مرتضی افقه، اقتصاددان:
یک سال گذشت اما خبری از گشت ارشاد مدیران نیست
مرتضی افقه نوشت: وقتی آقای رییسی وعده داد که (در صورت انتخاب شدن) برای مدیران گشت ارشاد میگذارند. امروز بیش از یکسال از شروع به کار ایشان گذشته اما از عمل به بسیاری از وعدهها از جمله گشتِ ارشادِ مدیران خبری نیست.
مرتضی افقه، اقتصاددان در یادداشتی با عنوان «بدون عنوان اما به بهانه مرگ غمانگیز مهسا» برای روزنامه اعتماد نوشت: سالها پیش در رسانههای مختلف نوشتم و در مصاحبههای رادیویی گفتم که اگر میخواهید کشور در جاده پیشرفت و توسعه قرار گیرد به جای گشت ارشاد برای رنجاندن جوانان، گشت ارشاد برای جلوگیری از سوءاستفادهها و بیکفایتیهای مدیران تدبیر کنید. این مطلب را طی سالهای گذشته نیز بارها تکرار کردم. دو سال پیش هم در میزگردی پیرامون دلیل ناکام ماندن مبارزه با فسادهای اداری و اقتصادی گفتم که چون در آموزشهای حوزوی، تعریف فساد عمدتا محدود شده به مساله حجاب، موسیقی و شرب خمر و پرورشیافتگان این آموزهها تنها در مقابل این موارد حساسیت جدی نشان میدهند و در مواجهه با آنها خود را مسوول تلقی کرده و بیاعتنا به قوانین حاکم، آتش به اختیار عمل میکنند، اما در مقابل فسادهای بزرگی مثل دزدیها و اختلاسها و تضییع حقوق مردم (حقالناس) حساسیت نشان نمیدهند و برخورد با آن را وظیفه دولت و دستگاه قضایی میدانند. در فروردین امسال نیز در مناظرهای حضوری با آقای مصباحی مقدم به ایشان گفتم اگر واقعا به فکر حل معضلات پیچیده اقتصادی مردم و در شرایطی که در تقابل شدید با کشورهای منطقه و غربی هستید، لااقل آرامش داخلی را به هم نزنید و این همه مردم را با تنگنظریهای سیاسی و فرهنگی و ایدئولوژیک آزار ندهید. هفته پیش هم در هشداری جدی نسبت به فاجعه مهاجرت جوانان و نخبگان به خارج از کشور نوشتم که بخش قابل توجهی از دلایل خروج اجباری و مهاجرت جوانان و نخبگان و نیروهای متخصص کشور همین تنگ کردن فضای فرهنگی و سیاسی و آزادیهای مردم است و کیست که نداند این میزان تخلیه نیروهای نخبه، متخصص، وطندوست و دلسوز چه تبعات جبرانناپذیری برای حال و آینده کشور دارد. همه این موارد را سالهاست در رسانهها به عنوان موانعی جدی و اثرگذار در مسیر پیشرفت و رفاه اقتصادی مطرح کردهام. زمان مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری در دو سال پیش اما جرقه امیدی در دلم روشن شد که گویا یکی از توصیههایم از زبان فردی که احتمال ریاستجمهوریاش از قبل بالا بود، بیان شد وقتی آقای رییسی وعده داد که (در صورت انتخاب شدن) برای مدیران گشت ارشاد میگذارند. امروز بیش از یکسال از شروع به کار ایشان گذشته اما از عمل به بسیاری از وعدهها از جمله گشتِ ارشادِ مدیران خبری نیست. در مقابل اما از فردای شروع به کار ایشان، گشت ارشاد فعالیت خود را تشدید کرد و با روش هایی بعضا خشن دختران جوان را مورد تحقیر و توهین قرار میدهند. سوالی که ذهن همه را درگیر خود کرده و باید از بانیان اینگونه تصمیمات پرسید آن است که جوانان این مرز و بوم از نونهالی و کودکی تا دورههای ابتدایی و دبیرستان از طریق آموزشها و برنامههای رسمی و غیررسمی، تا جوانی مورد آموزشهای عقیدتی و ایدئولوژیک بوده و هستند و اگر از نظر مسوولان همچنان هنجارشکن هستند، آیا نباید نسبت به آموزهها و آموزشها تردید کرد؟ و اکنون در دوره جوانی بعد از گذراندن این میزان آموزش، چگونه انتظار دارند با یکی دو ساعت آموزش آنهم در محیطی پر از رعب و وحشت توام با تحقیر و احیانا توهین، آموزههای مربوط به رعایت حجاب را بپذیرند و رعایت کنند. با این وصف، بررسی و تحلیل جنبههای حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفی این نوع برخوردهای خشن در تخصص دیگران است، اما آنچه در این متن مورد نظر است اثری است که بر روح و روان نیروهای انسانی و سرمایه اجتماعی جامعه به عنوان تنها عامل پیشرفت و توسعه میگذارد، است. این شیوه برخورد با جوانان باعث شده عده زیادی از نیروهای نخبه و متخصص از کشور مجبور به ترک وطن شوند و نیرو و جوانی و تخصص خود را در خدمت کشورهایی قرار دهند که از نظر مسوولان کشور دشمن تلقی میشوند. این شیوه برخورد در کنار محروم کردن بسیاری از جوانان و نیروهای انسانی وطندوست و شایسته کشور از استخدام یا کسب مدیریتها به دلیل تنگنظریهای ایدئولوژیک در گزینشها یا سهمیههای ناشایستهسالارانه، از عوامل دیگری است که موجب شده جوانان کشور نسبت به آینده خود ناامید و پژمرده شوند. همانگونه که بارها گفته و نوشتهام، در جهان امروز، تنها و تنها با اتکا به عقل و اندیشه و تخصص نیروهای انسانی است که یک کشور میتواند در مسیر پیشرفت و رفاه و توسعه قرار گیرد. اتکا به هر عاملی غیراز نیروهای انسانی داخلی از جمله منابع طبیعی یا کمک کشورهای دیگر، هیچ پیشرفت و رفاهی فراگیر و پایدار برای کشور تضمین نمیکند. بنابراین اگر قرار است که کشور به اقتصادی مقاوم دست یابد، اگر قرار است در مقابل فشارهای اقتصادی خارجی دوام بیاورد، اگر قرار است از لحاظ شاخصهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در منطقه حرف اول را بزند، تنها راه پرورش و حفظ نیروهای انسانی وطندوست و دلسوز کشور با هر عقیده و دیدگاه و دین ومذهبی است، در غیراینصورت، نه تنها امکان قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و توسعه وجود ندارد، بلکه حتی مشکلات معیشتی مردم نیز قابل حل نخواهند بود.
دیدگاه تان را بنویسید