کد خبر: 588058
|
۱۴۰۱/۰۹/۲۹ ۰۸:۰۵:۰۰
| |

عباس آخوندی:

سیاستمداران کالای یک‌بار مصرف نیستند؛ سرمایه‌های اجتماعی یک ملتند

عباس آخوندی نوشت: قدر سیاستمداران ملی‌مان را بدانیم. سیاستمداران کالا یا ابزارهای یک‌بار مصرف نیستند. شخصیت اینان در یک چرخه تاریخی و پس از طی فراز و فرودهای فراوان شکل می‌گیرد و به ‌واقع سرمایه‌های اجتماعی یک ملت هستند.

سیاستمداران کالای یک‌بار مصرف نیستند؛ سرمایه‌های اجتماعی یک ملتند
کد خبر: 588058
|
۱۴۰۱/۰۹/۲۹ ۰۸:۰۵:۰۰

عباس آخوندی در یادداشتی با عنوان «چرا نامه به آقایان خاتمی و نبوی؟» برای روزنامه اعتماد نوشت: پس از انتشار نامه اینجانب خطاب به آقایان خاتمی و نبوی، نخستین نقدی که وارد شد، این بود چرا این دو بزرگوار مخاطب نامه قرار گرفته‌اند؟ اینان که حضور فعالی در جریان‌های اخیر سیاسی نداشته‌اند و ندارند و تمایلی هم به حضور ندارند. گاهی هم که حضور پیدا می‌کنند، خلاف جهت اعتراضات حرکت می‌کنند. افزون بر این، دوره اصلاح‌طلبان گذشته و اصلاح‌طلبی به پایان خط رسیده است. از این‌رو، صحنه سیاسی را خالی کرده و محلی از اعراب ندارند و مسائلی از این دست.

در پاسخ این نقد عرض می‌کنم که قدر سیاستمداران ملی‌مان را بدانیم. سیاستمداران کالا یا ابزارهای یک‌بار مصرف نیستند. شخصیت اینان در یک چرخه تاریخی و پس از طی فراز و فرودهای فراوان شکل می‌گیرد و به ‌واقع سرمایه‌های اجتماعی یک ملت هستند. بنابراین به ‌راحتی نمی‌توان آنها را کنار گذاشت. اکنون بسیاری از اندیشمندان از شخصیت مرحوم ذکاءالملک فروغی به نیکی یاد می‌کنند و او را ناجی ایران در جریان اشغال 1320 توسط متفقین می‌دانند. شاید روزی که او با زیرکی توانست محمدرضا شاه را به مجلس شورای ملی ببرد تا سوگند پادشاهی یاد کند، بسیاری او را خائن به‌ وطن نامیدند.

لیکن، امروز که آب‌ها از آسیاب افتاده قضاوت تاریخی آن است که فروپاشی نظام سلطنت در آن تاریخ، به مفهوم تقسیم ایران میان دو قدرت مسلط آن روزگاران انگلیس و روس بود و همچنین به مثابه سر برآوردن شورش‌های طایفه‌ای و قومی در گوشه‌گوشه کشور بر مبنای منفعت‌طلبی‌های گروهی یا به تحریک خارجی بود. از مرحوم مصدق نیز این روزها به نیکی یاد می‌شود. لیکن تاریخ گواهی می‌دهد که در جریان نهضت ملی، دشنامی نبود که به او داده نشده‌ باشد. انواع اتهام‌ها از دزدی و خیانت گرفته تا خرفتی و امثال آن در برخی روزنامه‌ها از جمله روزنامه‌های وابسته به حزب توده نثار او می‌شد. پس به ‌سادگی راجع به اشخاص قضاوت نکنیم. البته این به این معنی نیست که ایشان منزه از هر نقدی هستند یا اینجانب تمام رفتارها و مواضع ایشان را تایید می‌کنم. تنها می‌خواستم بگویم که بیا تا قدر یکدیگر بدانیم. 

نکته دوم اینکه جناب خاتمی رهبر معنوی جریان متشکل اصلاح‌طلبی است و بنابراین مخاطب قرار دادن ایشان به‌ معنی مخاطب قرار دادن تمام جریان‌های اصلاح‌طلب است و نه یک شخص خاص. در مورد جناب نبوی نیز ایشان رییس جبهه اصلاحات هستند. بنابراین افزون بر شرافت شخصی، سوابق سیاسی ایشان دارای سمت رسمی در این جریان سیاسی هستند. پس مخاطب قرار دادن شخص ایشان نیز درست و موجه است.

و نکته آخر اینکه زمانی که نامه‌ای افشا می‌شود، به معنی این است که دیگر مخاطب آن تنها شخص یا اشخاص مذکور در صدر نامه نیست، بلکه تمام جامعه و کسانی که به مضمون آن دسترسی پیدا می‌کنند، مخاطب هستند. بنابراین همچنان‌که در متن نامه آمده است، تمام ملت عزیز ایران و اندیشمندان و کسانی که دل در گرو ایران دارند و وطن‌خواه هستند و دوست ندارند که جوانان این مرز و بوم به خاک و خون کشیده شوند و علاقه‌مند به حفظ وحدت و یکپارچگی سرزمین ایران و توسعه ایران مستقل هستند، مخاطب نامه‌اند. دیگر تنها آن دو عزیز مخاطب نیستند. تمام ملت عزیز مخاطب این شهروند هستند.

و اما درباره مرگ و زندگی اصلاحات و سنت‌گرایان و داستان وسط‌بازی در یادداشت بعدی پاسخ خواهم گفت.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها