رضا نصری مطرح کرد:
تاخیر در توافق، فرصت به مخالفان برجام برای اقناع افکار عمومی
یک تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: از زمان پیروزی بایدن در انتخابات یک کشمکش تمام عیار در آمریکا به راه افتاده تا هرجناح به سلیقه خود تکلیف برجام را روشن کند. به همین خاطر هم هر چقدر توافق به تاخیر بیفتد، جریان مخالف برجام فرصت بیشتری برای اهرمسازی، اقناع افکار عمومی و یارگیری از میان مقامات سیاسی پیدا میکند و به تبع، کار را برای موافقان دشوارتر خواهد کرد.
رضا نصری، تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال با توجه به خبرهای منتشر شده مبنی بر شکست مذاکرات و اینکه سناریوهای پیش رو چه خواهد بود، گفت: یک سناریو شکست مذاکرات بدلیل عدم تفاهم است که طبیعتاً به نفع هیچ کشوری نیست. در واقع، شکست مذاکرات سرآغاز فصل جدیدی از تنش و برخورد میان ایران و غرب خواهد بود و این تنش میتواند به وضعیتی خارج از کنترل طرفین منتهی شود. ضمن اینکه، شکست مذاکرات میان دولت ایران و «مستعدترین دولت آمریکا برای مصالحه» ناگزیر مواضع تمام جریانهای سیاسی در واشنگتن را به موضع تندروترین جریان نزدیک خواهد کرد و این خود مقدمهای برای تنیدن تار جدید از تحریمهای لغوناپذیر در کنگره خواهد بود.
به گزارش ایلنا، وی افزود: سناریوی دیگر پیدا کردن راهی بلندمدتتر برای حل مشکل لیستگذاری سپاه است. در این گزینه، ایران در ازای خروج سپاه از لیست سیاه میتواند در یک بیانیه سیاسی و غیرالزامآور تداوم مذاکرات در چارچوبهای دیگر را بپذیرد. این گزینه نیز گزینه مطلوبی است چرا که در این سناریو ایران در ازای «وعده مذاکره» امتیاز نقد دریافت کرده است. مضاف براینکه - جز در ذهن برخی جریانهای داخلی در ایران - «پذیرش مذاکره» به خودی خود امتیازی به طرف مقابل محسوب نمیشود. فقط مهمترین کارکرد آن این خواهد بود که بایدن با هزینه سیاسی کمتری میتواند خروج سپاه از لیست سیاه را در فضای داخلی واشنگتن توجیه کند.
وی ادامه داد: سناریوی بعدی منوط کردن خروج سپاه از لیست سیاه به موفقیت مذاکرات منطقهای میان ایران و عربستان و متحدین عربستان است. اگر این مذاکرات با موفقیت تمام شود،. طبیعتاً بحثهایی از قبیل توان نظامی ایران، قرار داشتن سپاه در لیست FTO یا فعالیتهای ایران در منطقه عملاً بلاموضوع خواهد شد و سناریوی آخر توافق بر سر فرمولهای مبتکرانه و میانی است تا از وضعیت زیانبار فعلی خارج شویم. در این راستا، یکی از این راهکارها پیشنهادی است که چندی پیش در قالب یک مقاله مطرح کرده بودم که اینجا مجدداً عرض میکنم. این راهکار عبارت از این است که:
۱- آمریکا متعهد شود یافتههای گزارش شماره A/HRC/44/38 گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور مربوط به قتلهای فراقضایی و اعدامهای بدون محاکمه را (که پیرو ترور سردار سلیمانی تقدیم چهل و چهارمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل شد) را رسماً بپذیرد.
۲- آمریکا متعهد شود از این پس اتباع ایران – اعم از نظامی و غیرنظامی – را مورد هدف قرار ندهد.
۳- آمریکا متعهد شود سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را از فهرست سیاه حذف کند.
وی افزود: در ازای این تعهدات آمریکا، ایران «ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا» (CENTCOM) را از فهرست سازمانهای تروریستی خود خارج کند و اعلام کند از مبادرت به انتقام «فیزیکی» علیه مقامات سابق آمریکا که در ترور شهید سلیمانی نقش داشتهاند صرفنظر خوهد کرد. به بیان دیگر، آمریکا راه پیگیری سیاسی و قانونی قضیه را برای ایران باز بگذارد تا ایران از انتقام فیزیکی چشمپوشی کند.
این تحلیلگر روابط بینالملل گفت: در این سناریو، دولت بایدن میتواند خروج سپاه از FTO را اینگونه در واشنگتن توجیه کند که با این کار از رژیم حقوقی حاکم بر نزاعهای بینالمللی مسلحانه (IHL) و جان مقامات ارشد سابق آمریکا محافظت کرده است و بدین وسیله مانعتراشیهای داخلی را در حد ممکن کاهش دهد.
نصری در پاسخ به این سوال که جوزپ بوررل از وزیر امور خارجه خواسته است تا انریکه مورا دیدار مجددی با علی باقری داشته باشد، آیا فضا برای احتمال پیشنهاد جدید در این فضا وجود دارد گفت: هیچیک از مقامات رسمی دولتها - اعم از ایرانی و آمریکایی - تا کنون نسبت به پایان یا به بنبست رسیدن مذاکرات حرفی نزدهاند. حتی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اخیراً ابراز امیدواری کرده که مذاکرات به نتیجه برسد. تاکنون صرفاً برخی رسانهها از قول مقامات ناشناس اخبار شکست مذاکرات را منتشر کردهاند که نمیتوان آن را مبنای محکمی برای تحلیل قرار داد. هنوز راه مصالحه و به سرانجام رساندن توافقی که تقریباً تمام موارد آن حلوفصل شده باز است و لازم است تا فرصت باقی است، از آن استفاده شود.
این کارشناس سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که احیای برجام و ایجاد ثبات در خاورمیانه یکی از مهمترین وعدههای انتخاباتی جو بایدن بود، آیا با توجه به شرایط فعلی منطقه و فضای سیاست داخلی آمریکا این اولویت و وعده انتخاباتی همچنان پابرجاست، گفت: در آمریکا، هر وقت سیاستی اعلام میشود موافقان و مخالفان آن در فضای رسانهای و در راهروهای کنگره سرازیر میشوند تا به هدف خود دست پیدا کنند. در واقع، هریک از طرفین تلاش میکند با انبوهی از مقالات و حضورهای رسانهای و لابیگری و یارگیری از میان شخصیتهای تاثیرگذار، سیاست مورد پسند خود را به کُرسی بنشاند.
وی افزود: در مورد احیای برجام هم وضعیت به همینگونه است. یعنی از زمان پیروزی بایدن در انتخابات یک کشمکش تمام عیار در آمریکا به راه افتاده تا هر جناح به سلیقه خود تکلیف برجام را روشن کند. به همین خاطر هم هر چقدر توافق به تاخیر بیفتد، جریان مخالف برجام فرصت بیشتری برای اهرمسازی، اقناع افکار عمومی و یارگیری از میان مقامات سیاسی پیدا میکند و به تبع، کار را برای موافقان دشوارتر خواهد کرد. این دینامیک هم سوا از اینکه بایدن در انتخابات چه وعدهای داده در جریان افتاده است. در این میان، ایران میتواند به صورت نامحسوس به جریان طرفدار برجام در آمریکا کمک کند یا اینکه با انفعال یا حتی اتخاذ مواضع حساسیتبرانگیز در آمریکا - ولو ناخواسته - آب به آسیاب جناح مخالف برجام بریزد.
رضا نصری در پاسخ به این سوال که با گذشت بیش از دوماه از آغاز جنگ اوکراین آیا تمامی تاثیرات ممکن این بحران بر مذاکرات صورت گرفته یا باید در انتظار تاثیرات جدیدی باشیم، گفت: آینده جنگ اوکراین مبهم است و تحولات آتی آن چندان قابل پیشبینی نیست. به همین نسبت هم تاثیر آن بر روند مذاکرات وین و آینده برجام نیز مبهم و غیرقابل پیشبینی است. چه بسا یک فاجعه انسانی - مانند استفاده یکی از طرفین از سلاح شیمیایی یا کشته شدن یک مقام ارشد سیاسی مانند زلینسکی - به کُل معادله را برهم بزند. در واقع، آنچه مسلم است این است که نزاعی میان روسیه و غرب (یعنی میان اعضای گروه ۵+۱) راه افتاده که این قابلیت را دارد به صورت تعیینکنندهای روی جنس و کیفیت روابط آنها با یکدیگر تاثیر بگذارد. طبیعتاً، دور از ذهن نیست که این تاثیر به قدری شدید و منفی باشد که آنها از همکاری با یکدیگر در هر زمینهای - از جمله در زمینه مذاکرات هستهای ایران - خودداری کنند.
دیدگاه تان را بنویسید