مدیرمسئول اسبق روزنامه کیهان: به بسیاری از مواضع اصلاحطلبان نزدیکترم
مدیر مسئول اسبق روزنامه کیهان گفت: همیشه مستقل اندیش بودهام و از این که آدم وفادار و وابسته به یک جناح و جریان قلمداد شوم اجتناب کردهام اما در مجموع اکنون با بسیاری از مواضع اصلاحطلبان در مقایسه با مواضع بسته، راکد، غیرمردمی و اقتدارطلبانه طیف گستردهای از اصولگرایان احساس همدلی و همفکری بیشتری دارم.
اعتمادآنلاین| مهدی نصیری، مدیر مسوول و سردبیر اسبق روزنامه کیهان در سال 1367 از سوی سید محمد اصغری سرپرست وقت مؤسسه کیهان و موافقت سید محمد خاتمی نماینده وقت ولی فقیه در مؤسسه کیهان، سردبیری روزنامه کیهان را در دست گرفت. 3 سال بعد با دستور مقام معظم رهبری به عنوان مدیر مسئول روزنامه کیهان منصوب گردید و تا سال 1374 در این سمت فعالیت کرد. در نیمه سال 1374 به همکاری با مؤسسه کیهان پایان داد و در اسفند همان سال نشریه سیاسی فرهنگی صبح را منتشر نمود. حیات این نشریه تا سال 1378 ادامه یافت. نصیری در این سال به قم برگشت و درس خارج اصول و فقه را ادامه داد. وی در سال 1380 به معاونت سیاسی شورای سیاستگزاری ائمه جمعه سراسر کشور منصوب و تا سال 1384 در این سمت فعالیت کرد. در سال 1384 به عنوان معاونت فرهنگی دفتر نمایندگی رهبر ایران در کشور امارات به این کشور رفت و سال 1388 با پایان مأموریت به کشور مراجعت کرد.
به گزارش ایرنا، متن گفت و گو با ایشان در پی می آید:
*چطور شد که به کار روزنامه نگاری علاقمند شدید؟
شاید ریشه های آن به دوران مدرسه و دبستان برگردد که درس انشاء را دوست داشتم و معمولا بالاترین نمره انشاء را در کلاس داشتم. در سال 54 تحصیلات حوزوی را در دامغان آغاز کردم و در سه سال منتهی به پیروزی انقلاب در دوران نوجوانی در جریان تحولات سیاسی در قد و قواره آن سنین قرار داشتم.
بعد از پیروزی انقلاب در دفتر نشر فرهنگ اسلامی دامغان که شامل کتابخانه ای بزرگ بود و در کنار آن فعالیت های فرهنگی دیگری از جمله انتشار نشریات غیرحرفه ای بود، جزوه ای را در نقد جریان امت و آقای دکتر پیمان منتشر کردم که اولین تجربه روزنامه نگاری غیرحرفه ای ام بود. در همین ایام برخی از روزنامه ها و مجلات را دنبال می کردم که روزنامه کیهان و نشریه پیام انقلاب در راس آنها بود.
*نحوه ورود شما به روزنامه کیهان چطور بود؟
با مرحوم شهید شاهچراغی ـ از طلاب برجسته مدرسه حقانی و نماینده مردم دامغان در دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی ـ که از سال 61 از سوی آقای سید محمد خاتمی نماینده امام در موسسه کیهان به عنوان سرپرست این موسسه منصوب شده بود، رفاقت و ارتباط ویژه داشتم و ایشان پیشنهاد همکاری با موسسه کیهان و مجله زن روز را داد که من به دلیل ادامه تحصیلاتم در قم نپذیرفتم، اما به دلیل ارتباط مستمر با ایشان در جریان تحولات در موسسه کیهان قرار می گرفتم.
در همین ایام در قم با مرحوم محمد جواد صاحبی که با پیشنهاد شهید شاهچراغی دوماهنامه "کیهان اندیشه" را در قم راه اندازی کرده بود، ارتباط داشتم تا آن که در اسفند 64 حادثه شهادت آقای شاهچراغی به همراه جمعی از نمایندگان مجلس که عازم جبهه بودند و هواپیمایشان توسط ارتش عراق مورد اصابت موشک قرار گرفت و ساقط شد، پیش آمد.
کیهان برای چهلم ایشان ویژه نامه ای منتشر کرد که از من نیز مقاله ای در آن چاپ شد. از این پس به نوشتن و ارسال مقاله برای کیهان ادامه دادم تا آن که در نیمه سال 65 با پیشنهاد آقای صاحبی و حکم آقای ابراهیم اصغرزاده که قائم مقام فرهنگی آقای سید محمد اصغری (جانشین شهید شاهچراغی با حکم آقای خاتمی و موافقت امام خمینی) بود، به عنوان نماینده موسسه کیهان در حوزه علمیه قم منصوب شدم. وظیفه من در این سمت، ارتباط با اهل قلم و چهره های صاحب اندیشه حوزوی برای تولید مطالبی اعم از مقاله و گفتگو برای نشریات موسسه کیهان و بویژه روزنامه کیهان بود. و البته در همین ایام تحصیل در حوزه را نیز که در پایان دوره سطح بود، دنبال می کردم. یک سال بعد در سال 66 به پیشنهاد آقای سید محمد اصغری برای همکاری با روزنامه کیهان در تهران دعوت شدم و به تهران رفتم و به عنوان دبیر سرویس مقالات کارم را شروع کردم.
در همین ایام بود که سلسله مقالات زمینه های صدور فتاوی امام را در نقد نوشته های آیت الله آذری قمی و مواضع روزنامه رسالت در کیهان منتشر کردم که با استقبال فراوانی مواجه شد. این مقالات همان سال در قالب یک کتاب از سوی انجمن اسلامی معلمان منتشر شد.
در میانه سال 67 با حکم آقای اصغری و مواففت آقای خاتمی به عضویت شورای سردبیری روزنامه کیهان منصوب شدم. دو ماه بعد اعضای شورای سردبیری که با آقای اصغری دچار اختلافاتی شده بودند، استعفا دادند و من تنها به عنوان سردبیر به اداره روزنامه ادامه دادم و البته چندی بعد سه تن را شامل آقایان علی معلی و پرویز رئوف منش و علی اکبر کسائیان به سردبیری روزنامه اضافه کردم. در اردیبهشت سال 69 با حکم مقام رهبری علاوه بر سردبیری به عنوان مدیر مسئول روزنامه کیهان منصوب شدم و این امر تا نیمه سال 73 ادامه یافت.
گفتنی است که پس از انتصاب من به مدیر مسئولی روزنامه از سوی رهبری آقای خاتمی از نمایندگی ولی فقیه در موسسیه کیهان استعفا داد و آقای سید محمد اصغری به جای وی از سوی رهبری منصوب شد. نمایندگی رهبری آقای اصغری تا سال 73 ادامه یافت و پس از استعفای او آقای حسین شریعتمداری به جای وی منصوب شد. سه یا چهار ماه پس از انتصاب آقای شریعتمداری من از مدیر مسئولی و سردبیری روزنامه کیهان استعفا دادم و پس از خروج از موسسه کیهان، در اسفند سال 73 نشریه صبح را به طور مستقل منتشر کردم.
*شما در 27 سالگی سردبیر روزنامه کیهان شدید و 7 سال هم در این سمت بودید. با کدام سابقه مطبوعاتی و رسانه ای به این سمت، منصوب شدید؟
پاسخ به این سئوال را در بالا داده ام. اما توضیح اضافه این که من از یک سو طلبه ای بودم که تا اواخر سطح را خوانده بودم و با مباحث دینی و معرفتی و اقتضائات حکومت دینی آشنا بودم و از سوی دیگر با فضای سیاسی و مطبوعاتی درگیر بودم و به لحاظ قلمی و شیوه نویسندگی نیز مورد قبول خوانندگان و مخاطبان کیهان بودم. شاید مجموعه اینها موجب ارتقای من در موسسه و روزنامه کیهان از نویسندگی تا سردبیری بود.
*کیهانی که شما در آن سردبیر بودید با کیهان الان، چه تفاوت هایی از نظر رویکرد داشت؟
من کیهان بعد از خودم را پیوسته و دقیق دنبال نکرده ام و لذا نمی توانم نظر دقیقی در این باره بدهم. شاید یکی از تفاوت های مهم دوره من با دوره آقای حسین شریعتمداری این باشد که ایشان ارتباطات گسترده ای با برخی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی مانند وزارت اطلاعات و سپاه و نیز افرادی در دفتر رهبری داشته و دارند و طبعا همین امر می تواند بر خط مشی روزنامه تاثیراتی بگذارد، اما من یک روز هم عضو و همکار و مرتبط با هیچ نهاد امنیتی و اطلاعاتی نبوده ام و حتی با دفتر رهبری جز در حد ضرورت کاری برای ارتباط گیری تلاش نمی کردم و اغلب این دفتر بود که در دوران کیهان یا صبح بابت راهنمایی یا تذکر و توصیه ای تماس می گرفت و من به آنجا می رفتم.
البته برای آقای شریعتمداری به دلیل سن و سال بیشتر و سوابق مبارزاتی قبل از انقلاب داشتن چنین ارتباطاتی امری عادی است.
*شما 2 سال در زمان مدیرمسوولی حسین شریعتمداری، سردبیر کیهان بودید. چه تفاوت هایی بین مدیرمسوولی ایشان با آقای اصغری وجود داشت؟
نصیری: همان طور که گفتم من تنها سه تا چهار ماه با آقای شریعتمداری پس از انتصابشان به نمایندگی رهبری در موسسه کیهان همکاری کردم و پس از ان استعفا دادم و از موسسه کیهان خارج شدم و چند ماه بعد نشریه صبح را منتشر کردم.
*هفته نامه صبح را با چه هدفی منتشرکردید؟
پس از 7 سال سردبیری و مدیریت روزنامه کیهان از کار مطبوعاتی روزانه احساس خستگی می کردم و تمایل داشتم به صورت هقتگی و یا ماهانه روزنامه نگاری را دنبال کنم و البته در این مسیر به مباحث نظری و تئوریک هم علاقه بیشتری پیدا کرده بودم. از همین رو سراغ صبح رفتم. در صبح خط عدالتخواهی و ضد فساد اقتصادی را در کنار مباحث فرهنگی و تئوریک سیاسی دنبال می کردم.
*چرا این هفته نامه تعطیل شد؟
در جریان انتشار گزارش های مستند و تحقیقی در باره تخلفات قانونی و فساد اقتصادی در مورد دو وزارتخانه دولت مرحوم آقای هاشمی (وزارتخانه های ارتباطات و نیرو) که علی رغم دفت و صحت و استناد گزارش ها هیچ واکنش مفید و سازنده ای از دستگاه ها و نهادهای مسئول ندیدم، به این نتیجه رسیدم که انتشار این مطالب به مصلحت کشور نبوده و تنها از فساد و تخلف از قانون قباحت زدایی می کند. در اینجا بود که یکی از فلسفه های مهم انتشار صبح در ذهن من منتفی شد. البته باید همینجا اشاره کنم که تخلفات آن دو وزارتخانه در برابر مفاسد سهمگینی که ظرف دو دهه اخیر اتقاق افتاد واقعا ناچیز بود که به نظرم نتیجه عدم برخورد با قوه قضاییه و نهادهای حسابرسی با همین تخلفات کوچکتر بود که منجر به تخلفات کلان و بزرگ بعدی شد.
در زمینه مسائل و مباحث فرهنگی هم به این جمع بندی رسیده بودم که باید به کارهای نظری و تئوریک پرداخت تا بتوان برای ایران و حمهوری اسلامی آینده بهتری را ترسیم کرد.
بر اساس این دو عامل و برخی عوامل دیگر مانند فشارهای مالی برای ادامه کار، صبح را تعطیل کردم و به حوزه برگشتم.
*روند تغییر دیدگاه های سیاسی خود را تبیین فرمایید؟
در جریان تجربیات کاری و مطالعات و گفت وگوهای بیشتر اولا امکان تحقق یک اتوپیای دینی را منتفی دیدم و ثانیا مساله سیطره مدرنیته و تجدد را دریافتم و ثالثا به مبحث کلامی و فقهی عصر حیرت رسیدم و رابعا به اهمیت آزادی انتخاب مردم در امر دین و حکمرانی دینی و عدم مشروعیت هر گونه تحمیل التفات تامی پیدا کردم به اضافه برخی عوامل دیگر از جمله ناکامی های عینی و عملی حمهوری اسلامی چهار دهه اخیر. همه اینها در رسیدن به دیدگاههای سیاسی کنونی من موثر بودند.
*از کدام رویکرد گذشته خود پشیمان هستید؟
پشیمانی من از نوع پشیمانی همه چهره ها و عناصر سیاسی و مذهبی و انقلابی است که از آغاز انقلاب به این سو و به تدریج و با گذشت زمان به دلیل فقدان دانش و تجربه کافی و نیز عدم درک جامع از مساله حکمرانی و نیز اقتضائات زمانه دچار دگرگونی و تحول در نظر و عمل شدند.
*آینده تحولات حوزه فکری در کشور را چگونه تبیین می فرمایید؟
به نظرم در عرصه هایی رو به تعالی و تکامل دارد. تجربه جمهوری اسلامی زمینه بسیاری از بازاندیشی ها و عمیق نگریهای فکری و تئوریک را فراهم کرده است. بسیاری اکنون به این جمع بندی رسیده اند که باید قرائتی جامع تر، عقلانی تر و انسانی تر از دین ارائه بدهند تا بتوانند با ایدئولوژیهای مدرن هماوردی کنند و در مقابل سیل الحاد و دین گریزی و دین ستیزی دوام بیاورند.
*دیدگاه های فعلی جنابعالی در حوزه های مختلف، به کدام جریان سیاسی در ایران نزدیکتر است؟
من همیشه مستقل اندیش بوده ام و از این که آدم وفادار و وابسته به یک جناح و جریان قلمداد شوم اجتناب کرده ام اما در مجموع اکنون با بسیاری از مواضع اصلاح طلبان در مقایسه با مواضع بسته، راکد، غیر مردمی و اقتدار طلبانه طیف گسترده ای از اصولگرایان احساس همدلی و همفکری بیشتری دارم.
دیدگاه تان را بنویسید