کد خبر: 590340
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۷ ۰۸:۴۰:۰۰
| |

عباس عبدی در واکنش به بازداشت دبیر سیاسی روزنامه اعتماد:

صادرات ته‌مانده مرجعیت رسانه‌ای به خارج اقدام ضدامنیتی است

عباس عبدی نوشت: جامعه امن جامعه‌ای است که مرجعیت رسانه‌ای آن کاملا در داخل کشور باشد. صادرات این ته‌مانده مرجعیت رسانه‌ای به خارج اقدام ضدامنیتی است که به نام امنیت انجام می‌شود.

صادرات ته‌مانده مرجعیت رسانه‌ای به خارج اقدام ضدامنیتی است
کد خبر: 590340
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۷ ۰۸:۴۰:۰۰

«چرا بازداشت؟» عنوان یادداشت عباس عبدی در واکنش به بازداشت مهدی بیک است که در آن آمده: آقای مهدی بیک خبرنگار روزنامه اعتماد در بعدازظهر پنجشنبه بازداشت شد. بنده قصد ندارم که به مباحث حقوقی ماجرا بپردازم، چون به نظر می‌رسد اکنون در وضعیتی نیستیم که ارجاع و نقد این مورد خاص به مواد حقوقی و قانونی مشکلی را حل کند. پرسش این است که آقای بیک چه کاری کرده که مستحق بازداشت شده است؟

او توانسته است که پای سخن برخی وکلا و خانواده‌های زندانیان و محکومین حوادث اخیر بنشیند و نظرات و خواسته‌های آنان را در چارچوب ضوابط موجود و مدیرمسوولی روزنامه بازتاب دهد. اتفاقا منافع حاصل از این اقدام برای همه بود، هم ساختار سیاسی و دستگاه قضایی بهره‌مند شدند، هم خانواده‌های ذی‌نفع و هم مردم و جامعه. هر کدام به دلیلی، از این رویکرد استفاده کردند. حکومت به‌ ویژه دستگاه قضایی، نشان داد که در برابر مطالبات و حرف‌های درست هنگامی که در سطح عموم منتشر شوند، واکنش نشان می‌دهد و با تجدیدنظر یا اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، اصراری به تایید و اجرای احکام بدوی و شدید ندارد.

این رویه برخلاف حکم عجولانه اولیه علیه محسن شکاری است که عوارض بدی داشت. خانواده‌ها و زندانیان نیز از این اقدام حرفه‌ای روزنامه‌نگاری استقبال کردند و بهره‌مند شدند، زیرا آنان را با نهادهای جامعه پیوند داد و نگاه از درون را تقویت کرد و مجازات عزیزان‌شان را کاهش داد. جامعه نیز بسیار سود برد، زیرا به این نتیجه رسید که اگر عاملیت منطقی را پیشه کند، شانس بیشتری برای شنیدن حرف‌هایش وجود داشته باشد و نگاه خود را به داخل و رسانه‌های داخلی برگرداند، برای اولین‌بار در سال‌های اخیر توانست نور امیدی را در مرجعیت رسانه داخلی ببیند.

صادقانه باید گفت، هر چه فکر می‌کنم که چه زیانی از این اطلاع‌رسانی متوجه جامعه می‌شود، هیچ موردی را ندیدم، مگر اینکه بگوییم عده‌ای دنبال آن هستند که همین دستاوردهای موردی نیز محقق نشود. در یک کلام امنیت هنگامی پایدار و غیرقابل تزلزل است که مبتنی بر آزادی رسانه باشد والا امنیتی ناپایدار و متزلزل است. جامعه امن جامعه‌ای است که مرجعیت رسانه‌ای آن کاملا در داخل کشور باشد. صادرات این ته‌مانده مرجعیت رسانه‌ای به خارج اقدام ضدامنیتی است که به نام امنیت انجام می‌شود. 

اکنون و با بازداشت آقای بیک، با یک اقدام، همه آن دستاوردها را یک‌باره تخریب کرده‌ایم. طبیعی‌ترین برداشت این است، عده‌ای هستند که چنین دستاوردهایی را نفی خود می‌بینند. تردیدی وجود ندارد که هیچ‌کس به اندازه متولیان رسانه‌های فرامرزی از این اتفاق خوشحال نمی‌شوند، چون بیشترین و شاید تنهاترین سودبرنده آنان هستند. آیا بازداشت‌کنندگان گمان می‌کنند که صدای مادر یک محکوم (حق یا ناحق بودن آن بحث دیگری است) از رسانه داخلی منتشر شود بدتر است یا رسانه‌های فرامرزی آن را منتقل کنند؟ اصلا اینها حق دارند صدایی داشته باشند یا خیر؟ اگر نه که دیگر بحثی نیست. اگر حق دارند کجا باید بگویند؟

به‌علاوه اگر اقدامات جاری علیه فرزندان آنان حق و قابل دفاع است، چه جای نگرانی از صدای خودشان و خانواده‌های‌شان وجود دارد؟ این را می‌شود فهمید که دست‌اندرکاران امر از فعالیت‌های رسانه‌ای آقای بیک و سایر روزنامه‌نگاران راضی نباشند یا حتی آن را نپسندند، ولی این دلیل نمی‌شود که اقدام به بازداشت کنند. برای این کار نیازمند شواهد و قرائن کافی و فراتر از حرفه روزنامه‌نگاری باید باشد که می‌توان اطمینان داشت که چنین چیزی در مورد ایشان وجود ندارد، چون پس از مصاحبه‌های اخیر به این وضع دچار شدند.

امیدواریم که مسوولان مرتبط با موضوع در اسرع وقت آقای بیک را آزاد کنند و اگر من بودم حتما از فعالیت‌های او نیز تقدیر می‌کردم که به کمک حل بحران و نه عمیق کردن آن آمده است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها