کد خبر: 479200
|
۱۴۰۰/۰۲/۰۴ ۰۸:۱۳:۰۰
| |

کوروش احمدی، تحلیلگر مسائل بین‌الملل:

چرا مذاکره با عربستان اهمیت دارد؟

عربستان یکی از کشورهای همسایه ماست و تاریخ روابط بین‌المللی ثابت کرده که همسایگان باید همیشه اولویت اصلی سیاست خارجی قدرت‌های متوسط منطقه‌ای باشند؛ چراکه در غیر این صورت، کشورهای ضعیف‌تر و کوچک‌تر در منطقه برای رفع نگرانی از ناحیه قدرت بزرگ‌تر به سیاست توازن قوا رو می‌‌آورند و تلاش آنها برای جلب حمایت قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای زمینه‌ساز ورود قدرت‌های جهانی به منطقه می‌شود.

چرا مذاکره با عربستان اهمیت دارد؟
کد خبر: 479200
|
۱۴۰۰/۰۲/۰۴ ۰۸:۱۳:۰۰

اعتمادآنلاین| کوروش احمدی تحلیلگر مسائل بین الملل در روزنامه اعتماد نوشت: مذاکره بین ایران و عربستان در عراق تحول مثبتی است و می‌تواند به کشور ما کمک کند تا برخی بارهای اضافی را که بی‌دلیل به دوش می‌کشد، زمین نهد و بر توسعه کشور و رفاه مردم متمرکز شود.

عربستان یکی از کشورهای همسایه ماست و تاریخ روابط بین‌المللی ثابت کرده که همسایگان باید همیشه اولویت اصلی سیاست خارجی قدرت‌های متوسط منطقه‌ای باشند؛ چراکه در غیر این صورت، کشورهای ضعیف‌تر و کوچک‌تر در منطقه برای رفع نگرانی از ناحیه قدرت بزرگ‌تر به سیاست توازن قوا رو می‌‌آورند و تلاش آنها برای جلب حمایت قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای زمینه‌ساز ورود قدرت‌های جهانی به منطقه می‌شود. کما اینکه در یک دوره انگلیس نقش حامی شیوخ خلیج فارس را بازی کرد و از حدود 30 سال پیش به این سو امریکا مدعی ایفای چنین نقشی شد. بنابراین اگر ایران بتواند روابط خود را با کشورهای کوچک و بزرگ منطقه‌ عادی کند عملا یکی از دلایل مهم برای حضور قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای در خلیج فارس منتفی می‌شود.

متاسفانه طی دو، سه دهه اخیر اسراییل نیز توانسته با استفاده از نگرانی برخی از کشورهای منطقه و تلاش آنها برای برقراری موازنه در برابر ایران به موفقیت‌هایی در جهت عادی‌سازی روابط خود با این کشورها دست یابد. هدف اصلی جناح راست اسراییل از سرمایه‌گذاری روی ادعای تهدید ایران علیه منطقه و بزرگ‌نمایی آن قبل از هر چیز جلوگیری از شکل‌گیری یک دولت مستقل و حاکم فلسطینی بوده است.

اسراییل همواره از این طریق کوشیده تا کشورهای عربی را به عدول از پیش‌شرط خود مبنی بر موکول کردن برقراری رابطه با اسراییل به بعد از تشکیل دولت فلسطینی وادارد. متاسفانه اسراییل در مواردی موفق بوده و توانسته است شماری از کشورهای عربی را ناچار به چشم بستن بر حقوق مردم فلسطین و برقراری رابطه با اسراییل کند. تردیدی نیست که اگر جبهه واحدی از کشورهای اسلامی و عربی با موضع واحد در رابطه با ایجاد یک کشور فلسطینی مستقل وجود می‌داشت، اسراییل و حامیان فرامنطقه‌ای آن قطعا با بن‌بست مواجه می‌شدند.

یکی از دستاوردهای مهم هر گونه تنش‌زدایی با ایران برای عربستان این خواهد بود که از فشار داخلی و خارجی بر ریاض برای عادی کردن رسمی و علنی روابط با اسراییل به مقدار زیادی کاسته خواهد شد. بی‌شک هر گونه توفیق ایران و عربستان در جهت نیل به حداقلی از تنش‌زدایی در روابط خود به معنی شکست بزرگی برای اسراییل و توفیق قابل توجهی برای مردم فلسطین خواهد بود. در این مورد که چرا و چگونه چنین گفت‌وگوهایی در این مقطع زمانی ممکن شده است، می‌توان به عوامل مهمی مانند تغییر دینامیسم سیاسی در خاورمیانه بعد از تشکیل دولت بایدن، علاقه این دولت به کاستن از حضور نظامی در این منطقه که شاهد شروع آن با اعلام خروج از افغانستان بوده‌ایم، سردی محسوس و کم سابقه در روابط بین ریاض و واشنگتن و هدف بودن محمد بن سلمان و برقراری مذاکراتی سازنده و مثبت بین ایران و امریکا برای احیای برجام اشاره کرد.

البته در این رابطه به بن‌بست در جنگ یمن نیز می‌توان اشاره کرد. اما این بن‌بست تحول جدیدی نیست و کم و بیش از یکی، دو سال بعد از شروع جنگ مشهود بود. شکل‌گیری دولتی در بغداد که کم و بیش با دولت‌های قبلی در عراق متفاوت است، عامل مثبت دیگری است. قطعا هر میزان بهبود در روابط بین تهران و ریاض برای عراق حائز اهمیت است چراکه از نظر بغداد در صورت ادامه تنش بین دو کشور، عراق بیش از پیش می‌تواند به عرصه برخورد ایران و کشورهای عربی ضد ایران تبدیل شود،؛ خاصه آنکه این موضوع سابقه تاریخی نیز دارد.

3 ولایتی که عراق را تشکیل دادند، یعنی موصل، بغداد و بصره، در دوران صفویه تا امضای عهدنامه ذهاب در 1639 میلادی و نیز در دوره نادرشاه و تا حدودی در دوره کریم‌خان عرصه جنگ‌های دایم بین ایران و عثمانی بودند و طی آن بارها این 3 ولایت بین ایران و عثمانی دست به دست شدند.

با سقوط بعثی‌ها در عراق و تضعیف قدرت مرکزی در آن کشور، ادعای بغداد مبنی بر «دروازه‌بانی شرق عربی» در برابر ایران منتفی شد و عراق این‌ بار نگران تبدیل شدن به عرصه برخورد بین برخی دولت‌های عربی و ایران شد. لذا طی 18 سال گذشته، عراق همیشه علاقه‌مند به کاهش تنش بین ایران و عربستان بوده است. این با دولت کنونی عراق با توجه به تفاوتش با دولت‌های قبلی و روابط دوستانه با عربستان در این زمینه جدی‌تر است و قاعدتا تلاش‌های او می‌تواند یکی از دلایل گشایش احتمالی در روابط تهران و ریاض باشد.


با این حال، نظر به عمق و گستردگی تعارضات بین ایران و عربستان در حوزه‌های متعدد نباید تصور کرد که کاهش تنش بین دو کشور به آسانی ممکن خواهد بود. اما نظر به دستاوردهایی که این مهم می‌تواند برای دو کشور و منطقه داشته باشد، پافشاری بر آن ضروری است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها