حمله استاندار تهران به کافهها؛ فقط یک قدم مانده تا دیوارکشی پیادهروها؟
حالا اما یک سال پس از آغاز به کار دولت رئیسی دیگر خیلی ها باور کردند که او و تیمش هم تمایلاتی برای کارهایی نظیر زنانه و مردانه کردن مکان های عمومی را دارند و هم انگیزه اش را.
محسن منصوری، استاندار تهران در پایان جلسه ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان در جمع خبرنگاران گفته است: در این جلسه گزارشی نیز از اماکنی که در شهر تهران ساختارشکنی میکنند همچون برخی کافهها و رستورانها که با اهدافی خاص در اطراف دانشگاهها شکل گرفتهاند و ارتباط آنها با ساختارهای بیگانه رصد شده، ارائه شد که برای ساماندهی آنها به زودی طرحی عملیاتی اجرایی خواهد شد.
به گزارش فراز، کمتر کسی است که این سخنان را بشوند و نگران نشود؛ هم از باب سطح دغدغه و منطق مقامات و دستگاه های کشور و هم از جهت اینکه سابقه نشان داده بعد از چنین خط و نشان هایی حتما اقداماتی عملیاتی وجود خواهد داشت.
سال۱۳۹۶ وقتی حسن روحانی آن جمله معروف را درباره رقیب گفت که «من اینها را می شناسم، اینها در جلسه ای می خواستند پیاده روها را هم زنانه و مردانه کنند»، هوادارانش برای او کف و ست زیادی زدند اما خیلی از همان طرفداران روحانی هم در دل باور نداشتند که آش افراطی گری و دگماتیسم رقیب به این شوری است که او می گوید. در واقع خیلی ها آن حرف ها را پای دعواهای کلامی و کل کل های انتخاباتی دو رقیب می گذاشتند.
حالا اما یک سال پس از آغاز به کار دولت رئیسی دیگر خیلی ها باور کردند که او و تیمش هم تمایلاتی برای کارهایی نظیر زنانه و مردانه کردن مکان های عمومی را دارند و هم انگیزه اش را.
چند ماهی می شود که حتی صدای فغان برخی از اصولگرایان نیز از اقدامات حوزه حجاب و عفاف و رفتارهای مراجع و مقامات مختلف بلند شده. در چنین شرایطی که منطق حکم می کند سیاست گذار و مجری قدری متوجه وخامت وضعیت نزول اعتماد عمومی در این خصوص باشد، استاندار تهران مرز جدیدی را برای برخوردهای فرهنگی می گشاید.
این منطق بسیار ساده ای در تمام دنیاست که معمولا محیط اطراف دانشگاه ها به عنوان یک مرکز تمجع متمرکز جمعیت زمینه خوبی برای تاسیس کافه و رستوران است، چون آنجا مشتری زیادتر است. اینکه استاندار تهران از چه اهدافی سخن می گوید و منظورش چه نوع ارتباط و کارکرد خاصی است، خدا می داند.
البته جای سوال هم هست که اگر فرض راب ر صحت سخنان آقای منصوری بگذاریم، این همه کافه و رستوران با چنین گستره وسیعی از پراکندگی و ارتباط همزمان و سازماندهی شده با بیگانگان چطور تا الان مشغول فعالیت بوده اند؟ در شرایطی که در کشور دستگاه های امنیتی و نظارتی متعددی داریم، گیریم که یکی از آنها در رصد خود درست عمل نکرده، بقیه چه کار می کردند؟
آیا ادعای وجود چنین شبکه ای در کشور بیشتر از آنکه بهانه برخورد با این کافه ها و رستوران ها باشد، امنیت ضدجاسوسی کشور را زیر سوال نمی برد؟
دو دهه پیش احزاب سیاسی و رسانه ها با هدف برخورد قضایی-امنیتی و به زیر کشیده شدن مورد اتهاماتی نظیر ارتباط با بیگانگان قرار می گرفتند. چه کسی فکرش را می کرد دامنه این اتهام زمانی به کافه ها و رستوران ها کشیده شود؟ آن هم در حالی که در این میان بسیاری از استارتاپ ها، کسب و کارهای اینترنتی و حتی خیریه ها با همین اتهام نواخته شده اند.
در تفسیر دلایل این سیاست های سختگیرانه فرهنگی-اجتماعی و اصرار دولت بر اجرای آن ارزیابی های متفاوتی وجود دارد. از اینکه برخی میگویند دولت و گروه حامی آن در حاکمیت متاثر از نگاه ایدئولوژیک خود مصر بر این کار هستند تا آنها که اعتقاد دارند این کارها با هدف پرت کردن حواس مردم از موضوعات اصلی تر و در راس آنها اقتصاد صورت می گیرد.
هر کدام از تفاسیر را که بپذیریم نتیجه آن این است که باور کنیم داریم به سمت همان هشدار سال ۹۶ حسن روحانی حرکت می کنیم. هشداری که در آن زمان فانتزی و غلوآمیز به نظر می رسید اما اکنون خیلی ها سایه خطرش را بر سر خود احساس می کنند.
دیدگاه تان را بنویسید