ملاحظاتی درباره «جمهور دوم» باهنر/ «رونمایی» از پیشنهادی که تکراری بود!
آنچه باهنر درمورد جمهوری دوم گفته است نه فقط تکرار سخنانی است که اصلاحطلبان سالهاست گفتهاند، بلکه در عین حال تکرار موضوعات و مواضعی بود که خودش دستکم طی یک دهه گذشته، بهخصوص در مصاحبهها و گفتوگوهای مطبوعاتیاش عنوان کرده و میکند.
حولوحوش نیمه بهمنماه 1400 و درعینحال نیمه دهه فجر چهلوسومین سالگرد پیروزی انقلاب، وقتی یک پایگاه خبری- تحلیلی منتسب به طیف میانهرو و معتدل جریان اصولگرا به نقل از یکی از چهرههای متنفذ و موثر در این جریان سیاسی از لزوم بازنگری در قانون اساسی نوشت، اگرچه این ضرورت انکارناپذیر طی این سالها به دفعات ازسوی بسیاری از نیروهای سیاسی منتسب به جریان اصلاحات موردتاکید قرار گرفته بود اما آنچه اصلاحطلبان سالها بر آن انگشت تاکید گذاشته و حتی در مقاطعی به همین دلیل متحمل هزینههایی - بعضا مستقیم و عمدتا غیرمستقیم- شدهاند، اینبار ازسوی سیاستمداری محافظهکار تکرار میشد و کیست که نداند ارزش و اهمیت یک پیام و گفتار سیاسی و همچنین میزان تاثیرگذاری و اثربخشی آن را نه صرفا محتوای آن پیام و گفتار، بلکه بسیاری اوقات، چگونگی نشر و بازنشر آن و البته هویت و جایگاه و پایگاه گوینده و آنکه پیام را صادر کرده، تعیین میکند.
به گزارش روزنامه اعتماد، مصاحبه تفصیلی پایگاه خبری- تحلیلی خبرآنلاین با محمدرضا باهنر درباره ضرورت بازنگری در قانون اساسی نیز از چنین شرایط و اقتضائاتی برخوردار بود و درحالی آنچه در سطور پرتعداد آن مصاحبه موردتاکید باهنر قرار گرفته بود، عمدتا تکرار نکات و موضوعاتی بود که سالیان سال، اصلاحطلبان در بسیاری اوقات صریحتر و حتی فصیحتر و دقیقتر عنوان کرده بودند اما همین که حالا باهنر به نحوی که طی دو هفته گذشته حتما از آن شنیدهاید، به این بحث ورود کرد و حتی رسانهای که او با آن به گفتوگو نشست، باعث شد که اینبار ناظران و افکار عمومی «پیشنهاد بازنگری در قانون اساسی» یا به تعبیری «تاکید بر ضرورت اصلاح قانون اساسی و ساختار نظام» را با عدسیهای متفاوت به نظاره بنشینند.
«رونمایی» از پیشنهادی که تکراری بود!
جالبتر آنکه اگر اظهارنظرها و اعلام موضعهای باهنر را بشناسیم و با دیدگاهها و نگرش سیاسی او البته صرفا در سطح نظری و مواضع اعلامی آشنا باشیم -قطعنظر از شناختی که از او به عنوان لابیگری قدرتمند و کاربلد در جناح راست و سیاستمداری پراگماتیست و حتی شاید تکنوکراتی البته مکتبی و مذهبی و اصولگرا در حوزه عمل و کنش سیاسی در ذهن داریم- احتمالا اعتراف خواهیم کرد که آنچه او در آن مصاحبه مورد بحث و گفتوگو قرار داده بود، نه فقط تکرار سخنانی است که اصلاحطلبان سالهاست گفتهاند، بلکه در عین حال تکرار موضوعات و مواضعی بود که خودش دستکم طی یک دهه گذشته، بهخصوص در مصاحبهها و گفتوگوهای مطبوعاتیاش عنوان کرده و میکند. به بیان دقیقتر اگر با حساسیت بیشتر در آنچه خبرآنلاین حوالی نیمروز 16 بهمنماه 1400 به نقل از باهنر روی خروجی فرستاد، دقیق شویم، درخواهیم یافت که او همچون اغلب گفتوگوهای مطبوعاتی که طی این چندسال گذشته از او خواندیم، باز از ضرورت «تحزب» گفته و به عنوان رکورددار حضور در ادوار مجلس با حدود 3 دهه سابقه نمایندگی مجلس و 8 سال ایفای نقش نایبرییسی پارلمان، درباره عیب و ایرادهای نظام و ساختار قوه مقننه صحبت کرده و از مشکلاتی گفته که نهاد پارلمان در ایران بنابر چارچوبی که ساختار قانون اساسی جمهوری اسلامی تعریف کرده، با آن دست به گریبان است. او همانطورکه بارها و بارها در گفتوگوهای مطبوعاتی متعدد این چندسال گذشته «نظام دومجلسی» را به عنوان جایگزین مناسب ساختار کنونی قوه مقننه جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده، اینبار هم در گفتوگویی که با خبرآنلاین داشت، همان پیشنهاد را راهگشای عیب و ایرادهایی عنوان کرده که مجلس شورای اسلامی و قوه مقننه جمهوری اسلامی با آن درگیر است. فراتر از این، حتی باید بگوییم که آنچه او در این مصاحبه در ارتباط با «بازنگری در قانون اساسی» مطرح کرده نیز چندان تازگی ندارد و اگرچه نه به آن اندازه که او درباره «تحزب» و «نظام دومجلسی» سخن گفته اما تنها اندکی کمتر از آن، شنیده شده و درنهایت باید گفت که آنچه باهنر درباره «بازنگری قانون اساسی» مطرح کرده نیز صحبتی تکراری ازجانب اوست.
سیر واکنشها به پیشنهاد باهنر
با این حساب درحالیکه او دیروز بار دیگر در یک گفتوگوی تفصیلی به صحبت درباره همان موضوعات مصاحبه پیشین پرداخته و اینبار در گفتوگویی که با پایگاه خبری- تحلیلی جماران داشته، سعی کرده درباره ابهاماتی که ظرف 2 هفته گذشته درخصوص سخنانش در مصاحبه قبلی ایجاد شد، پاسخ دهد، اما پرسشی که همچنان بیپاسخ مانده این است که چرا آنچه روز 16 بهمنماه 1400 به نقل از او روی خروجی خبرآنلاین رفت، بهرغم آنکه عمدتا تکرار مواضع و دیدگاههایی بود که در گذشته نیز از جانب او مطرح شده اما اینطور با موجی گسترده از واکنشهای مثبت و منفی روبهرو شد. واکنشهایی که البته در این حدود 2 هفته، سیری جالب را طی کرده و باتوجه به آنکه ابتدا با استقبال اصلاحطلبان و بیتوجهی اصولگرایان مواجه شد، در ادامه پس از چهار، پنج روز به جایی رسید که عمده واکنشهایی که از سوی چهرهها و رسانههای اصلاحطلب مطرح میشد، توام بود با نوعی تردید و احتیاط که حتی بعضا به هشدار و انذار آنان رسید و ابراز نگرانیشان نسبت به عواقب بازنگری در قانون اساسی در شرایط کنونی و روزگاری که حاکمیت یکدست و یکپارچه در اختیار اصولگرایان و محافظهکاران قرار گرفته است. چنانکه حتی برخی در انگیزه باهنر تردید کرده و از این گفتند و نوشتند که او در قامت مجری ایده و پروژهای ظاهر شده که دیگران از پشت صحنه تئوریزه کرده و مشغول بازیگردان و کارگردانیاش شدهاند. همچنین درحالی که مواضع غالبا حمایتی اصلاحطلبان با گذر زمان، تلطیف شد و حتی چنانکه اشاره شد ازسوی برخی چهرهها با نگاهی مبتنی بر تئوری توطئه، در مسیر عکس ادامه یافت، اصولگرایان و محافظهکاران نیز از آنجا که لابهلای سطور و بینسطور صحبتهای باهنر، نکته و بحثی که مطلوب و موردنظرشان باشد، نیفتند، روزهای نخست پس از انتشار مصاحبه نیمه بهمنماه باهنر، چندان آنچه او مطرح کرده بود، تحویل نگرفتند و به نحوی با بیتفاوتی از کنارش عبور کردند اما در ادامه، احتمالا وقتی دیدند دستکم برخی اصلاحطلبان موضعی متفاوت پی گرفته و حتی در نقد و مخالفت با این گفتهها اعلام موضع میکنند، سعی کردند جای پا و زاویهشان را با این مباحث بازتعریف کنند.
اهمیت پیشنهاد باهنر از 4 زاویهدید
اما در شرایطی که باهنر حالا در مصاحبهای دیگر که ازقضا با رسانهای انجام شده که از جهاتی میتوان آن را شبیه به خبرآنلاین دانست، به بسیاری از ابهامات پاسخ داده اما آن پرسش اساسی یعنی علت توجه گسترده به صحبتهای عمدتا تکراری باهنر همچنان مغفول مانده است. پرسشی که شاید صرفا در سطح گمانهزنی بتوان به آن اندیشید و نکاتی را مورد بحث قرار داد. نکاتی که شاید بتوان گفت که بسیاری موارد را دربرگرفته و بر این اساس مسائل و مواردی ازجمله رسانه انتشاردهنده صحبتهای باهنر، آنچه او در مصاحبه نخست و گفتوگوی دومی یعنی همین مصاحبه دیروز با جماران گفته، جایگاه و پایگاه سیاسی باهنر و کارنامه و پیشینهاش و البته فضای سیاسی امروز کشور و آنچه فراتر از فضای سیاسی ایران، در فضای عمومی جامعه میگذرد را شامل میشود.
جایگاه و هویت سیاسی پیشنهاددهنده
اگر به گزارشی که در شماره روز یکشنبه 17 بهمنماه «اعتماد»، بلافاصله پس از انتشار مصاحبه باهنر و خبرآنلاین چاپ شد، بازگردیم، خواهید دید که همان روز ضمن تاکید بر اهمیت آنچه باهنر گفته و البته صحبت درباره تکراری بودن عمده سخنان باهنر و بازگویی آنچه او در گذشته نیز به زبان آورده، نکته مهم دیگری نیز موردتاکید قرار گرفته است. اینکه باهنر کیست و جایگاه و پایگاه سیاسی و نفوذ و اثرگذاریاش در جریانهای سیاسی و همچنین در مجموعه حاکمیت بهخصوص سطوح عالی نظام تا چه میزان بر اهمیت آنچه او درباره «بازنگری در قانون اساسی» موردتاکید قرار داده، میافزاید.
رسانههایی برای «رونمایی» و «ابهامزدایی»
جز این اما رسانهای که انتشار آن پیشنهاد باهنر را برعهده گرفته نیز حایز اهمیت است و این مهم را هم در آن گزارش و هم بهطور تلویحی در سطور بالا موردبحث قرار دادیم. رسانهای منتسب به جریان اصولگرا اما طیفی میانهرو از این جریان سیاسی که درحالی بیش از هر چهره سیاسی به علی لاریجانی نزدیک و حتی منتسب است که رابطه باهنر و لاریجانی نیز حایز اهمیت است؛ دو سیاستمدار کاربلد و البته محافظهکار با پیشینه پارلمانی که همواره سعی داشتهاند با مشی و مرامی معتدل و عاقلانه در سیاستورزی و کنش و سخن سیاسیشان، اولویت منافع ملی را درنظر داشته باشند و از دگماندیشی سیاسی دور بمانند و حالا رسانهای که به علی لاریجانی نزدیک است، از پیشنهادی «رونمایی» کرده که ازسوی محمدرضا باهنر مطرح شده است. همین عبارت «رونمایی» که ازقضا خبرآنلاین در انتشار مصاحبه باهنر، در روتیتر آن خبر نیز البته در توجه مضاعف به پیشنهاد باهنر بیتاثیر نبود. آنجا که این پایگاه خبری- تحلیلی درحالی در تیتر اصلی با فونت درشت به نقل از باهنر آورده بود: «اگر رهبری قانع شوند، قانون اساسی را باید تغییر دهیم» که همزمان در روتیتر نوشته بود: «رونمایی از ایده «جمهوری دوم»؛ تشکیل ۴ حزب فراگیر، شامل اصولگرایان و اصلاحطلبان تندرو و میانهرو»!
اما در حالی مصاحبه نخست باهنر با خبرآنلاین انجام شده که رسانهای که او برای توضیح و رفع ابهامات برگزیده نیز چندان دور از این پایگاه خبری- تحلیلی نیست. به تعبیر دقیقتر درحالیکه خبرآنلاین به عنوان یکی از رسانههای میانهرو در جناح راست دستهبندی میشود، پایگاه خبری- تحلیلی جماران که به هر حال رسانهای نزدیک به بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی است، در رده پایگاههای خبری-تحلیلی مهم جریان اصلاحات و البته در رده رسانههای طیف میانهروی این جریان سیاسی دستهبندی میشود. به این توضیحات البته باید یک قید مهم را هم اضافه کنیم و آن، سازوکاری است که سالهاست ازسوی دفتر محمدرضا باهنر برای تعامل با رسانهها و انجام مصاحبههایی از این دست، تعیین شده و آنطورکه اغلب خبرنگاران سیاسی که حداقل یکی، دو سالی در این فضا کار کرده باشند، میدانند گاهی باهنر و دفتر او برای اینکه دیدگاهشان را ازطریق تریبون کدام رسانه به اطلاع عموم برسانند، تنها در حد درخواستهای موجود حق انتخاب دارند و حتی گاهی باتوجه به آنکه بعضا رسانهها از چندماه قبل در نوبت مصاحبهاند، چنین حق انتخابی نیز برای باهنر و البته اغلب سیاستمداران در قد و قواره او وجود ندارد. به این ترتیب اگر انتخابی ازسوی باهنر و دفترش در این رابطه صورت نگرفته باشد و تنها بخت و اقبال و نوبت و درخواست رسانهها باعث شده که این دو مصاحبه به این نحو منتشر شوند، باید گفت که ظاهرا ابر و باد و مه و خورشید و فلک با باهنر و پیشنهادش برای اصلاح و بازنگری در قانون اساسی یار و همراه بودهاند!
دیدگاه تان را بنویسید