عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا:
فحاشی اخیر دانشجویان در تاریخ جنبشهای دانشجویی بیسابقه بود
عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا گفت: واکنشی را از سوی این دانشجویان شاهد بودیم که بسیار نگران کننده است. برخی از دانشجویان به جای اینکه اندیشه خود را مطرح کنند، فحاشی کردند! فحاشی در تاریخ حرکت های اجتماعی و جنبش های دانشجویی بی سابقه بوده است.
عباس سلیمینمین درباره مفهوم و ضرورت های گفت و گو در سطوح ملی و سیاسی و حاکمیتی، گفت: «گفت وگو» در مسایل اجتماعی یک ضرورت است و این ضرورت در مسایل سیاسی بیش از مسایل اجتماعی است.
به گزارش شفقنا، مهمترین بخشهای این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*در مسایل اجتماعی سوء تفاهمات محدود و سطحی است و برای رفع این سوء تفاهم ها گفت وگو را به عنوان یک اصل پذیرفته ایم، اما در عرصه سیاسی طبعاً مسایل پیچیده تر است و چنانچه گفت وگو شکل نگیرد، می تواند مشکلات عدیده ای را به وجود آورد.
*در مسایل سیاسی لایه ها بسیار بیشتر هستند لذا باید گفت وگو کرد تا بتوانیم با تأکید بر وجوه اشتراک، بسیاری از مشکلات را پشت سر بگذاریم و اگر این گفت وگو وجود نداشته باشد، پشت سر گذاشتن مشکلات هم بسیار سخت می شود.
*یک ملت قطعاً دوستان مشترکی دارند و همچنین دشمنانی دارند که خواهان سلطه بر آنها هستند و امروز که سلطه آنها بر ملت ایران برداشته شده، به اعتبار و موقعیت آنها لطمه وارد شده و به این دلیل با ایران دشمنی می کنند تا وجهه ما تغییر کند و اعتباری که داریم متغییر شود.
*قطعاً گفت وگو بر سر اشتراکات با کسانی که دلشان برای ایران می تپد و آینده ایران برای آنها بسیار مهم است و دوست دارند که ایران در آینده سربلند و سرافراز باشد، ضروری است. حتی ما با کسانی که در موضع مخالف هم قرار دارند باید گفت وگو کنیم، اینگونه نیست که ما گفت وگو را تنها در سطح بین الملل موثر بدانیم و گفت وگو با مخالفین را منشأ اثر ندانیم، قطعاً این رویکرد در این زمینه هم منشأ اثر است و می تواند دستاوردهای خوبی برای ما داشته باشد..
*گفت وگو هم با هموطنان و هم با کسانی که با ما سرنوشت مشترک دارند را بسیار ضروری می دانم و بعید می دانم کسی بحث گفت وگو را رد کند منتها آنچه مایه تأسف است، اینکه برخی از افراد حاضر نیستند، هزینه گفت وگو را بپردازند.
*اصلاح یکسری از روابط هزینه دارد یعنی گفت وگو برای کسانی که تلاش کردند بین ملت ایران در هر اتفاقی ایجاد اختلاف کنند و در این وادی همچنان تلاش می کنند، هزینه دارد و همین افراد اجازه شکل گیری فضای گفت وگو را نمی دهند، آنان جوسازی و شانتاژگری می کنند و به گونه ای عمل می کنند که اگر شما با یک هموطن گفت وگو کنید، گویا یک خطای بزرگی را مرتکب شدید، چون آنها در مسیر دشمن سازی حرکت می کنند و برای کسانی که می خواهند با گفت وگو این دشمنی های کاذب را محدود کنند، هزینه سازی می کنند.
*یکی از عواملی که ما را از گفت وگو دور می کند، تغییر در دشمن شناسی است. متأسفانه در سال های اخیر بسیاری از افراد جامعه مطالعات تاریخی کمی داشتند؛ کسب تجربه از تاریخ روز به روز تقلیل پیدا می کند و وقتی تقلیل پیدا کرد، قدرت هایی که دشمن ما بودند و در ایران جنایت های گسترده ای را مرتکب شدند با تبلیغاتی خود را دوست و دلسوز کسانی نشان می دهند که با ایران مشکل دارند؛ آنها از این طریق رقیب این فرد را، دشمن او جلوه می دهند.
*طبیعتاً در اداره جامعه، سلایق و دیدگاه های مختلفی داریم که باید یاد بگیریم با هم مسایل را حل کنیم، اگر هم نتواستیم، دیدگاه خود را به ملت عرضه می کنیم، هر یک از دیدگاه ها که ملت آن را به منافع کلان جامعه نزدیک تر یافت، آن دیدگاه را در چارچوب قانون و در جایگاه های مهم اجرایی قرار می دهیم. وقتی دشمنی که در ایران کودتا کرده و حق حاکمیت ملی را نقض کرده، منابع را غارت کرده و ما را تحقیر کرده و به فرهنگ ما لطمه زده را نشناختیم، تحت تأثیر تبلیغات او قرار می گیریم و این دشمن موفق می شود که رقیب ما را برای ما دشن جلوه دهد در حالی که رقیب ما در داخل به هیچ وجه دشمن ما نیست. او هم در ایران تلاش دارد یا لااقل ادعا دارد که می خواهد با تلاش خود وضعیت ایران را بهتر کند و یک گام ایران را به رو جلو ببرد.
*کسانی که مدعی داشتن نسخه بهتری برای اداره جامعه هستند، هرگز نباید با هم دشمنی کنند بلکه باید با هم رقابت عاقلانه داشته باشند، اما متأسفانه در حال حاضر به این مدل خدشه وارد شده؛ مدتی است که رقبا با هم دشمنی می کنند و طبیعی است که وقتی دشمن اصلی خود را رقیب سیاسی خود بدانید، با دشمن هم جبهه می شوید چون دشمن در رقابت های داخلی یک سو را می گیرد و آن را علیه دیگری بر می انگیزاند و این بهترین فرصت برای اوست تا بتواند در کشور جای پایی پیدا کند؛ این امر متأسفانه رقم خورده و یکی از دلایل تضعیف گفت وگو شده است.
*برخی برای رسیدن به قدرت از راه های منطقی استفاده نمی کنند، طبیعی است که راه های منطقی وقت و انرژی می برد و ما باید در این عرصه سرمایه گذاری کنیم تا افکار عمومی را با خود همراه و اندیشه و فکر خود را عرضه کنیم، تبیین اندیشه کار سختی است و به راحتی نمی توان اندیشه خود را عرضه کرد بلکه باید این اندیشه تبیین شود و سپس مرتب آن را از طرق مختلف به جامعه عرضه کرد؛ به همین دلیل برخی از افراد و رقبا امروز تلاش می کنند که از طریق تخریب گری و دشمن ورزی و با یکسری ترفندهای تبلیغاتی و راه های غیر اخلاقی، رقیب را از صحنه خارج کنند.
*وقتی افرادی دست به شیوه های غیر اخلاقی می زنند، پس از آن شرم می کنند که با رقیب خود رو به رو شوند و با او گفت وگو کنند. امروز متأسفانه بسیاری از رقابت های ما ناسالم است. وقتی شیوه های غیر اخلاقی به کار گرفته می شود، این رویکرد در نقطه مقابل گفت وگو قرار می گیرد. شما زمانی می توانید گفت وگو کنید که رقابتتان منطقی بوده باشد، اما اگر منطقی نبود و همراه با اتهام زنی، تهمت زنی و شیوه ها غیر اخلاقی بود، با آن رقیب مواجه نمی شوید و به طرفداران خود هم می گویید که نباید با او گفت وگو کرد در حالی که گفت وگو یک امر مسلم عقلی است.
*عدم پذیرش انتقاد از جمله دلایل تضعیف گفت وگو است. در عرصه سیاسی غرور و منّیت بسیار به سراغ انسان می آید. اگر دچار خودپرستی و خودستایی نباشید طبیعتاً برای پذیرش انتقاد آمادگی دارید. وقتی انتقاد مطرح شد، در مواردی حق با انتقاد کننده است و گاهی هم حق ندارد چرا که انتقاد کننده مرتکب اشتباه شده و برداشت خطایی داشته یا اطلاعاتی که دریافت کرده از طریق منابع دشمن بوده و دشمن توانسته مطلب خلاف واقع را در ذهن او جای دهد. وقتی انتقاد پذیر باشیم، تا حد زیادی مسایل به واقعیت نزدیک می شود و اگر ضعفی وجود داشته باشد، تحمل می شود و اگر ضعفی نباشد توضیح داده می شود که در این صورت از اعتبار رسانه هایی که می خواهند در کشور ما دشمنی به وجود بیاید، کاسته می شود.
*وقتی گفت وگو کردید و ضعفی در گفت وگو از شما روشن شد، باید پذیرای واقعیت باشید و اعتراف کنید که اشتباه کردید. متأسفانه بسیاری از ما هنوز به این درجه نرسیدیم که اگر با کسی مواجه شدیم و او انتقاد خود را مطرح کرد و شما حرفی برای گفتن در برابر انتقاد او نداشتید، انتقادش را بپذیرید. اگر ظرفیت وجودی خود را برای پذیرش حرف حق آماده نکرده باشید، طبیعتاً وارد گفت وگو نمی شوید و از گفت وگو دوری می کنید.
*ایجاد فضای گفت وگو در محیط های علمی باید بیش از محافل دیگر باشد. به عبارت دیگر کسانی که اهل علم و دانش هستند باید به طور کامل از گفت وگو استقبال کنند. یکی از مسایلی که برای من بسیار نگران کننده هست این است که در ایام اخیر در یکی از فرهیخته ترین دانشگاه های ما با اینکه رییس دانشگاه تریبون آزاد در اختیار دانشجویان قرار داد تا هر یک با تفکرات مختلف حرف هایشان را بزنند، در مقابل از سوی برخی از دانشجویان این فضای گفت وگو مورد استقبال قرار نگرفت و واکنشی را از سوی این دانشجویان شاهد بودیم که بسیار نگران کننده است. برخی از دانشجویان به جای اینکه اندیشه خود را مطرح کنند و حتی با بیان استدلال ها و منطق خود سایر دانشجویان را همراه کنند، فحاشی کردند! فحاشی و به کار بردن تعابیر زشتی که در تاریخ حرکت های اجتماعی و جنبش های دانشجویی بی سابقه بوده است.
*زمانی که در فضای دانشگاه توسط برخی دانشجویان تعابیر زشتی به کار رفت. نکته دیگر اینکه متأسفانه بسیاری از رسانه ها حتی روزنامه هایی که ادعای روشنفکری می کنند، این خطر را اعلام نکردند. ما ایرانی ها حتی در مواردی که اختلاف بسیار داریم هم از این ادبیات استفاده نمی کنیم. من به جوانی که اعتراض و نقد خود را نشان داد، ایرادی نمی گیرم بلکه می خواهم هشدار دهم، دشمن برای ایجاد عداوت میان ما تلاش می کند.
*اصلاح طلبان در بیانیه هایی که صادر کردند، دشمن را ندیدند. شخصیتی مثل نوه حضرت امام خمینی(س) دشمن را دید، اما بسیاری از سران اصلاحات چشم خود را به روی دشمن بستند.
*متأسفانه امروز اصولگرایان، اصلاح طلبان را دشمن اصلی خود می دانند و اصلاح طلبان هم اصولگرایان را دشمن خود می دانند! در صورتی که این دو جریان سیاسی با هم دشمن نیستند بلکه رقیب هم هستند. ممکن است که رقبا مواضع یکدیگر را قبول نداشته باشند، اما قطعاً باید از طریق گفت وگو برای دیگران روشن کنند که چه کسی حرف منطقی تر می زند و راه حل چه کسی به تأمین مصالح جامعه نزدیک تر است لذا من فکر می کنم که تجربه اخیر بسیار قابل مطالعه است و همه کسانی که دلسوز جامعه هستند نباید به منظور تقویت پایگاه اجتماعی خود با عوام فریبی از صحنه به وجود آمده سوء استفاده کرده و با برخی از گروه ها همراهی کنند.
*برای شکل گیری گفت وگوی ملی، «پایبندی به مصالح ملی» ضروری است، همه ما باید به مصالح ملی در هر شرایط پایبند باشیم، اینطور نیست که اگر دشمن فضا را آلود کرد، ساکت باشیم، اگر مصالح ملی را در خطر دیدیم از خودمان سرمایه بگذاریم و هزینه کنیم چرا که نسل جوان تجربه سیاسی و مطالعات تاریخی ندارد و به دلیل جوان بودن هیجان دارد و از برخی نامهربانی ها و باندبازی ها لطمه خورده است.
آقا وقتی که فقط میگبد بچه ها برند دانشگاه و سوالات کنکور رو بفروشید و مخ بچه ها رو پراز مطالبی کنید که صدتا یه غاز نمیارزد همینه دیگه شما ببینید چندی هزار تحصیل کرده بیکار وبی عار داریم که بنده خدا جز سرش توی کتاب بوده هیچ چیز یاد نگرفته خدایا بداد بچه ها برس ازدست این آدم بزرگای بیشعور