کد خبر: 581128
|
۱۴۰۱/۰۸/۱۵ ۰۷:۱۵:۰۰
| |

سعید حجاریان: اعتراضات اولیه بعد از مرگ مهسا امینی به «سبک زندگی» بود اما حالا چندوجهی شده است

در این اعتراضات همان‌طور که می‌دانید ابتدا مطالبه سبک زندگی مطرح بود اما به‌تدریج سیاست تأثیر خود را بر آن گذاشت یعنی اکنون ما با اعتراضاتی چندوجهی مواجه هستیم.

سعید حجاریان: اعتراضات اولیه بعد از مرگ مهسا امینی به «سبک زندگی» بود اما حالا چندوجهی شده است
کد خبر: 581128
|
۱۴۰۱/۰۸/۱۵ ۰۷:۱۵:۰۰

سعید حجاریان گفت:

به گزارش اصناف‌نیوز، در ابتدا باید از جان باختن مهسا امینی و سایر افرادی که دیگر در بین ما نیستند، اظهار تأسف کنم. به‌ویژه افرادی که در زاهدان و شیراز جان باختند و همچنین افرادی که در گمنامی از دنیا رفتند. متأسفانه تا الان باز هم آماری بیشتر از وقایعی مانند پانزده خرداد و هفده شهریور ثبت شده و این فاجعه‌بار است. توجه کنید که در این بین جوان‌های عزیزی جان باخته‌اند و با تأسف باید گفت دستگاه تولید اخبار رسمی به‌مصاف حقیقت رفته و به ازای هر جان، یک روایت تولید کرده است! بی‌آنکه توجهی شود به این‌که همه اهل ایران‌اند و حتی پیش از آن انسان‌اند. متأسفانه دست‌اندازی به «حقیقت» سکه رایج شده است.

 در این اعتراضات همان‌طور که می‌دانید ابتدا مطالبه سبک زندگی مطرح بود اما به‌تدریج سیاست تأثیر خود را بر آن گذاشت یعنی اکنون ما با اعتراضاتی چندوجهی مواجه هستیم. در آخر باید تحلیل روان‌شناختی‌ای هم از اعتراضات داشته باشیم که به‌نظر در آن دو عنصر «طردشدگی» و «تحقیر» واجد اهمیت است؛ عناصری که در یک بازه زمانی بلندمدت جامعه را عصبانی کرده است. 

اعتراضات آبان‌ ۹۸ در شهرهای کوچک صورت گرفت، تا حد زیادی حاشیه‌نشین‌ها را درگیر کرد و بعدتر فراگیر رفت. یعنی مرکزیت‌ اعتراضات از آن طبقه فرودست و یا طبقه متوسطی بود که خود را در آستانه فقیر شدن می‌دید. از سوی دیگر، باید به مطالبه‌ معترضان نگاه کنیم. معترضان شهریور-مهر ۱۴۰۱ مطالبه «سبک زندگی» دارند ولی معترضان آبان مطالبه‌شان «خود زندگی» بود. اگر خاطرتان باشد در آبان‌ ۹۸ یک‌باره معیشت خانواده‌ها تحت تأثیر افزایش نرخ بنزین با مخاطره مواجه شد اما حاملان جنبش مهسا لزوماً از این زاویه به اعتراضات نپیوستند و شاید اگر از آن‌ها بپرسید بگویند نظام سیاسی کشور هر چه را خواسته است به اقتصاد و سیاست کشور تحمیل کرده است ما می‌خواهیم کافه و رستوران و دانشگاه و پارک و خیابان و در یک کلام عرصه عمومی از این دخالت مصون باشد. به بیان دیگر، خوب است بگوییم که معترضان جنبش مهسا می‌گویند «می‌خواهیم زندگی کنیم» اما معترضان آبان‌ ۹۸ می‌گفتند «می‌‌خواهیم زنده بمانیم». 

من در مجموع منطق مواجهه حاکمیت با معترضان را نمی‌پذیرم و معتقدم دستگاه تحلیلی‌شان معیوب است. در عین حال باید به یک نکته مهم اشاره کنم. در اعتراضات آبان‌ ۹۸ دغدغه اصلی زنده‌ماندن بود یعنی حاملان جنبش، جان‌ به لب رسیده‌ها بودند؛ جان‌ به لب رسیدگی از فقر و یا ترس از سقوط به چاله فقر. واقعاً بعضی از آن‌ها چیزی برای از دست دادن نداشتند و حتی، حاکمیت بعد از برخورد سفت و سخت این را فهمید؛ فهمید که چه اشتباه مهیبی کرده است. به همین خاطر دست‌کم در گفتار و بعضاً به‌صورت نمایشی شروع کرد به تفکیک جان‌باخته‌ها و حتی شهید‌خواندن‌شان. اما الان حاکمیت یک اشتباه جدیدتر مرتکب شده است. این‌بار اعتراض‌کنندگان را اساساً به‌رسمیت نمی‌شناسد و مدام نفت روی آتش می‌ریزد. گویا در ذهن‌شان این است باید حال یک مشت بچه‌پول‌دارِ پررو را بگیریم! 

 مسئله حجاب در ایران سیاسی است و بی‌حجابی از جمله روش‌های نه گفتن به ساختار سیاسی محسوب می‌شود. از این گذشته، بازنمایی رسانه‌ای همه‌چیز را سیاسی می‌کند. علاوه بر این درگیر شدن وابستگان سیاسی حاکمیت در ماجرای حجاب خود به خود نوعی تضاد درست می‌کند که باز هم غلظت سیاسی ماجرا را بیشتر می‌کند. 

فراتر از بحث حجاب، من معتقدم اساساً زن در ایران موجودیتی سیاسی است. از بدو امر گفته‌اند زن بهتر است خانه‌نشین باشد، نرخ رشد جمعیت را افزایش دهد، ساعت حضورش در ادارات کنترل شده باشد و قس علی هذا. 

اصلاح‌طلبان یک موضع اخلاقی-سیاسی دارند و آن این‌که باید از جامعه دفاع کنند. اکنون جامعه معترض است و تعدادی کشته بر روی دست‌اش مانده است. ما باید از این‌ها دفاع کنیم. به قول گلشیری: آن‌قدر عزا بر سر جامعه ریخته است که فرصت زاری ندارد. اصلاح‌طلبان باید کنار مردم باشند. 

از طرف دیگر، اصلاح‌طلبان باید به‌دنبال گروه‌های حقیقت‌یاب بروند و آن‌ها را ترغیب کنند تا همه وقایع اخیر پیگیری و ثبت و ضبط شود به‌خصوص فجایع جمعی مانند زاهدان که ممکن است سال‌ها در ضمیر مردم آن‌جا نقش و مُهر خود را بزند. 

علاوه بر این باید فشار آورد تا نیروی لباس شخصی در خیابان حضور نداشته باشد؛ خطرناک‌ترین نیرو، نیروی‌ بی‌شناسنامه است زیرا هر خفت‌گیر و زورگیر و مجرمی می‌تواند تحت عنوان نیروی لباس شخصی به اموال مردم صدمه بزند و یا به جان آن‌ها صدمه وارد کند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها