احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
خیلی از اصولگرایان اعتقادی به رئیسی ندارند؛ برای امتیاز دور او جمع شدهاند / چوب دعواهای سیاسی بر سر همه خورده و خیلیها درس گرفتهاند / یک جناح نمیتواند کشور را اداره کند /
یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: چیزی که من را امیدوار میکند، این است که چوب دعواهای سیاسی بر سر همه خورده و خیلیها درس گرفتهاند و آقای رئیسی هم شخصاً آدمی نیست که به سمت تنش برود. این دعوتی هم که از منتقدین خود داشته است، قطعاً یک کار موقت و مقطعی نبوده و من بعید میدانم برنامهای کوتاهمدت باشد.
اعتمادآنلاین| احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از اقدامات شکل گرفته در دوره انتقال قدرت بین دولتهای دوازدهم و سیزدهم ارزیابی مثبتی دارد و میگوید که دیدارهای صورت گرفته میتواند به انتقال تجربیات به تیم سید ابراهیم رئیسی کمک کند، حتی اگر بین تیم دولت فعلی و بعدی اختلاف نظرهایی باشد.
به گزارش روزنامه ایران، او تأکید میکند که به استمرار این نوع همکاریها و نظرخواهیها از فعالان سیاسی و استفاده از ظرفیتهای انسانی کشور در دولت رئیسی خوشبین است و آن را یکی از مؤلفههای موفق شدن کشور میداند.
*یکی از برنامههای برجسته آقای رئیسی در روزهای پس از انتخابات، دیدارهای مکرر با وزرا و مدیران دولت دوازدهم بود. همزمان هم ایشان از مجموعه منتقدان و حتی مخالفان خود درخواست کرد که برنامهها و نظراتشان را به او منتقل کنند. ارزیابی شما از این دست اقدامات چیست و چقدر معتقدید این کارها میتواند به نتیجه مطلوب در وضعیت کشور برسد؟
من معتقدم یک آسیب مهم در اداره کشور این است که ما در حوزه تخصیص و مدیریت منابع خیلی کارآمد و درست عمل نمیکنیم. یکی از مهمترین این منابع، زمان و وقتی است که نظام مدیریتی کشور در اختیار دارد. منظور این است که کار درست در زمان درست و با کمترین میزان صرف وقت انجام داده شود. اینکه یک وزیر، یک فرمانده بلندپایه نظامی یا یک رئیس قوه بتوانند وقت خود را درست تخصیص دهند، بیشترین اثر را در تولید ملی خواهد داشت. مخصوصاً رئیس جمهوری باید بتواند بموقع و سر وقت تصمیم بگیرد. مثلاً اگر در مسأله ارز دیر تصمیم بگیرد و یا در موقع نامناسب تصمیم بگیرد. چه اتفاقی میافتد؟ تمام کشور به هم میریزد. با توجه به این مسأله معتقدم کاری که آقای رئیسی میکند بخش مهمی از همین مدیریت زمان است.
به عبارتی مدیران و مقاماتی که اطلاعات پیشینی راجع به مسائل مختلف کشور دارند، دادهها و گزارشهای خود را به او منتقل میکنند و این کار آقای رئیسی و دولتش را چند قدم در شروع کار جلو میاندازد و خیرش به مردم میرسد. به هر حال طبیعی است ایشان که تا قبل از این رئیس قوه قضائیه بوده، اطلاعات جزئی درباره موضوعات اجرایی همه حوزههای کشور نداشته باشد. مسلماً مقامات دولت خیلی بیشتر مسائل را از نزدیک لمس کردهاند و انتقال اینها به دولت بعدی بسیار ضروری است. درست است که اختلاف نظرهایی هم بین تیم آقای رئیسی و دولت فعلی هست اما انتقال این گزارشها و تجربهها به هر حال اقدام مؤثری در ایجاد اشراف نسبت به وضعیت کشور برای دولت آینده است.
وزیری که به ایشان گزارش میدهد در طول چند سال مسئولیت خود به هر حال جایی زمین خورده، جایی توانسته کار را جلو ببرد، مشکلات را بهتر میداند و راههای رفته را علیالقاعده باید بشناسد و اینها را بازگو میکند. بنابراین،این باعث افزایش آگاهی دولت بعدی میشود. اما غیر از این یک همدلی و تصویر خوبی هم از همکاری و اتحاد برای کشور دارد. این هم مسأله بسیار مهمی است که میتواند برخی بداخلاقیها را در گروههای سیاسی تعدیل کند. خصوصاً در این مقطع میتواند به مردم آرامش بدهد و آن تنازع و اختلافی که از سطح گروههای سیاسی داشت به جامعه تزریق میشد را این کار میتواند کنترل کند. آن اختلافات باعث فرسایش سرمایه اجتماعی ما میشد و ما باید جلوی آن را میگرفتیم و به همین جهت این دست کارها قطعاً مثبت هستند.
*ما فعلاً در دوره انتقال قدرت بین دو دولت هستیم. فکر میکنید این اتفاق چقدر میتواند در دوره دولت آتی استمرار پیدا کند؟ یا اینکه خطر این وجود دارد که پس از سپری شدن دوره انتقال قدرت و گذر از این موقعیت باز هم رفتارهای تعاملی فراموش شوند؟
من نسبت به این بدبین نیستم. اول اینکه همین رفتار در دوره انتقالی هزینه جابجایی را کم میکند و قدری سطح تنش را تعدیل میکند. دوم اینکه ما داریم از میان یک تجربه طولانی از این دست تنشها به دولت سیزدهم میرسیم و اکثریت کشور فهمیدهاند هزینه تنشهای اضافی چقدر است. نکته مهمتر اما این است که برای توسعه و پیشرفت ما این کار ضروری است. درست است که خیلیها صدای بلندی در دعواهای کشور دارند اما قاطبه نیروهای باتجربه و متنفذ سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که باید به سمت تعدیل اختلافات در داخل برویم و این برای اقتصاد و توسعه کشور هم بسیار ضروری است. من از مجلس پنجم این را گفتهام و معتقدم که یک جناح نمیتواند کشور را اداره کند و اگر چنین وضعی حاکم شود و آن را بپذیریم، توسعه را به تأخیر انداختهایم.
*اما برخی معتقدند که در حال حاضر مسئولیت اکثر نهادها و قوا در اختیار یک جناح قرار گرفته است. فکر میکنید برای عبور از آسیبهای مدیریت تک جناحی باید چه کرد؟
البته بیش از هر چیز دیگری جناحهای سیاسی خودشان، خودشان را تخریب و کمرنگ کردهاند و به خاطر برخی تعلقات بخشی از اعتماد عمومی را از دست دادهاند. در ادوار اخیر دیگر اینها فقط یک اسم دارند، نه این طرف اصلاحطلب هستند و نه آن طرف اصولگرا. دیگر کیفیت ندارند. یعنی هر طرف را نگاه کنید، تعدادی آدم فرصتطلب، نان به نرخ روز خور، رنگ عوض کن و منتظر گرفتن پست و سمت را میتوانید ببینید. بنابراین خیلی از همین اصولگرایان هم در حقیقت اعتقادی به آقای رئیسی ندارند و برای امتیاز دور او جمع شدهاند. من تمام امیدم این است که آقای رئیسی به اینها امتیاز ندهد، همانطور که در قوه قضائیه هم امتیاز نداد. ایشان باید بتواند از هر کسی فارغ از گرایشهای سیاسیاش به واسطه شایستگی و سلامت آن فرد استفاده کند. برای اصلاح جامعه ما از ظرفیتهای کوچکترین فرد میان مردم هم بی نیاز نیستیم. ظرفیتهای نیروی انسانی نباید به بهانههای سیاسی انکار یا نادیده گرفته شوند.
*سؤال این است که به نظر شما چقدر زمینه این کار و رسیدن به چنین وضعیتی در دولت آقای رئیسی مهیا و فراهم است؟
برخی چیزها این روند را خراب میکند. مثلاً این دولت برخی از تصمیماتی را که باید مدتها قبل میگرفته الان و به سرعت میگیرد، قدری کار به هم میریزد. مثلاً وقتی در این شرایط برخی معادن به سرعت در حال واگذاری است، این مبتلا کردن دولت بعد به برخی مسائل است. یا برخی اتفاقاتی که گفته شده دستیار یک وزیر مؤسسه تأسیس میکند و ایشان و معاونانش به عنوان هیأت امنای آن منصوب میشوند. من این دست رفتارها را هم به اندازه تندرویهایی که از برخی سیاسیون دیدهایم در به هم خوردن زمینه همکاری مؤثر میدانم. البته در همین دولت مدیران پاک سرشت و کارآمد هم هستند که میتوانند در این فرایند تأثیر مثبت بگذارند اما برخی اتفاقات جوری هستند که میتوانند اثر مثبت دهها کار دیگر را خنثی کنند. اما چیزی که من را امیدوار میکند، این است که چوب دعواهای سیاسی بر سر همه خورده و خیلیها درس گرفتهاند و آقای رئیسی هم شخصاً آدمی نیست که به سمت تنش برود. این دعوتی هم که از منتقدین خود داشته است، قطعاً یک کار موقت و مقطعی نبوده و من بعید میدانم برنامهای کوتاهمدت باشد. حتماً پشت آن یک برنامهریزی بلندمدت است. الان در این مقطع یکی از مهمترین
کارویژههای دولت آقای رئیسی این است که در کشور یک اتحاد واقعی شکل بدهد و اتفاقاً من خوشبین هستم که او آدمی است که میتواند این کار را بکند.
*منظورتان از اتحاد چیست؟ چون توضیح دادید که کشور را با یک جناح نمیشود اداره کرد.
اتحاد یعنی اینکه رقابت بکنیم اما دعوا نکنیم. اختلافات را بر منافع ملی ترجیح ندهیم و بتوانیم از تمام ظرفیتهای کشور و از تمام ظرفیت تک تک افرادی که شایستگی دارند، استفاده کنیم. فقط آنهایی که فساد میکنند، تخلف میکنند و در اداره کشور انحراف ایجاد میکنند باید حذف شوند که در این کار هم با دوستان خودمان هم نباید تعارف کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید