کد خبر: 485256
|
۱۴۰۰/۰۲/۲۲ ۰۹:۳۳:۰۰
| |

انتخاب تاریخی اصلاح طلبان؛ حضور در قدرت یا ماندن کنار ملت؟

محمود زمانی‌قمی استاندار یزد و مرکزی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم: آرایش سیاسی  و تصمیم‌گیری جریان‌های سیاسی تحت‌تأثیر فضای انتخابات کشور خواهد بود. واقعیت امروز جامعه ایران بیانگر این است که همه پیشران‌های جامعه ایران در حال افول هستند. در شرایط کنونی احزاب، تشکل‌ها و به‌خصوص دانشجویان که حق‌جو و صریح هستند، به عنوان پیشران‌های انتخابات در صحنه حضور ندارند.

انتخاب تاریخی اصلاح طلبان؛ حضور در قدرت یا ماندن کنار ملت؟
کد خبر: 485256
|
۱۴۰۰/۰۲/۲۲ ۰۹:۳۳:۰۰

اعتمادآنلاین| محمود زمانی‌قمی استاندار یزد و مرکزی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم و نایب‌رئیس هیات مدیره بنیاد باران است. همچنین استانداری ایلام‌، چهارمحال و بختیاری‌، معاونت سیاسی استانداری همدان و سمنان و مدیرعاملی منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان را در کارنامه دارد. زمانی‌قمی در اولین روز ثبت‌نام انتخابات ریاست‌جمهوری با حضور در وزارت کشور در انتخابات ثبت‌نام کرد و به صورت رسمی کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری شد. به همین دلیل«آرمان ملی» با ایشان گفت وگو کرده است. استاندار سابق یزد و استان مرکزی درباره بی‌تفاوتی مردم نسبت به انتخابات معتقد است: «‌مردم ایران باهوش‌تر از همیشه هستند. اینکه امروز فضای انتخابات سرد است و مردم نسبت به انتخابات رغبت زیادی نشان نمی‌دهند به معنای بی‌توجهی نیست؛ بلکه نوعی کنش سیاسی است. بی‌تفاوتی امروز مردم نشان‌دهنده این است که مردم سیاست‌های جاری کشور را قبول ندارند. در چنین شرایطی مردم تحت‌تأثیر یک فرد پوپولیست که قصد دارد با عوام‌فریبی به موفقیت دست پیدا کند قرار نخواهند گرفت. بنده امیدوارم اتفاقات مثبتی در آینده رقم بخورد که مردم با انگیزه بیشتری در صحنه حضور داشته باشند. امیدوارم اگر قرار است شگفتی در انتخابات رخ بدهد از سوی مردم رخ بدهد و مردم با مشارکت بالای خود شگفتی مهمی در کشور ایجاد کنند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*ثبت‌نام انتخابات ریاست‌جمهوری در حالی آغاز شده که مهمترین دغدغه جریان اصلاحات تأیید صلاحیت گزینه‌های این جریان است و از سوی دیگر اصولگرایان نیز با چالش تعدد کاندیداها در انتخابات حضور پیدا کرده‌اند. ارزیابی شما از فضای انتخابات ریاست‌جمهوری چیست؟


آرایش سیاسی و تصمیم‌گیری جریان‌های سیاسی تحت‌تأثیر فضای انتخابات کشور خواهد بود. واقعیت امروز جامعه ایران بیانگر این است که همه پیشران‌های جامعه ایران در حال افول هستند. در شرایط کنونی احزاب، تشکل‌ها و به‌خصوص دانشجویان که حق‌جو و صریح هستند، به عنوان پیشران‌های انتخابات در صحنه حضور ندارند. این در حالی است که شواهد و قرائن نشان می‌دهد فضای انتخاباتی گرمی نیز در جامعه ایجاد نشده است. به همین دلیل بنده امیدوارم در روزهای آینده شاهد گرمابخشی به فضای انتخابات باشیم. به صورت طبیعی رکودی که در جامعه وجود دارد در بین احزاب و تشکل‌های سیاسی نیز وجود دارد. در چنین شرایطی اصولگرایان نه دغدغه تأیید‌صلاحیت دارند و نه اینکه مانند اصلاح‌طلبان دارای دغدغه‌های دیگری هستند. جریان اصلاحات از مدت‌ها قبل از انتخابات تاکنون با این دغدغه مواجه بوده که ممکن است کاندیدای این جریان از فیلتر شورای نگهبان عبور نکند. این در حالی است که اگر چنین اتفاقی رخ بدهد شرایط انتخابات به شکل مثبتی پیش نخواهد رفت. هر چه شرایط برای حضور دیدگاه‌ها و سلایق متفاوت در انتخابات فراهم شود به همان اندازه احتمال مشارکت بیشتر مردم در انتخابات وجود خواهد داشت. در صداوسیما و شبکه‌های اجتماعی به حضور متعدد اصولگرایان اشاره می‌شود. صحنه سیاسی انتخابات آینده به شکلی است که پس از تأیید‌صلاحیت کاندیداهای قطعی انتخابات مشخص خواهد شد. در شرایط کنونی نه فضای گرمی در جامعه وجود دارد و نه مردم رغبت بالایی برای حضور در انتخابات از خود نشان می‌دهند. این اتفاق در شرایطی رخ داده که در این مقطع زمانی کشور به مشارکت بالای مردم نیاز دارد. امروز ما در عرصه بین‌المللی به رأی مردم نیاز داریم و به همین دلیل اگر میزان مشارکت در انتخابات به اندازه قابل‌قبولی نباشد در عرصه بین‌المللی به مشکل خواهیم خورد.


*آیا در زمان کوتاه باقی مانده تا انتخابات می‌توان پیشــــران‌های در حال افول جامعه را احیا کرد؟ برای این رویکرد چه ضرورت‌هایی وجود دارد؟


هنگامی که پیشران‌های جامعه افول می‌کنند شگفتی‌آفرینی‌ها در عرصه انتخابات تقویت می‌شوند. این در حالی است که نتیجه انتخابات نباید با شگفتی‌ها رقم بخورد؛ بلکه باید در مسیر خود و با مشارکت بالای مردم به نتیجه برسد. اگر به دنبال برگزاری انتخابات پرشور هستیم باید لوازم و اقتضائات آن را فراهم کنیم. یکی از مهمترین اقضائات انتخابات حضور سلایق مختلف در فضای انتخابات است. هر چه بخش‌های مختلف جامعه نمایندگان بیشتری در فضای انتخاباتی داشته باشند به همان میزان احتمال مشارکت بالای مردم در انتخابات افزایش پیدا خواهد کرد. کاندیداهای موجود در انتخابات نیز باید با صداقت با مردم صحبت کنند و راه‌حل‌های برون‌رفت از مشکلات امروز جامعه ایران را ارائه کنند. واقعیت این است که مردم در حوزه معیشت و زندگی روزمره با چالش‌های جدی مواجه هستند. مصائب و مشکلات مردم بسیار فراتر از آن چیزی است که توسط احزاب و تشکل‌های سیاسی و حتی از کانال‌های رسمی کشور ارائه می‌شود. بنده معتقدم فاجعه موجود در جامعه ایران فراتر از این است و مردم با چالش‌های متعددی مواجه هستند. هنگامی که آمارهای رسمی در کشور عنوان می‌کنند طی سال‌های گذشته میلیون‌ها نفر در کشور فقیر شده‌اند به معنای این است که شرایط زندگی مردم با چالش‌های جدی مواجه است. به همین دلیل کاندیداهایی که وارد صحنه می‌شوند باید با برنامه وارد رقابت‌های انتخاباتی وارد شوند تا مشکلات مردم را حل کنند. هر زمان نیز که با مانع جدی برای تحقق مطالبات مردم مواجه شدند باید با صدای بلند آن را با مردم در میان بگذارند. برخی هنگامی که در انتخابات ثبت‌نام می‌کنند عنوان می‌کنند قصد دارند مشکلات جهان را حل کنند. این در حالی است که در مرحله نخست باید مشکلات ایران را حل کرد. بنده در انتخابات ثبت‌نام کرده‌ام و قصد دارم یک مردم را دو کنم و با تمام توانم ایستادگی کنم تا وضعیت از این خراب‌تر نشود. نمی‌توان به مردم وعده‌های غیرممکن داد و تنها به بیان کلیات پرداخت. تاکنون هفت برنامه توسعه در کشور تدوین شده است که از نظر علمی برنامه‌های خوبی هستند. با این وجود این برنامه‌ها به خوبی اجرا نشده‌اند و به همین دلیل نیز به جای اینکه مشکلات کشور حل شود به مشکلات اضافه شده است. ما باید به سراغ مدیریت این برنامه‌ها برویم که چرا به نتیجه لازم نرسیده است. باید مدیریت را اصلاح کنیم. ما نمی‌توانیم به مردم وعده بدهیم می‌خواهیم مشکلات آنها را حل کنیم اما خویشاوندان خود را سر کار بیاوریم، باند تشکیل بدهیم و فرزند‌سالاری به وجود بیاوریم. این موضوع تنها درباره دولت مطرح نیست؛ بلکه باید در حوزه‌های دیگر نیز مورد توجه قرار بگیرد. ما باید با مردم صادق باشیم و برای برون‌رفت از این مشکلات برنامه اقتصادی داشته باشیم. در شرایط کنونی 73 میلیارد دلار یارانه پنهان به بخش‌هایی از کشور داده می‌شود که به صورت سالانه اعلام سود می‌کنند اما از برق و سوخت و انرژی مجانی استفاده می‌کنند. چه کسی گفته مردم باید تحت فشار اقتصادی باشند و در مقابل مبلغ زیادی به عنوان یارانه پنهان به این بخش‌ها تعلق بگیرد؟ بدون‌تردید یکی از برنامه‌های دولت آینده باید این باشد که این یارانه پنهان را که هیچ ارتباطی نیز با زندگی مردم ندارد، قطع کند.


*شگفتی‌ها در انتخابات ایران همواره مبتنی بر موج سواری پوپولیست‌ها و عوام‌فریب‌ها بوده است. آیا شرایطی را می بینید که یک پوپولیست و عوام‌فریب بتواند از فضای سیاسی کشور به سود خود استفاده کند و به قدرت برسد؟


مردم ایران باهوش‌تر از همیشه هستند. اینکه امروز فضای انتخابات سرد است و مردم نسبت به انتخابات رغبت زیادی نشان نمی‌دهند به معنای بی‌توجهی نیست؛بلکه نوعی کنش سیاسی است. بی‌تفاوتی امروز مردم نشان‌دهنده این است که مردم سیاست‌های جاری کشور را قبول ندارند. در چنین شرایطی مردم تحت‌تأثیر یک فرد پوپولیست که قصد دارد با عوام‌فریبی به موفقیت دست پیدا کند قرار نخواهند گرفت. بنده امیدوارم اتفاقات مثبتی در آینده رقم بخورد که مردم با انگیزه بیشتری در صحنه حضور داشته باشند. امیدوارم اگر قرار است شگفتی در انتخابات رخ بدهد از سوی مردم باشد و مردم با مشارکت بالای خود شگفتی مهمی در کشور ایجاد کنند.


*اصلاح‌طلبان با تشکیل نهاد اجماع‌ساز به دنبال تدوین استراتژی خود برای حضور در انتخابات هستند. این در حالی است که اصلاح‌طلبان با دو چالش ریزش پایگاه اجتماعی و عدم اطمینان از عبور گزینه‌های خود از فیلتر شورای نگهبان مواجه هستند. دیدگاه شما درباره استراتژی انتخاباتی اصلاح‌طلبان چیست؟


ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان یک واقعیت غیر‌قابل‌انکار است که اصلاح‌طلبان به خوبی به آن واقف هستند. اصلاح‌طلبان با مسیر گذشته خود نه می‌توانند آرای مردم را جمع کنند و نه می‌توانند کشور را اداره کنند. به همین دلیل نیز جریان اصلاحات نیز نیاز به اصلاح دارد. امروز مدیریت کشور با بیماری‌های متعددی مواجه شده است. اینکه مدیران باید به جامعه فکر کنند یا به خویشاوندان خویش یکی از سوال‌هایی است که مردم به دنبال پاسخ به آن هستند. این بیماری‌ای است که در سال‌های گذشته هیچ‌کدام از جریان‌های سیاسی کشور مصون از آن نبوده‌اند و همواره با آن درگیرند. .بنده به عنوان یک اصلاح‌طلب بابت اتفاقاتی که در زندگی مردم رخ داده و زندگی آنها دچار مشکل شده از مردم عذرخواهی می‌کنم. همه اصلاح‌طلبان باید از مردم عذرخواهی کنند. کسانی که در گذشته مسئولیت داشته‌اند و امروز به اشتباهات مدیریتی خود پی برده‌اند باید با تمام توان خود به تصحیح آن بپردازند. نکته دیگر اینکه اصلاح‌طلبان همواره معطوف به قدرت و حوزه سیاسی، فعالیت کرده‌اند و حوزه اجتماعی را کنار گذاشته‌اند. به همین دلیل نباید به‌راحتی از این چالش عبور کرد. گفتمان اصلاحات نسبت به گذشته با اقبال کمتری برخوردار است. به همین دلیل اصلاح‌طلبان باید از مردم عذرخواهی کنند و بابت عملکرد خود پاسخگو باشند. شاید طبع قدرت به این شکل است که هر کسی در مسند آن قرار می‌گیرد این نکته را فراموش می‌کند که صاحبان قدرت کسانی هستند که انتخاب کرده‌اند،نه کسانی که پشت میز نشسته‌اند.


*درباره اصلاح‌طلبان باید دو فرض را در انتخابات آینده در نظر گرفت؛ نخست اینکه جریان اصلاحات در فضای انتخابات دارای نماینده باشد و دوم اینکه جریان اصلاحات به دلیل موانع نظارتی هیچ گزینه‌ای نداشته باشد. در هر دو حالت جریان اصلاحات باید چه رویکردی در پیش بگیرد؟


اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده نماینده نداشته باشند حتما مردم را به حضور در انتخابات تشویق خواهند کرد. این در حالی است که احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب از انگیزه کافی برای حضور در انتخابات برخوردار نیستند. جریان اصلاح‌طلبی به عنوان یک جریان اصیل و ریشه‌دار در انقلاب اسلامی هیچ‌گاه خود را از عرصه انتخابات دور نخواهد کرد. اصلاح‌طلبان راه‌حل مشکلات امروز جامعه را نیز در صندوق‌های رأی جست‌و‌جو می‌کنند. در حالت دوم اگر جریان اصلاحات در انتخابات دارای نماینده باشد به صورت طبیعی به صورت منسجم از نماینده خود حمایت خواهد کرد و از همه ظرفیت‌های سیاسی و اجتماعی خود استفاده می‌کند تا میزان مشارکت در انتخابات افزایش پیدا کند. در نهایت مردم هستند که باید مشخص کنند چه کسی و با چه طرز تفکری باید مدیریت کشور را بر عهده بگیرد. بدون‌تردید هر آنچه مردم تصمیم بگیرند مبارک است.


*چرا جریان اصلاحات ساحت اجتماعی را کنار گذاشته است؟ این رویکرد چه پیامدهایی برای جریان اصلاحات دارد؟ این در حالی است که برخی از تئوریسین‌های جریان اصلاحات معتقدند گفتمان اصلاحات باید عالمانه از ساحت قدرت عدول کرده و به ساحت اجتماعی توجه کند.


یک دیدگاه در جریان اصلاحات روی ساحت اجتماعی تأکید می‌کند این در حالی است که دیدگاه دیگری معتقد است گفتمان اصلاحات باید در ساحت سیاسی و اراده معطوف به قدرت فعالیت کند. بنده معتقدم هیچ‌کدام از این دیدگاه‌ها به تنهایی منطقی نیست؛ بلکه باید درکنار هم قرار داشته باشد. ما حوزه قدرت را تجربه کرده‌ایم و از سال76 تاکنون همواره نگاه جریان اصلاحات معطوف به قدرت بوده است. کارنامه امروز ما نشان می‌دهد ما باید در گذشته تصمیمات دقیق‌تری می‌گرفتیم. گفتمان اصلاحات هم باید در حوزه اجتماعی فعال باشد و هم در حوزه سیاسی. هیچ‌کدام از این دو را نباید فراموش کرد. در هر کجا که دچار اشتباه شده‌ایم باید به مردم صادقانه بگوییم ما خطاکاریم و اشتباه کرده‌ایم. بنده معتقدم از بین این دو دیدگاه کسانی که هر دو ساحت را به صورت همزمان مورد توجه قرار می‌دهند در نهایت بهتر می‌توانند مطالبات جامعه را محقق کنند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها