حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا:
ممکن است پشتسر عدهای نماز بخوانیم، اما حکمرانی خوب بلد نباشند
تمام سرمایه اجتماعیمان که اعتماد مردم بود را قربانی دولتسازی کردیم
یک فعال سیاسی گفت: مشکل ما در این مساله این است که ما فکر میکنیم حکومت خوب یا حاکمان خوب کفایت میکنند، اما مساله حکمرانی خوب است. یعنی ممکن است آدمهای خوبی داشته باشیم و پشتسرشان نماز بخوانیم، اما حکمرانی خوب بلد نباشند، کار مردم را به اینها نمیشود سپرد و این خطا است.
حسین کنعانیمقدم فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که در گذشته بارها درباره راهکارهای برونرفت از شرایط موجود گفته شده است اما هنوز نتیجه ملموسی نداشته چه راهکارهایی وجود دارد تا به وسیله آن بتوانیم از این شرایط گذر کنیم، گفت: اول باید مساله را کاملا شناخت. یکی از مشکلات ما امروز این است که مسائل را خوب نشناختیم و به خاطر اینکه مساله خوب تحلیل و مشخصنشده، راهکارهایی که انتخاب میشود عمدتا مقطعی و در حکم مسکن است و بعضیها ممکن است کار را بدتر کند.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی کنعانی مقدم را در ادامه می خوانید:
- نکتهای که الان وجود دارد این است که آیا مشکلات اقتصادی ما مربوط به شرایط ما در اقتصاد جهانی است، یا تابعی از مدیریت اقتصادی کشور است یا اینکه شرایط اقتصادی دنیا امروز در یک شرایط رکود و نزول قرار دارد و یا به نظر میآید که مسائل سیاسی در داخل ما موجب چنین موضوعاتی شده است.
- بعضی از مدیران فقط به فکر عبور از بحران هستند، یعنی اینکه شرایط را تثبیت کرده و گذر کنند. اما مدیر واقعی کسی است که بحران را خوب بشناسد و آن را برای همیشه حل کند. راهکارهایی که میدهد برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت را دربربگیرد.
- ما هنوز به یک اجماع بین مسئولین اجرایی کشور و مجلس نرسیدیم که مشکلات امروز کشور ناشی از ناتوانی و ناکارآمدی وزرا است، برنامههایی که برای اقتصاد طراحی شده ناکارآمد است، یا مشکل ما برجام، اقتصاد جهانی و تحریمهاست، یا اینکه ما دچار یک بحران اقتصادی شدیم که هنوز مدل اقتصادیمان مشخص نیست و هنوز نمیدانیم مدل اقتصادی ما سوسیالیستی یا لیبرالیسم، سرمایهداری، چینی یا دیگر کشورهای مطرح در نظام اقتصادی دنیا است.
- به نظر میرسد هنوز این مساله در هالهای از ابهام است یا اگر مشخص باشد تصمیمی در این خصوص گرفته نشده که ما مدل اقتصادی مشخصی را دنبال کنیم و به نتیجه برسانیم.
- من همه موارد را مورد اشکال قرار میدهم. یعنی در همه موارد ما دچار مشکل هستیم و این مشکلات هم به این صورت نیست که یکروزه حادث شده باشد، بعضی از این مشکلات به صورت اپیدمی است و بعضی زخمهای کهنهای هستند که درمان آن خیلی سخت است.
- اما اگر این مشکلات تعیین و تکلیف شود و مردم بدانند حداقل تا ۱۰ سال آینده تابع چه شرایطی خواهند بود؛ شرایط بحرانی، شرایط جنگی، شرایط توسعه یا هر شرایط دیگری که واقعیت دارد، آن وقت آنها میتوانند خودشان را با شرایط تطبیق دهند.
- اما اگر شرایط به گونهای باشد که هر لحظه یک شرایطی باشد و هر وزیری یک مسیر را نشان دهد و بعد از یکمدت هم بینیم آن وزرا نتوانستند به شعارهایی که میدادند عمل کنند و بعد کنار میروند و هزینهاش را مردم پرداخت میکنند، به نظرم درست و منطقی نیست و باید تدبیر جدیدی اندیشیده شود.
- به نظرم اولین کاری که باید انجام شود تعیین تکلیف نظام درخصوص مسائل کلان کشور است، اول بحث مدل اقتصادی است، دوم بحث روابط بینالملل در مسائل اقتصادی است، سوم در رابطه با مساله برجام است که اگر این موارد حل نشود، فقط ما با بحرانهایی که پیش رو داریم یک نوع همزیستی مسالمتآمیز خواهیم داشت.
- جز بحث تبلیغات و آن سخنانی که رهبری هم گفتند که دشمن فکر میکند با پروپاگاندا میتواند نظام را ساقط کند، ما در آیات قرآن هم صراحتا داریم که آنها با زبانشان اراده میکنند تا اقداماتی علیه ما انجام دهند و خداوند آنها را نابود میکند و نمیگذارد نور خدا خاموش شود.
- همانطور که رهبری در بیانات اخیرشان این آیه را خواندند و نیاز به تبیین هم دارد که در آیه ۱۳۹ سوره مبارکه آل عمران آمده است که: «وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ» یعنی به شرط ایمان است که شما نباید نگران باشید و نترسید، شما پیروز هستید. اگر ایمانمان ضعیف باشد و کسانی که مجریان اصلی هستند، از نظر ایمانی ضعیف باشند نمیتوانیم منتظر وعده نصرت الهی باشیم.
- بزرگترین مشکلی که ما داریم یا اشتباه و انحرافی که پس از پیروزی انقلاب ایجاد شد، این بود که حضرت امام(ره) و رهبری تلاش کردند که ما امتسازی کنیم یعنی جامعه خودمان را بسازیم و براساس این جامعه، نظام و حکومتمان را شکل دهیم. اما به جای ملتسازی، به دنبال دولتسازی رفتیم.
- یعنی ما ملت را رها کردیم و مدام گفتیم برویم دولتهای خوب یا مجلسهای خوب بر سرکار بیاوریم. تمام سرمایه اجتماعی ما که اعتماد مردم بود را قربانی این موضوع کردیم که فلان فرد رئیسجمهور و فلان فرد رئیسجمهور نشود. حالا میبینیم که به هر یک عناوین مختلف زده شده است.
- ما اگر سرمایهگذاری را روی ملتسازی میکردیم امروز جواب میگرفتیم و امروز بهترین حکمرانها را داشتیم. مشکل ما در این مساله این است که ما فکر میکنیم حکومت خوب یا حاکمان خوب کفایت میکنند، اما مساله حکمرانی خوب است.
- یعنی ممکن است آدمهای خوبی داشته باشیم و پشتسرشان نماز بخوانیم، اما حکمرانی خوب بلد نباشند، کار مردم را به اینها نمیشود سپرد و این خطا است.
- تعبیر من از حکمرانی خوب با آقای قالیباف خیلی متفاوت است. آقای قالیباف میگویند نواصولگرایی، حکمرانی نو، اما من میگویم با نو و کهنهاش کار نداریم.
- بحث ما این است که حکمرانی خوب یا مطلوب باید موردنظر قرار بگیرد. بعضیها فکر میکنند همین مسئولان میتوانند حکمرانی خوب را محقق کنند، بسمالله، فرصت در اختیارتان بوده و چندین دوره شما رئیسجمهور بودید، چندین دوره اصلاحطلبان یا مستقلین بودند.
- این افراد امتحانشان را پس دادند. مشکل ما این است که مدل حکمرانی مطلوب، مورد سوال است. حکمرانی مطلوب یعنی چه؟ یکی از شاخههای آن این است که مطالبات مردم را پاسخ داده و مشکلات مردم را حل کنند.
پایداریهای متوهم و اصولگرایان اوهام گرا معتمدی شیطان هستند که در هر لباسی برای عوامفریبی استفاده میکنند و تا کشور و ملت و ثروت و داری این ملت فلک زده را به باد منا ندهند دست بردار نیستند .