کد خبر: 482149
|
۱۴۰۰/۰۲/۱۲ ۱۲:۱۸:۰۰
| |

گفته‌های رهبر انقلاب درباره فروهر/ چرا از سیدمحمد خاتمی شکایت شد؟

کتاب «در جست و جوی مصلحت» شامل خاطرات هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 است. روزنوشت های این سال از آن روز اهمیت دارد که ناگفته هایی را از دولت نوپای سیدمحمد خاتمی و وقایعی همچون دستگیری غلامحسین کرباسچی،  کتک زدن وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، استیضاح وزیر کشور و قتل های زنجیره ای را روایت می کند؛ وقایعی که هنوز پرونده آنها باز است.

گفته‌های رهبر انقلاب درباره فروهر/ چرا از سیدمحمد خاتمی شکایت شد؟
کد خبر: 482149
|
۱۴۰۰/۰۲/۱۲ ۱۲:۱۸:۰۰

اعتمادآنلاین| ‌ «در جستجوی مصلحت»، عنوان جدیدترین کتاب خاطرات روزنوشت اکبر هاشمی رفسنجانی است که امسال منتشر می شود.


به گزارش جماران، این کتاب شامل خاطرات هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 است. روزنوشت های این سال از آن روز اهمیت دارد که ناگفته هایی را از دولت نوپای سیدمحمد خاتمی و وقایعی همچون دستگیری غلامحسین کرباسچی، کتک زدن وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، استیضاح وزیر کشور و قتل های زنجیره ای را روایت می کند؛ وقایعی که هنوز پرونده آنها باز است.

یکشنبه 8 آذر 1377 - 9 شعبان 1419 - 29 نوامبر 1998

از منزل به ستاد نیروی دریایی رفتیم؛ برای مراسم روز نیروی دریایی که به مناسبت پیروزی بر نیروی دریایی عراق در هفتم آذر سال 1359 به وجود آمده است. در آمفی‌تئاتر، تیمسار [عباس] محتاج، فرمانده نیرو گزارش داد. تعداد پرسنل را حدود 20 هزار نفر و سرباز هم همین تعداد و تعداد پرسنل نیروی‌دریایی سپاه، 10 هزار و سرباز 15 هزارنفر، تعداد شناورها و هلی‌کوپترها و هواپیماها و... و اعتبارات و نیازها را گفت. نیازها خیلی بیشتر از اعتبارات است. میانگین دریافت [دستمزد] پرسنل در ماه، حدود 70 هزار تومان است.

از نمایشگاهی بازدید کردیم. در بین کارها و پروژه‌ها، پروژه‌های ساخت ناو و ناوچه‌های جنگی، برایم تازگی داشت که در مراحل ابتدایی است. برای دریای خزر می‌سازند که در آنجا نیروی مسلح دریایی نداریم. در میدان، آقای محتاج خیرمقدم گفت. از واحدها سان دیدم و برایشان درباره ارزش و اهمیت کار نیرو در زمان جنگ، با حفظ امنیت خلیج فارس و حفاظت از خطوط کشتیرانی و سلب نیروی دریایی عراق، سخنرانی‌کردم.[9]

به دفترم رفتم. رییس و مدیران دانشکده الهیات آمدند. آقای [غلامرضا] مصباحی [مقدم، رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران] و همراهان گزارش دادند و گفتند، نیروهای کیفی و استعدادهای قوی، کمتر جذب دانشکده می‌شوند. همایش برای تشخیص عوامل این وضع گذاشته‌اند و خواستند آن را افتتاح کنم. از کمبود امکانات و عدم توجه وزارت علوم به دانشکده شکایت داشتند که آن را معلول تعصبات جناحی و خطی می‌دانند.

عصر آقای [قربانعلی] دُرّی [نجف‌آبادی، وزیر اطلاعات] و معاونش آمدند. از اظهارات آقای [سیدمحمد] خاتمی، [رییس‌جمهور]، در ملاقات دو روز پیش [با مدیران وزارت اطلاعات]، شکایت دارند که باعث تضعیف روحیه پرسنل شده است. گزارشی در مورد تحقیق مربوط به قتل‌آقای [داریوش] فروهر و همسرش توسط ناجا [= نیروی‌انتظامی] دادند که هنوز به جایی نرسیده است.

مدیران سراسری معاونت ویژه [وزارت اطلاعات] آمدند. پس از صحبت کوتاه آقای دُرّی، برایشان سخنرانی‌کردم. موفقیت فعلی کشور و انقلاب و تهاجم تبلیغاتی دشمنان و سیاست‌های تفرقه‌افکنانه آنها و ساده‌لوحی و کینه‌توزی بین جناح‌های خودی و لزوم هوشیاری اطلاعات و مدارا با قشر میانه و مراقبت نسبت به مخالفان را گفتم.[10]

آقای [سیروس] شرافت، از سهامداران کارخانه کابل ابهر آمد. از عدم همکاری بانک صادرات برای دادن تسهیلات شکایت‌کرد.

دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. درباره فعال‌کردن مرکز تحقیقات استراتژیک [مجمع تشخیص مصلحت نظام] و نیاز مالی انتخابات شوراها برای جامعه روحانیت مبارز و تشکیل حزب استقلال و نیز مسأله عبور کشتی‌های حامل نفت‌عراق از آب‌های ایران و امکان سوءاستفاده تبلیغاتی‌آمریکا علیه ایران و گرفتن حق عبور، توسط بعضی از نیروهای مسلح و شکایت آقای [عباس] محتاج، فرمانده نداجا، [نیروی دریایی ارتش] صحبت شد.

شب میهمان رهبری بودم. حال‌شان بعد از دو سه روز خستگی، عادی شده است. در مورد قتل مشکوک آقای [داریوش] فروهر و همسرش صحبت شد.[11] احتمال می‌دهند، کار دشمنانی مثل موساد [= سازمان جاسوسی اسراییل]، برای بدنام کردن ایران باشد. درباره نداجا [= نیروی دریایی ارتش]، سفر من به منطقه خلیج فارس و پارس‌جنوبی، فرقه صابئین، عبور نفت عراق از خلیج فارس، سقوط دولت ترکیه و مسأله [عبدالله] اوجالان، [رهبر حزب کارگران کُرد ترکیه]، مذاکره‌کردیم.

***

[9] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «منطقه دریایی خلیج فارس در زمان دفاع مقدس، از مهم‌ترین صحنه‌های نبرد بود. پیروزی در آن منطقه، پیروزی در جنگ را در پی داشت و شکست در خلیج فارس، شکست در کل میادین به حساب می‌آمد. برای اینکه نفس‌کش اقتصادی و ارتباطی ما دریا و خلیج فارس بود. دشمن هم خیلی خوب به موقعیت خلیج فارس واقف بود. اگر موفق می‌شدند که شما را شکست بدهند، خلیج فارس از اختیار ما بیرون می‌رفت. راه دریایی ما بسته می‌شد و منابع اقتصادی ما که تقریباً به طور انحصاری از طریق این آبراه تأمین می‌شد از ما جدا می‌شد و خفگی کشور و نیروها قطعی بود. دشمن هم خیلی خوب طراحی کرده بود. به موازات پیشرفت دشمن در شرق و غرب و جنوب در دریا برنامه ریزی شده بود و نیروی دریایی عراق حرکتش را به سمت شرق و جنوب آغاز کرد. آنها فکر می‌کردند خیلی زود به منطقه حیاتی ما، خارک و بوشهر دست پیدا می‌کنند. واقعاً نیروی دریایی، سد محکمی را در مقابل آنها به‌وجود آورد. روزهای اول جنگ را پشت سر گذاشت و آماده شد و آن‌چنان ضربه‌ای برÃ Äنیروی دریایی عراق وارد کرد که تا آخر جنگ و تا امروز نتوانست سربلند کند.» رجوع‌کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1377»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1399.

[10] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «به نظر من، الان زمان خاصی است. بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری، یک تصور خاصی برای دشمنان اصلی ما پدید آمده است. با تحلیل‌هایی که دارند، یک مقدار واقعیت‌های جامعه برای ما هم مکشوف‌تر شد، ولی برای آنها تفسیر دیگری است و تصور واهی برایشان به وجود آمده است. تحرکاتی که در این مقطع، ما از دشمنان خارجی می‌بینیم و همچنین شیطان‌هایی که در داخل به فکر فرصت‌هایی هستند، وضع را به صورت قابل توجهی درآورده است. من تعبیر به خطر نمی‌کنم. نظام اسلامی در چنان شرایطی نیست که تعبیر خطر برای کشور روا باشد؛ یک حالت تازه‌ای است. تحلیل خارجی‌ها، این‌گونه است که متن جامعه یا جوان‌ها، به پایگاه نظام که حاکمیت اسلام و تشیع است، وفاداری سابق را ندارند. روی همین آنها حساب کردند. یکی از میدان‌هایی که اینها فعال کردند، این است که از خودی‌ها، علیه نظام استفاده کنند. شما باید خیلی مواظب و هوشیار باشید. در بین علما و شخصیت‌های روحانی، در بین گروه‌ها، ضمن مواظبت، نصیحت‌شان بکنید که عوامل طردکننده را خیلی به‌کار نگیرند. این بدین معنی نیست که خاطر دشمن را کاملاً جمع کنید. بعضی عناصر وجود دارند که اگر نترسند، به هیچ چیز پایبند نیستند و هیچ جایی جلوی آنها را نمی‌توان گرفت. شما خودتان باید بدانید که چگونه عمل کنید. من همیشه به بچه‌های اطلاعات در هر ملاقاتی گفتم که ترس و تملق، دو عامل عقبگرد در زندگی جوامع است. نه تملق کارساز است و نه ترس سازنده است؛ اما هیچ وقت، معنی آن این نیست که انسان‌هایی را که می‌خواهند جنایت یا خیانتÃ Äبکنند یا دشمن و جاسوس هم نترسند. هنر ما این است که افراد بی‌طرف و بی‌تفاوت را جذب کنیم. یک نیمه جمعیت مصمم، می‌تواند بخش قابل‌توجهی از نیروهای مُردد را همراه کند و در نظام ما، قشر میانه، قابل‌توجه است. من از اشتباهات این مقطع در دو سه سال اخیر، این را می‌دانم که بعضی از بچه‌های حزب‌اللهی و نیروهای مخلص طیف روحانیت، قشر میانه را از خودشان دور کردند. حالا اگر از انقلاب دور نکرده باشند، از خودشان با توقعات بی‌جا، دورکردند. ما و شما، باید قشر میانه را نگذاریم که دیگران جذب کنند یا بی‌تفاوت‌ترکنیم. اینها را باید همراه خودمان داشته باشیم.» رجوع‌کنید← کتاب« هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های 1377»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1399.

[11] - آیت الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، در خطبه‌های نمازجمعه، درباره قتل‌های زنجیره‌ای سال 1377 فرمودند: «با توجه به تجربه خودم در زمینه‌های‌گوناگون اداره‌کشور در طول این 20 سال و آشنایی با جریان‌های سیاسی داخلی و خارجی، من نمی‌توانم باور و قبول کنم‌که این قتل‎هایی که اتفاق افتاد، بدون یک سناریوی خارجی باشد؛ چنین چیزی ممکن نیست. این قتل‌ها به ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حکومت بود. یک گروه داخلی که جزو وزارت اطلاعات هم باشند، هرچه هم حالا فرض کنید که متعصب باشند و بنای این کار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطلاعات که اهل تحلیل‌اند، امکان ندارد دست به چنین قتل‌هایی بزنند. این افرادی‌که‌کشته شدند، بعضی‌ها را ما از نزدیک می‌شناختیم. اینها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرف‌ها باشد، سراغ اینها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمن‌کُشی است، دشمنان خودش را می‎کُشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اول انقلاب همکار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنه‌های سال 60 دشمن ما شد؛ اما دشمن بی‌خطر و بی‌ضرر. بینی و بین‌الله، فروهر و همسرش - این دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بی‎ضرر و بی‌خطر.

اینها هیچ ضرری نداشتند. نه به جایی وابسته بودند - که ما آن را می‌دانستیم - الان کسانی در داخل فعالیت می‌کنند که یقیناً به دستگاه‌های خارجی وابستگی دارند؛ اما دستگاه با اینها کاری ندارد و به سراغ کسی می‌رود که واقعاً دشمن‎اش بوده است و نه اقتداری داشتند. حزبی با عناصر خیلی معدودی داشتند که سال‎های متمادی این حزب بود. این چنین دشمنی که در داخل کشور هست، مرتب علیه نظام اطلاعیه هم می‌دهد، دیگران هم می‌گویند که بله؛ در داخل ایران مثلاً آقای فروهر اطلاعیه داد - داده باشد - اما کسی از مردم که او را نمی‌شناخت؛ کسی که با او آشنایی نداشت؛ کسی که تحت نفوذ و تأثیر حرف‌های او نبود. ایشان معروفیتی در میان مردم نداشت؛ نفوذی نداشت؛ دشمن بی‌خطری بود؛ انصافاً آدم نانجیبی هم نبود. البته ما دشمنانی هم داریم که انصافاً نجیب نیستند؛ اما مرحوم فروهر و مخصوصاً عیالش نه؛ آدم‌های نانجیبی نبودند. حالا شما فکر کنید، کسی که مثل فروهر را می‎ کشد، آیا می‎تواند دوست نظام باشد؟! می‎تواند برای نظام کار کند؟! چنین چیزی معقول است؟! من این را باور نمی‌کنم. آشنایی من با مسایل سیاسیِ این 20 ساله و قبل از این در دوران انقلاب - آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئه‌های گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بوده‌ایم - اجازه نمی‌دهد که من باور کنم این کار عناصری است که با نظام مسأله‌ای ندارند و نمی‎خواهند علیه نظام کار کنند». منبع: تارنمای دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای، بخش بیانات 1377.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها