چرا اصولگراها خودی هایشان را طرد می کنند؟
اصلاحطلبان بهنوعی هرکسی را که نظراتی خلاف قطب مخالف یعنی اصولگرایان بدهد، اصلاحطلب در نظر میگیرند و این دایره در تمام این سالها به قدری وسیع بوده است که بهسختی میتوان در بررسی آرای نیروهای اصلاحطلب یا نیروهای نزدیک به جبهه اصلاحات، تفکری واحد بیرون کشید.
اعتمادآنلاین| چنین شرایطی به وضوح حکایت از نبود مانیفستی جامع در این جریان دارد؛ به نحوی که ممکن است از عضو جامعه روحانیت مبارز تا نیروهای نهضت آزادی و مشارکتیها یا نیروهای نزدیک به دولت هاشمی همه و همه را اصلاحطلب بدانیم بدون آنکه رویهای واحد میان ایشان پیدا کنیم.
به گزارش روزنامه شرق، روزگاری سعید حجاریان در وصف چنین شرایطی میگفت که اصلاحات «بینالعباسین» شده است؛ یعنی از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی را میتوان اصلاحطلب فرض کرد. این اصطلاح در ادبیات سیاسی به معنای باز بودن درهای یک جبهه سیاسی تلقی میشود. به نظر میرسد حالا این «بینالعباسین» بیش از گذشته مشاهده میشود و حتی چنین شرایطی به سیاستورزی عملی اصلاحطلبان نیز سرایت کرده است؛ بهخصوص از سال 92 برخی اصلاحطلبان چنین تصور کردند که برای درامانماندن از ردصلاحیتها میشود با نیروهای اصولگرای «معتدل» به وحدتی انتخاباتی رسید.
این تجربه حتما آنطور که پیشبینی میشد موفق نبود اما سیاست ائتلافی جای خود را در اندیشه طیفهایی از اصلاحطلبان باز کرد. به بیان دیگر اگر زمانی اصولگرایان اصلاحطلبشده، یک امر واقع بودند و ناگزیر چرخش فکری و سیاسی آنها را به سمت اصلاحات سوق داده بود، حالا اصلاحطلبان برای شرکت در هر انتخابات فانوس به دست میگیرند و دنبال نیرویی اصولگرا که قدری ولو در یک حوزه مانند سیاست خارجی شبیه به اصلاحطلبان باشد، میگردند تا بتوانند با او وارد انتخابات شوند؛ نمونهاش حمایت بسیاری از اصلاحطلبان از علی لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری 1400 است که البته ردصلاحیت لاریجانی از سوی شورای نگهبان موضوع را کنلمیکن کرد.
بازبودن درهای جبهه اصلاحات در نبود مانیفست واحد و لیدری منسجم یک پیامد منفی دیگر را هم به وجود آورده است؛ آنکه دیگر مردم با گزینههای بدلی اصلاحات به درخواست اصلاحطلبان تمکین نمیکنند و اگر روزگاری اصلاحطلبان میتوانستند موج اجتماعی ایجاد کنند، در این سالها دیگر چندان مورد توجه جامعه نیستند. به هر روی جبهه اصلاحات در مقطع کنونی باید مسیر آینده خود را روشن کند؛ اینکه قرار است باز هم هویت نامشخصی به سرمایه اجتماعیاش عرضه کند یا قرار است «اصلاحات» با «اصلاحطلبان» پیش برود؟
دیدگاه تان را بنویسید