کد خبر: 567103
|
۱۴۰۱/۰۵/۱۳ ۱۱:۴۱:۰۸
| |

نقد تند سعید زیباکلام به حکمرانی «حاج‌آقایی» در کشور

مجموعۀ بسیار بزرگی از نهادها، شخصیت‎ها، روندها، هنجارها به نحو نانوشته‎ و نامرئی دست به دست هم می‎دهند تا ”حکمرانی حاج‌آقائی“ را جهت تمهید و ایجاد فجایع و مصائب متعدد هر سالۀ این مرز و بوم تقویم و تحکیم ‎کنند.

نقد تند سعید زیباکلام به حکمرانی «حاج‌آقایی» در کشور
کد خبر: 567103
|
۱۴۰۱/۰۵/۱۳ ۱۱:۴۱:۰۸

سعید زیباکلام، فعال سیاسی اصولگرا در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: ظرف این سال‎های اخیر، روند یا رفتار پارادایمی دیگری از ”حکمرانی حاج‌آقائی“ قابل رویت‎تر شده.

به گزارش خبرآنلاین، در جایی سیلی می ‎آید و یا قطاری از ریل خارج می‎شود و یا مجتمع چندین ده واحدی فرو می‎ریزد و یا محله‎ای متراکم از جمعیت دچار آتش‎سوزی شدید می‎شود بدون اینکه ماشین‎های سازمان آتش‎نشانی امکان ورود به نقاط کانونی حریق داشته باشند و هکذا. و سپس بسیاری از مقامات عالی‎رتبه، همچون رئیس جمهور، رئیس ‎مجلس، رئیس قوه قضائیه، معاون اول رئیس جمهور و هکذا، به مقامی یا نهادی تابع خود دستور بررسی قصور و تقصیرهای احتمالی، و شناسایی علل وقوع حادثه یا فاجعه را صادر می‎کنند. در برخی موارد مقام عالی‎رتبه دستور می‎دهد «همۀ دستگاه‎ها اقدامات و تدابیر لازم را برای پیشگیری از بروز خسارات در دستور کار قرار دهند» (حاج آقا رئیسی دربارۀ سیل‎های اخیر).

سال‎های نیمۀ اول دهۀ شصت که پست‎های مدیریتی داشتم به سرعت متوجه شدم که بسیاری از این قبیل فرامین، هنگامی که به سطوح مدیریت‎های اجرایی و کارشناسی می‎رسد، در اکثر قریب به اتفاق موارد بی ‎سروصدا بایگانی می‎شود و در صورتی که مقام دستوردهنده چندین ماه یا سال بعد پیگیر اجرای دستور خود شود مدیران میانی و پایین دستی با همکاری کارشناسان خود، همان کارمندان، گزارشی از اقدامات برایش تهیه می‎کنند که آن مقام باید هم وقت کافی برای مطالعۀ دقیق گزارش داشته باشد و هم بسیار هوشمند و نکته‌سنج باشد تا بفهمد در واقع هیچ کاری انجام نشده .

آنچه اما در عمل رخ می‎دهد این است که این مقامات در اکثر قریب به اتفاق موارد، هیچ‌گاه پیگیر اجرای دستور خود نمی‎شوند و در موارد نادری هم که بشوند بسیار نامحتمل است که مجال خواندن دقیق گزارش اقدامات را داشته باشند، و چنانچه بر حسب تصادف، با هشیاری و دقت بالا بخوانند و متوجه شوند هیچ اقدام جدّیِ موثّری انجام نشده، قریب به محال است که از مقصران دستگاه تابعۀ خود بازخواست کرده، اِعمال مجازات کند و سپس ماجرا را به اطلاع جمهور مردم برساند.

تا اینجای این چهره از ”حکمرانی حاج‌آقائی“، تنها به رفتار حاکمان و مقامات و دستگاه‎های اجرایی حکمرانی پرداختم. اما در این چهره، رسانه‎ ها هم نقش فوق ‎العاده موّثری دارند تا آن مصائب و فجایع هر ساله تکرار شود و آب هم از آب تکان نخورد. زیرا رسانه‌‎های ما اعم از رسانۀ موسوم به ملّی تا مطبوعات و شبکه ‎های اجتماعی نوعاً آن مصائب و فجایع را پیگیری نمی‎کنند.

بخش مکمّل این چهره از ”حکمرانی حاج‌آقائی“، دستگاه‎های نظارتی از قبیل مجلس، شوراهای عالی غیر قانونی، و قوۀ قضائیه هستند. هیچ یک از این نهادهای نظارتی و بالادستی نوعاً پیگیر آن مصائب و فجایع نمی‎شوند و چنانچه یکی از نمایندگان مجلس ازسر وظیفه ‎شناسی و یا به علت فشار برخی از شهروندان حوزۀ انتخابیۀ خود، پیگیر ماجرا شود جناب آقای رئیس مجلس زودا زود او را به لطایف‌الحیلی کاملاً ”حاج‌آقایی“ به اسکات می‎کشاند.

سکوت تشکل‎های مختلف قانونی و غیر قانونی، اعم از سیاسی یا صنفی یا دانشجویی و سازمان‎های مردم نهاد، در این زمینه به تقویم و تحکیم هر چه عمیق‎تر ”حکمرانی حاج‌آقائی“ مدد می‎رساند.

بدین ترتیب است که مجموعۀ بسیار بزرگی از نهادها، شخصیت‎ها، روندها، هنجارها به نحو نانوشته‎ و نامرئی دست به دست هم می‎دهند تا ”حکمرانی حاج‌آقائی“ را جهت تمهید و ایجاد فجایع و مصائب متعدد هر سالۀ این مرز و بوم تقویم و تحکیم ‎کنند.

و این یعنی، تصور اینکه با تعویض ولی فقیه، رئیس جمهور، شورای ملکوتی نگهبان، وزراء، چندین ده شورای عالی غیر قانونی ریز و درشت، مجمع مصلحت نظام، شورای ضد دموکراتیک سران سه قوه، و نمایندگان ولی فقیه در تعداد بسیار زیادی از نهادهای سراسر کشور، مملکت و حکمرانی و سیاست‌گزاری ما روندی جمهوریتی و پاسخگو و قاعده ‎مند خواهد یافت، توهمی و بلکه سرابی بیش نیست.

لازم است عجالتاً به اجمال اضافه کنم که اگر تصور می‎کنیم با حذف مقولۀ ولایت فقیه، ”حکمرانی حاج‌آقائی“ جای خود را به سهولت به حکمرانی قاعده‎ مندِ پاسخگویِ جمهوریتی خواهد داد سخت در اشتباهیم. و اگر چه نهاد ولایت فقیه آب قابل توجهی به آسیاب ”حکمرانی حاج‌آقائی“ می‎ریزد لیکن به نظر بنده به خودی خود، عمود خیمۀ ”حکمرانی حاج‌آقائی“ نیست. می‎توان به راحتی تصور کرد که چند سال دیگر این نهاد بالکل از صحنۀ سیاست‎ورزی ایران حذف شده باشد و معذلک مشکلات و مصائب مردم و غارت بیت‎المال و تضییع حقوق عموم مردم و طبقات زحمتکش و مستضعف کماکان بر همان پاشنۀ سابق بچرخد.

به عوض هتک حرمت و ارعاب و بعضا تهدید، که چرا از امکان حذف ولایت فقیه سخن بمیان آورده‌ام و یا چرا حذف آن را حلّال جمیع مشکلات و مصائب خرد و کلان حکمرانی جاری ندانسته‌ام، توصیه می‌کنم کسانی که عشق و عرق و شفقتی نسبت به ملّت ایران در قلبشان جاری است تلاش کنند لایه‌های ژرف‌تر و زیرین ”حکمرانی حاج‌آقائی“ را صبورانه‌تر و بصیرتمندانه‌تر ببینند و به فکر ترمیم و تصحیح بسیار تدریجی و گام به گام این انبوه هنجارها و رویه‌ها و عادات حکمرانیِ ویرانگرِ ضداسلامیِ ضدجمهوریتیِ ضد مردمی بیافتند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها