسلیم، دکتر نیکنام و من رجل سیاسی هستیم ما هم جزو رجال مذهبی این کشور هستیم. سوابق سو نداریم. من در مسئولیتم یک هدیه هم نمیپذیرم. هدیه در اسلام مستحب است من مسئول میتوانم هدیه بدهم ولی نباید هدیه بپذیرم. حضرت علی (ع) میفرمایند خداوند وظایفی را برای کسانی که پیشوای مردم هستند تعیین کردهاست. اگر هر کسی چیزی برای من بیاورد روزی به همان هدایای شبهه ناک میرسد. من از روز اول هدیه نمی پذیرم. برای من یک کیسه بادام آوردند و گفتند باغ داریم محصول خودمان است من نپذیرفتم و گفتند از فروشگاه بخرید، پرسیدیم قیمت چقدر است و بهایش را پرداختیم چون گفت من دیگر نمیخواهم این بار را برگردانم.
دیدگاه تان را بنویسید