کد خبر: 592801
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۲ ۱۲:۱۰:۰۰
| |

رحمان قهرمان‌پور، تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل:

نمی‌توانیم به روس‌ها بگوییم که ما را دور نزنید/ برخی حامیان حمایت ایران از روسیه دچار تردید شده‌اند

یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت: ما باید قاعدتا از خودمان انتظار داشته باشیم که درست رفتار کنیم، ما نمی‌توانیم به روس‌ها بگوییم که ما را دور نزنید. روس‌ها در گذشته و در سال ۲۰۱۰ هم نشان دادند که اگر منافع‌شان ایجاب کند، ما را دور می‌زنند.

نمی‌توانیم به روس‌ها بگوییم که ما را دور نزنید/ برخی حامیان حمایت ایران از روسیه دچار تردید شده‌اند
کد خبر: 592801
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۲ ۱۲:۱۰:۰۰

رحمان قهرمان‌پور، تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در پاسخ به این سوال که دستاوردها و نکات مثبت حمایت‌های ایران از روسیه چه بوده و حساسیت اروپا روی این مسئله به ویژه حمایت ایران از روسیه بعد از تحولات اوکراین چقدر در تنش بین ایران و اروپا موثر بوده است، گفت: نکته خیلی مهمی است. یعنی منافع حاصل از حمایت ایران چه بوده است؟ منتهی برای پاسخ دادن باید بپرسیم از منظر چه کسی و چه گروهی؟

به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت  وگوی قهرمانپور را  در ادامه می خوانید:

  • برخی از مقامات سابق در دولت‌های گذشته به شدت منتقد نزدیکی به روسیه هستند یعنی باید ببینیم برای این تصمیم‌گیران و سیاست‌گذارانی که طرفدار نزدیکی ایران به روسیه هستند، از نظر آنها این نزدیکی با روسیه چه سودی دارد؟
  • از نظر مخالفان این نزدیکی نه تنها سود آنچنانی ندارد، بلکه زیان زیادی هم دارد. از نظر طرفداران نزدیکی به روسیه، نزدیکی ایران به روسیه می‌تواند به مقاومت ایران در برابر نظام سلطه یا به طور مشخص آمریکا کمک کند. ما در علم سیاست می‌گوییم برای اینکه ادعاهای یک فرد را بسنجیم، اخلاقی این است که با همان ادعایی که خودش مطرح می‌کند او را قضاوت کنیم.
  • یعنی اینجا باید پرسید از نظر کسانی که طرفدار نزدیکی به روسیه هستند، آیا این خواسته و این هدف یعنی کمک به مقاومت در برابر آمریکا محقق شده است یا خیر؟ این مساله مهمی است.
  • می‌خواهم بگویم ما جواب قطعی نداریم به اینکه آیا این موضوع مفید بوده یا خیر؛ باید ببینیم از منظر چه کسی؟ از منظر حامیان گسترش روابط که عمدتا اصولگرا هستند، این روابط در واقع توانسته به مقاومت در برابر آمریکا کمک کند، اما شاهد این هستیم که برخی از خود این جریان بعد از جنگ اوکراین نسبت به حمایت ایران از روسیه ابراز تردید کردند.
  • نمونه‌اش اظهارات آقای امیرعبداللهیان است که چندین بار تاکید کرد ایران پیش از جنگ اوکراین به روسیه پهباد داده و دادن این پهبادها به معنای موافقت با حمله روسیه به اوکراین نیست و ایران همچنان بر موضع ثابت خودش یعنی مخالفت با هر نوع جنگ‌افروزی تاکیدمی‌کند.
  • بنابراین به نظر می‌رسد حامیان گسترش روابط با روسیه در پی جنگ اوکراین و تبعات آن با این مساله در سیاسیت خارجی ایران نسبت به رویکرد خودشان دچار تردیدهایی شده‌اند که باید منتظر باشیم که آیا این تردیدها بیشتر خواهد شد یا کمتر.
  • مساله‌ای که وجود دارد این است که به نظر می‌رسد بعد از جنگ اوکراین، نظام بین‌الملل به سمت دو بلوک رقیب حرکت می‌کند؛ یکی بلوک کشورهای لیبرال دموکراسی ثروتمند به رهبری آمریکا و دیگری بلوک مقابل که گفته می‌شود چین و روسیه در آن هستند. این بلوک دوم هنوز انسجام لازم را ندارد.
  • از نظر گروه اول یعنی آمریکا و متحدانش در اروپا و آسیا، کشورهای بلوک دوم یعنی روسیه، چین و ایران و برخی کشورهای دیگر به دنبال این هستند که نظم قانونمند یا لیبرال حاکم بر نظام بین‌الملل را از بین ببرند.
  • بنابراین من حرفم این است که مسئله اروپا و آمریکا صرفا فرستادن سلاح از سوی ایران به روسیه نیست، هرچند این مساله خیلی مهم است. بلکه فراتر از آن به نظر می‌رسد به این جمع‌بندی رسیدند که ایران در رقابت‌ها و بلوک‌بندی‌های در حال شکل‌گیری در دنیا، خودش را در سمت روسیه و دیگر کشورهایی تعریف کرده که می‌خواهند نظام غرب‌محور را به چالش بکشند.
  • بنابراین می‌خواهد جلوی این چالش را بگیرد، چون خود آن نظم فواید اقتصادی، سیاسی و نظامی فراوانی برای کشورهای لیبرال دموکراسی ثروتمند داشته است.
  • در واقع بعضی نظریه‌پردازها که از ظهور جنگ سرد جدید حرف می‌زنند، حتی مساله را فراتر از فشار سیاسی می‌دانند. بلکه معتقدند جنگ نانوشته جدیدی شروع شده و دو طرف کاملا در این جنگ جدی هستند.
  • بنابراین در مورد اینکه اروپا می‌خواهد فشار ایجاد کند، هیچ تردیدی نیست. اما مساله این است که آیا اروپا و روسیه به توافقی می‌رسند که در آن دست ایران خالی بماند؟ بعد از جنگ اوکراین جواب دادن به این سوال خیلی سخت است.
  • هرچند ما می‌دانیم که روسیه و اروپا از نظر سرزمینی و ژئوپلیتیکی به هم وابسته هستند و نمی‌توانند برای طولانی‌مدت با هم در جنگ و تخاصم باشند. اما معنای این حرف این نیست که آنها به زودی به توافق کلانی خواهند رسید و روسیه ایران را قربانی خواهد کرد.
  • واقعیت این است که بعد از جنگ اوکراین، میزان بی‌اعتمادی به روسیه حتی در میان کشورهایی مثل آلمان و فرانسه که موضع متعادلی نسبت به روسیه داشتند، بسیار بیشتر شده؛ لذا امکان عادی‌سازی روابط روسیه و اروپا در آینده‌ای نزدیک دور از ذهن است و قاعدتا در این مساله جنگ اوکراین خیلی مهم است.
  • بنابراین من احتمال آشتی‌کنان روسیه و اروپا را در آینده‌ای نزدیک یعنی یکی، دو سال آینده را دور از ذهن می‌دانم. هرچند معنای حرف من این نیست که ایران باید به روسیه بچسبد. روس‌ها هم دنبال منافع خودشان هستند و اروپایی‌ها هم دنبال منافع خودشان هستند و ما هم قاعدتا باید دنبال منافع خودمان باشیم.
  • منافع ما این است که وارد گروه‌بندی‌های جدید سیاسی و رقابت جدیدی که هر روز در جهان تشدید می‌شود، در دو لبه تیغه قرار نگیریم. مثل هند و اندونزی و مالزی سعی کنیم سیاست متوازنی بین دو طرف انتخاب کنیم. نه به یک طرف خیلی نزدیک شویم و نه از یک طرف خیلی دور شویم.
  • ما باید قاعدتا از خودمان انتظار داشته باشیم که درست رفتار کنیم، ما نمی‌توانیم به روس‌ها بگوییم که ما را دور نزنید. روس‌ها در گذشته و در سال ۲۰۱۰ هم نشان دادند که اگر منافع‌شان ایجاب کند، ما را دور می‌زنند. بنابراین باید ببینیم که خودمان باید چه کاری انجام دهیم.
  • منافع ما در دعوای جدیدی که بعد از جنگ اوکراین در دنیا در حال شدت گرفتن است، این است که فاصله برابری با هر یک از دو طرف داشته باشیم. اگر هر یک از دو طرف چه غرب و چه چین و روسیه احساس کنند ما در جبهه طرف مقابل هستیم، قاعدتا فشارشان را بر ما افزایش خواهند داد.
  • بدترین سناریو این است که هیچ‌کس از دو طرف نفهمد که سیاست ما چیست. در این صورت باز هم از هر دو طرف می‌خوریم. این بدترین سناریو است.
  • در حالت اول اگر کاملا طرف یک سو را بگیریم، که به نظرم کار معقولی نیست آن وقت ممکن است بلوک مقابل یعنی اروپا یا آمریکا فشار بیاورند. اما بدتر از آن این حالت است که ما در تعلیق و بلاتکلیف باشیم یعنی معلوم نشود سیاست ما چیست.
  • سیاست درست این است که ما فاصله برابری با هریک از دو بلوک داشته باشیم؛ چون هر دو به ما احتیاج دارند. هم بلوک غرب و هم بلوک شرق به موقعیت ژئوپلیتیک ما احتیاج دارند، به نقش ایران در امنیت‌سازی در منطقه احتیاج دارند.
  • ما باید با سیاست متوازنی که انتخاب می‌کنیم، بتوانیم از این نقش، حداکثر استفاده را برای منافع خودمان ببریم. ولی اگر قرار بر این باشد که یکی از دو طرف را انتخاب کنیم، یا بدتر از آن معلوم نباشد سیاست ما چیست، در آن صورت قاعدتا ما در سال‌های پیش رو تحت‌فشار مضاعفی خواهیم بود.
  • اینکه روی کاغذ محدودیت‌ها از بین رفته تردیدی نیست، اما واقعیت امر این است که در عمل باید ببینیم چه اتفاقی افتاده است. ما اگر بخواهیم به صورت پیش فرض به سلاح‌های روسیه و چین اتکا کنیم، قاعدتا آنها تحت شرایطی ممکن است با وجود تحریم‌ها به ما سلاح بفروشند اما گران‌تر بدهند.
  • مساله اصلی این است که ما بتوانیم در سطح جهانی فراتر از روسیه یا چین از کشورهای دیگری که سلاح‌های پیشرفته دارند، سلاح بخریم یا بتوانیم سلاح‌هایمان را به صورت قانونی به کشورها بفروشیم. این چیزی است که الان وجود ندارد و مساله‌ای است که نیازمند یک نوع گشایش سیاسی است. فقط برداشته شدن تحریم‌ها روی کاغذ اکتفا نمی‌کند و کافی نیست.
  • شما نمی‌توانید بگویید تحریم‌ها براساس قطعنامه‌ ۲۲۳۱ تمام شد و از فردا ما می‌توانیم بفروشیم، بله روی کاغذ می‌شود اما اگر در عمل بخواهیم اسلحه بخریم یا بفروشیم یا پول آن را به صورت قانونی جابه‌جا کنیم، نیازمند این است که روابط میان ایران و بلوک غرب از حالت تنش خارج شود.
  • واقعیت این است که حتی اگر روسیه ایران را با خودش همراه کند، نمی‌تواند مشکلات خودش را در سطح بین‌المللی حل کند. ایران یکی از بازیگرانی است که می‌تواند به روسیه کمک کند؛ نه اینکه مشکل روسیه را حل کند. بنابراین من چنین تعبیری را قبول ندارم که روسیه می‌خواهد با یک طرح پیچیده ایران را به سمت اوکراین بکشاند و روابط ایران با اروپا و غرب را قطع کند و بعد بگوید هیچ گزینه‌ای جز من نداری.
  • به هرحال ایران در این سناریو هم اگر روابطش با غرب قطع شود، باز چین را دارد. نکته مهم این است که روسیه به دنبال منافع خودش است و در این مساله تردیدی نیست؛ اگر روسیه بتواند شاید چنین کاری انجام دهد، اما ما هم باید هوشیاری لازم را داشته باشیم و در این بازی نیفتیم. مساله مهم این است که به هرحال تردیدی نداریم که ممکن است در روسیه چنین افکاری وجود داشته باشد اما اینکه عملیاتی شود قاعدتا مساله‌ای دیگر است.
  • صحبت من این است که به هرحال ایران هم با این همه دیپلمات و تحلیل‌گرانی که دارد به این راحتی فریب چنین حرف‌هایی را نمی‌خورد. ممکن است بخشی از تصمیم‌گیران واقعا اعتقاد صادقانه‌شان بر این باشد که راه‌حل سیاست‌ خارجی ما نزدیکی به روسیه است، اما باز توجه کنید که این نظر همه تصمیم‌گیران نیست، بنابراین این اختلاف‌نظر در مورد روسیه خودش یک مانع بازدارنده در این مورد است.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها