کد خبر: 549114
|
۱۴۰۱/۰۲/۰۶ ۱۹:۵۴:۱۷
| |

دبیر اتحادیه دانشجویان مستقل در محضر رهبر انقلاب:

برخی به بهانه برخورد با فساد، قائل به هیچ چارچوبی نیستند

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل گفت: در مورد آرمان‌گرایی و مطالبه‌گری، گاهی مشاهده می‌کنیم فعالان ساختارشکن می‌شوند و به بهانه برخورد با فساد، قائل به هیچ چارچوبی نیستند.

برخی به بهانه برخورد با فساد، قائل به هیچ چارچوبی نیستند
کد خبر: 549114
|
۱۴۰۱/۰۲/۰۶ ۱۹:۵۴:۱۷

دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل گفت: در مورد آرمان‌گرایی و مطالبه‌گری، گاهی مشاهده می‌کنیم فعالان ساختارشکن می‌شوند و به بهانه برخورد با فساد، قائل به هیچ چارچوبی نیستند.

​به گزارش فارس، امیرحسین پناهی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل عصر امروز در محضر رهبر معظم انقلاب به سخنرانی پرداخت.

متن کامل سخنان پناهی در ادامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

«انقلابی هزینه می‌دهد اما نه سیستم را هزینه خود می‌کند، نه به سیستم هزینه تحمیل می‌کند.»

رهبر عزیز انقلاب اسلامی

سلام علیکم

از شما تشکر می‌کنم که چراغ این محفل همچنان روشن است و این دیدار صمیمانه مجدداً برقرار شده است. اکنون که به لطف خداوند متعال پس از دو سال دوری، از نزدیک با حضرتعالی گفتگو می‌کنیم، به نمایندگی از اعضای اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه‌های سراسر کشور نکاتی را عرض می‌نمایم.

حضرت آیت الله خامنه‌ای

سال گذشته و پیش از انتخابات ریاست جمهوری، در همین تریبون گفتیم که ریشه بسیاری از چالش‌ها و ناکامی‌های کنونی کشور، ساده‌انگاری و عدم درک پیچیدگی‌های ذاتی امر حکمرانی است. عدم درکی که موجب شده تا در نتیجه چالش‌های پیچیده دهه 90، شاهد کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به نظام جمهوری اسلامی باشیم. تحقق حکمرانی عادلانه،به عنوان غایت نظام اسلامی در گرو عقلانیت در حکمرانی است. عقلانیت یعنی توجه به سه مولفه حیاتی‌: حکمرانی عالمانه، صادقانه و شجاعانه.

نخست، حکمرانی عالمانه:

یکی از گرفتاری‌های ما در چهار دهه گذشته، خلأ نظریه‌پردازی کاربردی برای اداره کشور براساس مبانی دینی،ادعاها و اهداف کلان جمهوری اسلامی بوده است. در نتیجه این خلأ، برخی برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها در هنگام اجرا به ضد خود تبدیل شده و اهداف اولیه را نقض می‌کنند. به عبارت دیگر، ما  گاهی غریزی و بدون ایده حرکت کرده‌ایم و یا فراوان متکی به دستورالعمل‌های غربی بوده‌ایم!

فی‌المثل بارها از همین تریبون گفته‌ شده  که آقای رئیس جمهور! آقای وزیر آموزش و پرورش! آقایان شورایعالی انقلاب فرهنگی! توسعه مدارس پولی، نقض آشکار عدالت اجتماعی و یک بی‌عدالتی ساختاری‌ست. فروختن آینده به پولدارها، به‌واسطه تغییر بنیادین در اکوسیستم آموزش، تحقیر طبقه مستضعف است.

آیا کسی در آن ساختمان وزارت آموزش و پرورش به اصلاح این رویه غلط فکر می کند؟ آیا وزیر محترم آموزش وپرورش اصلا بضاعت و ایده مناسب برای چنین تغییر بنیادینی را دارد؟

یکی دیگر از مصادیق اقدام در خلاء تئوریک، خصوصی‌سازی بانک‌ها در دولت مدعی عدالت بود. البته بانک‌های خصوصی دنباله زنجیره‌ معیوب و پر از اشکال بانکداری در کشور هستند که  عوارض آن در بانک‌های دولتی نیز مشاهده می‌شود! آقای وزیر اقتصاد! والله ما این همه بانک لازم نداریم. ضرورتی ندارد در این جنگ اقتصادی با پشتوانه بانک مرکزی، بانک‌های خصوصی هر کار غلطی دلشان خواست بکنند، اطراف تهران کاخ بسازند، نقدینگی و تورم را افزایش بدهند و با رفت و آمد دولت‌ها پابرجا بمانند. ایده وزارت اقتصاد برای تحول در نظام بانکی کشور چیست؟

سخن گفتن از حکمرانی بدون علم و ایده یعنی مدیریت پر اشکال منابع زیست‌محیطی و آب! محدودیت منابع آبی، مشکل امروز است و بحران فردای کشور خواهد بود. تاب‌آوری اجتماعی در برابر تنش‌های آبی، بسیار شکننده و کوتاه‌مدت است. حکمرانی غیر عالمانه یعنی پتروشیمی را در زمین حاصلخیز میانکاله  بسازیم و کارخانه فولاد را در کویر مرکزی! وزارت نیرو چه ایده ای برای مدیریت مصرف، کاهش تبخیر و هدررفت و یا شیرین سازی و انتقال آب دارد؟

ما با چه ایده‌ای قرار است به مقابله با ابر چالش‌های حوزه بهداشت و درمان برویم؟ تا کی قرار است پیشگیری به جای درمان، آموزش پزشکی بدون فشارهای عصبی عجیب و غریب، طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع در لیست آرزوهای تحقق نیافته باقی بماند؟

در مورد چالش‌های حوزه سربازی و مطالبات مطرح شده از سوی جوانان، مجموعه‌های مسئول ایده ای جز سکوت و سرپوش ندارند؟

این‌ موارد تنها معدودی از مسائل بی‌شماری هستند که حل و فصلشان در گرو ایده‌محوری و نوآوری است. دولت، به‌عنوان اصلی‌ترین رکن اجرائی نظام، متولی اصلی نوگرایی در اداره کشور است؛ لکن دولت جناب آقای رئیسی در ایده پردازی کم توان و در گفتمان‌سازی لکنت بیان جدی دارد.

دوم، حکمرانی صادقانه:

یکی از اصول پرتکرار عهدنامه مالک اشتر توجه به مردم، خشنودی‌ آن‌ها و قضاوت عمومی است. حضرت علی(ع) به مالک فرمان دادند، چیزی را به خود منحصر نکند که همه مردم در آن یکسان‌اند. فرمودند خلف وعده، سبب خشم خدا و مردم است و این یعنی حکومت دینی حکمرانی صادقانه و مردمی است.

خشم خدا و مردم در این تبعیض است که فرزندان برخی مسئولان ارشد نظام، سفرهای لاکچری، سفره‌های رنگین و خریدهای خارجی آنچنانی داشته باشند و توده مردم زخم‌خورده تحریم و گرانی.

عجیب و غیرصادقانه نیست که ما فلان شبکه اجتماعی را فیلتر کرده‌ایم، بعد رجال مملکتی جملگی در همان رسانه فیلترشده توئیت می‌زنند؟

بی شک در میان تمامی دستگاه‌ها، «صداوسیما» در زمینه تحقق حکمرانی صادقانه، بیش از دیگران وظیفه دارد. حضرت آقا! حال تلویزیون خوب نیست. انتظار داریم در دوره جدید مدیریت رسانه ملی چارچوب‌های غیرقابل انعطاف و غیرضروری برداشته شود و با انتشار صحیح، به‌موقع و تخصصی تحلیل‌ها و اخبار، بخشی از سرمایه اجتماعی از دست رفته نظام ترمیم گردد. صداوسیما وظیفه دارد میدان‌دار گفتگوهای ملی و نخبگانی بوده و در عین حال از طریق هنر و سرگرمی، پیام‌های فرهنگی خود را منتقل کند. مدیران صداوسیما فراموش نکنند که رویکرد اقلیت محور موجب از بین رفتن مرجعیت رسانه می‌شود. بی‌توجهی به سرگرمی و فرم و عدم شناخت آنتن پاشنه آشیل رسانه ملی است! لذا ضروری است رئیس محترم سازمان معیارهای تحول را مشخص و برای نجات صداوسیما از وضعیت کنونی برنامه ریزی راهبردی ارائه دهد.

رهبر معظم انقلاب!

قرار بود شورای نگهبان شاخص‌های احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را شفاف و تبیین کند اما آقایان به طرح گزاره‌های کلی اکتفا کردند. نتیجه‌اش، سوالات و ابهاماتی بود که این بار نه در میان منتقدان سنتی شورا، بلکه در میان جوانان انقلابی شکل گرفت. آیا شورا وظیفه ندارد به این پرسش‌ها، پاسخ‌های روشن و صریح بدهد؟

حضرتعالی همان زمان فرمودید، اشتباهات در جریان احراز صلاحیت‌های نامزدهای انتخابات جبران شود. آن اشتباهات چه بود؟ سرانجام دستور حضرتعالی چه شد؟ البته ما هرگز دغدغه‌مند مطالبات یک نامزد مشخص و معلوم الحال نبوده‌ایم. نگرانی اصلی جریان انقلابی جلوگیری از آسیب رسیدن به حکمرانی صادقانه و جمهوریت نظام بود. معتقدیم تصمیمات و ابهاماتی از این دست می‌تواند جمهوریت نظام را تهدید کند. تهدید هم با ه دو چشم و هم با ح جیمی!

یکی از وجوه اساسی حکمرانی صادقانه، شفافیت است. شفافیت توصیه امیرالمونین و یک اصل عقلانی و راهگشا است. گویا نمایندگان مجلس شورای اسلامی هنوز قصد ندارند زیربار شفافیت نیم بند آرای خود بروند. همان‌ها که در نشست‌های دانشجویی شعارشان شفافیت بود با امروز و فردا کردن و ترفندهای غیر صادقانه از زیر بار مسئولیت و عمل به وعده‌هایشان شانه خالی می‌کنند. در چنین شرایطی مردم از خود می‌پرسند مجلسی که به مهم‌ترین وعده خود عمل نمی‌کند آیا در سایر موارد می‌تواند مدعی رفتار صادقانه باشد؟ اگر حاکمیت به اختیار و تدبیر خود وارد اتاق شیشه‌ای نشود، مردم آن را از حیاط خلوت ها بیرون می‌کشند.

اینکه فضای مجازی، جولانگاه افشاگری‌ها و انتقام‌گیری‌های سیاسی شده، بی‌ارتباط به همین کاستی‌ها نیست. عجیب است که برخی فعالان مجازی اجاره‌ای و پروژه‌ای با تکیه بر داده‌هایی که ادعا می‌شود از مبدا دستگاه‌های حاکمیتی است به اسم روزنامه‌نگاری تحقیقی دست به افشاگری می‌زنند!

اگر کسی اراده‌ای برای اصلاح حال و روز برخی مسئولین دارد، زمینه تحقق شفافیت در عملکرد، دارایی‌ها، دستمزد و پاداش را فراهم کند نه اینکه به مدعیان عصبی مزاج عدالت‌خواهی پروژه‌ای سرویس بدهد. وقتی عدالت‌خواهی از عقلانیت تهی شد، راست و دروغ را به هم می‌دوزند، خطاهای بزرگ و فساد هم‌کیشان خود را نادیده می‌گیرند و اشتباه فلان مسئول را به پای کل نظام و همه تاریخ جمهوری اسلامی می‌نویسند!

رهبری عزیز!

حاکمیت در برابر پرسش افکار عمومی مسئولیت دارد و موظف است پاسخگوی عموم مردم باشد. تلخ و دردآور است که با وجود انبوهی از چالش‌های پیچیده، ما از حواشی ماجراهای ورزشگاه مشهد هم صدمه می‌بینیم و فوتبال ملی که می‌تواند نمادی از موفقیت جمعی و زمینه ساز دلگرمی و وحدت اجتماعی باشد، می‌شود بهانه ضدانقلاب! ماجرای عصبانی کردن مردم، گاهی آنقدر تمیز و بی‌نقص پیش می‌رود که گمان می‌بریم، نکند سرویس‌های بیگانه نقشه گرفتن ایران از ایرانیان در چنین حوادثی دنبال می‌کنند.

به واسطه این تفرقه‌افکنی دوباره باهم قهر می کنیم و به جان هم می‌افتیم! آقایان! یکبار برای همیشه با مناسب‌سازی فضا، امکان حضور بانوان در ورزشگاه‌ها را فراهم کنید و یا اگر تصمیم دیگری دارید صادقانه اعلام کنید.

حضرت آیت الله خامنه‌ای!

شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، بر اساس تنفیذ اختیار حضرتعالی شکل گرفته است لکن با برخی تصمیمات خلق الساعه همچون افزایش ناگهانی قیمت بنزین بدون اطلاع مردم،حکمرانی صادقانه را تحدید می‌کنند. لذا از شما خواهش می‌کنیم و پیشنهاد می‌دهیم که حدود اختیارات این شورا و نظام مسائلی که در آن اجازه ورود و تصمیم گیری دارد را مشخص نمایید.

سوم، حکمرانی شجاعانه:

متاسفانه حاکمیت با گذشت 43 سال از انقلاب اسلامی، هنوز جرئت اخذ برخی تصمیمات بزرگ و تحولی را به دلایل و بهانه‌ها و مصلحت‌تراشی‌ها ندارد.

آیا می‌توان از اصلاح ساختار سنتی و پوسیده بودجه گفت و در عمل رویه‌های سابق را تکرار کرد؟ آیا می‌توان مدام از مبارزه با تبعیض و فساد گفت ولی در رعایت حال آقازاده‌ها و دامادها اسراف کرد؟

آیا می‌توان از تحول در آموزش‌و‌پرورش سخن گفت ولی دست اقلیت سرمایه‌دار را برای توسعه آموزش پولی باز گذاشت؟آیا می‌توان از مولد نبودن مراکز پژوهشی انتقاد کرد و به ملزومات آن پایبند نبود؟ آیا می‌توان همزمان با اعطای انحصار از خودروسازان داخلی تقاضای کیفیت کرد؟ آیا می‌توان اصلاح نظام مالیاتی را معطل سرمایه‌سالاران نمود؟ آیا می‌توان جوانان را به ازدواج و فرزندآوری تشویق کرد اما بازار مسکن را یله و رها نگاه داشت؟ نمی شود آقاجان. تغییر شجاعت می‌خواهد.

و اما کلام آخر:

تجربه دهه 90 کاهش سرمایه اجتماعی و ماموریت دهه پیش رو ترمیم آن است! اگرچه دشمن سعی می کند بن‌بست نمایی کند، معتقدیم، به تعبیر شهید عزیز ما حاج قاسم سلیمانی، میزان فرصتی که در بحران‌ها هست در خود فرصت‌ها نیست! اما شرط اول قدم آن است که عاقل باشی! امام عزیز ما فرمود: «ما غیر از خدا کسی را نداریم، و نخواسته ایم که داشته باشیم.» ایران عزیز، امروز بیش از همیشه نیازمند بسط این روحیه است. و باز به فرموده امام «آنچه ما راغلبه داد، این روحیه بود.»

برای ما دعا کنید تا ثابت قدم، با حفظ روحیه انقلابی، خدمتگزار ایران عزیز اسلامی مان باشیم.

آقا به روزگاران، مهری نشسته بردل

یرون نمی‌توان کرد، حتی به روزگاران

ما دو دغدغه بسیار مهم داریم که علاقه‌مندیم نقطه نظر حضرتعالی درباره آنها را بشنویم، یکی در مورد مسئله جوانگرایی و دیگری در خصوص مسئله آرمان گرایی و مطالبه گری.

در مورد جوانگرایی که حضرتعالی تاکید بسیار زیادی در سال های اخیر داشته‌اید، چند آسیب مهم قابل مشاهده است. یکی عدم شایسته سالاری است که بعضی از آقایان، اقوام، همشهری ها و منتسبان خودشان را وارد لیست ها، پست ها و صندلی ها می‌کنند. حقیقت تلخ این است که سیستم چندان آمادگی پذیرش جوانان آرمان‌خواه را ندارد و معمولا محافظه کار ها در آن رشد می‌کنند. که اگر فکری به حال آن نکنیم جوان گرایی کارکرد خود را از دست می‌دهد. ضمن اینکه معتقدیم حتی اگر قدیمی های تشکل های دانشجویی پست های دولتی و حاکمیتی بگیرند، استقلال تشکل ها نباید خدشه‌دار شود و مسیر مطالبه‌گری باید ادامه داشته باشد.

اما در مورد آرمان‌گرایی و مطالبه‌گری،گاهی مشاهده می کنیم فعالان ساختارشکن می‌شوند و به بهانه برخورد با فساد، قائل به هیچ چارچوبی نیستند. در مقابل برخی دیگر وقتی می‌بینند که مطالبه گری ها به نتیجه نمیرسد، سرخورده می شوند. خواهش می کنیم در خصوص ملاحظات مطالبه گری و آرمان خواهی در تشکل ها در شرایط کنونی، ما را از رهنمودهای خود بهره مند سازید.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها