رائفیپور دعوت به شورش و اعتراض کرد
نمایندگان محترم #روحانی را استیضاح کنید؛ حتی اگر یک روز از عمر این دولت باقی باشد
اعتمادآنلاین| دعوت به بروز نارضایتی؟ حقیقت پنهان نمیماند، دیر یا زود افشا میشود و اتهامزنندگان رسوا خواهند شد.
به گزارش آرمان ملی، آنانی که سالها در پشت بلندگوها قرار گرفته و با اعتماد به نفس زیاد، اعتراضات اقشار مختلف جامعه را به نوعی هدایت شده از سوی اصلاحطلبان معرفی میکردند تا از این طریق رقیب خود را تخریب کنند، امروز سرمست از پیروزی فراموش کردهاند دعوت به بر هم زدن نظم عمومی جرم است، بنابراین به نوعی درصدد ناراضی کردن اقشاری از جامعه و تشویق آنها به اعتراض هستند. البته اینان هدف دیگری هم در پشت پرده دارند و آن هم انجام تکلیف تا آخرین روز تعهد، علیه روحانی و عملکرد دولت اوست.
چرا دعوت به اعتراض؟
قطع برق موضوع سراسری است که اگرچه برخی معتقدند روحانی از ابتدا باید با مردم شفاف سخن میگفت و چرایی قطعی برق را برایشان توضیح میداد اما برخی مخالفان دولت از این موضوع برای تخریب و نارضایتی مردم استفاده کردهاند مانند علیاکبر رائفیپور که این توئیت را منتشر کرد:«#قطعی برق مردم را مستاصل، درمانده و عصبانی کرده است. اوضاع اصلا طبیعی نیست. ظاهراً قرار است دوباره مردم را مانند آنچه با طرح بنزین و آبان 98 کردند، عاصی نموده و به خیابانها بکشانند. #محاکمه مسئولان_ناکارآمد»
واضح است که هدف اصلی رائفیپور القای ناکارآمدی و اشکالات دولت روحانی است و مردم را ابزاری برای رسیدن به این هدفش قرار دادهاند وگرنه القای عصبانی بودن مردم و ترغیب آنها به تخریب برای نمایش این عصبانیت نسبتی با منافع ملی ندارد و مشخص نیست چرا با این دعوت به اعتراض برخوردی صورت نمیگیرد.
طرح محاکمه با هدف توجیه
البته رائفی پور در توئیت قبلی به صراحت از هدفش پردهبرداری کرد و نوشت: «نمایندگان محترم #روحانی را استیضاح کنید؛ حتی اگر یک روز از عمر این دولت باقی باشد».
او دیروز هم نوشت: «شاید این دو بیت از قصیده سیففرغانی از شعرا و مشایخ قرن هفتم و هشتم هجری خطاب به سپاهیان ویرانگر مغول قدری حق مطلب را ادا کند! در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت. این عو عو سگان شما نیز بگذرد. آن کس که اسب داشت غُبارش فرو نشست. گرد سُم خران شما نیز بگذرد. #محاکمه مسئولان ناکارآمد».
اگر به محتوای توئیتهای این دلواپس مراجعه شود، بیشترین موضوع مطرح شده در آنها انتقاد از روحانی، دولت او و نهادهایی مربوط است و نشان میدهد او از هیچ تلاشی در این مسیر فروگذار نیست. البته دلواپسان دیگر هم در این مسیر به او یاری میرسانند مانند محسن دهنوی نماینده اصولگرای مجلس که گفته بود: «حسن روحانی و اسحاق جهانگیری و... باید محاکمه شوند و به زودی خواهند شد.»
یا در خردادماه بود که نمایندگان مجلس با 182 رای موافق، روحانی را ناقض اصل 77 و 125 قانون اساسی دانستند و نایب رئیس مجلس گفت: «پرونده تخلف رئیسجمهور برای رسیدگی خارج از نوبت به قوه قضائیه ارجاع خواهد شد.»
