احسان هوشمند، پژوهشگر مطالعات قومی و ایرانشناس:
اصرار بر ایده فدرال شدن در ایران باعث بروز خونریزیهای فراوانی میشود
اصرار بر ایده فدرال شدن در ایران باعث بروز خونریزیهای فراوانی میشود
مهدی بیکاوغلی- احسان هوشمند، پژوهشگر مطالعات قومی و ایرانشناس از پشت پرده برخی تحرکات تجزیهطلبانه و قومگرای اخیر گفته است.
به گزارش اعتماد، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- خانم عبادی اعلام کردند که هر فردی چنانچه سلاح به دست نگیرد، میتواند مطالبه تجزیهطلبی را در عرصه عمومی طرح کند. جالب اینجاست که خانم عبادی در سالهای قبل، بارها با برخی رهبران جریانات مسلح قومگرای ایرانی که در حال تربیت نیروی مسلح و اقدامات گاه و بیگاه نظامی در درون کشور هستند، جلساتی را در محافل اروپایی از جمله پارلمان اروپا برگزار کردند. پرسشی که خانم عبادی باید پاسخ دهند، آن است که اگر خط قرمز ایشان نداشتن رویکرد مسلحانه این احزاب است، چرا مراودات نزدیکی با برخی احزاب که در دوره ترامپ دور جدید جنگ مسلحانه را اعلام کردند داشته و دارند.
- تجربه فدرال شدن در دنیا در چند دسته کشورها ظهور داشته است. یکی در کشورهایی چون اتحادیه جماهیر شوروی و یوگسلاوی که با ادعاهای مارکسیستی از اتحاد داوطلبانه ملیتها سخن گفتند ولی در نهایت دچار فروپاشی شدند و البته پیامدهای این فروپاشی با خونریزی همراه بود.
- در هیچ نقطه از جهان، هیچ سرزمین دارای تاریخ دیرین سیاسی مشترک، دولت باثبات و حوزه تمدنی را نمیبینید که یکپارچه باشد و با دست خود به سمت فدرالیته شدن و پراکندگی و تجزیه حرکت کند. فدرال شدن برای اتحاد است نه برای پراکنده شدن.
- ایرانیان نه براساس تبار قومی بلکه مبتنی بر شهری که زندگی میکنند، شناخته میشوند. در چنین جوامعی آیا میشود خطکشیهای فدرالی را ایجاد کرد؟ در ارومیه که تقریبا نیمی ترکزبان و گروه قابلتوجهی کُرد هستند، در اهواز که نیمی بختیاری و نیمی عرب هستند، در زاهدان، در گلستان در خراسان و کرمانشاه و کرج و... چطور میخواهیم مرزهای فدرالی را تعیین کنیم. اصرار بر این رویکرد باعث بروز خونریزیهای فراوانی میشود.
- نظام تدبیر کشور ما دانشبنیان، پژوهشمحور و مطالعهبنیان نیست. نظام تدبیر ایران با قدرت چانهزنی سیاسی در حال تصمیمسازیهای توسعهای است. به عبارت روشنتر، این سیاست است که اقتصاد را تدبیر میکند.
- پس از «دانشبنیان بودن» و «آمایش پایه بودن»، مساله فقدان مردمسالاری و حکومت قانون مطرح میشود. موضوع نظارت جامعه مدنی در قالب احزاب و رسانهها اهمیت پیدا میکند. وقتی در کشوری رسانههای آزاد، احزاب ملی فعال و تشکلهای مدنی وجود داشته باشد، میتوان امیدوار بود که راههای معقول و مدبرانه و منطبق بر منافع آن کشور برگزیده شود. در ایران چون این امکانات و ضرورتها مورد توجه قرار نگرفته است، برخی تصور میکنند از طریق فدرال شدن میشود به توسعه رسید.
- اگر تجربه فدرالیسم در کردستان عراق و کوزوو و بلوچستان پاکستان با شرایطی متفاوت نسبت به ایران بررسی شود، متوجه میشویم که راهحل توسعه متوزان از رهگذر فدرالیسم قومی و غیر قومی نیست. در واقع دانش پایه بودن تصمیمات، آمایش پایه بودن و ظهور و بروز مردمسالاری، زیربنای توسعه است. نبود این گزارهها در جامعه ایران بهرغم بودجههای فراوان نه تنها توسعه به بار نیاورده، بلکه باعث افزایش نارضایتی شده است.
دیدگاه تان را بنویسید