کد خبر: 530369
|
۱۴۰۰/۱۰/۱۴ ۱۰:۲۰:۳۱
| |

عماد افروغ، جامعه شناس:

حاکمیت یک دست شده؛ این خود زنگ خطری را به صدا در می‌آورد

یک جامعه شناس با تاکید بر نگرانی‌اش از یکدستی حاکمیت، درباره‌ی رسالت رسانه‌ها در این وضعیت می‌گوید: وقتی مردم در یک پیمایش ملی روی هم رفته ۲۶ درصد می‌گویند که گرایش چپ و راست داریم یعنی ۷۴ درصد از آنها نیستند؛ این ۷۴ درصد را چه کسی باید نمایندگی کند؟

حاکمیت یک دست شده؛ این خود زنگ خطری را به صدا در می‌آورد
کد خبر: 530369
|
۱۴۰۰/۱۰/۱۴ ۱۰:۲۰:۳۱

عماد افروغ، جامعه شناس می‌گوید: «دیدم مجلس جای بنده نیست. احساس کردم که نمی‌توانم اهداف بلند و روشنگرانه خود را از طریق مجلس دنبال کنم.

به گزارش انصاف نیوز وی افزود: قبل از آن فکر می‌کردم که مجلس نزدیک‌ترین کانون حاکمیت به آگاهی‌بخشی و روشن‌فکری است؛ بعد متوجه شدم که آن‌قدر آن‌جا تراکم لابی‌ها و جناح زدگی و سیاست‌زدگی است که بهتر است قالب و شکل آگاهی‌بخشی خود را عوض کنم.»

خلاصه گفت‌وگو با عماد افروغ -جامعه شناس- را در ادامه بخوانید:

-  زمانی که سال ۸۴ رقابت‌های انتخاباتی انجام می‌شد، دو رقیب بالا آمدند. آقای هاشمی رفسنجانی و آقای احمدی نژاد. بنده سیاست‌های آقای هاشمی را دنبال می‌کردم، بالاخره ایشان هشت سال رئیس جمهور بودند، نقدهایی به سیاست‌های اقتصادی ایشان داشتم. نقدهایم هم بازتاب پیدا می‌کرد. در یکی از یادداشت‌هایم هفده نقد به سیاست‌های اقتصادی ایشان وارد کردم، اما هیچ‌گاه به حریم و شخصیت ایشان هتاکی و بداخلاقی نکردم؛ زیرا معتقدم این رفتارها ارزش نقد را پایین می‌آورد. نقد به محتوا تعلق می‌گیرد و نه به شخص.

-  اما حدس می‌زدم که با استقرار دولت جدید، یک هم‌نوایی ناموجه بین دولت و مجلس شکل می‌گیرد و احساس کردم که باید یک‌بار دیگر ناقوس دیکتاتوری را به صدا دربیاوردم. کمااینکه در دولت قبل هم همین کار را کردم، وقتی که دولت وقت با مجلس ششم یکی شد؛ زیرا که مجلس باید همیشه نقاد و ناظر باشد. اگر که بخواهد کاملا در اختیار دولت‌ها باشد که این نقض غرض است. آن موقع این امر باعث شد که من زنگ خطر دولت‌گرایی پارلمانی را به صدا دربیاورم و این اتفاق هم افتاد. دقت کنید که دو سال اول، مجلس هفتم، خیلی خوب و منتقد بود؛ اما به محض اینکه دولت جدید آمد کاملا در دام دولت جدید افتاد.

- احساس کردم که باید سنگر روشنگری‌ام را عوض کنم. دیدم مجلس جای بنده نیست. احساس کردم که نمی‌توانم اهداف بلند و روشنگرانه خود را از طریق مجلس دنبال کنم. قبل از آن فکر می‌کردم که مجلس نزدیک‌ترین کانون حاکمیت به آگاهی‌بخشی و روشن‌فکری است؛ بعد متوجه شدم که آن‌قدر آن‌جا تراکم لابی‌ها و جناح زدگی و سیاست‌زدگی است که بهتر است قالب و شکل آگاهی‌بخشی خود را عوض کنم. آمدم در عرصه مدنی به فعالیت‌هایم ادامه دادم. مصاحبه می‌کنم، یادداشت می‌نویسم، کتاب و مقاله می‌نویسم. رسالتم را فراموش نکرده‌ام.

- توصیه‌ی بنده به مسئولین نیز این است که در برابر نقدهایی که از آنها می‌شود سعه صدر داشته باشند. امام یک جمله زیبا دارد که بنده نقل به مضمون می‌کنم. ایشان می‌فرمایند: «حتی تخطئه هم موجب سازندگی است». حالا نقد که دیگر جای خود دارد. تخطئه‌تان کردند! از آن فرصت بسازید، جواب بدهید! جواب عالمانه بدهید! انصاف نیوز گفت شما این کار و آن کار را کردید، شما هم جواب دهید با سند هم جواب دهید، اینکه برای شما یک فرصت است.

-  خیلی نگرانم که با توجه به اینکه تقریبا می‌شود گفت که حاکمیت یک دست شده، و این خود زنگ خطری را به صدا در می‌آورد. ان شاءالله که این یک یک دستی، مضمونی باشد. یک دستی مضمونی یعنی یک قانون اساسی داریم، یک آرمان انقلاب و اهداف و ارزش‌های متعالی داریم، که همه درحال حرکت به سمت آن باشیم. این خیلی خوب است؛ اما من می‌ترسم که این یکدستی مضمونی تبدیل شود به یک دستی جناحی و این زنگ خطر خواهد بود؛ زیرا جامعه بدون تکثر معنا ندارد و اداره‌ی کشور هم بدون تکثر معنا ندارد. یک جناح نمی‌تواند کشور را اداره کند. ما می‌گوییم وحدت در عین کثرت. یعنی کثرت باید نمود داشته باشد.

- بنابراین وقتی یک دست می‌شود نگرانم که نقد به محاق برود. نگرانم که عده‌ای احساس کنند باید با این یک دستی جناحی، هم‌نوا باشند، و هم به تملق بیافتند و هم جلوی منتقدین را بگیرند. این نگرانی و هشدار جدی بنده است. نه تنها که به تملق بیافتند و جلوی منتقد را بگیرند بلکه با هتاکی و بی‌حرمتی همان اتفاقی را رقم بزنند که در دولت قبل از روحانی شکل گرفت.

- بنده صراحتا بگویم که بنده منتقد سیاست‌های اقتصادی آقای روحانی بودم اما روزنامه‌ی ایران که وابسته به دولت بود، نقدهایم را نسبت به سیاست‌های اقتصادی دولت آقای روحانی بازتاب می‌داد و کوچک‌ترین بی‌حرمتی‌ای نمی‌کرد. برخلاف این موضوع در دولت قبل از آقای روحانی در همین روزنامه؛ هرجا مطلبی از من می‌دیدند یک ستون ویژه داشتند و بد و بیراه حواله‌ی بنده می‌کردند. این نشان دهنده چیست؟ نگرانی بنده الان همین است که نکند خدای نکرده رسانه‌ها درگیر سیاست‌های رسانه‌ای آن زمان شوند.

- وقتی مردم در یک پیمایش ملی روی هم رفته ۲۶ درصد می‌گویند که گرایش چپ و راست داریم یعنی ۷۴ درصد از آنها نیستند. این ۷۴ درصد را چه کسی باید نمایندگی کند؟ شما باید نمایندگی کنید. یعنی ۷۴ درصد تحت تاثیر این صف‌آرایی‌های کاذب سیاسی نیستند، یعنی نیازهایی دارند و اتفاقا التزام به انقلاب و اسلام و میهن و هویت دارند، اما حاضر نیستند این مصالح را فدای منافع روزمره عده‌ای بکنند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها