محمدجواد جمالی نوبندگانی، نایبرییس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم:
نفوذ و خلأ امنیتی در وقوع حادثه نطنز روشن است
محمدجواد جمالی نوبندگانی که دوره دهم مجلس را در قامت نایبرییس کمیسیون امنیت به پایان رساند، معتقد است که تحلیل حادثه نطنز از ابعادی مختلف محل تامل است و به هر روی بر روند مذاکرات وین تاثیری منفی خواهد داشت.
اعتمادآنلاین| محمدجواد جمالی نوبندگانی که دوره دهم مجلس را در قامت نایبرییس کمیسیون امنیت به پایان رساند، معتقد است که تحلیل حادثه نطنز از ابعادی مختلف محل تامل است و به هر روی بر روند مذاکرات وین تاثیری منفی خواهد داشت.
آقای جمالی نوبندگانی درپی بروز حادثهای در تاسیسات هستهای نطنز که به فاصلهای اندک پس از روز ملی صنعت هستهای و کمتر از یک سال پس از حادثه قبلی در این تاسیسات رقم خورد، اعلام شد که عامل بروز این حادثه شناسایی شده است. باتوجه به اینکه هماکنون مذاکرات برجامی در وین نیز به نحوی در جریان است، تحلیلتان از این حادثه چیست؟
نکته نخست در تحلیل این حادثه همین بحث زمان وقوع آن است و همانطور که شما به قرابت زمانی این حادثه با چند رویداد مهم اشاره کردید، باید به این مساله توجه داشته باشیم. انجام این عملیات در شرایط کنونی که در سالگرد جشن هستهای قرار داریم و نیز شرایطی که مصادف است با مذاکرات وین و نیز درگیریهایی که هم در دریای عمان و هم دریای سرخ میان ایران و رژیم صهیونیستی صورت گرفت و کشتیهای دو طرف آسیب دیدند، از این جهت باید مدنظر باشد. همچنین همزمانی سفر مقامهای امریکایی به بیتالمقدس موضوع دیگری است که در تحلیل حادثه نطنز محل تامل است و واقعیت آن است که هر کدام از این حوادث و رویدادها و مواردی از این دست، پیام خاصی در تحلیل این موضوع دارند.
مشخصا با تمرکز بر بحث مذاکرات وین، این موضوع را چطور تحلیل میکنید؟
ببینید در حال حاضر رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین مخالف برجام در تلاش است که به اروپا اعلام کند که از دستیابی به تفاهم و امضای هرگونه توافق با جمهوری اسلامی خودداری کنند یا دستکم درصورت امضای تفاهم و توافق با ایران، به نحوی عمل شود که اهداف و مقاصد اسراییلیها نیز محقق شود. همانطور که برخی دولتهای عربی چنین راهبردی را در تعاملاتشان با قدرتهای اروپایی دنبال میکنند. از طرفی دشوار است که باور کنیم دستگاههای امنیتی و اطلاعتی امریکا از اتفاقی که در نطنز رخ داد، بیخبر باشند. فراموش نکنیم که یک مساله مهم این است که افزایش غنیسازی که در چارچوب برجام دنبال شد، قدرت چانهزنی جمهوری را بالا برده و طرفین مقابل در برجام و همچنین امریکا و اسراییل میدانستند که این مساله تا چه میزان در مذاکرات برجامی حائز اهمیت است تا جایی که حتی همین بازگشتن یا کشانده شدنشان به میز مذاکره تاحدودی ناشی از همین سیاست جمهوری اسلامی بوده و آنان نیز واقف بوده و هستند که جمهوری اسلامی از این طریق در حال تعیین شرط است. به همین دلیل سعی کردند تا با توقف روند افزایش غنیسازی، به نحوی قدرت چانهزنی ایران را کاهش دهند.
تحلیلتان درباره آثار این حادثه در مسائل و مناسبات داخلی ایران چیست؟
به هر حال بحث جنگ روانی نیز مطرح است و در تحلیل این حادثه از این منظر باید توجه داشته باشیم که راهبرد امریکا و اسراییل انتقال نوعی ناکارآمدی در جمهوری اسلامی به افکار عمومی است. بحث اقتصاد نیز موضوع مهم دیگری است که از این رهگذر باید موردتوجه باشد؛ چه آنکه هرگونه القای ناامنی در نحوه تعاملات اقتصادی ایران موثر است. ضمن آنکه راهبرد دیگری اسراییل و امریکا شرطی کردن اقتصاد ایران به خصوص بازار بورس و ارز است. اختلاف جناحهای سیاسی درمورد نحوه برخورد با اقدامات رژیم صهیونیستی و اختلافاتی که در بحث مذاکرات وین بروز کرده، قطعا مدنظر امریکاییها و اسراییلیها بوده و هست. نکتهای که لازم است همینجا مورد اشاره قرار گیرد این است که جمهوری اسلامی باید به شدت به آژانس بینالمللی انرژی اتمی فشار بیاورد، چراکه ممکن است بازرسان و ناظران آژانس، آگاهانه یا ناآگانه اطلاعاتی را به رژیم صهیونیستی داده باشند.
اما شاید یکی از مهمترین مباحث در تحلیل این حادثه، همان بحث خلأ امنیتی باشد. چنانکه گفته شد عامل بروز حادثه نیز شناسایی شده است.
به همان اندازه که بحث امنیت مناطق هستهای حائز اهمیت است و کشورهای مقابل به این مسائل توجه دارند، بحث نفوذ و مسائل امنیتی نیز محل بحث است و حتی بیش از این ازسوی طرفین مقابل و حتی کشورهای ثالث موردتوجه قرار دارد.آنان طبیعتا سعی میکنند با نفوذ و فعالیتهای جاسوسی به ما ضربه بزنند؛ ضمن آنکه باتوجه به نوع انجام عملیات اخیر و اینکه این حادثه به فاصله کمتر از یک سال نسبت به حادثه پیشین در نطنز رخ داده و نیز مسائلی که درباره اهمیت زمان بروز حادثه اشاره شد، میتواند دلایلی روشن بر این تئوری باشد که نفوذی رخ داده است. شخصا حتی معتقدم که فارغ از بحث حمله سایبری، حتی احتمال اینکه تخریب فیزیکی رخ داده باشد هم منتفی نیست. به هر روی اما بحث نفوذ، چه به صورت سایبری و چه غیرسایبری باید مورد توجه باشد. ممکن است در فضای جمهوری اسلامی نفوذی صورت گرفته باشد. ضمن آنکه به تازگی تصاویری از راهروهای این تاسیسات در یکی از رسانههای رژیم صهیونیستی نیز به نمایش درآمده و درنتیجه نیاز است که همه مسوولان به فکر چاره باشند. البته موضعگیریها باید علاوه قاطعیت، دقیق و کارشناسی نیز باشد و به نحوی عمل شود که هزینهها افزایش نیابد، چراکه این یکی از شیوههای همیشگی سیستم امنیتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی است که سعی میکند با تحریک احساسات، به رقبای خود ضربه بزند. آنان درست در سالگرد روز صنعت هستهای دست به این اقدام زدند و این نشان از آن دارد که عامل این حادثه سعی در القای پیامهای چندگانه بوده است.
و در پایان بحث مذاکرات وین؛ به نظر شما تاثیر این حادثه در ادامه مذاکرات چه خواهد بود؟
این اقدام قطعا به مذاکرات آسیب خواهد زد؛ چراکه به هر حال دیوار بیاعتمادی را میان ایران و طرفین مقابل بلندتر میکند. اخیرا هایکو ماس موضعگیری محتاط داشته و به جای محکوم کردن حادثه، صرفا گفته که سازنده نبوده است. همینطور آژانس آنطور که باید اعلام موضع نکرده است. اما آنچه مسلم است خالی کردن دست ایران به لحاظ غنیسازی و هم افزایش اختلافات جهت ضربه زدن به احتمال توافق، اثرات کوتاهمدت و بلندمدتی خواهد داشت که دستکم در کوتاهمدت مثبت نیست.
دیدگاه تان را بنویسید