آیا پای لاریجانی هم به عرصه انتخابات باز میشود؟/ هراس اصولگرایان از کاندیداتوری تاج زاده در انتخابات 1400
علی لاریجانی به دلیل خصلتهای فردی و شرایط ویژهای که نزد نهادهای رسمی و در جمع اصولگرایان دارد، از رقابتها و شایعات انتخاباتی پرهیز کرده است. شاید همین سکوت باعث شده بسیاری بپندارند او نامزد نهایی و ناگزیر اصلاحطلبان است.
اعتمادآنلاین| احمدغلامی سردبیر روزنامه شرق در یادداشتی پیرامون انتخابات 1400 به بیان نکات قابل توجهی پرداخته است.
به گزارش شرق، مشروح این یادداشت را در ادامه میخوانیم:
اگر بخواهیم صورتبندی تازهای از وضعیت کنونی جناحهای سیاسی در آستانه انتخابات به دست دهیم، چارهای نداریم جز اینکه رویدادهای اخیر فضای سیاسی را واکاوی کنیم. یکی از این رویدادها بدون شک، در حوزه اصلاحطلبی، نامزدی سیدمصطفی تاجزاده است.
او با نامزدی خود در انتخابات 1400 به بحثهای فراوان و متناقضی دامن زد؛ حتی بحثهایی از جنس تئوری توطئه. در یکی از کلابهاوسهای سیاسی، عبدالرضا داوری در تحلیل حضور تاجزاده، نقل به مضمون گفت که تاجزاده در پروژه اصلاحطلبان نقشآفرینی میکند و با تندکردن فضا قصدی جز این ندارد که در نهایت دست علی لاریجانی را در دست اصلاحطلبان بگذارد.
عیان نیست این گفته تا چه میزان صحت دارد. اگر هم صحت نداشته باشد، ناخواسته اشاره به توان تاجزاده است؛ توان مقبولیت و محبوبیتبخشیدن به علی لاریجانی در میان اصلاحطلبان و مهمتر از آن در بدنه رأیدهندگان.
با تحلیل وقایعی که در این ایام گذشت، میتوان به وضعیت نابسامان نامزدها از جمله نامزدهای اصلاحطلب پی برد. نامزد نخست اصلاحطلبان، محمدجواد ظریف، بعد از انتشار فایل صوتی گفتوگوی او با سعید لیلاز، جایگاه ویژهاش را در میان نهادهای رسمی از دست داد؛ از اینرو بعید است دیگر بهطور جدی پا پیش بگذارد یا تأیید صلاحیت شود.
محمدجواد ظریف، بیش از هر نامزد دیگری به استانداردهای کنونی اصلاحطلبان نزدیک است و با طیفها و جریانهای ریز و درشت آن همخوانی دارد.
اگرچه او بارها اعلام کرده بود که در انتخابات شرکت نخواهد کرد، حمایتش از هر نامزدی موفقیت او را بالا خواهد برد. اکنون ظریف در این زمینه توان بالقوه دارد.
مصطفی تاجزاده نیز واجد این ویژگی است. در میان دیگر نامزدهای اصلاحطلب، اسحاق جهانگیری، عباس آخوندی، محسن هاشمی و محمدرضا عارف، شرایط مطلوبتری نسبت به بقیه دارند؛ چراکه جهانگیری و عارف در سِمتهای معاوناولی و کارهای اجرائی نقشآفرینی کردهاند و عباس آخوندی با سابقه وزارت از برنامه و روشی تئوریک برخوردار است.
محسن هاشمی در کنار مسئولیتهای اجرائی از همنشینی با آیتالله، تجربههای فراوانی آموخته که برای دیگران دور از دسترس است. آنچه این شرایط مطلوب را تهدید کرده و آن را به شرایطی نهچندان قابلاعتماد و پایدار تبدیل کرده است، سزارین سیاسی از سمت اصلاحطلبان و رقبای آنان است.
سزارین سیاسی یعنی نامزدهایی که روالی طبیعی را در جوی سیاسی- انتخاباتی پشت سر نگذارند. بعد از ظریف، اسحاق جهانگیری و عباس آخوندی در معرض این تولد سیاسی زودهنگام هستند.
جناحهای اصولگرا و احمدینژادیها از هر فرصتی استفاده میکنند تا چهرههای اصلاحطلب را در معرض تندبادهای سیاسی قرار دهند، البته نامزدی مصطفی تاجزاده در این مسئله بیتأثیر نبوده است.
او با اعلام نامزدی و فعالیتهای سیاسی که بیشتر به شکل سخنرانیهای مکرر صورت گرفته است، به هراس اصولگرایان و احمدینژادیها دامن زده است. او کاتالیزور این سزارین سیاسی است. اینک انتخابات 1400 در یک تضاد جدی قرار دارد.
هیچ نقطه روشن و پایداری در میان جناحهای سیاسی وجود ندارد. حضور یا عدم حضور ابراهیم رئیسی، به این وضعیت مبهم دامن زده است.
اینک که اصلاحطلبان همه برگهای خود را رو کردهاند، باید به انتظار بازی رقیب بنشینند؛ انتظاری که چندان نخواهد پایید.
در میان اصولگرایان هم قالیباف دچار سزارین سیاسی شده و بعید است با همه علاقهای که دارد، در نهایت به ساختمان پاستور راه یابد.
در هفتههای گذشته بسیار درباره علی لاریجانی سخن گفته شده است تا او را وارد گود انتخابات کنند. علی لاریجانی به دلیل خصلتهای فردی و شرایط ویژهای که نزد نهادهای رسمی و در جمع اصولگرایان دارد، از رقابتها و شایعات انتخاباتی پرهیز کرده است.
شاید همین سکوت باعث شده بسیاری بپندارند او نامزد نهایی و ناگزیر اصلاحطلبان است، اما آنچه بیش از هر چیز همه را نگران کرده، حضور نمایندهای از سوی محمود احمدینژاد است؛ کسی که تلاش میکند بار دیگر در صحنه انتخابات کشور شگفتیساز باشد و فراتر از دوقطبیهای موجود، فضا را سهقطبی کند و بر مسند قدرت بنشیند.
تلاشی که بعید است قرین موفقیت شود؛ چراکه ارادهای وجود دارد تا انتخابات 1400، آرام با مشارکتی قابلقبول و به دور از هیجانات سیاسی برگزار شود و رئیسجمهور منتخب آن بدون کشمکش و مناقشه جناحی وارد پاستور شود.
البته ناگفته نماند این انتخابات آرام در گرو رویدادهای برجام در وین است و اگر تا زمان انتخابات اتفاق تازهای رخ ندهد، انتخابات به معنای کلی آن در مسیری آرام و بیتنش به سرانجام خواهد رسید.
دیدگاه تان را بنویسید