نامه به یک نامزد انتخاباتی؛
آقای قاضیزاده، سفره را روی فرش نمیتکانند
یک روزنامهنگار در یادداشتی نوشت: آقای قاضیزاده عزیز، برادرم! اینقدر که در این سالها مشغول تکاندن این سفره انقلاب شدهاید، ما نگران سفره شدهایم، چه برسد به انقلاب. یک روزی همه دور این سفره جمع بودیم. ایکاش دوباره خانواده شویم.
اعتمادآنلاین| مصطفی صادقی، روزنامهنگار در یادداشتی نوشت: آقای قاضیزاده عزیز، برادرم! اینقدر که در این سالها مشغول تکاندن این سفره انقلاب شدهاید، ما نگران سفره شدهایم، چه برسد به انقلاب. یک روزی همه دور این سفره جمع بودیم. ایکاش دوباره خانواده شویم. کلیک کنید و متن نامه را بخوانید:
اینکه فردی بعد از خوردن غذا مقابل مادرش بایستد و سفره ای که در آن غذا خورده را روی فرش بتکاند، نشان از چه چیزی دارد؟ آقای قاضیزاده به من ببخشید که میخواهم صریح با شما حرف بزنم. انتخابات است دیگر؛ باید جدی و شفاف سنگهایمان را با هم وابکنیم. این را هم قبلش به شما برادر عزیزم بگویم که من نه از نسل جماعت سبزم و نه از گروه مقابلش، صرفا چند سؤال دارم که از شما میپرسم.
1- مقصر وضع موجود چه کسی است؟ آیا حالا که انتخابات شده و شما از جناح اصولگرا هستید صرفا باید مقصر وضع موجود را در جناح مقابل پیدا کنید و آن گروه های مقابل یعنی اصلاح طلب و اعتدالی هم در سخنرانیهایشان گروه شما را مقصر وضع موجود بدانند؟ به قول آن مجری معروف تلویزیون اصلا میخواهید ما مردم از شما مسئولان عذرخواهی کنیم؟ راضی میشوید؟ اصلا میخواهید ما مردم مسئولیت وضعیت امروز کشور را برعهده بگیریم؟ اصلا میخواهید ما رسما اعلام کنیم ما مقصر بودیم تا شما مدیران کشور از اصولگرا گرفته تا اصلاح طلب و اعتدالی و شاخه های مختلف تان وقتتان را صرف اتهامزنیهای چند سویه نکنید و به کار مردم بپردازید؟
برادر عزیزم! پا پس نکش. جنابعالی هم مسئول این کشور بودهای. بیا به جای بازیکردن مقابل دوربین اندکی رئال باش. چشم به لنز دوربین ببند و صریح و شفاف به مردم بگو من هم مقصرم. آن وقت است که من هم یکی از طرفدارانت میشوم.
2- آن دوربین را بیخیال شوید . یکی از نزدیکانتان را بدون همراهان دیگر به مکانهای عمومی ببرید؛ مترو، بازار، خیابان. بگویید به صورت پنهانی موبایلش را روشن کند و از هر زاویهای که میتواند بدون اینکه دیگران متوجه شوند فیلم بگیرد. البته من فکر میکنم حضرتعالی در میان مردم عادی به سادگی شناخته نشوید پس مشکلی ندارید. آن وقت بپرسید مسئله اصلی مردم چیست؟ ببنید شما و برخی دوستانتان اصلا فاصلهای با مردم دارید یا ندارید؟ آقای برادر، برادر عزیزم! به خدا که از مردم دور شدهاید، به خدا که نه شما همه ما از مردم دور شدهایم. هر وقت این کار را کردید و تفاوت تصویر آن دوربین حرفهای و آن موبایل را چک کردید خیلی از راه را رفتهاید.
3. آقای برادر، برادر عزیزم! آن شهدایی که شما در لابهلای فیلم تبلیغاتیتان صدایشان را پخش کردید یا تصویرشان را نشان دادید، به خدا حقشان نیست که در مقابل خونی که برای نظام ما و اسلام عزیز دادهاند با این وضعیت مواجه باشند. آقای قاضیزاده عزیز، مثل شهید همت حرف بزن، مثل باکری، مثل خرازی. به خدا که همه گوش میکنند؛ به خدا که مثل آنها محبوب میشوید.
4. آقای قاضیزاده عزیز، برادرم! اینقدر که در این سالها مشغول تکاندن این سفره انقلاب شدهاید، ما نگران سفره شدهایم، چه برسد به انقلاب. یک روزی همه دور این سفره جمع بودیم. ایکاش دوباره خانواده شویم.
5. آقای قاضیزاده برنامههای انتخاباتی مخاطبان فراوان دارد. به کوچکترهایمان یاد بدهیم سفره را روی فرش نمیتکانند.
برایتان آرزوی موفقیت میکنم و اگر قابل دانستید منتظر پاسخ شما هستم.
برادر کوچک شما
دیدگاه تان را بنویسید