البته این تهدیدها در روزهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری نشانگر اهداف مطرحکنندگان آن یعنی سیاهنمایی درباره کاندیداهای غیراصولگرا بود. روحانی اما وقعی به این تهدیدات نمیگذارد و در اذهان بسیاری هست که رئیسجمهور مدتی پیش در دفاع از عملکرد وزیرش به خاطر افزایش پهنای باندگفت: «کسی را به خاطر پهنای باند نمیتوانند محاکمه کنند. دستور من بوده و اگر میخواهید محاکمه کنید من را محاکمه کنید.»
و سرانجام اینکه، اعداد و ارقام رسمیای که در همین دولت فعلی منتشر شده نشان میدهند، آقای رئیسی وضعیت اقتصادی خوبی را از دولت فعلی تحویل نخواهد گرفت. با استناد به همین آمار و ارقام میتوان حدس زد، شاید دو سال، شاید هم بیشتر، فقط باید آواربرداری کرد! مخاطب این نکته هم، عاملان وضع موجودند که، از لحظه اعلام رسمی نتایج انتخابات و در حالی که هنوز خود در راس کارند، منتقد وضع موجود شده، خطاب به دولتی که هنوز تشکیل نشده میگویند «وعدهها چه شد؟!»
کیهان هم آره...
برخی هم از این فضای ناراضیسازی مردم برای آینده احتمالی بهره میبرند و درصدد هستند که چنین القا کنند رئیسی دولت سیزدهم را با انباشتی از مشکلات تحویل گرفت و برای تاکید بر درستی ادعای خودشان به اعتراض مردم نسبت به موضوعاتی مانند قطعی برق اشاره میکنند.
روزنامه کیهان از جمله تلاشگران در این عرصه است؛ چنانکه دیروز از همین الان دلیل ناکارآمدی احتمالی دولت سیزدهم را مسائل و مشکلاتی که دولت کنونی بهجا میگذارد، تلقی کرده و از هر دری سخن گفته تا ناکارآمدی دولت سیزدهم را توجیه کند. در یادداشت روزنامه کیهان آمده است: با توجه به شرایطی که مدعیان اصلاحات و اعتدال بهوجود آورده و بلایی که بر سر معیشت مردم آوردهاند، ایشان چه بخواهند چه نخواهند، تبدیل به امید این مردم شدهاند و دولت ایشان، نه حق دارد و نه فرصت این را دارد که «اشتباه کند».
بخشی از هر جامعهای، درست یا غلط، انتظار دارند مشکلات به سرعت حل شود. مثلا، تا تابستان سال آینده مساله قطعی برق حل شده باشد. تورم مهار و مدیریت، سر و سامانی گرفته باشد. آنها منطقا خوب میدانند که، سر و سامان دادن به اقتصاد، با فشردن یک دکمه مثلا قرمز صورت نمیگیرد بلکه نیاز به برنامه و تیمی یکدست، متخصص و باانگیزه است. البته در هر جامعهای عده معدودی هم وجود دارند که، تصور میکنند، راهحل، همان دکمه قرمز است. بهویژه اگر در این مدت ضربات اقتصادی جدی خورده باشند.
گاهی مشکل اصلی، خود مدیر است لذا با رفتن او، بخشی از مشکلات خود به خود حل میشود. صرفِ تغییر یک دولت خسته با یک دولت جوانِ حزباللهی، بخش مهمی از راهحل مشکلات موجود است.
لذا میتوان امیدوار بود، با رفتن دولت فعلی، بخشی از مشکلات خود به خود حل شود، حتی اگر سنگاندازیها از دو ماه پیش از آغاز دولت سیزدهم، شروع شده باشد! و سرانجام اینکه، اعداد و ارقام رسمی که در همین دولت فعلی منتشر شده نشان میدهند، آقای رئیسی وضعیت اقتصادی خوبی را از دولت فعلی تحویل نخواهد گرفت.
با استناد به همین آمار و ارقام میتوان حدس زد، شاید دو سال شاید هم بیشتر، فقط باید آواربرداری کرد! مخاطب این نکته هم، عاملان وضع موجودند که، از لحظه اعلام رسمی نتایج انتخابات و در حالی که هنوز خود در راس کارند، منتقد وضع موجود شده، خطاب به دولتی که هنوز تشکیل نشده میگویند «وعدهها چه شد؟».
ارتباطبایاسر عرفات